سندرمی که نتیجه استرس در بارداری است(۲)
استرس، شانس ابتلا به پرهاکلامپسی را در زنان باردار یک درصد افزایش میدهد. با وجود این، پس از تعدیل عوامل مداخلهگر، این ارتباط معنیدار نبوده است.
نتایج یک پژوهش در کشور حاکی از تأثیر استرس بر ابتلای مادران باردار به سندرم خطرناک پرهاکلامپسی و نقش مهم و بازدارنده «حمایت اجتماعی» در جلوگیری از ابتلا به این سندرم دارد ... در مطلب پیش در خصوص رابطه مستقیم استرس در بارداری و سندرم توضیح داده شد که در ادامه موارد بیشتری در این خصوص آمده ست:
بنابراین پیشگیری اولیه غیرممکن است اما با وجود این، دستکاری عوامل خطر شناخته شده بیماری ممکن است آن را کاهش دهد که این عوامل عبارتند از عوامل خطر عمومی، ژنتیکی، مامایی و پزشکی.
بر همین اساس پژوهش حاضر به بررسی تعیین ارتباظ استرس و حمایت اجتماعی با بروز «پرهاکلامپسی» پرداخته است اما در ابتدا تعاریفی از حمایت اجتماعی ارائه میدهد: درباره حمایت اجتماعی تعاریف و تقسیمبندیهای متفاوتی وجود دارد. حمایت اجتماعی گاهی به وجود روابط اجتماعی یا کمیت روابط اطلاق شده و گاهی به نوع بخصوصی از روابط اجتماعی.
حمایت اجتماعی غالبا به نوع کارکردی و ساختاری طبقهبندی میشود. مفهوم حمایت اجتماعی ساختاری شامل ادغام اجتماعی و مفهوم حمایت اجتماعی کارکردی شامل تعاملات بین فردی است. حمایت اجتماعی کارکردی نیز به دو جزء درک حمایت توسط فرد در رابطهای خاص و در دسترس بودن و وجود رفتار حمایت و واقعی تفکیک میشود. دریافت حمایت اجتماعی به میزان برخورداری فرد از حمایتهای هیجانی آشکار همچون کمک و مساعدت عینی توسط خانواده و دوستان است.
تحقیق حاضر سپس تاکید میکند که در دوران بارداری حمایت اجتماعی برای سلامتی و رفاه مادر منتظر، ضروری است. فراهم کردن منابع حمایتی عاطفی و اطلاعاتی، سبب تسکین تغییرات جسمی و روانی مرتبط با بارداری و تشویق مادر برای رفتارهای سالم و ایجاد تغییراتی در سبک زندگی میشود.
این پژوهش بر روی ۱۱۰ زن باردار چندزا صورت گرفته که شامل ۵۵ مبتلا به پرهاکلامپسی و ۵۵ فرد سالم بودند انجام شده است. معیارهای ورود افراد به این تحقیق، ملیت ایرانی، نداشتن سابقه ازدواج مجدد، جنین تکقلو و سالم، سن حاملگی بیش از بیست هفته، نداشتن بیماریهای مزمن از قبیل سندرم آنتیفسفولیپید، بیماری قلبی عروقی، کلیوی، ریوی، خودایمنی و دیابت، نداشتن حاملگی عارضهدار و مولار، نداشتن اعتیاد به مواد مخدر و دخانیات بوده است.
نتایج این پژوهش حاکی از تفاوت معنادار میزان حمایت اجتماعی کل و زیرمقیاس خانواده در دو گروه مادران باردار مبتلا به «پرهاکلامپسی» و غیرمبتلا بوده است. همچنین میزان استرس در دو گروه نیز اختلاف معناداری داشت. بدین صورت که گروه مبتلا ، استرس بیشتر و حمایت اجتماعی کمتری داشتند.
یافتههای تحقیق نشان داد: هر واحد افزایش استرس در زنان باردار،احتمال ابتلا به سندرم «پرهاکلامپسی» را سه درصد افزایش میدهد. همچنین به ازای هر واحد افزایش حمایت اجتماعی در زنان باردار،احتمال ابتلا به پرهاکلامپسی سه درصد کاهش مییابد.
در این تحقیق پس از بررسی عاملهای مداخلهگر مشخص شده که سابقه پرهاکلامپسی و تعداد مراقبتهای بارداری بر ارتباط میان استرس و حمایت اجتماعی اثر مداخلهگر دارد.
نتایج این پژوهش نشان داده که استرس، شانس ابتلا به پرهاکلامپسی را در زنان باردار یک درصد افزایش میدهد. با وجود این، پس از تعدیل عوامل مداخلهگر،این ارتباط معنیدار نبوده است. همچنین به ازای یک واحد افزایش میزان حمایت اجتماعی،احتمال ابتلا به این سندرم،۴ درصد کاهش مییابد که بر خلاف استرس،این ارتباط معنیدار بوده است.
این نتایج درحالی حاصل میشود که بنا بر تاکیدات صورت گرفته در این تحقیق، استرسهای دوران بارداری از پدیدههای مهمی است که متاسفانه در مراقبتهای روتین باردرای سنجیده نمیشود؛ در نتیجه میزان آن در دوران بارداری و تاثیر آن بر سلامت مادر نامشخص مانده است.
بنابراین پیشگیری اولیه غیرممکن است اما با وجود این، دستکاری عوامل خطر شناخته شده بیماری ممکن است آن را کاهش دهد که این عوامل عبارتند از عوامل خطر عمومی، ژنتیکی، مامایی و پزشکی.
بر همین اساس پژوهش حاضر به بررسی تعیین ارتباظ استرس و حمایت اجتماعی با بروز «پرهاکلامپسی» پرداخته است اما در ابتدا تعاریفی از حمایت اجتماعی ارائه میدهد: درباره حمایت اجتماعی تعاریف و تقسیمبندیهای متفاوتی وجود دارد. حمایت اجتماعی گاهی به وجود روابط اجتماعی یا کمیت روابط اطلاق شده و گاهی به نوع بخصوصی از روابط اجتماعی.
حمایت اجتماعی غالبا به نوع کارکردی و ساختاری طبقهبندی میشود. مفهوم حمایت اجتماعی ساختاری شامل ادغام اجتماعی و مفهوم حمایت اجتماعی کارکردی شامل تعاملات بین فردی است. حمایت اجتماعی کارکردی نیز به دو جزء درک حمایت توسط فرد در رابطهای خاص و در دسترس بودن و وجود رفتار حمایت و واقعی تفکیک میشود. دریافت حمایت اجتماعی به میزان برخورداری فرد از حمایتهای هیجانی آشکار همچون کمک و مساعدت عینی توسط خانواده و دوستان است.
تحقیق حاضر سپس تاکید میکند که در دوران بارداری حمایت اجتماعی برای سلامتی و رفاه مادر منتظر، ضروری است. فراهم کردن منابع حمایتی عاطفی و اطلاعاتی، سبب تسکین تغییرات جسمی و روانی مرتبط با بارداری و تشویق مادر برای رفتارهای سالم و ایجاد تغییراتی در سبک زندگی میشود.
این پژوهش بر روی ۱۱۰ زن باردار چندزا صورت گرفته که شامل ۵۵ مبتلا به پرهاکلامپسی و ۵۵ فرد سالم بودند انجام شده است. معیارهای ورود افراد به این تحقیق، ملیت ایرانی، نداشتن سابقه ازدواج مجدد، جنین تکقلو و سالم، سن حاملگی بیش از بیست هفته، نداشتن بیماریهای مزمن از قبیل سندرم آنتیفسفولیپید، بیماری قلبی عروقی، کلیوی، ریوی، خودایمنی و دیابت، نداشتن حاملگی عارضهدار و مولار، نداشتن اعتیاد به مواد مخدر و دخانیات بوده است.
نتایج این پژوهش حاکی از تفاوت معنادار میزان حمایت اجتماعی کل و زیرمقیاس خانواده در دو گروه مادران باردار مبتلا به «پرهاکلامپسی» و غیرمبتلا بوده است. همچنین میزان استرس در دو گروه نیز اختلاف معناداری داشت. بدین صورت که گروه مبتلا ، استرس بیشتر و حمایت اجتماعی کمتری داشتند.
یافتههای تحقیق نشان داد: هر واحد افزایش استرس در زنان باردار،احتمال ابتلا به سندرم «پرهاکلامپسی» را سه درصد افزایش میدهد. همچنین به ازای هر واحد افزایش حمایت اجتماعی در زنان باردار،احتمال ابتلا به پرهاکلامپسی سه درصد کاهش مییابد.
در این تحقیق پس از بررسی عاملهای مداخلهگر مشخص شده که سابقه پرهاکلامپسی و تعداد مراقبتهای بارداری بر ارتباط میان استرس و حمایت اجتماعی اثر مداخلهگر دارد.
نتایج این پژوهش نشان داده که استرس، شانس ابتلا به پرهاکلامپسی را در زنان باردار یک درصد افزایش میدهد. با وجود این، پس از تعدیل عوامل مداخلهگر،این ارتباط معنیدار نبوده است. همچنین به ازای یک واحد افزایش میزان حمایت اجتماعی،احتمال ابتلا به این سندرم،۴ درصد کاهش مییابد که بر خلاف استرس،این ارتباط معنیدار بوده است.
این نتایج درحالی حاصل میشود که بنا بر تاکیدات صورت گرفته در این تحقیق، استرسهای دوران بارداری از پدیدههای مهمی است که متاسفانه در مراقبتهای روتین باردرای سنجیده نمیشود؛ در نتیجه میزان آن در دوران بارداری و تاثیر آن بر سلامت مادر نامشخص مانده است.
منبع:
ایسنا
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼