دلسردی در زندگی مشترک، کمکم کنید
۹سال است که ازدواج کرده ام و دارای یک فرزند پسر میباشم مدتی است که روابط بین من و شوهرم سرد شده.
پرسش: ۹سال است که ازدواج کرده ام و دارای یک فرزند پسر میباشم مدتی است که روابط بین من و شوهرم سرد شده و رفته رفته این دلسردی بیشتر می شود و همین امر باعث نگرانی من شده ، وهیچ گونه دلگرمی و احساس مسئولیت بین ما نیست راه حل چیست؟
پاسخ: مسلما این مشکلات به یک باره در زندگی شما ایجاد نشده است یا اتفاقی ناگهانی باعث بروز این مشکلات شده و یا بی توجهی دو طرف شما دو نفر باعث شکل گیری تدریجی این مشکل شده است.
تصور نکنید که عشق یک احساس اتفاقی است که ناگهان شکل گرفته و روز به روز افزایش می یابد بلکه احساسی است که برای بدست آوردن آن باید تلاش زیادی کرده و البته برای پرورش دادن ان باید هر روز تلاش بیشتری کرد. معلوم است که این تصورات منفی که در مورد ایشان دارید نه تنها باعث علاقمند شدن شما دو نفر به هم نمیشود بلکه همان یک ذره محبت را هم از بین می برد.
مساله بسیار مهم این است که خوشبختی فرایندی اتفاقی نیست بلکه نیاز به تلاش اگاهانه دارد. من مراجعانی داشته ام که زندگی خود را با عشق شروع کرده اند اما به مرور زمان برای هم خسته کننده شده اند و احساس می کنند از این زندگی چیزی جز یک حیات تکراری و بی احساس نمانده است. چرا که به اشتباه تصور می کردند که علاقه و عشق آتشین اولیه برای ازدواج کافی است در حالی که زندگی زناشویی مانند گیاهی در حال رشد است که دائما نیاز به رسیدگی و توجه دارد و اگر حتی یک روز از ان غافل بمانیم باید منتظر خشک شدن این گیاه باشیم.
از همین حال هر دو نفر شما لازم است که بیاموزید باید به یکدیگر اهمیت داده و توجه کنید و در ضمن در مورد مشکلات و سو تعبیرهایی که وجود دارد حتما با هم صحبت کنید و در مورد احساسات خود به گفتگو بنشینید.
در این زمینه حتما مطالعه های لازم را بنمایید(به خصوص در مورد ویژگی های مردان) و در ضمن اول از خودتان شروع کنید تا کم کم همسرتان هم به این مسائل توجه داشته باشند.
بنابراین به مطالب زیر توجه کنید:
زن و شوهرهای شادکام در ازای پاداشهایی که از یکدیگر دریافت می کنند به همدیگر پاداش داده و در مقابل، رفتار تنبیه کننده طرف مقابل را نادیده می گیرند. آنها در رفتارهای خوب تقابل داشته و در برابر رفتارهای بد لجبازی و مقابله به مثل ندارند.
1- ادراک درست و دقیق: زن و شوهر های موفق اصولا شناخت دقیقی از یکدیگر دارند و در این راه تلاش زیادی می کنند مثلا می دانند که همسرشان را چه چیزی عصبانی و ناراحت می کند و یا با چه چیزی بیشتر شاد می شوند، چه هدیه ای را دوست دارد، تفریحات و موضوعات مورد علاقه اش چیست و از چه چیزی بیزار است. بنابراین مطابق با میل و سلیقه همسر خود رفتار کرده و تا جایی که امکان دارد موجبات ناراحتی او را فراهم نمی کنند.
۲- ارتباط و تبادل نظر: گفتگو اولین ابزار میسر برای به حداقل رساندن کژفهمی در ازدواج و سوتفاهم است. اگر زن و شوهر در وضعیت گشوده و بی پرده(البته با رعایت احترام) با یکدیگر صحبت کنند احتمال اینکه یک نفر بدون آگاهی طرف مقابل تغییر کند ، وجود نخواهد داشت و طرفین از آنچه دیگری را خشنود یا ناخشنود می سازد بیشتر مطلع بوده و اگر همسر او از امری ناراحت و ناراضی باشد متوجه این قضیه میشود.
3- مهارتهای مساله گشایی: بین دونفر همیشه اختلاف پیش می اید و شیوه اداره و حل کردن آنها در شادکامی یا عدم رضایت آنها نقش بسیاری خواهد داشت. مثلا زوجین شادکام به محض اینکه مشکلی برایشان پیش آمد در مورد آن با هم به گفتگو می پردازند. همچنین زوجین شادکام در زمان اختلاف به جای پرخاشگری ، به ابراز وجود می پردازند . مثلا احساس و ناراحتی خود را از مشکل پیش آمده مطرح می کنند نه اینکه طرف مقابل را تهدید یا تحقیر کنند. همچنین زوجین شادکام در هنگام مشکل به مصالحه می پردازند نه اینکه یکی متهم و دیگری برنده شود.
به این نکات نیز توجه کنید:
1 - غرور؟ هرگز!
غرور را در زندگی خود برای همیشه دفن کنید.
بهطور حتم تا به حال نشنیدهاید که وقتی میخواهند از بزرگی یاد کنند، وی را به خاطر غرورش بستایند. در زندگی، همسری مهربان و با وفا باش تا از بودنت، دیگران احساس لذت و آرامش کنند.
شما خانم مهربان ، دختر هر شخصی که هستید، فعلا نقش یک همسر و مادر را دارید. اگر هنوز میخواهید دختر فلان شخص باشید، پس چرا ازدواج نمودید؟ چرا شما پدر عزیز! ای الگوی مهربانیها! از مرکب غرور پیاده شوید! هیچ خبری نیست!
۲- کمی چاشنی احساس، بد نیست!
در مقابل کارهای همدیگر بیاحساس نباشید! در نظر بگیرید که همسر مهربانتان هدیهیی برای شما خریده است. او با احساسات و عواطف خود فکرهایی دارد؛ مثلا این مانتو را برای همسرم میبرم، به او میدهم و میگویم که به یاد تو بودم و آن را خریدم و ... هدیه را به خانه میآورد و تحویل شما میدهد، ولی شما بدون هیچ احساسی میگویند: «روی کمد بگذار!» و اصلا انگار نه انگار! آنقدر بیتفاوت برخورد میکنید که طرف مقابل چون یخ آب میشود و چنان درهم میشکند که آن لحظه نمیداند چه کند! تمام فکر و هدفش اشتباه از آب در آمده است. دیگر هم این کار را تکرار نمیکند.
اینگونه، زندگی آرامآرام به بیروحی و سردی میگراید. ولی دیدهایم که اگر همین هدیه از طرف خواهر یا مادر باشد، چنان خانم تشکّر میکند و عذرخواهی میکند و در صدد جبران بر میآید که نهایت ندارد! در صورتی که هدیهی مرد خودش، بسیار مهم تر و ارزشمندتر بوده است. آقایان هم همینطور. به مناسبت روز مرد، خانم با محبّت از ذخیرهی مخارج خانه مقداری پسانداز نموده و یک عدد پیراهن خریده است و آن را با چه شوق و ذوقی به شوهرش میدهد! همسرمی گوید: «از رنگش خوشم نمیآید!» «وای چه صحنهی بدی!» برادرم! درست است، اصلا نه رنگش را دوست داری و نه از پیراهن خوشت میآید، فعلا آن را بگیر و به زور چند روزی بپوش، آدم که نابود نمیشود! پاسخ یک احساس را باید با عاطفه دارد. مثل معروفی ست که میگوید: «همه وجودم را بگیر، ولی احساسم را از من نگیر!»
۳- مراقب دوربین فیلمبرداری باشید!
در منزل مواظب کوچکترین رفتار و عمل خود باشید، زیرا که فرزند شما، مثل دوربین فیلمبرداری تمام حرکات و رفتارتان را ضبط و ثبت میکند و در آینده بروز میدهد. اکثر برخوردهای ما در ذهن بچهها بایگانی میگردد و به موقع بروز داده میشود، بخصوص حرکتها و رفتارهایی که مربوط به حریمهای خصوصی افراد میباشد. حتی در رفتارهای عادی نیز باید مراقب بود واین نکته را فراموش نکرد.
4- اگر طالب محبوبیت هستید، مراقب زبان خود باشید
اگر میخواهید محبوب دیگران شوید، مواظب زبان خود باشید! میدانید که از لقمان حکیم نقل میشود که: «بهترین و بدترین چیزها، زبان است.» زیرا زبان هم میتواند بهترین حرفها را بزند و هم بدترین حرفها را. هم جذب میکند و هم دافع است. قرآن هم بارها ما را به حساس بودن زبان. تذکر میدهد. ممکن است این زبان کوچک، زندگی بزرگی را نابود کند. وقتی همسر شما وارد خانه میشود با بهترین الفاظ میتوانید با او روبه رو شوید که تمام خستگی روزانهاش برطرف شود و همچنین میتوان با زبان چنان نیش زد که راه منزل را گم کند! زبان که خرجی ندارد، باید به گفتن بهترین و زیباترین کلمات عادت کرد و شیرینی زندگی را با زبان شیرین به دست آورد.
واقعا متوجه میشویم همه بدبختیها و خوشبختیها به وسیله زبان انسان حاصل میشود. اگر مرد یا زنی بد حرف بزند، نه تنها خودشان اسیر میشوند، بلکه فرزند آنها نیز میآموزد و او دوباره به دیگران یاد میدهد. در حقیقت این بدزبانی گسترش یافته و اعتبار کل خانواده کم میشود. همیشه مادرها گله دارند که اگر فرزند ما به کوچه برود، خراب میشود. در حالی که اگر فرزند شما به کوچه برود و در کوچه حرفهای ناسزا بشنود و شما هم همان حرفها را در خانه به همدیگر بزنید، این رفتار برایش تثبیت میگردد. زبان یک اسلحهی بسیار خوب برای جلب و نفوذ در دیگران است و همچنین در برخی از افراد وسیلهیی برای ایجاد تنفر است. بکوشید این اسلحه را آماده کنید و هر موقع همسرتان به منزل میآید، فشنگهای زیبایی را شلیک نمایید! مرد خانه هم همینطور، بهترین حرفها را نثار همسرش کند.
۵- صداقت، حرف اول را میزند
این جمله را تجزیه و تحلیل کنید و خوب به آن بیندیشید.
در زندگی، صادق باشید. صداقت، در گرانبهاییست. یک زن و شوهر نباید ظاهرا با هم خوب و در باطن از همدیگر متنفر باشند. بیشتر مشکلات خانوادههای ما از همین جا شروع میشود که مرد در غیاب همسرش یا زن در غیاب شوهرش، کارهایی را انجام میدهند و به همدیگر دروغ میگویند و وقتی که مسئلهی رسوایی به بار آورد، نتایج وخیمی به دنبال دارد، از جمله:
1- اعتماد طرفین سلب میشود.
۲- باعث تنفر از همدیگر میگردد.
3- پایهی زندگی را مترلزل میکند.
۴- هیچوقت حرفهای راست هم باور کردنی نخواهد بود.
5- دیگران از زندگی خصوصی شما باخبر میشوند.
۶- همیشه مشکل ترس از رسوایی دارید.
7- مجبور هستید برای پنهان کردن یک مشکل، دروغهای دیگر را بگویید.
بیشتر خانوادهها با این دو رنگیها نابود میشوند. چه بسا مردی کاری را انجام میدهد که بعدا از طرف دیگران به گوش خانمش میرسد و او را دچار شک و تردید میکند و ذهن و فکرش همیشه درگیر این مسئله میشود و موجب بیماری روحی و روانی، بدبینی و ایجاد حس انتقامجوی در او میگردد که این مسائل بسیار خطرناک است.
توصیه آخر اینکه سعی کنید که کیفیت رابطه جنسی خودبا همسرتان را بهبود ببخشید این مساله کمک زیادی به بهبود روابط شما خواهد کرد.
توصیه اکید دارم که حتما در این مورد مطالعه داشته باشید.
کتاب پیشنهادی من: نیازهای مردان،نیازهای زنان نویسنده: دکتر ویلارد اف هارلی مترجمان حسینی و آرام نیا انتشارات نسل نواندیش.
در ضمن کتابهای باربارا انجلیس نیز در این مورد و همچنین بهبود روابط زناشویی می تواند به شما کمک کند.
پاسخ: مسلما این مشکلات به یک باره در زندگی شما ایجاد نشده است یا اتفاقی ناگهانی باعث بروز این مشکلات شده و یا بی توجهی دو طرف شما دو نفر باعث شکل گیری تدریجی این مشکل شده است.
تصور نکنید که عشق یک احساس اتفاقی است که ناگهان شکل گرفته و روز به روز افزایش می یابد بلکه احساسی است که برای بدست آوردن آن باید تلاش زیادی کرده و البته برای پرورش دادن ان باید هر روز تلاش بیشتری کرد. معلوم است که این تصورات منفی که در مورد ایشان دارید نه تنها باعث علاقمند شدن شما دو نفر به هم نمیشود بلکه همان یک ذره محبت را هم از بین می برد.
مساله بسیار مهم این است که خوشبختی فرایندی اتفاقی نیست بلکه نیاز به تلاش اگاهانه دارد. من مراجعانی داشته ام که زندگی خود را با عشق شروع کرده اند اما به مرور زمان برای هم خسته کننده شده اند و احساس می کنند از این زندگی چیزی جز یک حیات تکراری و بی احساس نمانده است. چرا که به اشتباه تصور می کردند که علاقه و عشق آتشین اولیه برای ازدواج کافی است در حالی که زندگی زناشویی مانند گیاهی در حال رشد است که دائما نیاز به رسیدگی و توجه دارد و اگر حتی یک روز از ان غافل بمانیم باید منتظر خشک شدن این گیاه باشیم.
از همین حال هر دو نفر شما لازم است که بیاموزید باید به یکدیگر اهمیت داده و توجه کنید و در ضمن در مورد مشکلات و سو تعبیرهایی که وجود دارد حتما با هم صحبت کنید و در مورد احساسات خود به گفتگو بنشینید.
در این زمینه حتما مطالعه های لازم را بنمایید(به خصوص در مورد ویژگی های مردان) و در ضمن اول از خودتان شروع کنید تا کم کم همسرتان هم به این مسائل توجه داشته باشند.
بنابراین به مطالب زیر توجه کنید:
زن و شوهرهای شادکام در ازای پاداشهایی که از یکدیگر دریافت می کنند به همدیگر پاداش داده و در مقابل، رفتار تنبیه کننده طرف مقابل را نادیده می گیرند. آنها در رفتارهای خوب تقابل داشته و در برابر رفتارهای بد لجبازی و مقابله به مثل ندارند.
1- ادراک درست و دقیق: زن و شوهر های موفق اصولا شناخت دقیقی از یکدیگر دارند و در این راه تلاش زیادی می کنند مثلا می دانند که همسرشان را چه چیزی عصبانی و ناراحت می کند و یا با چه چیزی بیشتر شاد می شوند، چه هدیه ای را دوست دارد، تفریحات و موضوعات مورد علاقه اش چیست و از چه چیزی بیزار است. بنابراین مطابق با میل و سلیقه همسر خود رفتار کرده و تا جایی که امکان دارد موجبات ناراحتی او را فراهم نمی کنند.
۲- ارتباط و تبادل نظر: گفتگو اولین ابزار میسر برای به حداقل رساندن کژفهمی در ازدواج و سوتفاهم است. اگر زن و شوهر در وضعیت گشوده و بی پرده(البته با رعایت احترام) با یکدیگر صحبت کنند احتمال اینکه یک نفر بدون آگاهی طرف مقابل تغییر کند ، وجود نخواهد داشت و طرفین از آنچه دیگری را خشنود یا ناخشنود می سازد بیشتر مطلع بوده و اگر همسر او از امری ناراحت و ناراضی باشد متوجه این قضیه میشود.
3- مهارتهای مساله گشایی: بین دونفر همیشه اختلاف پیش می اید و شیوه اداره و حل کردن آنها در شادکامی یا عدم رضایت آنها نقش بسیاری خواهد داشت. مثلا زوجین شادکام به محض اینکه مشکلی برایشان پیش آمد در مورد آن با هم به گفتگو می پردازند. همچنین زوجین شادکام در زمان اختلاف به جای پرخاشگری ، به ابراز وجود می پردازند . مثلا احساس و ناراحتی خود را از مشکل پیش آمده مطرح می کنند نه اینکه طرف مقابل را تهدید یا تحقیر کنند. همچنین زوجین شادکام در هنگام مشکل به مصالحه می پردازند نه اینکه یکی متهم و دیگری برنده شود.
به این نکات نیز توجه کنید:
1 - غرور؟ هرگز!
غرور را در زندگی خود برای همیشه دفن کنید.
بهطور حتم تا به حال نشنیدهاید که وقتی میخواهند از بزرگی یاد کنند، وی را به خاطر غرورش بستایند. در زندگی، همسری مهربان و با وفا باش تا از بودنت، دیگران احساس لذت و آرامش کنند.
شما خانم مهربان ، دختر هر شخصی که هستید، فعلا نقش یک همسر و مادر را دارید. اگر هنوز میخواهید دختر فلان شخص باشید، پس چرا ازدواج نمودید؟ چرا شما پدر عزیز! ای الگوی مهربانیها! از مرکب غرور پیاده شوید! هیچ خبری نیست!
۲- کمی چاشنی احساس، بد نیست!
در مقابل کارهای همدیگر بیاحساس نباشید! در نظر بگیرید که همسر مهربانتان هدیهیی برای شما خریده است. او با احساسات و عواطف خود فکرهایی دارد؛ مثلا این مانتو را برای همسرم میبرم، به او میدهم و میگویم که به یاد تو بودم و آن را خریدم و ... هدیه را به خانه میآورد و تحویل شما میدهد، ولی شما بدون هیچ احساسی میگویند: «روی کمد بگذار!» و اصلا انگار نه انگار! آنقدر بیتفاوت برخورد میکنید که طرف مقابل چون یخ آب میشود و چنان درهم میشکند که آن لحظه نمیداند چه کند! تمام فکر و هدفش اشتباه از آب در آمده است. دیگر هم این کار را تکرار نمیکند.
اینگونه، زندگی آرامآرام به بیروحی و سردی میگراید. ولی دیدهایم که اگر همین هدیه از طرف خواهر یا مادر باشد، چنان خانم تشکّر میکند و عذرخواهی میکند و در صدد جبران بر میآید که نهایت ندارد! در صورتی که هدیهی مرد خودش، بسیار مهم تر و ارزشمندتر بوده است. آقایان هم همینطور. به مناسبت روز مرد، خانم با محبّت از ذخیرهی مخارج خانه مقداری پسانداز نموده و یک عدد پیراهن خریده است و آن را با چه شوق و ذوقی به شوهرش میدهد! همسرمی گوید: «از رنگش خوشم نمیآید!» «وای چه صحنهی بدی!» برادرم! درست است، اصلا نه رنگش را دوست داری و نه از پیراهن خوشت میآید، فعلا آن را بگیر و به زور چند روزی بپوش، آدم که نابود نمیشود! پاسخ یک احساس را باید با عاطفه دارد. مثل معروفی ست که میگوید: «همه وجودم را بگیر، ولی احساسم را از من نگیر!»
۳- مراقب دوربین فیلمبرداری باشید!
در منزل مواظب کوچکترین رفتار و عمل خود باشید، زیرا که فرزند شما، مثل دوربین فیلمبرداری تمام حرکات و رفتارتان را ضبط و ثبت میکند و در آینده بروز میدهد. اکثر برخوردهای ما در ذهن بچهها بایگانی میگردد و به موقع بروز داده میشود، بخصوص حرکتها و رفتارهایی که مربوط به حریمهای خصوصی افراد میباشد. حتی در رفتارهای عادی نیز باید مراقب بود واین نکته را فراموش نکرد.
4- اگر طالب محبوبیت هستید، مراقب زبان خود باشید
اگر میخواهید محبوب دیگران شوید، مواظب زبان خود باشید! میدانید که از لقمان حکیم نقل میشود که: «بهترین و بدترین چیزها، زبان است.» زیرا زبان هم میتواند بهترین حرفها را بزند و هم بدترین حرفها را. هم جذب میکند و هم دافع است. قرآن هم بارها ما را به حساس بودن زبان. تذکر میدهد. ممکن است این زبان کوچک، زندگی بزرگی را نابود کند. وقتی همسر شما وارد خانه میشود با بهترین الفاظ میتوانید با او روبه رو شوید که تمام خستگی روزانهاش برطرف شود و همچنین میتوان با زبان چنان نیش زد که راه منزل را گم کند! زبان که خرجی ندارد، باید به گفتن بهترین و زیباترین کلمات عادت کرد و شیرینی زندگی را با زبان شیرین به دست آورد.
واقعا متوجه میشویم همه بدبختیها و خوشبختیها به وسیله زبان انسان حاصل میشود. اگر مرد یا زنی بد حرف بزند، نه تنها خودشان اسیر میشوند، بلکه فرزند آنها نیز میآموزد و او دوباره به دیگران یاد میدهد. در حقیقت این بدزبانی گسترش یافته و اعتبار کل خانواده کم میشود. همیشه مادرها گله دارند که اگر فرزند ما به کوچه برود، خراب میشود. در حالی که اگر فرزند شما به کوچه برود و در کوچه حرفهای ناسزا بشنود و شما هم همان حرفها را در خانه به همدیگر بزنید، این رفتار برایش تثبیت میگردد. زبان یک اسلحهی بسیار خوب برای جلب و نفوذ در دیگران است و همچنین در برخی از افراد وسیلهیی برای ایجاد تنفر است. بکوشید این اسلحه را آماده کنید و هر موقع همسرتان به منزل میآید، فشنگهای زیبایی را شلیک نمایید! مرد خانه هم همینطور، بهترین حرفها را نثار همسرش کند.
۵- صداقت، حرف اول را میزند
این جمله را تجزیه و تحلیل کنید و خوب به آن بیندیشید.
در زندگی، صادق باشید. صداقت، در گرانبهاییست. یک زن و شوهر نباید ظاهرا با هم خوب و در باطن از همدیگر متنفر باشند. بیشتر مشکلات خانوادههای ما از همین جا شروع میشود که مرد در غیاب همسرش یا زن در غیاب شوهرش، کارهایی را انجام میدهند و به همدیگر دروغ میگویند و وقتی که مسئلهی رسوایی به بار آورد، نتایج وخیمی به دنبال دارد، از جمله:
1- اعتماد طرفین سلب میشود.
۲- باعث تنفر از همدیگر میگردد.
3- پایهی زندگی را مترلزل میکند.
۴- هیچوقت حرفهای راست هم باور کردنی نخواهد بود.
5- دیگران از زندگی خصوصی شما باخبر میشوند.
۶- همیشه مشکل ترس از رسوایی دارید.
7- مجبور هستید برای پنهان کردن یک مشکل، دروغهای دیگر را بگویید.
بیشتر خانوادهها با این دو رنگیها نابود میشوند. چه بسا مردی کاری را انجام میدهد که بعدا از طرف دیگران به گوش خانمش میرسد و او را دچار شک و تردید میکند و ذهن و فکرش همیشه درگیر این مسئله میشود و موجب بیماری روحی و روانی، بدبینی و ایجاد حس انتقامجوی در او میگردد که این مسائل بسیار خطرناک است.
توصیه آخر اینکه سعی کنید که کیفیت رابطه جنسی خودبا همسرتان را بهبود ببخشید این مساله کمک زیادی به بهبود روابط شما خواهد کرد.
توصیه اکید دارم که حتما در این مورد مطالعه داشته باشید.
کتاب پیشنهادی من: نیازهای مردان،نیازهای زنان نویسنده: دکتر ویلارد اف هارلی مترجمان حسینی و آرام نیا انتشارات نسل نواندیش.
در ضمن کتابهای باربارا انجلیس نیز در این مورد و همچنین بهبود روابط زناشویی می تواند به شما کمک کند.
منبع:
تبیان
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼