۸۱۷۰۳
۵۹۸۴
۵۹۸۴

رفتار با کودک معلول، چگونه باید باشد؟

مطلع شدن از معلولیت فرزند چه بلافاصله پس از تولد کودک باشد و چه در سال‌های بعدی رشد او رنج و درد زیادی را برای والدین به بار می‌آورد.

وقتی فرزند معلولی متولد می‌شود این احساس به پدر و مادر فرزند تازه متولدشده دست می‌دهد که چیزهای باارزش زیادی را از دست داده و فکر می‌کند تمام امیدها و آرزوهای شیرینش نسبت به آینده و خوشبختی فرزندش از بین رفته و نقش بر آب شده است. این پیش‌فرض‌ها در ذهن آنها ایجاد می‌شود که: «این فرزند در فرایند رشدش با مشکلات زیادی مواجه خواهد شد»، «با کودکان هم‌سن و سال خود فرق دارد و همیشه از آنها عقب‌تر و پایین‌تر خواهد بود»، «قادر نیست ارتباط درستی با آنها برقرار کند»، «نمی‌تواند عملکرد تحصیلی و شغلی مناسبی داشته باشد» و ... . در مطلب پیش‌رو سعی کرده‌ایم با کمک گرفتن از نظرات کارشناسان دکتر سیما قدرتی، مشاور خانواده و مدرس دانشگاه، دکتر زهرا رمضان‌خانی، روانشناس کودک و‌ فاطمه خوشپور، کارشناس‌ارشد مشاوره خانواده راهکارهای مفید و کاربردی را برای مواجهه بهتر با مشکلات شایعی که والدین فرزندان معلول با آن مواجه هستند، ارائه دهیم.

رفتار با کودک معلول، چگونه باید باشد؟

۱- در مرحله انکار درجا نزنید. بسیاری از خانواده‌ها تا مدت‌ها این مسئله را انکار می‌کنند و مدت‌زمان زیادی طول می‌کشد تا نسبت به معلولیت فرزندشان به باور و پذیرش برسند. پدر و مادرهایی که مدت زمان زیادی را در مرحله انکار به‌سرمی‌برند هم به‌خود و هم به فرزندشان آسیب‌های زیادی وارد می‌کنند چون بسیار دیر به فکر درمان، حل‌مسئله و به‌کارگیری راهکارهایی برای سازگاری با این مشکل می‌افتند و همین اقدام‌نکردن به‌موقع، مسائل موجود را تشدید کرده و گاهی مشکلات جدیدی را ایجاد می‌کند.

۲- با یکدیگر همدل و همراه باشید. هنگامی که فرزندی با نیازهای خاص در خانواده‌ای متولد می‌شود باید بروز عواطف و احساسات، ابراز محبت و علاقه و همچنین همراهی و همدلی بین زن و شوهر و همه اعضای خانواده بیشتر از حد عادی باشد. همدلی و همراهی اعضای خانواده با یکدیگر و درک متقابل به شما کمک می‌کند بتوانید بهتر با این مسئله کنار بیایید، با آن سازگاری پیدا کنید و از پس مسئولیت‌هایی که برعهده دارید، برآیید. تولد فرزند معلول نباید باعث بشود شما نقش همسری‌تان را از یاد ببرید. بنابراین همواره در کنار همسرتان باشید، درصورت لزوم او را دلداری دهید، نیازهای او را بشناسید و برآورده کنید. فرصت‌هایی را برای با هم بودن به‌خود و همسرتان اختصاص دهید.

۳- رابطه با همسرتان را بهبود ببخشید. هرچه رابطه زن و شوهر قبل از تولد فرزند معلول دوستانه‌تر، مطلوب‌تر و صمیمانه‌تر باشد تحمل این بحران برای آنها آسان‌تر خواهد بود. اما اگر قبل از تولد فرزند زن و شوهر از رابطه و زندگی مشترکشان رضایت چندانی نداشته باشند بحران تولد فرزند معلول را شدیدتر و عمیق‌تر تجربه خواهند کرد و دیرتر با این مسئله سازگار خواهند شد. بنابراین اگر با همسرتان مشکلی دارید حتما درصدد حل آن بربیایید.

۴- کاسه‌کوزه‌ها را سر یکدیگر نشکنید. در مواردی دیده می‌شود که زن و شوهر به جای مقابله با فشارهای ناشی از تولد فرزند معلول، تنش‌ و خشم و ناراحتی‌های حاصله را سر یکدیگر خالی می‌کنند یا نسبت به یکدیگر رفتار تلافی‌جویانه از خود نشان می‌دهند. شاید بعد از اینکه این کار را کردید به یک آرامش لحظه‌ای برسید اما بدانید که با این کار به رابطه با همسرتان لطمه می‌زنید. اگر رابطه شما با شریک زندگی‌تان دچار مشکل بشود به خوبی نخواهید توانست به‌عنوان والد به وظایف‌تان در قبال فرزندان عمل کنید.

۵- امیدوار باشید. یکی دیگر از مسائلی که باعث می‌شود والدین با معلولیت فرزندشان دیرتر کنار بیایند این است که باور قلبی‌شان این است که این مشکلات همیشگی هستند، هیچ‌گاه حل نخواهند شد، هیچ‌وقت بار و فشار مشکلات کاسته نمی‌شود. طبیعی است وقتی قضایا و مسائل را اینگونه تفسیر کنیم که هیچ راه‌حلی برای آن وجود ندارد تطابق و سازگاری پیدا‌کردن با آن بسیار سخت‌تر خواهد بود و فرد دچار احساس عجز، ناتوانی و درماندگی شدید خواهد شد. خانواده‌های زیادی وجود دارند که با وجود نقص و کم‌توانی فرزندشان توانسته‌اند فردی مفید و موفق را پرورش دهند. شما هم می‌توانید یکی از آنها باشید و فرزندی را تربیت کنید که با وجود نقص عضو نه‌تنها بتواند از پس زندگی خودش بربیاید بلکه بتواند برای جامعه‌اش هم مفید و مایه افتخار شما باشد. پس همواره امیدوار باشید و امیدتان را از دست ندهید، به خدا توکل کنید، آگاهی‌های لازم را در این زمینه کسب کنید، از اطرافیان آگاه و متخصصان امر کمک بگیرید و از هیچ تلاشی فروگذار نکنید.

۶- بین همه فرزندان‌تان عدالت ایجاد کنید. وقتی در خانواده‌ای فرزند معلولی به دنیا می‌آید احتمال اینکه پدر و مادر، بیشتر انرژی‌شان را صرف توجه، محبت، مراقبت و نگهداری از فرزند معلول کنند زیاد است. وقتی این مسئله اتفاق می‌افتد سایر فرزندان احساس می‌کنند نادیده گرفته شدند و به نیازهایشان توجه و اهمیتی که باید داده نمی‌شود. بعضی از والدین هم برعکس چون فکر می‌کنند فرزند معلول‌شان دارای نقص و ناتوانی خاصی است توجه و محبت لازمه را به او نشان نمی‌دهند و بیشتر انرژی‌شان را صرف فرزندان دیگر می‌کنند. با رعایت انصاف و عدالت بین فرزندان حس حسادت را بین آنها ایجاد نکنید. درست است که فرزند معلول شما نیاز به توجه، محبت و مراقبت بیشتری دارد اما شما در قبال فرزندان دیگر هم مسئول هستید و باید وظایف‌تان را در قبال آنها به درستی انجام دهید.

۷- از حمایت اطرافیان بهره ببرید. درصورتی که دوستان و بستگان شما می‌توانند در برخی مسئولیت‌هایی که به‌عهده دارید به شما کمکی کنند دست رد به سینه آنها نزنید و حمایت آنها را پذیرا باشید. عضویت در نهادهای اجتماعی هم کمک زیادی به شما می‌کند. این نهادها هم می‌توانند در زمینه اقتصادی و مالی کمک‌هایی را به شما ارائه بدهند و هم اینکه فرصتی را فراهم کنند که شما با خانواده‌هایی که فرزندشان مشکلی مشابه مشکل فرزند شما دارد آشنا بشوید و تجربیات‌ مفیدتان را با یکدیگر به اشتراک بگذارید.

۸- مهارت‌های لازم را بیاموزید و به فرزندان‌تان هم یاد دهید. قبل از اینکه فرزند وارد اجتماع بشود باید مهارت‌های اجتماعی را به او بیاموزید تا بتواند در گروه قرار بگیرد و ارتباط نسبتا مناسبی را با دیگران برقرار کند. همچنین باید مهارت‌هایی مثل ابراز وجود، کنترل خشم، قدرت نه‌گفتن، نادیده گرفتن حرف دیگران، دفاع‌کردن از خود و ... را به او بیاموزید تا درصورتی که در اجتماع با برخورد نامناسبی از سوی دیگران مواجه شد بتواند واکنش صحیح و مناسبی نشان بدهد. والدینی که این مهارت‌ها را نیاموزند و به فرزند معلول‌ و همچنین سایر فرزندانشان هم آموزش ندهند هنگام حضور در اجتماع قطعا مشکلات زیادی برایشان پیش می‌آید. بنابراین شما به‌عنوان والد باید ابتدا خودتان این مهارت‌ها را بیاموزید و سپس آنها را به فرزندان‌تان آموزش دهید.

۹- در برابر رفتارهای نامناسب دیگران بهترین واکنش را نشان دهید. رنج نگاه‌های خیره و ترحم‌آمیز اطرافیان به معلولیت رنج‌آور است و نمی‌توان آن را انکار کرد. به‌راستی سخت است فرزند دلبندمان معلولیتی هر چند خفیف داشته باشد و دائم سنگینی نگاه‌های خاص اطرافیان را هم حس کند اما می‌توان به قضیه جور دیگری هم نگاه کرد. بد نیست منی که فرزند معلولی دارم از زاویه دید کسی که معلول نیست و فرد معلولی را در خانواده‌ یا نزدیکانش نداشته نگاه کنم. شاید طبیعی‌ترین واکنشی که چنین کسی از خود بروز نمی‌دهد این باشد که وقتی فرزند تو را می‌بیند تعجب یا سعی کند در فرصت کوتاهی که از کنار شما رد می‌شود بفهمد مشکلتان چیست، چه تأثیری روی زندگی‌تان گذاشته، با مردم عادی چقدر فرق دارید و... آیا تابه‌حال به این فکر کرده‌اید که اگر آن تصادف، آن جهش ژنتیک، فلان بیماری یا هر دلیل دیگری که منجر به معلولیت فرزندتان شده نبود هیچ بعید نبود که چشم‌های شما هم حالا ۲ تا از آن هزاران چشمی بود که به معلولیت خیره می‌شود؟ گاهی می‌توانیم با یک جابه‌جایی ساده، تفکر و نگرش‌مان را نسبت به شرایط موجود عوض کنیم. در جامعه و فرهنگ ما شرایط معلول‌بودن تحمیل می‌کند که آدمی زیر ذره‌بین دیگری قرار بگیرد و شرایط غیرمعلول بودن همان ذره‌بین را به‌طور ناخودآگاه در دست فرد غیرمعلول قرار می‌دهد تا با آن دیگری را که متفاوت به‌نظر می‌رسد درست‌تر و دقیق‌تر کشف کند.

۱۰- او را به ورزش کردن تشویق کنید. فعالیت‌های بدنی و ورزش نقش مهمی در افزایش سلامت روحی و جسمی معلولان دارد. آموزش‌ها و رقابت‌های ورزشی وضعیت زندگی افرادی را که دچار معلولیت‌‌های جسمی و ذهنی هستند بهبود می‌بخشد و در نتیجه بر زندگی همه‌ کسانی که با آنها در تماس هستند تأثیر مثبت می‌گذارد. بنابراین با مشورت پزشک و درنظر گرفتن علایق او شرایطی را فراهم کنید تا فرزند معلول‌تان بتواند به ورزش مورد علاقه‌اش بپردازد.

۱۱- فرزند معلول‌تان را با فرزندان سالم دیگران مقایسه نکنید. قیاس مع‌الفارق یا مقایسه نادرست یعنی مقایسه کردن ۲ چیز بدون اینکه اشتراک و تشابهی با هم داشته باشند. وقتی شما فرزند معلول‌تان را با فرزند دیگران که نقص یا کم‌توانی خاصی ندارند مقایسه می‌کنید دست به یک مقایسه اشتباه می‌زنید. بهتر است اگر می‌خواهید مقایسه‌ای انجام دهید فرزندتان را با خودش مقایسه کنید. مثلا اگر مدتی است برای کسب مهارتی فرزندتان تمریناتی را انجام می‌دهد عملکرد فعلی او را با عملکرد یک‌ماه قبلش مقایسه کنید و سطح پیشرفت او را در این فاصله زمانی بسنجید. مقایسه کنید ببینید اصلا پیشرفتی داشته یا نه؟ میزان پیشرفتش قابل‌قبول بوده یا خیر؟ سرعت پیشرفتش مناسب بوده یا نه؟

۱۲- مناسب با وضعیت و شرایط فرزندتان با او بازی کنید. بازی، توانمندی‌های کودک را در زمینه‌های جسمی، عاطفی، هوشی و شناختی پرورش می‌دهد و کودک معلول هم از این قاعده مستثنی نیست. چون کودکان دارای معلولیت جسمی و ذهنی از ویژگی‌های‌ روحی‌- روانی‌ و شخصیتی‌ خاص‌ خود برخوردارند ایجاد امکان انجام بازی‌های‌ متنوع‌ برای آنها از نظر روحی- روانی تأثیرات مثبت زیادی آنها ایجاد می‌کند؛ مثل احساس‌ وجود داشتن، اعتماد به‌ نفس‌، خودیابی‌، درک‌ وجود و احساسات‌ خود، درک‌ محبت‌ و دوست‌ داشتن‌، درک‌ موفقیت‌ و پیروزی‌، غم‌ و شادی‌ و... به‌عنوان مثال بادکنکی‌ را باد کنید و به‌ سمت‌ او هدایت‌ کنید و از او بخواهید با دست‌ بادکنک‌ را بگیرد یا با ضربه‌ آن‌ را رد کند؛ قطعا شور، شعف و لذت حاصله را در چهره کودک‌تان مشاهده کرده و لذتی وصف‌نشدنی نصیب‌تان می‌شود.

۱۳- باهم خدا را شکر کنید. همواره این را درنظر داشته باشید که خداوند، حکیم مطلق است و قطعا مصلحت آنچه را به ما عطا می‌فرماید یا از ما می‌ستاند، بهتر از ما می‌داند. بروز معلولیت یا نقص عضو فرزندتان گرچه علل مادی طبیعی یا غیرطبیعی (بیماری‌های ژنتیک، زلزله یا تصادفات رانندگی) دارد اما در چارچوب نظام احسن الهی هیچ رویدادی بدون هدف و حکمت رخ نمی‌دهد. چه بسا اینگونه اتفاقات ناگوار آزمونی در برابر شخص معلول و اطرافیان اوست تا درصورت موفقیت در آن، به پاداش‌های بزرگ‌تری نسبت به نعماتی که از دست داده‌اند، نائل شوند. پس خداوند را به‌خاطر این‌فرصت تازه برای کمال بخشیدن به ایمان خود شاکر باشید. ارتباط فرزندتان با مسائل دینی و اعتقاد به قادر متعال هم می‌تواند او را در مسیر زندگی موفق‌تر و شاداب‌تر نگه دارد.

اگر به افسردگی مبتلا هستید آن را درمان کنید
افسردگی پس از زایمان نوعی بیماری افسردگی است که بعضی از مادران به آن مبتلا می‌شوند. به‌خصوص تولد یک کودک معلول و دچار نقص عضو باعث به‌هم‌ریختگی قوی احساسات مادر می‌شود. احساس اضطراب، نگرانی، غم و اندوه مادری که فرزندش به دنیا آمده و متوجه معلولیت و نقصی در او شده بسیار شدیدتر از مادرانی است که فرزندان سالم به دنیا می‌آورند، از این‌رو احتمال ابتلای آنها به افسردگی پس از زایمان می‌تواند بیشتر باشد. مهم‌ترین علائم جسمی و روحی این بیماری هم عبارتند از: بی‌خوابی، کم‌اشتهایی، اندوه، ناامیدی، اضطراب، احساس بی‌ارزشی و بی‌کفایتی، خشم شدید و بدون علت، بی‌احساس بودن نسبت به فرزند تازه به دنیا آمده، سردرد، بی‌قراری، بی‌صبری و زودرنجی، احساس درماندگی شدید، گریه کردن‌ بیش از حد یا ناتوانی در گریه کردن و احساس گناه شدید. اگر بیشتر علائمی که ذکر شد در 2 هفته یا مدت طولانی‌تر در مورد شما صادق است به‌احتمال زیاد به افسردگی مبتلا هستید. بیشتر مادرانی که فرزند معلولی را به دنیا می‌آورند بر این باورند که لایق داشتن فرزند سالم نبوده‌اند یا افکار منفی از این دست که «من چه گناهی به درگاه خدا مرتکب شدم که باید چنین فرزندی نصیبم شود؟»، «همه‌‌چیز بد پیش می‌رود و اوضاع بهتر از این که هست نخواهد شد» و «تا آخر عمر طعم خوشبختی را نخواهم چشید» سبب می‌شود آنها علت همه‌‌چیز را بی‌کفایتی خود در مقام یک مادر ببینند و در نتیجه احساسات و افکارشان را برای دیگران بیان نکنند. هرچه باور و پذیرش بیماری دیرتر صورت بگیرد و اقدامات لازم درمانی دیرتر شروع بشود بیماری شدیدتر می‌شود و این درد و رنج و احساسات ناخوشایند مدت‌زمان بیشتری با شما همراه خواهد بود. نگران نباشید و به یک روانشناس مراجعه کنید. درصورتی که نیاز به دارودرمانی داشته باشید شما را به روانپزشک ارجاع خواهد داد و در غیراین صورت طی جلسات روان‌درمانی درمان را انجام می‌دهد.

فعالیت‌های مفرح و نشاط‌بخش را در برنامه‌هایتان بگنجانید
گردش و بازدیدهای علمی و تفریحی: کودکان معلول برای رشد بیشتر و بهتر بیش از کودکان عادی نیاز به محرک‌های محیطی، تعاملات و بازخوردهای اجتماعی دارند. بنابراین شما با بردن فرزند معلول‌تان به گردش و بازدیدهای علمی و تفریحی، هم می‌توانید دانش و یادگیری او را افزایش دهید و هم بخشی از اوقات فراغت او را پر کنید و نشاط و شادی را در او افزایش می‌دهید. بازدید از موزه‌ها، آثار و بناهای تاریخی، باغ وحش، پارک‌های جنگلی و... را حتما در برنامه‌های تفریحی خانواده بگنجانید.

سفر و مسافرت: سفر نیز یکی از فعالیت‌های مفرح و لذت‌بخشی است که در طول آن می‌توانید اطلاعات مفید و معلومات زیادی هم به فرزند معلول‌ و هم به سایر فرزندانتان آموزش دهید. لازم است حداقل سالی یک‌بار سفر را در برنامه‌های خانواده بگنجانید.

مهمانی‌ها، مراسم‌ و جشن‌ها: شرکت دادن فرزند معلول در مهمانی‌ها، مراسم و جشن‌ها در تقویت روحیه نشاط و شادی و همچنین تقویت مهارت‌های ارتباطی تأثیر زیادی دارد؛ بنابراین در تمام مهمانی‌ها، دید و بازدیدها و جشن‌ها و حتی مراسم عزا او را با خود همراه کنید چون در غیراین صورت احساس طردشدگی و انزوا به او دست می‌دهد. حتی اگر به مراسمی دعوت شدید ولی به دلایلی امکان حضور او در آنجا وجود ندارد شرایط را برایش توضیح دهید و او را قانع کنید. اگر فکر می‌کنید از اینکه تنها در خانه بماند احساس تنهایی می‌کند از یکی از افراد خانواده بخواهید این زمان را در کنار او سپری کند و برای آن زمان امکانی را فراهم کنید تا او به یکی از فعالیت‌های مورد علاقه‌اش بپردازد. مراسم‌های مذهبی یکی از بهترین‌ گزینه‌ها برای حضور فرزندتان است.

گردش دسته‌جمعی: بپذیرید که شرایط شما کمی خاص است. طبیعی است که گردش، سفر و تفریح با وجود یک فرد معلول شرایط و امکانات ویژه و خاصی را می‌طلبد که گاهی از توان و حوصله خانواده‌های عادی خارج است. این مسئله نباید باعث شود شما فعالیت‌های تفریحی دسته‌جمعی را حذف کنید بلکه باید با خانواده‌هایی که شرایطی مشابه شرایط شما دارند برنامه‌هایی را ترتیب دهید و لذت گردش و سفر دسته‌جمعی را از فرزند معلول‌تان و حتی سایر فرزندان‌تان سلب نکنید. از طرفی فرزند معلول با افرادی که شرایط مشابه او دارند بهتر می‌تواند ارتباط برقرار کند و احساس صمیمیت و دوستی بیشتری با آنها می‌کند. وقتی با خانواده‌ای که او هم یک فرزند معلول دارد به پیک‌نیک، گردش و مسافرت بروید هم به فرزندان‌تان بیشتر خوش می‌گذرد و هم شما یار، همراه و هم‌صحبتی دارید که احساسات و شرایط شما را بهتر و بیشتر درک می‌کند.


منبع: همشهری

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

  • اخبار داغ
  • جدیدترین
  • پربیننده ترین
  • گوناگون
  • مطالب مرتبط

برای ارسال نظر کلیک کنید

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «نی نی بان» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.