روش آموزش نظم به کودکان، حتما بخوانید
هنگامی که چندین انتخاب را در برابر فرزندتان قرار میدهید، به او کمک میکنید که همکاری، تصمیمگیری، قبول مسوولیت و عدم وابستگی را در خود پرورش دهد.
انتخاب شیوههای تشویق و تنبیه در کودکان با سنین مختلف، متفاوت است. چراکه کودکان در سنین گوناگون، برداشت و درک متفاوتی از خوبی و بدی دارند و عکسالعملهای متفاوتی نسبت به تذکر والدین نشان میدهند. به عنوان مثال، در ۱۸ ماهگی کودک مسوولیت «ریخت و پاشهایی» را که کرده است، به گردن دیگران میاندازد: «تقصیر گربه است... تقصیر مامان بزرگ است...»؛ و وقتی از او سوال میشود که آیا او بوده، جواب «نه» میدهد. در حالی که کودک ۸ ساله در برابر سرزنش والدین، بیشتر مسوولیت اعمالش را میپذیرد و اگر کسی را سرزنش کند، معمولا توجیهی دارد. ممکن است مجرمیت خود را انکار کند ولی دیگران را ملامت نمیکند. او خود را سرزنش و احساس میکند که لازم است عذرخواهی نماید.
همچنین در واکنش به دستورات، تنبیهها و تشویقها نیز کودکان، در سنین مختلف، متفاوت عمل میکنند. مثلا کودک ۱۸ ماهه از یک «نه، نه» لفظی اطاعت کرده ولی نه به صورت ثابت. اگر خسته باشد، اشیاء را در دست گرفته و چنانچه بخواهند او را از این کار باز دارند، مقاومت میکند و چنانچه نتواند به میل خود عمل کند، دچار بحرانهای خشم میشود. حال آنکه یک کودک ۸ساله، ممکن است در اطاعت و فرمانبرداری کند بوده و گاهی بحث کند و عذرهایی بیابد ولی سرانجام با یک «چون اصرار میکنی»، تصمیم میگیرد. او دوست دارد مانند افراد بزرگسال با او رفتار شود، میخواهد آموزشهایی که به او داده میشود، به خوبی تشریح شود. او دوست دارد برای پاداش فوری، و نه تنها برای کمک کردن، کار کند. در برابر محرومیتهای کوچکی که برای مدتی به او تحمیل میشود واکنش نشان میدهد. او از تعریف و تمجید و از اینکه درباره پیشرفتهایش با او حرف بزنند خوشحال میشود. او گاهی هنگامی که مورد سرزنش، انتقاد یا جواب منفی قرار میگیرد به هقهق گریه افتاده و میگوید «برایم اهمیتی ندارد».
بنابراین بیشک نمیتوان همواره از یک روش تشویق یا تنبیه بهره جست. و متناسب با افزایش سن باید شیوههای مناسب از سوی والدین اتخاذ شود. همچنان که کودک رشد میکند، پاداش از نظر ارزش باید تغییر یابد. آنچه باعث انگیزش یک بچه ۲ ساله میشود، ممکن نیست به بچه ۵ساله انگیزه بدهد.
پیشتر اشاره شد که به جای تنبیه از انضباط مؤثر استفاده شود. چرا که انضباط مؤثر به کودکان کمک میکند خودداری و همکاری را یاد بگیرند. در اینجا به ۱۰روش انضباط مؤثر برای کودکان زیر ۶سال اشاره میکنیم و آنها را به اختصار شرح میدهیم. پیش از آن، باید به این نکته توجه کنید که در انتخاب روشی مناسب، در نظر گرفتن سطح رشد کودک حائز اهمیت است. همچنین توجه داشته باشید در حالی که ممکن است فنی ویژه برای اغلب بچهها در سنی معین مناسب باشد، شما میتوانید سن رشد و سطح فهم فرزند منحصر به فردتان را در هر وضعیت لحاظ کنید. شما مطمئنا درخواهید یافت که بعضی روشها در مورد فرزند شما بیش از سایرین مؤثر است.
۱. پرتکردن حواس کودک
سپهر 13ماهه با روروئک خود به سرعت به سمت آباژور که در گوشه اتاق قرار دارد، میرود. مادرش با صدای بلند او را صدا میزند. سپهر مکث و به مادر نگاه میکند. سپس مادر با حالتی دوستانه او را بغل میکند و به سمت اسباببازیهایش که در طرف دیگر اتاق قرار دارد، میبرد.
پرت کردن حواس، به صورتی دوستانه و شیوهای غیر ترسناک انجام میشود؛ و اگر کودک دوباره بخواهد به سمت شیء یا محل نامطلوب برود، مادر میتواند بدون هیچ کلمهای، به سرعت او را به سمت شیء قابل قبول دیگری هدایت کند. عمل بدون کلام از ایجاد کشمکش برای جلب توجه یا قدرتطلبی ممانعت به عمل میآورد. این امر به روش محترمانه، با اشتیاق، کنجکاوی، و گستره توجه کوتاه مدت کودک سروکار دارد.
۲. در مواقع مناسب، سوءرفتار را نادیده بگیرید
کیانای 3 ساله، یک لیوان آبمیوه میخواهد. قبلا به او گفته شده که اگر چیزی بخواهد و آن را مؤدبانه نگوید، به او داده نخواهد شد. اما کیانا اوقات تلخ است و برای آبمیوه ناله میکند. پدرش تلویزیون تماشا میکند و به او محل نمیگذارد. کیانا دوباره ناله میکند و سپس میفهمد که چرا آنچه میخواهد به او نمیدهند. پس با لحنی ملایمتر میگوید و عبارت «خواهش میکنم» را به کار میبرد. پدر دست از کار میکشد و میگوید: «من خوشحال میشم بهت آبمیوه بدم. از این لحنی که باهام صحبت کردی، خوشم میاد.»
مهارت نادیده گرفتن سوءرفتار را میتوان برای انجام مزاحمتهای پیش پا افتاده، که مخرب یا خطرناک نیستند، به کار برد. مانند تظاهر کردن، قهر کردن، نالیدن، ملایم گریه کردن، بدخلقی و... توجه کنید که نادیده گرفتن سوءرفتار، عملی بیش از صحبت نکردن است. شما در حالت چهره و زبان حرکات هم باید نادیده گرفتن را حفظ کنید. وگرنه کودک خواهد فهمید که شما واقعا رفتار او را نادیده نگرفتهاید.
نکته دیگر آنکه ممکن است سوءرفتار قبل از آنکه متوقف شود، بدتر گردد. اغلب بچهها به سادگی کوتاه نمیآیند. اما پیگیری شما اغلب غائله را ختم میکند.
توجه داشته باشید که در این مهارت، آنچه نادیده گرفته میشود رفتار است، نه کودک. پس به محض اینکه کودک رفتار معقول نشان داد، به او توجه میکنیم.
۳. کنترل کردن موقعیت، نه کودک
این به آن معناست که خطوط راهنما را مشخص میکنیم و به کودک آزادی میدهیم در آن موقعیت انتخاب کند. این امر به کودک اختیار یا حق انتخاب میدهد که در درون محدودیتهایی که قائل شدهایم، انتخاب خود را بکند و با این امر شانس ایجاد همکاری را در زمینههایی که انتخابها محدود هستند، افزایش میدهیم.
دو راه برای کنترل وضعیت وجود دارد:
1. از طریق ساختن محیط: کودک آزاد است بیشتر اشیاء و فضاهایی که در محیط او قرار دارد را جستوجو کند و اگر خواست عملی مخرب یا خطرناک انجام دهد، والدین میتوانند حواس او را منحرف کنند، اشیاء ممنوع را بردارند، فضا را برای جستوجوی آزادانه محدود کنند، و در صورت نیاز بچه را از زمین بردارند.
۲. با به کار بردن انتخابهای کلامی در درون محدودیتها (برای نوپاهای بزرگتر و پیشدبستانیها): به عنوان نمونه با گفتن «وقتی من با تلفن صحبت میکنم، آرامتر بازی کن یا از اتاق برو بیرون». این یعنی اگر کودک هنگام صحبت والدین با تلفن، به سروصدا کردن ادامه داد، انتخاب کرده است که اتاق را ترک کند.
۴. ایجاد محیط امن
علی 2 ساله در خانه مادربزرگ از داخل ظرف یک عدد شکلات برمیدارد. به او گفته شده است که فقط میتواند یک شکلات بردارد. بعد از آن، مادربزرگ ظرف شکلات را داخل بوفه میگذارد و همه چیز رو به راه میشود.
این روش به کودک کمک میکند خودداری بیاموزد و برای اموال احترام قائل باشد. معنای ایجاد محیط مناسب برای بچهای که چهار دست و پا میرود، بچه نوپا، و کودک پیش دبستانی کنجکاو متفاوت است. توجه داشته باشید که کودکان باید جستوجو کنند تا بتوانند چیزی یاد بگیرند. این ما هستیم که باید محیط را طوری به وجود آوریم که بچهها بتوانند تجارب عملی داشته باشند.
۵. درگیر کردن کودک با انتخابها
هنگامی که چندین انتخاب را در برابر فرزندتان قرار میدهید، به او کمک میکنید که همکاری، تصمیمگیری، قبول مسوولیت و عدم وابستگی را در خود پرورش دهد.
«دوست داری کدوم یکی از این اسباب بازیها رو به خونه ی بابابزرگ بیاری؟»
«چقدر از این خوراکی میخوای؟ این قدر یا اون قدر؟»
«دلت میخواد لباس قرمزت رو بپوشی یا آبی رو؟»
در این مواقع ممکن است فرزند شما بگوید «نه، من این یکی رو میخوام». پاسخ شما ممکن است این باشد: «این جزو انتخابهای ما نبود.»
در مواقعی که بچه انتخابهایش را تغییر میدهد نیز میتوان از چنین راهی استفاده کرد. برای مثال کودک برای خوراکی بین روز، یک سیب را انتخاب کرده و به آن گاز زده است. سپس ترجیح میدهد که پرتقال بردارد. او دیگر حق انتخاب پرتقال را ندارد. زیرا سیب گاز زده دیگر قابل استفاده نیست.
نکته مهم درباره شیوه بیان عبارات انتخابی آن است که عبارات را محترمانه و شمرده بیان کنید و لحن دوستانه و مفید به کار ببرید. میتوانید از این عبارت استفاده کنید: (شکل کلی: تو میتوانی ... یا میتوانی ...؛ تصمیم با توست). مثالها:
«یا بگیر بنشین، یا از اتاق برو بیرون؛ تصمیم با توست»
«یا به خوبی با بهروز بازی کن، یا با بابا برو کمی قدم بزن؛ تصمیم با توست»
همچنین میتوانید از این عبارت استفاده کنید: (شکل کلی جمله: تو میتوانی....... اگر ........). مثالها:
«تو میتونی با نینی بازی کنی، اگه نیشگونش نگیری»
«تو میتونی روی شانههای من بنشینی، اگه آروم باشی»
۶. ثبات خود را افزایش دهید
بچهها احتیاج به انضباطی دارند که با ثبات باشد. وقتی والدین بدون توجه به اینکه در کجا و در چه موقعیتی هستند، هر رفتاری را به همان صورتی که باید انجام میدهند، بچهها خواهند دانست اگر بدرفتاری کنند، چه انتظاری باید داشته باشند. ممکن است والدین در کنار آمدن با سوءرفتار کودک در حضور دیگران (مثلا هنگامی که کودک در یک فروشگاه برای خرید یک اسباببازی لجبازی میکند) یا سروکار داشتن با دوستان و خانوادههای پرجمعیت (مثلا رفتار کودک در مهمانیها و جمعهای فامیلی یا دوستانه) یا سروکار داشتن با بچههای دیگر (مثل زمانی که کودک رفتار نامطلوبی را هنگام بازی در جمع همسالانش انجام میدهد) دچار مشکل شوند. باید توجه داشت که کودک قادر است به این اصل احترام بگذارد که قوانین از پیش تعیین شده، لازمالاجرا هستند و در موقعیتهای مختلف نمیتوانند با قدرتطلبی یا بازی راه انداختن از این قوانین شانه خالی کنند و این مهم تنها زمانی قابل دستیابی است که والدین ثبات لازم را در اجرای قوانین در هر موقعیت از خود نشان دهند.
7. طرح ریزی زمان برای دوست داشتن
همه بچهها میخواهند و نیاز دارند که مورد توجه قرار گیرند. نه صرفا به خاطر رفتارهای مثبت یا منفی؛ بلکه به عنوان عملی متقابل برای توسعه ارتباط عاطفی فرزند و والدین. مانند بازی کردن، بغل کردن، از وجود هم لذت بردن. برای وقت گذراندن با فرزندانتان برنامهریزی کنید و وقتی نوبت هریک از بچهها میشود که با شما باشد، تمام توجه خود را به او معطوف کنید.
مادر علی 2 ساله، هنگام خواب او را تکان میدهد و برایش لالایی میخواند. این امر زمانی مشترک و واقعی را برای آنان به وجود آورده است. علی با مادرش میخواند و هر ترانهای را دوست داشته باشد از مادرش میخواهد. این مورد به علی و مادرش کمک میکند که هر روز به مدت 15 تا 20 دقیقه با هم ارتباط نزدیک داشته باشند.
کیمیای ۵ساله و پدرش هر روز بعد از اینکه پدر از کار باز میگردد، یک ساعت در پارک کنار خانه با هم بازی میکنند. همینطور کیمیا میداند که صبح روزهای جمعه او و پدر میتوانند با هم ماشین را تمیز کنند و از کنار هم بودن لذت ببرند.
۸. اجازه عمل دادن
پدر میتواند فرزندش را که چهار دستوپا روی چمن در حال جستوجوست، زیر نظر بگیرد بیآنکه تمام مدت بغل دست او باشد.
مادر میتواند به فرزند ۵/۲ سالهاش اجازه دهد که هنگام راه رفتن در پارک، به یک سگ آرام که دارای قلاده است، نزدیک شود.
بچهای 5ساله احتیاج دارد دوچرخهسواری را یاد بگیرد. حتی اگر در حین یادگیری چندین بار هم زمین بخورد.
هنگامی میتوانیم خودباوری را در فرزندمان شکل دهیم که ایمان و اعتمادمان را به او نشان داده و مطمئن باشیم که فرزندمان میتواند متناسب با سن و رشدش از عهده چالشها برآید.
مواظبت بیش از حد باعث ایجاد فرزندانی فاقد اعتمادبهنفس میشود. اگر خواهان اطاعت مداوم بیچونوچرا از جانب فرزندمان باشیم، باعث پرورش کودکی خشمناک و یاغی خواهیم شد. و اگر زیاده از حد به فرزندمان اجازه بدهیم، به او میآموزیم که حق دارد بدون توجه به حقوق دیگران، هر چه میخواهد به دست آورد. باید هنگام اجازه دادن از خود سؤال کنیم: «آیا موافقت با این رفتار فرزندم به او کمک میکند که همکاری با دیگران را یاد بگیرد؟» اگر پاسخ منفی است، میتوانیم برای رفتار او محدودیتهایی قائل شویم.
9. توجه به رفتار مثبت
صرف وقت زیاد برای تمرکز بر رفتار منفی کودک، آسان است؛ اما کودک یاد خواهد گرفت که رفتار منفی راه خوبی برای جلب توجه به منظور ایجاد احساس تعلق است. حال آنکه با تمرکز بر تعاملات و رفتارهای مثبت علاوه بر متعادل ساختن رفتار کودک و ممانعت از سوءرفتار، به اعتمادبهنفس او نیز کمک کردهایم. چنانچه بلافاصله پس از تصحیح رفتارهای بد، در مورد رفتارهای مثبت نکاتی را مطرح کنید، سودمند خواهد بود. این امر به کودک کمک میکند یاد بگیرد که شما رفتار او را پس زدهاید، نه خود او را.
۱۰. با استفاده از قرنطینه تربیتی، بچه را از جمع کنار بگذارید
کنار گذاشتن بچه با استفاده از قرنطینه تربیتی به کودک نوپا یا پیش دبستانی کمک میکند که مجددا کنترل خود را به دست آورد. وقتی روشهای ارتباطی مطرح شده مؤثر واقع نمیشوند، روش قرنطینه تربیتی را به عنوان آخرین راه چاره به کار برید. این روش فقط برای رفتارهای بسیار گسیخته مناسب است و به دو هدف انجام میشود: 1- به بچه یاد میدهد که اگر میخواهد با دیگران باشد، مجبور است رفتارش را کنترل کند. 2- به شما فرصت میدهد بر رفتار و عواطف خود کنترل داشته باشید.
نکاتی برای قرنطینه تربیتی وجود دارد:
۱. مکانی برای قرنطینه تربیتی انتخاب کنید. اتاق خواب کودک میتواند گزینه مناسبی باشد. ولی در هنگام قرنطینه در اتاق را قفل نکنید. اگر کودک قبل از زمان معین از اتاق بیرون آمد، قاطعانه اما بدون خشونت او را به اتاق برگردانید.
2. اجازه دهید بچه بازی کند. اگر زمان قرنطینه پایان یافت و دیدید که کودک در اتاقش به بازی مشغول شده، اشکالی ندارد. این امر نشان میدهد که تا حدی کنترلش را به دست آورده است.
۳. وقتی زمان قرنطینه تربیتی تمام شد، یعنی تمام شده است. در مورد آن بحث نکنید. این امر فقط توجه را به سوی رفتاری که شما میخواهید متوقفش کنید، جذب میکند.
4. مدت زمانی مناسب را مطرح نمایید. برای اولین بار 2 تا 3 دقیقه کافی است. ولی اگر پس از اتمام زمان، کودک به رفتارش ادامه داد، هر بار یک دقیقه به زمان بیفزایید. حداکثر 5 دقیقه زمان در نظر بگیرید. زیرا این زمان برای بچههای کوچک زمانی طولانی است.
۵. قوانین را تشریح کنید. بهترین حالت زمانی است که این قوانین قبل از آنکه مشکلی به وجود آید مطرح شود. برایش توضیح دهید که وقتی رفتار بچهای مناسب حضور با دیگران نیست، به آن معناست که او میخواهد قرنطینه تربیتی شود. به او بگویید که ساعت را کوک خواهید کرد. وقتی او صدای زنگ ساعت را شنید، اگر آماده است با دیگران کنار بیاید، میتواند از اتاقش خارج شود.
همچنین در واکنش به دستورات، تنبیهها و تشویقها نیز کودکان، در سنین مختلف، متفاوت عمل میکنند. مثلا کودک ۱۸ ماهه از یک «نه، نه» لفظی اطاعت کرده ولی نه به صورت ثابت. اگر خسته باشد، اشیاء را در دست گرفته و چنانچه بخواهند او را از این کار باز دارند، مقاومت میکند و چنانچه نتواند به میل خود عمل کند، دچار بحرانهای خشم میشود. حال آنکه یک کودک ۸ساله، ممکن است در اطاعت و فرمانبرداری کند بوده و گاهی بحث کند و عذرهایی بیابد ولی سرانجام با یک «چون اصرار میکنی»، تصمیم میگیرد. او دوست دارد مانند افراد بزرگسال با او رفتار شود، میخواهد آموزشهایی که به او داده میشود، به خوبی تشریح شود. او دوست دارد برای پاداش فوری، و نه تنها برای کمک کردن، کار کند. در برابر محرومیتهای کوچکی که برای مدتی به او تحمیل میشود واکنش نشان میدهد. او از تعریف و تمجید و از اینکه درباره پیشرفتهایش با او حرف بزنند خوشحال میشود. او گاهی هنگامی که مورد سرزنش، انتقاد یا جواب منفی قرار میگیرد به هقهق گریه افتاده و میگوید «برایم اهمیتی ندارد».
بنابراین بیشک نمیتوان همواره از یک روش تشویق یا تنبیه بهره جست. و متناسب با افزایش سن باید شیوههای مناسب از سوی والدین اتخاذ شود. همچنان که کودک رشد میکند، پاداش از نظر ارزش باید تغییر یابد. آنچه باعث انگیزش یک بچه ۲ ساله میشود، ممکن نیست به بچه ۵ساله انگیزه بدهد.
پیشتر اشاره شد که به جای تنبیه از انضباط مؤثر استفاده شود. چرا که انضباط مؤثر به کودکان کمک میکند خودداری و همکاری را یاد بگیرند. در اینجا به ۱۰روش انضباط مؤثر برای کودکان زیر ۶سال اشاره میکنیم و آنها را به اختصار شرح میدهیم. پیش از آن، باید به این نکته توجه کنید که در انتخاب روشی مناسب، در نظر گرفتن سطح رشد کودک حائز اهمیت است. همچنین توجه داشته باشید در حالی که ممکن است فنی ویژه برای اغلب بچهها در سنی معین مناسب باشد، شما میتوانید سن رشد و سطح فهم فرزند منحصر به فردتان را در هر وضعیت لحاظ کنید. شما مطمئنا درخواهید یافت که بعضی روشها در مورد فرزند شما بیش از سایرین مؤثر است.
۱. پرتکردن حواس کودک
سپهر 13ماهه با روروئک خود به سرعت به سمت آباژور که در گوشه اتاق قرار دارد، میرود. مادرش با صدای بلند او را صدا میزند. سپهر مکث و به مادر نگاه میکند. سپس مادر با حالتی دوستانه او را بغل میکند و به سمت اسباببازیهایش که در طرف دیگر اتاق قرار دارد، میبرد.
پرت کردن حواس، به صورتی دوستانه و شیوهای غیر ترسناک انجام میشود؛ و اگر کودک دوباره بخواهد به سمت شیء یا محل نامطلوب برود، مادر میتواند بدون هیچ کلمهای، به سرعت او را به سمت شیء قابل قبول دیگری هدایت کند. عمل بدون کلام از ایجاد کشمکش برای جلب توجه یا قدرتطلبی ممانعت به عمل میآورد. این امر به روش محترمانه، با اشتیاق، کنجکاوی، و گستره توجه کوتاه مدت کودک سروکار دارد.
۲. در مواقع مناسب، سوءرفتار را نادیده بگیرید
کیانای 3 ساله، یک لیوان آبمیوه میخواهد. قبلا به او گفته شده که اگر چیزی بخواهد و آن را مؤدبانه نگوید، به او داده نخواهد شد. اما کیانا اوقات تلخ است و برای آبمیوه ناله میکند. پدرش تلویزیون تماشا میکند و به او محل نمیگذارد. کیانا دوباره ناله میکند و سپس میفهمد که چرا آنچه میخواهد به او نمیدهند. پس با لحنی ملایمتر میگوید و عبارت «خواهش میکنم» را به کار میبرد. پدر دست از کار میکشد و میگوید: «من خوشحال میشم بهت آبمیوه بدم. از این لحنی که باهام صحبت کردی، خوشم میاد.»
مهارت نادیده گرفتن سوءرفتار را میتوان برای انجام مزاحمتهای پیش پا افتاده، که مخرب یا خطرناک نیستند، به کار برد. مانند تظاهر کردن، قهر کردن، نالیدن، ملایم گریه کردن، بدخلقی و... توجه کنید که نادیده گرفتن سوءرفتار، عملی بیش از صحبت نکردن است. شما در حالت چهره و زبان حرکات هم باید نادیده گرفتن را حفظ کنید. وگرنه کودک خواهد فهمید که شما واقعا رفتار او را نادیده نگرفتهاید.
نکته دیگر آنکه ممکن است سوءرفتار قبل از آنکه متوقف شود، بدتر گردد. اغلب بچهها به سادگی کوتاه نمیآیند. اما پیگیری شما اغلب غائله را ختم میکند.
توجه داشته باشید که در این مهارت، آنچه نادیده گرفته میشود رفتار است، نه کودک. پس به محض اینکه کودک رفتار معقول نشان داد، به او توجه میکنیم.
۳. کنترل کردن موقعیت، نه کودک
این به آن معناست که خطوط راهنما را مشخص میکنیم و به کودک آزادی میدهیم در آن موقعیت انتخاب کند. این امر به کودک اختیار یا حق انتخاب میدهد که در درون محدودیتهایی که قائل شدهایم، انتخاب خود را بکند و با این امر شانس ایجاد همکاری را در زمینههایی که انتخابها محدود هستند، افزایش میدهیم.
دو راه برای کنترل وضعیت وجود دارد:
1. از طریق ساختن محیط: کودک آزاد است بیشتر اشیاء و فضاهایی که در محیط او قرار دارد را جستوجو کند و اگر خواست عملی مخرب یا خطرناک انجام دهد، والدین میتوانند حواس او را منحرف کنند، اشیاء ممنوع را بردارند، فضا را برای جستوجوی آزادانه محدود کنند، و در صورت نیاز بچه را از زمین بردارند.
۲. با به کار بردن انتخابهای کلامی در درون محدودیتها (برای نوپاهای بزرگتر و پیشدبستانیها): به عنوان نمونه با گفتن «وقتی من با تلفن صحبت میکنم، آرامتر بازی کن یا از اتاق برو بیرون». این یعنی اگر کودک هنگام صحبت والدین با تلفن، به سروصدا کردن ادامه داد، انتخاب کرده است که اتاق را ترک کند.
۴. ایجاد محیط امن
علی 2 ساله در خانه مادربزرگ از داخل ظرف یک عدد شکلات برمیدارد. به او گفته شده است که فقط میتواند یک شکلات بردارد. بعد از آن، مادربزرگ ظرف شکلات را داخل بوفه میگذارد و همه چیز رو به راه میشود.
این روش به کودک کمک میکند خودداری بیاموزد و برای اموال احترام قائل باشد. معنای ایجاد محیط مناسب برای بچهای که چهار دست و پا میرود، بچه نوپا، و کودک پیش دبستانی کنجکاو متفاوت است. توجه داشته باشید که کودکان باید جستوجو کنند تا بتوانند چیزی یاد بگیرند. این ما هستیم که باید محیط را طوری به وجود آوریم که بچهها بتوانند تجارب عملی داشته باشند.
۵. درگیر کردن کودک با انتخابها
هنگامی که چندین انتخاب را در برابر فرزندتان قرار میدهید، به او کمک میکنید که همکاری، تصمیمگیری، قبول مسوولیت و عدم وابستگی را در خود پرورش دهد.
«دوست داری کدوم یکی از این اسباب بازیها رو به خونه ی بابابزرگ بیاری؟»
«چقدر از این خوراکی میخوای؟ این قدر یا اون قدر؟»
«دلت میخواد لباس قرمزت رو بپوشی یا آبی رو؟»
در این مواقع ممکن است فرزند شما بگوید «نه، من این یکی رو میخوام». پاسخ شما ممکن است این باشد: «این جزو انتخابهای ما نبود.»
در مواقعی که بچه انتخابهایش را تغییر میدهد نیز میتوان از چنین راهی استفاده کرد. برای مثال کودک برای خوراکی بین روز، یک سیب را انتخاب کرده و به آن گاز زده است. سپس ترجیح میدهد که پرتقال بردارد. او دیگر حق انتخاب پرتقال را ندارد. زیرا سیب گاز زده دیگر قابل استفاده نیست.
نکته مهم درباره شیوه بیان عبارات انتخابی آن است که عبارات را محترمانه و شمرده بیان کنید و لحن دوستانه و مفید به کار ببرید. میتوانید از این عبارت استفاده کنید: (شکل کلی: تو میتوانی ... یا میتوانی ...؛ تصمیم با توست). مثالها:
«یا بگیر بنشین، یا از اتاق برو بیرون؛ تصمیم با توست»
«یا به خوبی با بهروز بازی کن، یا با بابا برو کمی قدم بزن؛ تصمیم با توست»
همچنین میتوانید از این عبارت استفاده کنید: (شکل کلی جمله: تو میتوانی....... اگر ........). مثالها:
«تو میتونی با نینی بازی کنی، اگه نیشگونش نگیری»
«تو میتونی روی شانههای من بنشینی، اگه آروم باشی»
۶. ثبات خود را افزایش دهید
بچهها احتیاج به انضباطی دارند که با ثبات باشد. وقتی والدین بدون توجه به اینکه در کجا و در چه موقعیتی هستند، هر رفتاری را به همان صورتی که باید انجام میدهند، بچهها خواهند دانست اگر بدرفتاری کنند، چه انتظاری باید داشته باشند. ممکن است والدین در کنار آمدن با سوءرفتار کودک در حضور دیگران (مثلا هنگامی که کودک در یک فروشگاه برای خرید یک اسباببازی لجبازی میکند) یا سروکار داشتن با دوستان و خانوادههای پرجمعیت (مثلا رفتار کودک در مهمانیها و جمعهای فامیلی یا دوستانه) یا سروکار داشتن با بچههای دیگر (مثل زمانی که کودک رفتار نامطلوبی را هنگام بازی در جمع همسالانش انجام میدهد) دچار مشکل شوند. باید توجه داشت که کودک قادر است به این اصل احترام بگذارد که قوانین از پیش تعیین شده، لازمالاجرا هستند و در موقعیتهای مختلف نمیتوانند با قدرتطلبی یا بازی راه انداختن از این قوانین شانه خالی کنند و این مهم تنها زمانی قابل دستیابی است که والدین ثبات لازم را در اجرای قوانین در هر موقعیت از خود نشان دهند.
7. طرح ریزی زمان برای دوست داشتن
همه بچهها میخواهند و نیاز دارند که مورد توجه قرار گیرند. نه صرفا به خاطر رفتارهای مثبت یا منفی؛ بلکه به عنوان عملی متقابل برای توسعه ارتباط عاطفی فرزند و والدین. مانند بازی کردن، بغل کردن، از وجود هم لذت بردن. برای وقت گذراندن با فرزندانتان برنامهریزی کنید و وقتی نوبت هریک از بچهها میشود که با شما باشد، تمام توجه خود را به او معطوف کنید.
مادر علی 2 ساله، هنگام خواب او را تکان میدهد و برایش لالایی میخواند. این امر زمانی مشترک و واقعی را برای آنان به وجود آورده است. علی با مادرش میخواند و هر ترانهای را دوست داشته باشد از مادرش میخواهد. این مورد به علی و مادرش کمک میکند که هر روز به مدت 15 تا 20 دقیقه با هم ارتباط نزدیک داشته باشند.
کیمیای ۵ساله و پدرش هر روز بعد از اینکه پدر از کار باز میگردد، یک ساعت در پارک کنار خانه با هم بازی میکنند. همینطور کیمیا میداند که صبح روزهای جمعه او و پدر میتوانند با هم ماشین را تمیز کنند و از کنار هم بودن لذت ببرند.
۸. اجازه عمل دادن
پدر میتواند فرزندش را که چهار دستوپا روی چمن در حال جستوجوست، زیر نظر بگیرد بیآنکه تمام مدت بغل دست او باشد.
مادر میتواند به فرزند ۵/۲ سالهاش اجازه دهد که هنگام راه رفتن در پارک، به یک سگ آرام که دارای قلاده است، نزدیک شود.
بچهای 5ساله احتیاج دارد دوچرخهسواری را یاد بگیرد. حتی اگر در حین یادگیری چندین بار هم زمین بخورد.
هنگامی میتوانیم خودباوری را در فرزندمان شکل دهیم که ایمان و اعتمادمان را به او نشان داده و مطمئن باشیم که فرزندمان میتواند متناسب با سن و رشدش از عهده چالشها برآید.
مواظبت بیش از حد باعث ایجاد فرزندانی فاقد اعتمادبهنفس میشود. اگر خواهان اطاعت مداوم بیچونوچرا از جانب فرزندمان باشیم، باعث پرورش کودکی خشمناک و یاغی خواهیم شد. و اگر زیاده از حد به فرزندمان اجازه بدهیم، به او میآموزیم که حق دارد بدون توجه به حقوق دیگران، هر چه میخواهد به دست آورد. باید هنگام اجازه دادن از خود سؤال کنیم: «آیا موافقت با این رفتار فرزندم به او کمک میکند که همکاری با دیگران را یاد بگیرد؟» اگر پاسخ منفی است، میتوانیم برای رفتار او محدودیتهایی قائل شویم.
9. توجه به رفتار مثبت
صرف وقت زیاد برای تمرکز بر رفتار منفی کودک، آسان است؛ اما کودک یاد خواهد گرفت که رفتار منفی راه خوبی برای جلب توجه به منظور ایجاد احساس تعلق است. حال آنکه با تمرکز بر تعاملات و رفتارهای مثبت علاوه بر متعادل ساختن رفتار کودک و ممانعت از سوءرفتار، به اعتمادبهنفس او نیز کمک کردهایم. چنانچه بلافاصله پس از تصحیح رفتارهای بد، در مورد رفتارهای مثبت نکاتی را مطرح کنید، سودمند خواهد بود. این امر به کودک کمک میکند یاد بگیرد که شما رفتار او را پس زدهاید، نه خود او را.
۱۰. با استفاده از قرنطینه تربیتی، بچه را از جمع کنار بگذارید
کنار گذاشتن بچه با استفاده از قرنطینه تربیتی به کودک نوپا یا پیش دبستانی کمک میکند که مجددا کنترل خود را به دست آورد. وقتی روشهای ارتباطی مطرح شده مؤثر واقع نمیشوند، روش قرنطینه تربیتی را به عنوان آخرین راه چاره به کار برید. این روش فقط برای رفتارهای بسیار گسیخته مناسب است و به دو هدف انجام میشود: 1- به بچه یاد میدهد که اگر میخواهد با دیگران باشد، مجبور است رفتارش را کنترل کند. 2- به شما فرصت میدهد بر رفتار و عواطف خود کنترل داشته باشید.
نکاتی برای قرنطینه تربیتی وجود دارد:
۱. مکانی برای قرنطینه تربیتی انتخاب کنید. اتاق خواب کودک میتواند گزینه مناسبی باشد. ولی در هنگام قرنطینه در اتاق را قفل نکنید. اگر کودک قبل از زمان معین از اتاق بیرون آمد، قاطعانه اما بدون خشونت او را به اتاق برگردانید.
2. اجازه دهید بچه بازی کند. اگر زمان قرنطینه پایان یافت و دیدید که کودک در اتاقش به بازی مشغول شده، اشکالی ندارد. این امر نشان میدهد که تا حدی کنترلش را به دست آورده است.
۳. وقتی زمان قرنطینه تربیتی تمام شد، یعنی تمام شده است. در مورد آن بحث نکنید. این امر فقط توجه را به سوی رفتاری که شما میخواهید متوقفش کنید، جذب میکند.
4. مدت زمانی مناسب را مطرح نمایید. برای اولین بار 2 تا 3 دقیقه کافی است. ولی اگر پس از اتمام زمان، کودک به رفتارش ادامه داد، هر بار یک دقیقه به زمان بیفزایید. حداکثر 5 دقیقه زمان در نظر بگیرید. زیرا این زمان برای بچههای کوچک زمانی طولانی است.
۵. قوانین را تشریح کنید. بهترین حالت زمانی است که این قوانین قبل از آنکه مشکلی به وجود آید مطرح شود. برایش توضیح دهید که وقتی رفتار بچهای مناسب حضور با دیگران نیست، به آن معناست که او میخواهد قرنطینه تربیتی شود. به او بگویید که ساعت را کوک خواهید کرد. وقتی او صدای زنگ ساعت را شنید، اگر آماده است با دیگران کنار بیاید، میتواند از اتاقش خارج شود.
منبع:
نی نی سایت
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼