بیماری افسردگی در کودکان، چه عواقبی دارد؟
کودک افسرده از تعاملات اجتماعی با همسالان کناره گیری میکند، عزت نفس پایین، مهارت اجتماعی ضعیف و نگرش منفی به خود و زندگی و آینده دارد.
تا چند سال پیش، بیشتر افراد تصور میکردند افسردگی صرفا بیماری بزرگسالان است و کودکان اصلا افسرده نمیشوند زیرا کودکی دوران شادی و بی مسئولیتی است ولی پزشکان می گویند حتی کودک زیر ۲ سال نیز ممکن است افسرده شود.
کودکان افسرده
دکتر شهرام محمدخانی، دانشیار و روان شناس بالینی و عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی، در این زمینه سخن می گوید:
شیوع افسردگی در کودکان چقدر است؟
بین ۲ تا ۸ درصد از کودکان زیر ۴ تا ۱۸ ساله حداقل یک رویداد افسردگی بالینی را در زندگی خود تجربه میکنند. براساس مطالعههایی که اخیرا انجام شده، معلوم شده است که ۲۵درصد نوجوانان حداقل نشانههای خفیف افسردگی را در دورهای از زندگی شان تجربه کردهاند؛ یعنی از هر ۴ نفر، یک نفر. این شیوع قابل ملاحظه است که به توجه نیاز دارد اما متاسفانه چون مورد غفلت و بیتوجهی قرار میگیرد، بسیار دیر تشخیص داده میشود.
اگر افسردگی در کودک و نوجوان دیر تشخیص داده شود یا اصلا تشخیص داده نشود، چه عواقبی دارد؟
افسردگی در کودکان مشکلات مختلفی ایجاد میکند. کودک افسرده از تعاملات اجتماعی با همسالان کناره گیری میکند، عزت نفس پایین، مهارت اجتماعی ضعیف و نگرش منفی به خود و زندگی و آینده دارد و این مسائل او را مستعد پیامدهای ناگوار میکند. اگر برای درمان کودک یا نوجوان افسرده اقدامی نشود، احتمال بروز اختلالهای روانی دیگر مانند سوءمصرف مواد و خودکشی در بزرگسالی افزایش می یابد. حتی گاهی رفتارهای پرخطر ممکن است پاسخی به افسردگی زیربنایی در کودک و نوجوان باشد.
چرا افسردگی در کودکان دیر تشخیص داده میشود؟
شاید مهمترین دلیل، ماهیت این بیماری باشد. همان طور که می دانید، اختلالهای دوران کودکی ۲ نوع هستند؛ درون ریز و برون ریز. اختلالات برون ریز مثل بیش فعالی به این علت که پرسروصدا هستند و والدین را به ستوه میآورند، زودتر تشخیص داده میشوند اما اختلالات درون ریز مانند افسردگی چون متمرکز بر درون فرد است و از درون او را رنج می دهند و برای اطرافیان آزاردهنده نیستند، دیرتر مورد توجه قرار میگیرند. حتی ممکن است اولیا و مربیان مدرسه این کودکان یا نوجوانان را به عنوان افراد سر به راه و آرام و بی آزار (به اصطلاح بچه مثبت) تشویق کنند و این خود یکی از عوامل تداوم بخش این بیماری خواهد شد.
معمولا والدین کودک و نوجوان افسرده زمانی او را نزد مشاور می برند که دچار افت تحصیلی شدید، روابط اجتماعی مختل، نداشتن تمرکز و اختلالات خواب و خوراک شده اند زیرا این علائم در طولانی مدت، توجه والدین و گاهی معلمان را جلب میکند در حالی که کودک افسرده مدتها درد و رنج ناشی از آن را متحمل شده است. اگر والدین و معلمان علائم افسردگی را بشناسند و به آن حساس باشند، خیلی زودتر برای درمان فرزندشان اقدام خواهند کرد و این درمان زودهنگام باعث پیشگیری از عواقب آتی میشود.
افسردگی در کودکان میتواند علتهای ژنتیکی، روان شناختی، زیستی یا محیطی داشته باشد. در صورتی که سابقه افسردگی در اقوام درجه اول کودک وجود داشته باشد، احتمالا زمینه افسردگی به علت اختلاف سطح هورمونها و مواد بیوشیمیایی در بدن وجود دارد اما این به تنهایی برای ایجاد افسردگی کافی نیست چون همان طور که می دانیم همه افرادی که سابقه خانوادگی افسردگی دارند، الزاما افسرده نمی شوند و بروز علائم به عوامل روان شناختی فرد، رابطه والدین و کودک، باورهای کودک درباره خودش و دنیایی که در آن زندگی میکند و همین طور به حالتهای روانی پدر و مادر بستگی دارد. والدین تحقیرکننده و مقایسه کننده، باور بدبودن و دوست داشتنی نبودن را در کودک به وجود میآورند و زمینه را برای افسردگی او در سالهای آتی ایجاد می کنند. از دیگر عوامل خطرساز افسردگی در کودکان میتوان به وقوع رویدادهای استرس زای زندگی، نداشتن مهارتهای مقابلهای موثر و فضای خانوادگی نامناسب اشاره کرد. اما هر کودک و نوجوانی که به دلیلی برای چند روز خسته و بیحوصله است، افسرده نیست.
برای اینکه به این اختلال شک کنیم، علائم باید شدید باشند و حداقل چند علامت از علائم ذکر شده، همزمان و حداقل به مدت ۲ هفته وجود داشته باشند. تشخیص افسردگی کاری ظریف است که به مهارت و تجربه نیاز دارد.
۱۶ نشانه افسردگی کودکان که باید والدین و معلمان به آنها توجه کنند
اگر والدین و اولیای مدرسه در کودک یا نوجوانشان این علائم را مشاهده کردند، باید او را برای بررسی بیشتر نزد روان شناس یا روان پزشک ببرند:
1- دیگر از تفریحات و سرگرمیهایی که مورد علاقهاش بوده، لذت نمیبرد.
2- بیشتر اوقات روز را در غمگینی و ناراحتی و ناامیدی سر میکند.
3- حوصله و انرژی قبل را برای انجام کارهایش ندارد
4- دائم از دل درد، سردرد، تهوع و… شکایت میکند در حالی که براساس معاینهها و بررسی های انجام شده هیچ مشکل جسمیای ندارد.
5- تمایلی به ارتباط با همسالان خود ندارد و تنهایی و گوشه گیری را ترجیح می دهد.
6-پرخاشگر و تحریک پذیر است (در واقع پرخاشگری نقابی است که باعث پنهان ماندن افسردگی کودک پشت آن میشود.)
7- درباره خودکشی صحبت میکند یا افکار مربوط به خودکشی دارد.
8- اعتماد به نفسش کم است و نگرش منفی به خودش دارد.
9- به همه چیز بی احساس است.
10- تغییرات وزن مشهود و ناخواستهای دارد.
11- اختلال در خواب چه به صورت پرخوابی و چه به صورت کم خوابی او را آزار می دهد.
12- مشکل افت تحصیلی و نداشتن تمرکز دارد.
13- خستگی مداوم و انرژی تحلیل رفته زندگی او را مختل کرده است.
14- احساس گناه دارد.
15- افزایش حساسیت به خود و تمرکز بر ناتوانیهایش دارد.
16-غیبتهای مکرر از مدرسه دارد و تکالیف مدرسهاش را انجام نمی دهد.
کودکان افسرده
دکتر شهرام محمدخانی، دانشیار و روان شناس بالینی و عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی، در این زمینه سخن می گوید:
شیوع افسردگی در کودکان چقدر است؟
بین ۲ تا ۸ درصد از کودکان زیر ۴ تا ۱۸ ساله حداقل یک رویداد افسردگی بالینی را در زندگی خود تجربه میکنند. براساس مطالعههایی که اخیرا انجام شده، معلوم شده است که ۲۵درصد نوجوانان حداقل نشانههای خفیف افسردگی را در دورهای از زندگی شان تجربه کردهاند؛ یعنی از هر ۴ نفر، یک نفر. این شیوع قابل ملاحظه است که به توجه نیاز دارد اما متاسفانه چون مورد غفلت و بیتوجهی قرار میگیرد، بسیار دیر تشخیص داده میشود.
اگر افسردگی در کودک و نوجوان دیر تشخیص داده شود یا اصلا تشخیص داده نشود، چه عواقبی دارد؟
افسردگی در کودکان مشکلات مختلفی ایجاد میکند. کودک افسرده از تعاملات اجتماعی با همسالان کناره گیری میکند، عزت نفس پایین، مهارت اجتماعی ضعیف و نگرش منفی به خود و زندگی و آینده دارد و این مسائل او را مستعد پیامدهای ناگوار میکند. اگر برای درمان کودک یا نوجوان افسرده اقدامی نشود، احتمال بروز اختلالهای روانی دیگر مانند سوءمصرف مواد و خودکشی در بزرگسالی افزایش می یابد. حتی گاهی رفتارهای پرخطر ممکن است پاسخی به افسردگی زیربنایی در کودک و نوجوان باشد.
چرا افسردگی در کودکان دیر تشخیص داده میشود؟
شاید مهمترین دلیل، ماهیت این بیماری باشد. همان طور که می دانید، اختلالهای دوران کودکی ۲ نوع هستند؛ درون ریز و برون ریز. اختلالات برون ریز مثل بیش فعالی به این علت که پرسروصدا هستند و والدین را به ستوه میآورند، زودتر تشخیص داده میشوند اما اختلالات درون ریز مانند افسردگی چون متمرکز بر درون فرد است و از درون او را رنج می دهند و برای اطرافیان آزاردهنده نیستند، دیرتر مورد توجه قرار میگیرند. حتی ممکن است اولیا و مربیان مدرسه این کودکان یا نوجوانان را به عنوان افراد سر به راه و آرام و بی آزار (به اصطلاح بچه مثبت) تشویق کنند و این خود یکی از عوامل تداوم بخش این بیماری خواهد شد.
معمولا والدین کودک و نوجوان افسرده زمانی او را نزد مشاور می برند که دچار افت تحصیلی شدید، روابط اجتماعی مختل، نداشتن تمرکز و اختلالات خواب و خوراک شده اند زیرا این علائم در طولانی مدت، توجه والدین و گاهی معلمان را جلب میکند در حالی که کودک افسرده مدتها درد و رنج ناشی از آن را متحمل شده است. اگر والدین و معلمان علائم افسردگی را بشناسند و به آن حساس باشند، خیلی زودتر برای درمان فرزندشان اقدام خواهند کرد و این درمان زودهنگام باعث پیشگیری از عواقب آتی میشود.
افسردگی در کودکان میتواند علتهای ژنتیکی، روان شناختی، زیستی یا محیطی داشته باشد. در صورتی که سابقه افسردگی در اقوام درجه اول کودک وجود داشته باشد، احتمالا زمینه افسردگی به علت اختلاف سطح هورمونها و مواد بیوشیمیایی در بدن وجود دارد اما این به تنهایی برای ایجاد افسردگی کافی نیست چون همان طور که می دانیم همه افرادی که سابقه خانوادگی افسردگی دارند، الزاما افسرده نمی شوند و بروز علائم به عوامل روان شناختی فرد، رابطه والدین و کودک، باورهای کودک درباره خودش و دنیایی که در آن زندگی میکند و همین طور به حالتهای روانی پدر و مادر بستگی دارد. والدین تحقیرکننده و مقایسه کننده، باور بدبودن و دوست داشتنی نبودن را در کودک به وجود میآورند و زمینه را برای افسردگی او در سالهای آتی ایجاد می کنند. از دیگر عوامل خطرساز افسردگی در کودکان میتوان به وقوع رویدادهای استرس زای زندگی، نداشتن مهارتهای مقابلهای موثر و فضای خانوادگی نامناسب اشاره کرد. اما هر کودک و نوجوانی که به دلیلی برای چند روز خسته و بیحوصله است، افسرده نیست.
برای اینکه به این اختلال شک کنیم، علائم باید شدید باشند و حداقل چند علامت از علائم ذکر شده، همزمان و حداقل به مدت ۲ هفته وجود داشته باشند. تشخیص افسردگی کاری ظریف است که به مهارت و تجربه نیاز دارد.
۱۶ نشانه افسردگی کودکان که باید والدین و معلمان به آنها توجه کنند
اگر والدین و اولیای مدرسه در کودک یا نوجوانشان این علائم را مشاهده کردند، باید او را برای بررسی بیشتر نزد روان شناس یا روان پزشک ببرند:
1- دیگر از تفریحات و سرگرمیهایی که مورد علاقهاش بوده، لذت نمیبرد.
2- بیشتر اوقات روز را در غمگینی و ناراحتی و ناامیدی سر میکند.
3- حوصله و انرژی قبل را برای انجام کارهایش ندارد
4- دائم از دل درد، سردرد، تهوع و… شکایت میکند در حالی که براساس معاینهها و بررسی های انجام شده هیچ مشکل جسمیای ندارد.
5- تمایلی به ارتباط با همسالان خود ندارد و تنهایی و گوشه گیری را ترجیح می دهد.
6-پرخاشگر و تحریک پذیر است (در واقع پرخاشگری نقابی است که باعث پنهان ماندن افسردگی کودک پشت آن میشود.)
7- درباره خودکشی صحبت میکند یا افکار مربوط به خودکشی دارد.
8- اعتماد به نفسش کم است و نگرش منفی به خودش دارد.
9- به همه چیز بی احساس است.
10- تغییرات وزن مشهود و ناخواستهای دارد.
11- اختلال در خواب چه به صورت پرخوابی و چه به صورت کم خوابی او را آزار می دهد.
12- مشکل افت تحصیلی و نداشتن تمرکز دارد.
13- خستگی مداوم و انرژی تحلیل رفته زندگی او را مختل کرده است.
14- احساس گناه دارد.
15- افزایش حساسیت به خود و تمرکز بر ناتوانیهایش دارد.
16-غیبتهای مکرر از مدرسه دارد و تکالیف مدرسهاش را انجام نمی دهد.
منبع:
هفته نامه سلامت
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼