سیسمونی نوزاد، چشم و هم چشمی به اینجا هم رسید!
بعد از ماجرای چشم و هم چشمی سر جهیزیه اين روزها تهيه و تدارك سيسموني نيز دغدغه ديگري است كه خانوادهها را درگير خود ساخته است.
جوان آنلاین: اگر طي چند سال گذشته فراهم كردن جهيزيههاي آنچناني موجب به تأخير انداختن ازدواج بسياري از جوانان شده است، اين روزها تهيه و تدارك سيسموني نيز دغدغه ديگري است كه خانوادهها را درگير خود ساخته است و اگر شرايط به همين شيوه پيش رود بايد انتظار داشت تا مسئولان براي تهيه سيسموني هم يك وام قابل توجه در نظر بگيرند تا قدري از نگراني خانوادهها بكاهند! در هر حال، بچهدار شدن آداب و رسوم مختلفي در بسياري از مناطق كشور ما دارد اما شايد يكي از نام آشناترين اين رسوم خريد سيسموني باشد كه البته دقيقا معلوم نيست قدمت آن در ايران به چه سالي بر ميگردد.
آمدنش تقريباً 9 ماهي طول ميكشد، به قول قديميها انگار آدم بار شيشه دارد و بايد خيلي مراقب باشد تا به سلامت بار خود را به زمين بگذارد. پدربزرگها و مادربزرگها و شايد پدر و مادرهاي ما هم با اين نگاه به دنيا آمدهاند اما اين روزها انگار همه چيز تغيير كرده حتي دغدغه مادرشدن! ديگر به جرئت ميتوان گفت بيشتر خانمهايي كه قصد فرزندآوري دارند تنها نگران گذراندن اين 9 ماه نيستند بلكه منتظرند با مشخص شدن جنسيت نوزادشان، براي تهيه سيسموني روانه بازار شوند تا آخرين مدلها و وسايلي كه براي نوزادان به بازار آمده حتي اگر آنها را غيرضروري هم ميدانند تهيه كنند!
آن قديمها سيسموني يا سيسماني در لغت شامل رخت، لباس، لوازم خواب و حمام نوزاد اول است كه بر اساس آن، رسم بر آن بوده است كه اين وسايل توسط خانواده عروس تهيه و بعد از ماه ششم، معمولاً در ماههاي فرد حاملگي و اغلب در ماه هفتم به خانه عروس فرستاده ميشده است.
در گذشته همچنين رسم بوده است روز فرستادن سيسموني، خانواده داماد براي صرف ناهار به خانه پدر عروس دعوت شده و در بردن سيسموني خانواده عروس را همراهي ميكردند. سيسموني نيز شامل كلاه، لچك سفيد، سينهبند، مشمع، تشكچه، بالشتك، قنداق، ننو (گهواره تابستاني)، پستاني (وسيلهاي پارچهاي كه در آن نبات ميگذاشتند و كار پستانكهاي امروزي را انجام ميداد)، آرد برنج و تعدادي وسيله بازي براي نوزاد دختر و پسر بوده است كه هر كدام از اين وسايل كاركردهاي خاص خود را داشته و در زمان مناسب معمولاً توسط مادربزرگ به مادر نوزاد آموزش داده ميشده است.
چشم شما روشندر واقع، آنچه در قديم به عنوان سيسموني رسم بوده خانواده عروس به عنوان چشم روشني در اختيار دخترشان قرار ميدادند و اين سنت پسنديده علاوه بر اينكه موجب انس، الفت و علاقه بين خانوادهها ميشده، از لحاظ اقتصادي نيز كمك به زوجهاي جواني بود كه براي نخستينبار صاحب فرزند ميشدند و نميدانستند چه چيزهايي را بايد براي فرزندشان آماده كنند يا توان مالي چنداني هم نداشتند اما متأسفانه به تدريج اين رسم زيبا و پسنديده نيز مثل بسياري از رسوم ما دستخوش تغييرات فراوان شد و جنبه رقابت و چشم و همچشمي به خود گرفت؛ به طوري كه در حال حاضر بسياري از خانمها فرزندآوري خود را به تأخير مياندازند تا به تصورشان خانواده خود را براي تهيه سيسموني تحت فشار قرار ندهند!
قيمتهاي نجوميمردد است كه لثهگير، كريير، روروئك، آويز و استخر براي نوزادش بخرد يا نه، چند بار آنها را بررسي ميكند و دست آخر وقتي متوجه قيمتشان ميشود آنها را سرجايش ميگذارد، مادر كه همراه دخترش براي تهيه سيسموني به بازار آمده تا متوجه ناراحتي دختر از اين شرايط ميشود رو به دختر ميكند و ميگويد نگران نباش مادر همين روزها قرار است پدر وامي تهيه كند.
در هر حال در اين بين دو نكته حائز اهميت است از يكسو فراواني مدلها و وسايلي كه بسياري از آنها ضروري نيستند و شايد يك بار هم مورد استفاده قرار نگيرند كه مطمئناً در پشت اين جريان نگاه سرمايهداري نفوذ دارد و از سوي ديگر قيمتهاي سر به فلك كشيده اين اجناس است كه گاهي حتي برخي از آنها خندهدار و مضحك به نظر ميرسد مثل قيمت يك جاي پستانك كه از خود پستانك گرانتر است. در هر حال گرچه خانوادهها و زوجهاي جوان امروز شايد در ظاهر مثل پيشينيان خود رسم سيسموني را به جا ميآورند اما آنچه مسلم است تهيه اقلام غيرضروري و گرانقيمت، آنها را به سمت مصرفگرايي و پرورش نسلي سوق ميدهد كه وقتي چشم باز ميكنند هر آنچه نياز دارند و ندارند در اختيار خود ميبينند و اين يعني نسل بدون آرزو و تلاش چراكه مادران ديروز ما با تهيه اقلام مورد نياز نوزادان و كودكانشان به آنها ميآموختند كه براي داشتن آنچه آرزوست، براي بهتر بودن و شرايط بهتر داشتن بايد تلاش كنند و اين چيزي است كه ما كودكان امروز را خواسته يا ناخواسته از آن محروم ميكنيم.
كالسكه بچه ۲ ميليون و ۸۰۰ هزار تومان!سري به خيابان بهار ميزنم، خياباني كه يكي از مراكز خريد سيسموني در تهران است و اكثر خانمها براي تهيه سيسموني به آنجا ميروند. از مينا كه براي بار دوم مادر ميشود در خصوص قيمتها ميپرسم. او ميگويد: قيمتها از پنج سال پيش كه براي دخترم سيسموني خريدم تا الان خيلي افزايش يافته، البته اين يك حقيقت است و بايد تفاوت قيمت وجود داشته باشد اما قيمت برخي از وسايل چندين برابر شده و خيلي از اقلام هم جديد است كه من حتي اسمشان را هم نشنيده بودم و مسئله ديگر اينكه متأسفانه لباسهايي كه دوخت كشور خودمان هم است بسيار گران است. با دست برچسب برخي قيمتها را نشان ميدهد:
- كالسكه 2 ميليون و 800 هزار تومان!
- قيمت يك بلوز و شلوار براي يك نوزاد شش ماهه ۴۰هزار تومان
- يك پالتوي دخترانه براي يك كودك سه ساله 100 هزار تومان
- دماسنج ۱۸ هزار و ۵۰۰ تومان
- جا پستانكي 23 هزار تومان
- قابلمههاي لعابي يا تفلون از ۱۲۰ هزار تومان تا ۲۵۰ هزار تومان
- وان حمام بچه 280 هزار تومان
- برس موي آبپاش و ژلپاش(!) ۳۵ هزار و ۵۰۰ تومان
فروشندگان وسوسه ميكنند!البته ناگفته نماند مسئله ديگر كه قدري قابل تأمل است فروشندگان اين محصولات هستند كه گاهي در قامت يك پزشك حاذق براي فروش يك نوع برند، انواع و اقسام مزايا و محاسن آن محصول را براي نوزاد فهرستوار آنچنان با مهارت در گوش والدين زمزمه ميكنند كه گاهي آنها ناخواسته در معرض خريد يك محصول لوكس، غيرضروري و شايد هم حتي مضر قرار ميگيرند. در واقع، با توجه به سر و كار داشتن وسايل سيسموني با نوزادان و كودكان نوپا و حساسيت زيادي كه در خصوص ايمني و استاندارد اين نوع وسايل بايد مورد توجه قرار گيرد به نظر ميرسد خانوادهها بايد در خريد برخي اقلام مثل كالسكهها و مواد دارويي و بهداشتي كه شامل انواع كرمها و پودرها ميشود دقت بيشتري به خرج دهند؛ به ويژه با توجه به قبضه كردن بازار توسط محصولات چيني.
مسئله ديگري كه نبايد در پس افزايش مدلها، برندها و قيمتهاي وسايل سيسموني گم شود به حاشيه رفتن اصل و ريشه اين رسم و رسوم است كه به نظر ميرسد اگر اينچنين پيش برويم شاهد بروز يك عرف و رسم غلط و ناهنجار در جامعه خواهيم بود كه بسياري از ارزشهاي ما را به ناكجاآباد خواهد كشاند.
نياز كاذب و ترس از تحقير شدندكتر افسر افشار نادري جامعهشناس نيز در خصوص اينكه چه پيش فرضها يا عوامل اجتماعي موجب بروز چنين عرفهاي غلط در جامعه ميشود، ميگويد: بايد پذيرفت كه در حال حاضر تغييرات با سرعت صورت ميگيرد و از آنجا كه افراد جامعهپذيري خود را از تجارب رسانهاي شده يا تجارب فرهنگهاي ديگر ميگيرند هويتشان از جامعهاي كه در آن زندگي ميكنند تفكيك ميشود به همين خاطر تلاش ميكنند عناصري را كه ميبينند اما تاكنون تجربه نكردهاند با آن جامعهپذيري گذشته خود ادغام كنند. با اين عمل يك فرايند جديد شكل ميگيرد كه هم با سلايق فعلي آنها و هم با شرايط گذشته تا اندازهاي همخواني دارد البته اين مسئله موجب ميشود ما از آنچه داريم دور شويم. مثلاً يكي از ويژگيهاي فرهنگي جهان معاصر توليد انبوه و رواج مصرفگرايي در جامعه است، مصرفگرايي باعث ميشود كه افراد به صرف مصرف بيشتر داراي تشخص اجتماعي شوند و ترس از تحقير شدن در آنها شكل بگيرد.
رسوم زيباي سنتي را نبايد با مصرفگرايي مدرن تركيب كردبه گفته اين جامعهشناس، نياز كاذب به دليل توليد انبوه و در نتيجه رواج مصرفگرايي در چنين جوامعي به سرعت شكل ميگيرد و اين نياز كاذب است كه افراد را وادار ميكند كه بيشتر خريد كنند تا داراي شأن بيشتر شوند و در واقع به نوعي، خريد كردن ميتواند آنها را تسكين دهد و ما اين نوع رفتارها را در خصوص رسوم ديگر مثل مراسم عزاداري يا جشنهاي مرتبط با عروسي نيز ميبينيم. در جامعهاي مثل جامعه ما كه در حال گذار است يعني ما هنوز سنتها را كنار نگذاشتهايم، رسومي مانند سيسموني كه رسمي سنتي و از گذشتههاي بسيار دور تاكنون وجود داشته است و ما اين اختيار را در خود نيز نميبينيم كه يك روزه اين سنتها را رها كنيم در نتيجه تصميم ميگيريم آنها را با شرايط فرهنگ امروز كه مصرف زياد متأسفانه يكي از ويژگيهاي آن است تلفيق كنيم و آنچه حاصل ميشود سيسموني دادن به همين نحوي است كه در ســالهـاي اخير شاهد آن هستيم. يعني ما اينگونه هم سنت سيسموني را به جا آوردهايم و هم داراي شأن اجتماعي با فرهنگ جديد هستيم كه چنانچه مطابق با اين رسم و عرف پيش نرويم احساس حقارت ميكنيم. به همين خاطر در
تهيه سيسموني سنگ تمام ميگذاريم و در اين بين شايد تعدادي از چيزهايي كه تهيه ميكنيم واقعاً براي آن نوزاد يا كودك مورد استفاده قرار نگيرد و حتي گاهي نحوه استفاده از آنها را هم نميدانيم اما خود را مجبور به تهيه آنها ميدانيم تا نزد ديگران دچار سرافكندگي نشويم.
نكته آخر؛ توجه به صرفه اقتصاديدر هر حال بايد ديد با توجه به آنچه طي سالهاي اخير در جامعه ما رخ داده است با وجود پيشينه فرهنگي و سنتي كه در خصوص سيسموني دادن وجود دارد چگونه ميتوان از تبديل شدن يك عرف ناهنجار به انديشه و فرهنگ جلوگيري كرد و ديگر اينكه از دل مصرف گرايي چه رفتارهاي غلط ديگري امكان بروز خواهد يافت؟ افشار نادري به اين پرسشها اينگونه پاسخ ميدهد: همان طور كه شما هم قدر مسلم در اطراف خود مشاهده ميكنيد تجملگرايي، چشم و همچشمي و تمكن مالي ناكافي در تهيه سيسموني موجب شده اضطراب و استرس زيادي در مادران ايجاد شود و اين اضطراب و استرس ميتواند ريشه بسياري از بيماريهاي رواني و حتي آسيبهاي اجتماعي باشد و از طرفي تجملگرايي نوعي بيماري است كه ناشي از فقر فرهنگي نيز ميتواند باشد پس نياز به فرهنگسازي بسيار مشهود است.
خريد براي رفع نيازهاي ضروري، نه براي پز دادنالبته مسئله ديگر اين است كه افراد جامعه ما هنوز اقتصادي نيستند در واقع ما يادگرفتهايم كه در جامعه مدرن مصرف زياد است اما فراموش كردهايم كه در همه كشورهاي مصرفگرا افراد اقتصادياند؛ يعني چيزي را ميخرند كه مصرف ميكنند اما بسياري از ما همچنان چيزهايي را ميخريم كه از آنها تنها براي پز دادن و كسب تشخص استفاده ميكنيم و بسياري از وسايل سيسموني كه فراهم ميشود نمودي از همين تفكر است. در واقع، مصرفگرايي بدون اينكه صرفه اقتصادي در آن مدنظر باشد در جامعه ما بسيار ديده ميشود و متأسفانه در فرهنگ ما از اين نوع سنتها كه باعث تشخص اجتماعي ميشود نيز بسيار زياد است و اين تنها موجب سود بيشتر نظام سرمايهداري ميشود؛ به همين خاطر اگر اين مسئله در بين افراد جا بيفتد كه شما به عنوان يك انسان اقتصادي هميشه سود و زيان را ميسنجيد فرهنگ درست جايگزين عرفهاي غلط ميشود و ديگر اينكه اگر اين رويه ادامه پيدا كند افرادي كه در طبقات پايينتر قرار گرفتهاند دچار سرخوردگي ميشوند و دست به هر كاري ميزنند كه اين مشكل را برطرف كنند و نتيجه اين امر تنها رواج يك اپيدمي است كه در درازمدت
اثرات نامطلوبي به همراه خواهد داشت.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼