جان سخت با بازی و داستانی خوب!
آنچه در دو قسمت پخش شده از «جان سخت» در کارگردانی مصطفی تقیزاده نمایان است اشراف او در زمینه تقسیمبندی روایت و ارائه یک داستان پرالتهاب را نشان میدهد.
فرقی ندارد سریالها در چه ژانر و موضوعی باشند، در این انبوه تولید و ساخت سریالهای مختلف داخلی و خارجی هر مجموعه برای جذب مخاطب به چند عامل اصلی نیاز دارد؛ یک فیلمنامه پرکشش، گروه بازیگرانی توانمند و درنهایت موضوعی که بتواند دغدغههای بخشی از جامعه هدف را دنبال کند. سریال «جان سخت» در همین دو قسمت نخست نشان داده است که توجه ویژهای به این سه مقوله داشته است.
سریال «جان سخت» از یک سفر آغاز میشود؛ سفری که از همان ابتدا مشخص است آبستن حوادثی خواهد شد، حضور دو رقیب که هر دو به یک دختر وابستگی عاطفی دارند در کنار کینه افکنیهای همراهان رقیب شکست خورده فضا را به سمت التهاب و در نتیجه اتفاق اصلی هدایت میکند.
کارگردان در همان قسمت نخست و در دل ارتباط شخصیتها و گفتگوها، آدمهای اصلیاش را به ما معرفی میکند و بیآنکه در دام اضافه گویی بیفتد حادثه اصلی را خلق میکند و به نوعی نظر مخاطب را به داستانش جلب میکند.
فیلمنامهای که علاوه بر موضوعی خانوادگی و اجتماعی نگاهی ویژه به جوانان دارد که در این سالها جایش در تولیدات بسیار کمرنگ بود در کنار یک گروه بازیگری که قطعاً دیدن برخی از آنها در این مجموعه باعث ارتباط بهتر مخاطب با داستان خواهد شد و مهمتر داستانی دغدغهمند که اتفاقاً همواره درخصوص آن صحبت شده است.
صفحه حوادث روزنامهها و رسانهها در همه سالها مملو از اخباری است از اتفاقاتی تلخ که همه به واسطه چند دقیقه غفلت یا عصبانیت یا جهل بوجود آمده و چه بسیار آدمهایی که به واسطه همان چند دقیقه جان خود را از دست دادهاند. علاوه بر خود آدمهای درگیر در موضوع آنچه نباید فراموش کرد اطرافیان خانوادههای درگیر است. در هر قتل عمد یا غیر عمد علاوه بر قاتل و مقتول سرنوشت خانواده هاست که دستخوش تغییرات بسیار میشود. پدران و مادرانی داغدار که به واسطه یک اتفاق لحظهای تمام آنچه ساختهاند در ثانیهای بر باد میرود و قاتلی که تا لحظه قصاص یا بخشش هر ثانیه به این میاندیشد که کاش میشد زمان را به عقب برد.
درباره حوادث واقعی اینچنینی فیلم و سریالهای بسیاری ساخته شده است برخی همانند مجموعه «زیر تیغ» از تولیدات رسانه ملی توانسته در ذهن مخاطبان ماندگار شود و بسیاری از گذر این سالها به واسطه بی توجهی به واقعیتهای جاری جامعه در سطح شعار و آموزنده بودن باقی ماندند و فراموش شدند. اینکه «جان سخت» داستانش را بر تکیه بر یکی از همین حوادث استوار کرده و عملاً با همین دست به خلق یک داستان پر التهابزده است، ریسک بزرگی است چراکه این نمونه داستانها به واسطه تکرارهای بسیار گاهی مخاطب را دچار ملال میکند مگر اینکه برای ایجاد کنش و واکنشهای داستانی از همان ابتدا در فیلمنامه تمهیداتیاندیشیده شده باشد، اما آنچه در دو قسمت آغازین این سریال به مخاطب عرضه شده نشان میدهد این بار قرار نیست دچار آن تکرارهای همیشگی داستانی باشیم.
سینما و تئاتر همواره وامدار اجتماع است و برآیند هر جامعه و جغرافیایی را میتوان در آثار نمایشی آن جامعه مشاهده کرد. اگر یکی از ایرادات به برخی تولیدات موخر سینما و سریال ایران بین باشد که گاهی تصویری فرا واقعی از جامعه ارائه میدهد «جان سخت» میتواند مدعی این باشد که توانسته داستانی واقع گرا با شخصیتهای ملموس از جامعه روز را به مخاطب عرضه کند.
درباره جان سخت بیشتر بخوانید
«جان سخت» آغاز یک روایت پرتنش با آیندهای امیدوارکننده
آیا «جان سخت» میتواند برگی برنده در کارنامه فیلمساز باشد؟
سریال «جان سخت» علاوه بر بازیگرانی همانند مجتبی پیرزاده، الناز حبیبی، وحید آقاپور و مهرداد صدیقیان، محل حضور چند بازیگر توانمند در نقشهای مکمل است که تردیدی نیست در ادامه و با توجه به پیشینه حضور آنان از بازیشان لذت خواهیم برد و شگفتزده میشویم. اگرچه به نظر میآید هر فیلم و سریال بیشتر متکی به بازیگران اصلی است اما در این سالها بسیار شاهد این بودیم که حضور برخی بازیگران در نقشهای کوتاهتر و مکمل توانسته حتی بیش از بازی بازیگران اصلی مورد توجه قرار بگیرد.
نمونههای که نگارنده پیش از این هم به آن پرداخته است همانند بازی درخشان علیرضا کمالی در نقش رضا پروانه در «پوست شیر» یا بازی قابل توجه محسن قصابیان در «داریوش» که با پیشی گرفتن از نقشهای اصلی به عنوان شخصیتهای ماندگار در ذهن مخاطبان ابدی شدند. حضور مسعود کرامتی و علیرضا اوسیوند در کنار حضور علی عمرانی بازیگر قدرتمند تئاتر که در این سالها کمتر شاهد حضورش در سریالها بودیم قطعاً یکی از نقاط قوت این مجموعه خواهد بود که در قسمت دوم با نقشهای خود به مخاطبان معرفی شدند. علی عمرانی در نقش پدر مقتول در مقابل مسعود کرامتی در نقش پدر قاتل بیتردید به خلق لحظاتی جذاب در مواجهه آنان در سکانسهای آینده منجر خواهد شد که به برگ برنده این سریال بدل میشود.
مصطفی تقیزاده، دانش آموخته رشته سینما و کارگردان این سریال فعالیتهای هنری خود را از سال ۱۳۸۷ با دستیاری کارگردان و ساخت فیلم کوتاه آغاز کرده است. او سال ۱۳۹۵ با ساخت فیلم سینمایی «زرد» برای نخستین بار کارگردانی در مدیوم فیلم بلند را تجربه کرد و پس از ساخت چند فیلم بلند همانند «سال گربه» در سریال «جان سخت» نخستین تجربه سریالسازی خود را آغاز کرده است.
آنچه در این دو قسمت نخست در کارگردانی او نمایان است اشراف او در زمینه تقسیمبندی روایت و ارائه یک داستان پرالتهاب را نشان میدهد ضمن اینکه انتخاب گروه بازیگرانی با سابقه و توانمندیهای مختلف هوشمندی او برای ارائه یک سریال قابل توجه را نشان میدهد.
قطعاً باید تا پایان مجموعه صبوری کرد و دید آیا آنچه در این دو قسمت توسط کارگردان ارائه شده است میتواند تا پایان بر همین مسیر اصولی پیش برود یا در انتها این مجموعه به سرنوشت سایر سریالهای دچار میشود که در پایانبندی دچار ضعف میشوند، با این حال و فارغ از نتیجه سریال «جان سخت» به واسطه روایت و داستان قطعاً میتواند مخاطبان بسیاری را با خود همراه کند کهامید دارند تا پایان همین مسیر پرکشش را شاهد باشند.
نوید جعفری نویسنده و منتقد سینما تئاتر
جان سخت را اختصاصی در فیلمنت تماشا کنید
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼