۱۶۸۲۳۸
۱۲۷۶
۱۲۷۶

نه گفتن به کودک، هر چی می بینه می خواد!

خودتان می‌دانید که این تاکید بر خرید برای کودکتان چیز خوبی نیست و نیازی به گفتن آن نیست.

از دوست و رفیق پیاده روی‌ام، بونی فدرمد (Bonnie Federman)، مادر سه فرزند پرسیدم که چه چیزی درباره کودکان و پول نگرانش می‌کند. او در پاسخ گفت: «لوس شدن، لوس شدن و لوس شدن». گفتم: «حرف دل من را زدی.»
من به عنوان مادر دو فرزند دختر با او موافقم. این نگرانی والدین که روز به روز هم بیشتر می‌شود دلایل خوبی دارد. طبق گزارش انجمن صنعت اسباب بازی سال گذشته فقط فروش اسباب بازی بالغ بر ۲۰ میلیارد دلار بود و حتی کودکان امروز خود را مصرف کننده می‌دانند؛ کودکان ۴ تا ۱۲ ساله میلیارد‌ها دلار صرف چیزهایی مانند هله هوله، پوشاک و اسباب بازی می‌کنند.
بازاریابان به طرق پیچیده تری والدین را دور می‌زنند و کودکان را هدف گرفته‌اند. برای مثال، لیزا اسچیفمن (Lisa Schfman) از اهالی لیوود کانزاس کودک ابتدایی خود را به کلینیک فوتبال زمستانی برد و دید که دیوار باشگاه پر از تبلیغات است. او با عصبانیتی که همه ما اکنون این احساس را داریم پرسید: «چرا برای تمرین فوتبال باید غرولند بشنوم؟»
خودتان می‌دانید که این تاکید بر خرید برای کودکتان چیز خوبی نیست و نیازی به گفتن آن نیست؛ تا به حال مادری را ندیده‌ام که نگران این نباشد که نکند کودکش به این فکر بیافتد که پول چه کاری می‌تواند برایش انجام دهد- و چه کاری را نه. سوال این است که دراین باره چه کار باید کنیم. عواملی که باعث می‌شوند کودکانتان چیزهای بیشتر و بیشتری را بخواهند، چگونه مهار می‌کنید؟ چگونه به آن‌ها می‌آموزید که خرید‌هایشان را به تعویق بیاندازند و واقعاً برای آن‌ها ارزش قائل باشند؟ برای دریافت پاسخ‌هایی در خصوص نگرانی‌های درجه اول والدین، پاسخ‌هایی که عملاً امتحان شده‌اند، با مادران و کار‌شناسان به گفتگو نشستیم:

بچه‌های من هرچیزی را که در تلویزیون می‌بینند می‌خواهند!
سوزانا مک لین مادر دو کودک ۳ و ۵ ساله در وستفیلد شری در ایالت نیوجرسی می‌گوید: «وقتی غذا درست می‌کنم به بچه‌هایم اجازه می‌دهم که تلویزیون تماشا کنند. یک روز دخترم دوان دوان به سراغم آمد و گفت «مامانی دو تا باربی جدید اومده که من ندارم!»»
نحوه برخورد با آن:
مکلین تصمیم گرفت دسترسی فرزندانش به پیام‌های بازرگانی تلویزیونی را محدود کند. «هرچند کنترل برنامه‌ای که کودکتان می‌بیند یکی از راه‌های واکنش در برابر چنین تبلیغاتی است، اما راه‌های دیگری نیز وجود دارد. تبلیغات لحظات آموزنده‌ای نیز دارند. وقتی اسچیفمن با سه پسرش به فروشگاه اسباب بازی رفته بودند،‌‌ همان دستگاه شکلات سازی را که در تلویزیون تبلیغ می‌کردند، در آنجا دیدند. "به آن نگاه کردند به نظرشان چیز مزخزفی بود، بنابراین با هم درباره شیوه برخی پیام‌های بازرگانی در زیبا نشان دادن چیزهایی که واقعاً زیبا نیستند صحبت کردیم."

هر بار که به فروشگاه می‌رویم، کودکم مرا به ستوه می‌آورد تا برایش چیزی بخرم.
قبلاً در ردیف قفسه‌های خرید چیزی‌هایی مانند آب نبات بود؛ اما اکنون اسباب بازی، عروسک‌های پارچه‌ای و دی وی دی در جاهایی که هرگز معمول نبود، مانند سوپرمارکت و داروخانه دیده می‌شود. تد ویلسون از اهالی آرلینگتون ماساچوست درباره بیرون رفتن با دختر ۷ ساله‌اش جیمی می‌گوید: «بیشتر روز پاسخم به درخواست‌های او نه است.»
نحوه برخورد با آن:
برخی از والدین سعی می‌کنند خریدشان را به زمانی موکول کنند که مجبور نباشند بچه‌هایشان را با خودشان ببرند. برخی دیگر قوانین واضحی وضع نموده اند (برای مثال می‌گویند «هیچ چیزی را که در فهرست خریدمان نباشد نمی‌خریم.») و حتی اگر کودکشان قشقرق شدیدی به پا کنند سر حرف خود می‌مانند.
موضع میانه‌ای که مادران سر تاثیرگذاری آن قسم می‌خورند این است که هنگامی که به خرید می‌روید کودکتان را به خرید یک چیز ارزان قیمت محدود کنید. نتیجه: تصمیم گیری درباره اینکه آن کالایی که خواهید خرید چه چیزی خواهد بود، ممکن است کودکتان را به اندازه کافی متعهد کند که از در خواست‌های بیشتر صرفنظر کند.
ویلسون اخیراً با دخترش یک عملیات واکسیناسیون راه اندازی کرده است. «من برای خرید‌ها برنامه ریزی می‌کنم، مثلاً این که برویم ببینیم دختر عمو‌هایش ممکن است برای تولدشان چه چیزی دوست داشته باشند و از‌‌ همان ابتدا به جیمی می‌گویم که آن روز هیچ چیزی برای او نخواهیم خرید. بنابراین می‌پذیرد بدون اینکه چیز جدیدی بخواهد از مغازه بیرون بیاید.»
مساله مهم این است که عادت‌ خرید نکردن را در او تقویت کنیم تا کودکتان از شما انتظار نداشته باشد که هر بار که به باغ وحش می‌روید، برای خرید یک حیوان پارچه‌ای جیبتان را خالی کند. جولیت شور (Juliet Schor) نویسنده کتاب عشق مادرزادی به خرید (Born to Buy) در مورد کودکان ۱۰ و ۱۳ ساله‌اش همین کار را انجام داده است. او می‌گوید: «وقتی بچه بودند تقریباً هیچ وقت برایشان سوغاتی نمی‌خریدیم، بنابراین در این سن بچه‌ها آنقدر به این شیوه عادت کرده‌اند که حتی زحمت درخواست کردن را به خودشان نمی‌دهند.»

بچه‌هایم التماس می‌کنند که اسباب بازی‌هایی را که دوست دارند، برایشان بخریم!
کارولین بروکاو از اهالی نیوکنان در ایالت کانکتیکات و مادر سه فرزند، ۱۰، ۷ و ۴ ساله می‌گوید: «یک بار همسایه‌مان یکی از آن جیپ‌های الکتریکی را برای بچه‌هایش خریده بود؛ بچه‌های من واقعاً غبطه می‌خوردند.»
نحوه برخورد با آن:
وقتی بچه‌هایم پرسیدند که آیا ما هم می‌توانیم یکی از آن جبپ‌ها را بخریم به آن‌ها گفتم «نه، راه های زیادی هست که می‌توانید سر خودتان را گرم کنید.»
مهم است بچه‌هایتان بدانند که تصمیم دارید پول خانواده را چگونه خرج کنید - و این مذاکره را می‌توانید از‌‌ همان زمانی که هنوز یک کودک نوپا است شروع کنید. دفعه بعد که به فروشگاه می‌روید می‌توانید به چیزی که دوست دارید بخرید اشاره کنید و بعد برایش توضیح بدهید که فکر می‌کنید بهتر است این پول را برای هدف بلند مدتی مانند دانشگاه پس انداز نمائید. هنوز این را نمی‌فهمد اما اگر اغلب - مثلاً هنگامی که با دستگاه خودپرداز قبض ها را پرداخت می کنید- در دراین باره گفتگو کنید. کم کم می‌فهمد که به ازای هر خریدی یک چیز جایگزینی وجود دارد. به علاوه، زمینه گفتگو‌های پیچیده تر را برای زمانی که بزرگ‌تر می‌شود فراهم می‌کنید.

چگونه می‌توانم به کودکم بیاموزم که هر چیز چقدر هزینه برمی دارد؟
جیسن ماسکو ۶ ساله از اهالی بلاتیمور اخیراً مصمم شده که در فوتبال NFLکه هزینه زیادی دارد ثبت نام کند.
نحوه برخورد با آن:
مادرش به او گفت: «اگر واقعاً آن را می‌خواهی می‌توانی از پول تولدی که در قلکت است، استفاده کنی.»
حتی یک کودک سه ساله می‌تواند شروع به یادگیری نحوه خرج کردن پول خود کند. وقتی به جای خاصی می‌روید یک یا دو دلار به او بدهید و بگویید که هرطور که می‌خواهد می‌تواند آن را خرج کند. او را تشویق کنید که درباره تصمیمش فکر کند: آیا خوراکی می‌خواهد یا یک اسباب بازی کوچک؟ به نظرش کدامیک مدت بیشتری می‌ماند؟ از کدامیک بیشتر لذت می‌برد؟ من در استفاده از این شیوه نسبتاً موفق بوده‌ام. در فروشگاه اسباب بازی برای فرزند ۷ ساله‌ام تعیین کردم که سقف خرید او ۲۵ دلار است و ارزش هر اسباب بازی که توجه‌اش را جلب می‌کرد برایش توضیح می‌دادم و اینکه چقدر برایش باقی می‌ماند. به خانه که برگشتیم هیچ پول خردی برایش باقی نمانده بود، اما رفتار مصرف کنندگی او بسیار خردمندانه‌تر از زمانی شده بود که عابر بانکم را در اختیارش قرار می‌دادم. کم شدن چرخه غر زدن و التماس کردن هم اجازه داد که بیشتر از خرید کردن لذت ببرم. بچه‌ها با داشتن مبلغ مشخصی می‌توانند درس‌های مشابهی بیاموزند. مکلین وقتی دخترش به ۵ سالگی رسید و یادگرفت تا ۱۰۰ بشمارد تصمیم گرفت هفته‌ای ۵ دلار به او بدهد. (ناتالیا ۳ دلار از ان را خرج می‌کند، باقی آن را پس انداز می‌کند یا به خیریه می‌دهد.)
کودکان مهد کودکی کم سن و سال‌تر می‌توانند با انجام دادن برخی از کار‌های ساده خانه که فرا‌تر از وظیفه اصلیشان است، پول نقد دریافت کنند. برای مثال می‌توانید به کودک ۳ ساله‌تان که وظیفه او فقط جمع کردن اسباب بازی‌هایش است، برای چیدن میز ۲۵ سنت بدهید. وقتی پول را به او می‌دهید به او کمک کنید تا تصمیم بگیرد که آیا اکنون آن را خرج کند یا آن را پس انداز کند تا اسباب بازی بخرد. خوب یا بد، کودکتان تمامی معاملات مالیتان را می‌بیند. او نحوه رفتار و نگرش شما (و همسرتان) را نیز جذب می‌کند. وقتی به دخترانم می‌گویم که «پول خوشبختی نمی‌آورد» به حرف‌هایم گوش می‌دهند اما شک دارند. به علاوه یک مجموعه جدید تاب از نظر آن‌ها برای ارتقای زندگیشان نقش زیادی می‌تواند داشته باشد. بنابراین سعی می‌کنم درباره این موضوع گفتگوی ادامه داری داشته باشیم: مامان و بابا ازاین طریق پول در می‌آورند؛ برای همین هست که آن را خرج این چیز‌ها می‌کنیم؛ این چیزی است که در مورد ما به عنوان خانواده گفته می‌شود.
بله می‌دانم. شاید این مکالمه وقتی که در صف صندوق پرداخت منتظر هستید و کودک نوپایتان برای بادکنکی که به طور فریبنده‌ای خارج از دسترس او تاب می‌خورد، ناله می‌کند، کمی سنگین به نظر بیاید. اما به هرحال آن را امتحان کنید. به علاوه صحبت کردن با کودکتان راجع به پول راهی است برای اینکه به او بیاموزید که چه کسی هستید و اینکه چه چیزی واقعاً برایتان اهمیت دارد.

همیشه با نه گفتن مشکل دارم
برخی از مادر‌ها در آن استاد هستند. مکلین که اخیراً دربرابر قشقرق ۱۵ دقیقه‌ای فرزند سه ساله‌اش در داروخانه که می‌خواست بیش از دو بسته عکس برگردان برایش بخرد، ایستادگی کرده است، می‌گوید: «من با تروریست‌ها مذاکره نمی‌کنم.» از طرفی برخی دیگر از ما مادر‌ها آنقدر خسته هستیم که دیگر حوصله دعوا با بچه‌هایمان را نداریم.
نحوه برخورد با آن:
خانم شور که خودش از این شیوه استفاده می‌کند، می‌گوید: «به خواسته‌های کودکانتان گوش کنید، سپس برای آن‌ها توضیح بدهید که چرا جوابتان نه است و تا آینده‌ای مشخص جوابتان همین خواهد بود.»
«من اصلاً تحمل غر زدن را ندارم، اما از طرف دیگر دوست ندارم طوری اعمال قدرت کنم که از نظر فرزندانم استبدادی یا نامعقول باشد. از زمان کودکیشان به آن‌ها اجازه داده‌ام که وقتی که چیزی را می‌خواهند و نمی‌توانند آن را داشته باشند، درباره احساساتشان صحبت کنند.» بنابراین سال گذشته وقتی پسر او خواهش می‌کرد که برایش بازی ویدئویی بخرد، تحقیق خود درباره تاثیر منفی آن را با او درمیان ‌گذاشت.
اما اگر هر از گاهی تسلیمشان می‌شوید، خودتان را سرزنش نکنید. چه می‌خواهید برای خودتان کمی آرامش و سکوت بخرید، چه به فکر این هستید که رفتار تربیتی خاصی با او داشته باشید، یادتان باشد که همه ما این‌ها را تجربه کرده‌ایم.

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

  • اخبار داغ
  • جدیدترین
  • پربیننده ترین
  • گوناگون
  • مطالب مرتبط

برای ارسال نظر کلیک کنید

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «نی نی بان» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.