۱۷۷۸۱۶
۱۷۴۳
۱۷۴۳

رفتار کودک با والدین، چرا مبارزه جو می شود؟

وقتی کودکان اراده و خواست خود را اعمال می‌کنند، اکثر والدین آن را مبارزه‌ای علیه اقتدار خود می‌پندارند.

وقتی کودکان اراده و خواست خود را اعمال می‌کنند، اکثر والدین آن را مبارزه‌ای علیه اقتدار خود می‌پندارند. چقدر در مجله‌ها و نمایش‌های تلویزیونی با این عبارت خیرخواهانه برخورد کرده‌اید: هرگاه فرزندتان شما را به مبارزه می‌خواند آن را بپذیرید.
به زبان و لحن این عبارت توجه کنید. این جمله فرض را بر این می‌گذارد که ارتباط بین شما و فرزندتان ارتباطی خصمانه است که در آن‌یک قهرمانِ فاتح و یک دشمن شکست‌خورده وجود دارد. این طرز سخن گفتن فرض را بر این می‌گذارد که مبارزه‌ای که از سوی فرزندتان پیش می‌آید دعوت به جنگ است. اما به‌جای آنکه تعامل و رویارویی دشوار بعدی با فرزندتان را به‌مثابۀ نبرد قریب‌الوقوع واترلو تلقی کنید، این نکته را در نظر بگیرید:
فرزندتان در جریان رشد، پیوسته شما را می‌آزماید. او برای انجام این کار نقشۀ یک حمله یا کمین کردن را در سر نمی‌پروراند، بلکه در عوض شما را می‌آزماید تا ببیند آیا می‌تواند به شما اعتماد کند یا خیر. او شما را می‌آزماید تا ببیند آیا شما قابل‌اتکا، ثابت و استوار هستید یا خیر. کودک شدیداً می‌خواهد که شما در این آزمون موفق شوید.
شاید با خود بگویید: منظورتان این است که وقتی کودکان دکمۀ کنترل ما را فشار می‌دهند، واقعاً دوست ندارند ما تسلیم شویم؟
بله و خبر. بله، زیرا نگرانی آن‌ها می‌خواهد شما در آن لحظه تسلیم شوید، اما شخص بزرگسال درونِ آن‌ها آرزو می‌کند که شما متزلزل نشوید و با خونسردی بر خود تمرکز کنید.
این آزمون اغلب موارد حالت جنگ و مبارزه به خود می‌گیرد. ممکن است احساس کنید که فرزندانتان دارند سنگر می‌کَنَند و اسلحه‌ی خود را پر می‌کنند. اما آنچه واقعاً انجام می‌دهند، زمین گذاشتن اسلحه است. در قرون‌وسطی، دستکش زرهی، دستکش محافظی بود که شوالیه‌ها می‌پوشیدند. وقتی شوالیه دستکش خود را جلوی پای دشمن‌روی زمین می‌انداخت درواقع او را به مبارزه دعوت می‌کرد. برداشتن دستکش نشانۀ قبول دعوت و پذیرش مسئولیت هرچه بعدازآن پیش می‌آمد، بود. در مورد تربیت نیز همین‌طور است. وقتی کودکان دستکش خود را به زمین می‌اندازند، شما را می‌آزمایند تا ببینند آیا حاضرید به‌جای آن‌ها مسئولیت را بپذیرید یا نه.
کودکان انواع دستکش‌ها را به زمین می‌اندازند: حوصله‌ام سر رفته، بازم همون موضوع قدیمی، دوست ندارم این کار را انجام بدم، ازت متنفرم. آیا به یاد می‌آورید آخرین باری که فرزندتان چنین جمله‌ای را به زبان آورد چه احساسی به شما دست داد؟ بعضی از والدین ناخودآگاه خم می‌شوند، دستکش را برمی‌دارند و در یک‌چشم به هم زدن وارد جنگی تمام‌عیار با فرزند خود می‌شوند.
فرزندان شما از رهگذر تلاش‌های مضطربانۀ خود برای کنترل عواطف و عمل به مسئولیت‌هایشان سعی می‌کنند شما را وارد آزمون کنند.
اکنون توان پاسخ‌دهی تربیت بدون فریاد را در مقابل بعضی از آزمون‌های رایج بررسی می‌کنیم.

حوصله‌ام سر رفته
این‌یک آزمون یا مبارزۀ قدیمی است و ما اغلب سریع آن را قبول می‌کنیم. ابتدا عصبانی می‌شویم. حوصله‌ات سررفنه؟؟ واسه چی؟؟ چرا نمیری طبقۀ دوم با اون همه اسباب‌بازی که برات خریدم بازی کنی؟؟
بعد نگران می‌شویم. منظورت اینه که هیچ کاری نیست که تو انجام بدی؟ حتی ممکن است با خودمان فکر کنیم: یعنی یه ذره خلاقیت تو این بچه پیدا نمیشه؟ کجای کارم اشتباه بوده؟ و دست‌آخر هم در جبران گذشته زیاده‌روی می‌کنیم: می گم که بهتره بری بیرون یا بری بالا این کار رو بکنی یا اون کار رو بکنی ... .
درروش بدون فریاد ما از همان ابتدا مبارزه را قبول نمی‌کنیم. اوه، حوصله‌ات سر رفته؟ خیلی آزاردهنده هست. وقتی حوصلم سر میره خیلی بدم میاد. حالا میخوای چکار کنی؟ بله، هرگز مقاومت نکنید، فقط زمانی که فرزندتان با مشکل، خودش روبه‌رو می‌شود، واقعاً کنار او و همگام با او حرکت کنید.

هنوز نرسیدیم؟
این هم یکی دیگر از مبارزه‌های قدیمی است. هنوز ده دقیقه نشده است که در ماشین نشسته‌اید که صدای غرغر و شکایت بچه‌ها از صندلی عقب بلند می‌شود و این در حالی است که تا دو ساعت دیگر هم باید به رانندگی ادامه بدهید. پاسخ ناشی از نگرانیِ رایج چیست؟ درست است قبول مبارزه. " نه یک ساعت دیگه موند تا برسیم (البته در اینجا دروغ می‌گوییم تا اوضاع بهتر به نظر برسد)، حالا درست بنشین و صبر کن تا برسیم". و به‌این‌ترتیب مبارزه شروع می‌شود. یک ساعت تموم؟ من نمی تونم این‌همه صبر کنم. تو از اول نگفتی که این‌قدر طول می کشه.
باز در پاسخ بدون فریاد هرگز مبارزه را قبول نمی‌کنیم. اظهار همدلی: وقتی فکرش رو می‌کنم می‌بینم که خودمم دوست ندارم تو ماشین باشم و اونم برای دو ساعتِ تمام. فکر می‌کنم من بیشتر از تو دوست دارم بیرون باشم. حالا چکار کنیم.
با ملحق شدن به فرزندتان می‌توانید به‌اتفاق هم تأسف بخورید و به هم تسلی بدهید (و واقعاً با انجام این کار اوقات خوشی داشته باشید).

مامان من نمی تونم تکلیفم رو انجام بدم.
نظارت بر انجام تکلیف فرزندان یک موضوع شایع در سراسر دنیاست. والدی که بر تکلیف مدرسۀ فرزندش نظارت می‌کند در عمل می‌گوید: پسرم، من به‌جای تو مسئول هستم، پس باید مطمئن بشوم که تمام تکالیفت را انجام داده‌ای و ازآنجاکه تا تکلیفت را انجام ندهی نمی‌توانی سراغ کار دیگری بروی، من هم نمی‌توانم کار دیگری بکنم. بنابراین هردوی ما باید به این کار بپردازیم.
آنچه این ناظر را آزار می‌دهد این است که دقیقاً همین نظارت مشکل را حادتر می‌کند. در این صورت انگیزۀ کودک کاملاً برایش گنگ و مغشوش می‌شود؛ زیرا حالا باید دیگر او سعی کند والدینش را خشمگین نکند و نگرانی‌اش را فروبنشاند.
به‌این‌ترتیب این فکر در ناخودآگاه کودک شکل می‌گیرد که، چیزی که بین من و بازی دوستان فاصله می‌اندازد، تکلیف مدرسه نیست، بلکه ناراحتی و نگرانی مادر است. این خیلی آزاردهنده است؛ چون وقتی مادر نگران می‌شود، تمرکز کردن مشکل می‌شود.
وقتی زندگی شما حول محور فرزندتان می‌چرخد، خواه‌ناخواه این احساس را به او القا می‌کنید که همه‌چیز حول محور او می‌گردد. تازه وقتی رفتاری خودخواهانه یا حاکی از عجز و ناتوانی انجام می‌دهد، تعجب هم می‌کنید.
کسانی که دائم بر انجام تکالیف فرزندشان نظارت می‌کنند فراموش کرده‌اند واقعاً تکلیف مال چه کسی است. وقتی یاد بگیرید نگرانی تکلیف فرزندتان را کنار بگذارید، دیگر لزومی ندارد مبارزه را بپذیرید. "که این‌طور، پس یک تکلیف مشکل‌داری، درسته؟ خیلی بدم میاد وقتی نمی تونم یه چیزی رو بفهمم. حالا می خوای چکار کنی؟ به کدوم همکلاسی‌ات می تونی زنگ بزنی و ازش کمک بخوای؟"
تکالیف مدرسه طوری تعیین‌شده است که آن‌ها را به تلاش وادار کند. طوری طراحی‌شده است که برای آن‌ها مشکل باشد. اصل مطلب همین است.
پس خونسردی خود را حفظ کنید و اجازه دهید آن‌ها تلاش کنند. اجازه دهید آن‌ها خود از شما دعوت کنند در این تلاش یاری‌شان دهید، اما سعی نکنید آمادۀ انجام کارها به‌جای آن‌ها باشید. این مشکل آن‌هاست، نه شما.

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

  • اخبار داغ
  • جدیدترین
  • پربیننده ترین
  • گوناگون
  • مطالب مرتبط

برای ارسال نظر کلیک کنید

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «نی نی بان» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.