نکات تربیتی کودک، نحوه احترام گذاشتن به دیگران
هر کودکی که متولد میشود همه چیز را برای خودش میخواهد و توجه کمی بهنیازهای دیگران دارد.
هر کودکی که متولد میشود همه چیز را برای خودش میخواهد و توجه کمی بهنیازهای دیگران دارد. او نه تنها همه چیز را برای خودش میخواهد، بلکه دیگران را هم برای خودش میخواهد.
او نهتنها میخواهد که همۀ قوانین را طبق خواستۀ خودش تغییر دهد، بلکه میخواهد زندگی، تعلقات، احساسات و آزادی دیگران را نیز بهآنها تحمیل کند. خلاصه اینکه او با این تفکر بهدنیا میآید که دیگران فقط بهخاطر او وجود دارند و هیچ اختیاری نسبت بهزندگی خود ندارند.
احترام بهمرزهای دیگران
برای احترام گذاشتن بهمرزهای دیگران و همراهی با علایق آنها، کودکان باید چندین مورد را یاد بگیرند:
- نرنجاندن دیگران
- احترام بهپاسخ منفی دیگران بدون تنبیه آنها
- احترام بهمحدودیتها بهطور کلی
- رغبت بهجدایی دیگران از خود
- و اینکه مرزهای دیگران مانع از دستیابی آنها بهخواستهشان میشود، بهجای آنکه عصبانی شوند، غمگین باشند.
کودک با هیچیک از این ویژگیها متولد نمیشود، از این رو وظیفۀ شماست که این موارد را در ذهن او حک کنید.
بهترین راه آموزش کودک برای احترام گذاشتن بهدیگران آن است که خودتان مرزهای شخصی مناسبی داشته باشید. بهاین معنی که نباید بهخودتان اجازه دهید با شما با بیاعتنایی رفتار شود. مرزهای شما بهعنوان یک پدر یا مادر، همان مرزهایی هستند که فرزندتان آنها را ملکه ذهن خود خواهد کرد.
اگر زمانی که فرزندانتن بهمرزهای شخصی شما با محدودیتها احترام نمیگذارند بهآنها پاسخ منفی بدهید، احترام بهدیگران و محدودیتها را یاد میگیرند و در مقابل اگر شما چنین کاری انجام ندهید، آنها نیز آن را یاد نمیگیرند.
بهمثالی از بیاحترامی پسر 11 ساله بهنام بیلی بهمحدودیتهایی که مادرش برای او در نظر گرفته بود توجه کنید: مامان دارم میروم پیش جویی، میخواهم با او فوتبال بازی کنم، بعداً میبینمت.
نه بیلی، نمیتوانی بروی. الآن وقت انجام تکالیف مدرسه است.... بس کن مامان! همه دارند میروند بازی. میتوانم تکالیفم را بعداً انجام دهم..... بیلی درک میکنم که دوست داری بروی، اما ما توافق کردیم که اگر بهشنا بروی، باید قبل شام تکالیف مدرسهات را تمام کنی.
بله، ولی میتوانم بعد از شام آنها را انجام دهم..... یک توافق، توافق است و برقوت خود باقی است. دیگر نمیخواهم دربارۀ این موضوع حرفی بزنم...... تو اصلاً نمیفهمی و مرا درک نمیکنی، تو مرا دوست نداری.
اگر این مکالمهها برایتان آشناست، نگران نشوید. کودکان عادی، زمانی که برای اولین بار محدودیتهایی را برای آنها درنظر میگیرید، طبیعتاً احساس تنفر میکنند.
زمانی که کودک بیاحترامی و نفرت خود را نشان میدهد، آن کاری که قصد انجام آن را دارید ملاکی برای امتحان خودتان بهشمار میآید.
طبیعی است که کودک رفتار توام با بیاحترامی از خود بروز دهد، ولی ادامۀ این رفتار، عادی نیست. علاج این مشکل نشان دادن احساس همدردی، اصلاح رفتار، سپس در نظر گرفتن عواقبی برای آن است.
احساس همدردی و اصلاح رفتار
- بیلی میدانم که واقعاً ناراحتی، اما این طرز صحبت کردن تو با من درست نیست. اینکه بهمن میگویی نمیفهمی، قابل بخشش نیست. این کارت مرا آزرده میکند. تو میتوانی غمگین یا عصبانی باشی، ولی بهتو اجازه نمیدهم بهمن توهین کنی.
- بیلی میدانم که غمگینی. اما هیچ فکر کردهای وقتی فکر میکنی که من تو را درک نمیکنم، چه احساسی پیدا میکنم؟ منتظر پاسخ او باشید تا مجبور شود فکر کند که دگری چه احساسی پیدا میکند.
- وقتی مردم بهتو توهین میکنند چه حسی بهتو دست میدهد؟ دوست داری با تو هم چنین رفتاری شود؟
- بیلی شنیدم که کلمات زتی را بهکار بردی. هروقت توانستی با من با احترام بیشتری حرف بزنی، خوشحال خواهم شد که بهصحبتهایت گوش کنم. من بهصحبت افرادی که مرا احمق خطاب کنند، گوش نخواهم کرد.
منبع:
کودک آنلاین
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼