خرید و فروش کودکان در ایران، دلالان در پی بچه ها
کودک فرشی، کودک آزاری ونوزاد فروشی از جمله عناوینی هستند که به کرات توسط رسانه ها و فعالان حقوق کودک شنیده شده است.
افزایش آسیب های اجتماعی،طلاق و فرار دختران و به تبع آن آمار بالای زنان معتاد و بیسرپناهی که در کنار خیابانها روز و شب میگذرانند، منجر به خلق آسیب اجتماعی دیگری شده است زنانی که با مردان کارتنخواب همبسترمی شوند و در نهایت این ارتباط منجر به تولد کودکانی میشود که از همان دوران جنینی به اعتیاد مبتلا هستند.
افرادی که در بسیاری از موارد تنها به هدف فروختن این کودکان و امرار معاش دست به چنین عملی می زنند و پس از وضع حمل نوزاد و در برخی موارد سنین کودکی به ازای مبالغی ناچیز به واسطه دلالانی که سود کلانی عایدشان می شود، به افرادی که صاحب فرزند نمیشوند، می فروشند.
کودک فرشی، کودک آزاری و نوزاد فروشی از جمله عناوینی هستند که به کرات توسط رسانه ها و فعالان حقوق کودک شنیده شده است که در این میان قانونگذارهم به جهت اهمیت موضوع و نیز رعایت حقوق کودکان به واسطه صدمات جبرانناپذیری که متحمل می شوند، چترحمایتی خود را گسترانده است اما همچنان به دلیل نقص قوانین و فقر اقتصادی و فرهنگی و حتی در برخی موارد طمعکاری افراد،پدیدهای شوم و نامبارک به نام کودکفروشی را رقم می زند. پدیده ای که به سرعت شیوع پیدا کرده است و این موجودات بیگناه را به تهدیدی خطرناک تبدیل کرده است. جرم خیز بودن،دغدغهای اجتماعی و مخاطرات جدی این پدیده شوم باعث شده است تا قانونگذار دﺭ ﻣﺎدﻩ ٣ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺣﻤﺎﯾﺖ ﺍﺯ ﮐﻮدﮐﺎﻥ ﻭ ﻧﻮﺟﻮﺍﻧﺎﻥ ﻣﺼﻮﺏ ۱۳۸۱، ﻫﺮﻧﻮﻉ ﺧﺮﯾﺪ ﻭ ﻓﺮﻭﺵ ﻭ بهرهکشی ﻭ بهﮐﺎﺭﮔﻴﺮی ﮐﻮدﮐﺎﻥ ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺍﺭﺗﮑﺎﺏ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺧﻼﻑ، نادیده گرفتن عمدی سلامت و بهداشت روانی و جسمی و ممانعت از تحصیل آنها ﺭﺍ دﺍﺭﺍی ﻭﺻﻒ ﻣﺠﺮﻣﺎﻧﻪ دﺍﻧﺴﺘﻪ ﺍﺳﺖ و برحسب ماده یک این قانون: «کلیه اشخاصی که به سن ۱۸سال تمام شمسی نرسیدهاند، از حمایتهای قانونی مذکور در این قانون بهرهمند میشوند».
اما با این حال باز خرید و فروش کودکان تبدیل به معضلی جدی برای جامعه شدهاست. کودکان ناتوان از دفاع از حقوق خود اقشار آسیبپذیری هستند که مورد حمایت قوانین داخلی و بینالمللی قراردارند اما حقوقشان به راحتی نقض میشود. زنان خیابانی، زنان معتاد، زوجهای فقیر و دختران فریب خورده نوزاد فروشانی هستند که نوزادانی که ناخواسته یا نامشروع حتی خواسته و مشروع به دنیا می آورند،توسط دلالان و واسطهها به گروهای مختلف می فروشند. خریدارانی که هر یک اهداف خاصی به دنبال دارند.
عدهای از آنان زوجینی هستند که سالها در آرزوی داشتن فرزند روز و شبشان را سپری می کنند و نتوانسته اند خود صاحب فرزند شوند. با این حال به علت اینکه فرآیند فرزند پذیری برای این متقاضیان که فاقد فرزند هستند و به حدی سخت و زمانبر است این زوجهای نابارور ترجیح میدهند به جای مراجعه به سازمان بهزیستی و مراجع قانونی از روشهای غیرقانونی کودک یا نوزادی را برای سرپرستی انتخاب کنند چراکه فرآیند اجرایی سرپرستی مستلزم هماهنگیهای بینبخشی سازمان بهزیستی، اداره سرپرستی قوه قضاییه،نیروی انتظامی،مراکز درمان ناباروری، سازمان نظام پزشکیقانونی و... است که حدود دو سال زمان می گیرد. این مشتریان کم دردسر پربرکت برای واسطههای خریدوفروش نوزادان بهترین گزینه هستند. این تجارت پر منفعت دلالان منجر به رواج پدیده کودک فروشی شد. آنچه این خرید و فروش را تاسف برانگیزتر و فاجعه بارتر خواهند کرد، فروش کودکان یا نوزادان معصوم و بیگناه به افراد فاقد صلاحیت و دلالان هست به طوری که اغلب آنها در دام باندهای سودجوی متکدیان گرفتار میشوند یا اینکه مورد
سوءاستفادههای جنسی قرار میگیرند. یا از بهره کشی این کودکان توسط باندهای تبهکار در اعمال خلاف قانون و جرم های سنگین است.
با وجود جرمانگاری بسیاری از رفتارها نسبت به کودکان توسط قانونگذاران، همچنان شاهد رشد روزافزون کودک فروشی هستیم؛ گویا مجرمان هیچ ترسی از قانون ندارند. پدیده ای که همه ارکان آن مجرم شناخته می شوند، مادر و پدر معتاد و خریداران اقشار مختلف اعم از زوجین ناتوان در فرزندآوری تا استثمارکنندگان از کودکان و حتی دلالان و واسطه ها به انحای مختلف مجرم شناخته خواهند شد. حتی اگر در پروسه خریدوفروش کودکان پزشک یا پرستاری هم دخیل باشد، علاوه بر تخلف صنفی، تحت همین عنوان مجرمانه هم مورد تعقیب قرار خواهد گرفت. آنچه قابل ذکر است این است که هرچند، خرید و فروش نوزاد به عنوان یک فعل در قانون حمایت از حقوق کودکان جرمانگاری شده است و قانون حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان مصوب ۱۳۸۱ هرگونه اقدامی که علیه منفعت کودک انجام گیرد، جرم تلقی کرده است اما گویا آنگونه که باید قوانین در این باره قدرت منع کننده ای ندارد و نقص قوانین و عدم تناسب جرم و مجازات باعث شده است که این جرم به راحتی اتفاق بیفتد و مجرمان هیچ ابایی نداشته باشند.
خرید و فروش کودک حتی اگر حاصل ازدواج مشروع و قانونی هم باشد و با رضایت والدین هم اتفاق بیفتد، بنا بر نظر مشورتی اداره کل حقوقی قوهقضاییه ﺟﺮﻡ ﻣﺤﺴﻮﺏ میشود. یعنی اگر پدر ﻭ ﻣﺎدﺭطفلی ﺑﺎ دﺭﯾﺎﻓﺖ ﻭﺟﻪ ﻧﻘﺪ طفل ﺧﻮد ﺭﺍ دﺭ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭ ﻓﺮد دﯾﮕﺮی ﻗﺮﺍﺭ دﻫﻨﺪ ﮐﻪ ﺁﻥﻓﺮد ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻓﺮﺯﻧﺪﺧﻮﺍﻧﺪﻩ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻧﮕﻬﺪﺍﺭی کند با توجه به اینکه با فرزند ﺧﻮﺍﻧﺪﮔﯽ باید ﻣﻄﺎﺑﻖ ﻗﻮﺍﻧﻴﻦ ﺧﺎﺹ ﺧﻮد ﺭﻓﺘﺎﺭ شود، دﺭ ﻓﺮﺽ ﻣﻄﺮحشده ﮐﻪ ناظر ﺑﺮ ﻓﺮﻭﺵ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺑﻪ دﯾﮕﺮی است، ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻣﺮﺍﺗﺐ ﻓﻮﻕﺍﻟﺬﮐﺮ ﺟﺮﻡ ﻣﺤﺴﻮﺏ میشود ﻭ ﺧﺮﯾﺪﺍﺭ ﻭ ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ طفل، ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻌﻘﻴﺐ ﻭ ﻣﺠﺎﺯﺍﺕ ﻫﺴﺘﻨﺪ.
جرم بودن این پدیده موضوعی مورد پذیرش حقوقدانان و دستگاه قضاست اما هماهنگی و همسویی میان جرم و مجازات این مجرمان مورد پذیرش کارشناسان و حقوقدانان نخواهد بود. ایرادات مطروحه و عدم تناسب جرم با مجازات همواره از انتقاداتی است که به آن وارد است چرا که آنچه ماده ۳ این قانون به عنوان کیفر این جرم اعلام می دارد، بازدارنده از ارتکاب نیست. عطف به ماده ۳ این قانون هرگونه خرید، فروش، بهره کشی و بهکار گیری کودکان به منظور ارتکاب اعمال خلاف از قبیل قاچاق ممنوع و مرتکب به ۶ ماه تا یک سال حبس به علاوه جبران خسارت و جزای نقدی محکوم میشود. مجازاتی که با شدت جرم همخوانی نداشته است و همین متناسب نبودن جرم و مجازات باعث شده است که این قانون آنگونه که باید جامع و بازدارنده نباشد و شاهد این باشیم که فاصله بین کیفر و جرم ارتکابی سبب شود دستیابی به عدالت کیفری محقق نشود و به تبع آن چون بازدارندگی حداقلی دارد مرتکبین جسورانه به اعمال غیر انسانی خود ادامه دهند.
منبع:
سلامت نیوز
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼