علت بی اشتهایی کودکان، راه حل آن چیست؟
اگر چه بیاشتهایی عصبی و بولیمیا معمولا در دوره بلوغ یا پس از آن مشاهده میشوند، ولی پایه این مجموعه اختلالات زودتر گذاشته میشود.
اگر چه بیاشتهایی عصبی (آنورکسیانرووزا) و بولیمیا معمولا در دوره بلوغ یا پس از آن مشاهده میشوند، ولی پایه این مجموعه اختلالات زودتر گذاشته میشود. هر دو حالت، برای بدن زیانبار است و حتی میتوانند به اختلالات رفتاری تهدید کننده زندگی بینجامند. بنابراین، والدین باید از این دو اختلال آگاه باشند تا رفتارهایی را که در ایجاد آنها نقش کمک کننده دارند، خنثی سازند و احتمالا بتوانند، نشانههای وقوع بیماری را کشف کنند. بیاشتهایی عصبی و بولیمیا، اگر چه در نشانهها و تظاهرات بدنی متفاوتاند؛ اما در اصل دو شکل گوناگون از یک ریشه هستند: فردی که اغلب یک دختر جوان است به خاطر فکر کردن زیاد به اینکه چاق است، رو به تحلیل میرود. این دختر در پردهای از احساسات نادرست درگیر میشود و با حساس شدن به ظاهر بد شکل خود، اهمیت غذا و وزن و شکل بدنش، عذاب میکشد. نگرانی این نوجوان در مورد چاقی تقریبا موجب دست کشیدن کامل او از غذا میشود. او اغلب گرسنگی میکشد و تصور میکند یک لقمه غذا نیز برای او زیاد است. بیمار ممکن است، برای محدود کردن مصرف غذا، تشریقات زیادی را چه در طبخ و چه در مصرف غذا ایجاد کند یا ممکن است، فقط از برخی از
غذاها بخورد در این هنگام والدین بیمار هر روشی را میآزمایند تا او را به خوردن وسوسه کنند.
دانستن این مطلب برای والدین ضروری است که بیمار بیاشتها در واقع، در حال تلاش برای کنترل زندگی خودش است. اختلال تغذیهای یک روش دفاعی برای مقابله موفقیت آمیز با بخش کوچکی از وجود بیمار است. این بیماران ممکن است به علت ترس از گذشت زمان، با دور شدن از والدینشان مخالفت داشته باشند. بیمار دچار بولیمیا، کمتر در مورد آینده نگران است. این بیمار برای خودداری از پیامدهای پرخوری، راهی پیدا کرده است. این افراد در اغلب موارد، ظاهری مطمئن دارند؛ اما احساس درونی آنها کاملا متضاد است. اگر چه ممکن است، مشکلات خانوادگی تاثیراتی داشته باشند؛ اما مهمترین عللی که ذکر شدهاند عبارتند از: تمایل شدید برای لاغر شدن و ترس از افزایش وزن.
فرد دچار بیاشتهایی (آنورکتیک) برای رسیدن به وضعیت ایدهآل، از غذا خوردن دست میکشد. او با کاهش وزنش راضی و با نمای زشت بدنش برانگیخته میشود. هیچ اهمیتی برای او ندارد که چند کیلوگرم وزن کم کرده است، زیرا هنوز به نظر خودش چاق میآید. او تغذیه خود را محدود کرده، ممکن است در همان حین برای سوزاندن چربی» بیشتر به ورزش بپردازد. ممکن است، این بیماران حتی رفتارهای بیماران بولیمیک را نیز تقلید کنند و خود را به بالا آوردن غذایی که خوردهاند، مجبور کنند.
بیمار بولیمیک افزایش وزن و دریافت غذایی خود را بدینگونه کنترل میکند که مقادیر زیادی غذا میخورد و سپس با استفاده از داروهایی نظیر مسهلها و داروهای مر و استفراغ کردن مصنوعی، بدن را از غذا خالی میکند. این گونه افراد، معمولا به لاغری افراد آنورکتیک نیستند و میتوانند قبل از پیدایش اثرات جنبی، عادتهای مضرشان را پنهان کنند. اثرات جنبی شامل از دست دادن آب بدن، عدم قاعدگی، اختلالات گوارشی فقدان کلسیم، پتاسیم و سدیم و بیماریهای کبدی، ریوی، و قلبی هستند. سایر اثرات جنبی عبارتند از: تورم غدد بناگوشی، ریزش مو، پوسیدگی دندان، خونمردگی دور چشم و روی گونهها و ترک خوردگی پوست انگشتان.
بالغ شدن بسیار پیچیده است. نوجوان برای رسیدن به بلوغ از مراحل زیادی میگذرد و توجه بیش از حد به وزن و قیافه به ویژه اگر از سوی والدینی که در کمال تاکید میکنند، تقویت شود، میتواند با تاثیر بر یک دختر جوان و ایجاد یک تصور شخصی منفی، موجب بروز چنین اختلالات تغذیهای در وی شود. اختلالات تغذیهای، مشکلات رفتاری سادهای نیستند. تغییرات به کندی صورت میگیرند و راه بازگشت به تندرستی بسیار طولانی است. بنابراین، قصد ما فراهم آوردن راهحل نیست، بلکه میخواهیم به شما اعلام خطر کنیم که اگر با اختلال تغذیهای در کودک خود روبرو هستید، به کمک افراد با تجربهتری نیاز دارید.
1- گوش به زنگ علامت خطر باشید
افراد دچار بیاشتهایی عصبی وبولیمیا تا حدودی از نظر ویژگیهای شخصی و اهمیت به ظاهر، شبیه سایر جوانان هستند؛ اما بروز این احساسات در آنان به شکلی اغراق آمیز است. با آنکه همه علایم خطر با هم در یک کودک دیده نمیشود، ولی والدین باید در صورت مشاهده چند مورد از آنها در کودکانشان، با کارشناسها مشورت کنند. محیط خانه میتواند در ایجاد اختلالات تغذیهای، نقش تعیین کنندهای داشته باشد تنشهای خانوادگی نظیر طلاق؛ بیماری یا مرگ؛ تاکید بیش از اندازه والدین در مورد وزن و وضعیت ظاهری کودکان، نارضایتی مادر از تناسب بدنی خود، وابستگی بین کودک و والدین؛ انتظارات بیش از حد والدین در مورد کمال، ممکن است به بروز چنین اختلالاتی بینجامد. موارد زیر، ویژگیهایی هستند که ممکن است جوانان را به اختلالات تغذیهای مستعد گردانند: نیاز به کامل بودن در حدی که هیچ مشکلی ایجاد نکند؛ هوش بالا، کمال گرایی و برتری گرایی؛ انکار احساسات منفی و ناامیدیها؛ تمایل شدید برای جلب توجه دیگران و سرگرم کردن آنان؛ نگرانی و اهمیت دادن بیشتر از حد به ظاهر، تناسب بدن و وزن.
تغییرات زیر در رفتار و شخصیت کودک، ممکن است، از مشکلات دیگری خبر دهد: تغییرات ناگهانی در خلقوخو؛ رفتار غیر منطقی و نامعقول؛ واکنشهای پیشبینی نشده؛ ناتوانی در معاشرت، خندیدن و لطیفه گفتن؛ دید کمال گرایانه به زندگی؛ وسواس در خودداری از غذا و افزایش فعالیتهای ورزشی؛ خصوصیات تغذیهای تشریفاتی؛ گرایش متعصبانه به تهیه غذا؛ نوسان در بین استقلال و وابستگی؛ نیاز شدید به اطمینان یافتن از سوی دیگران.
رفتارهای اختصاصی که در زیر آمدهاند، اختلال تغذیهای را در شخص اعلام میکنند. ۲۰ تا ۲۵ درصد کاهش وزن؛ تغذیه ناچیز یا بیاشتهایی کامل به خوردن مقادیر زیادی غذا در یک زمان کوتاه؛ خوردن مقدار زیادی غذا در تنهایی استفراغ پس از صرف غذا، استفاده مکرر از مسهل و داروهای مدر به مقادیر زیاد؛ مخفی کردن غذا؛ یورش به آشپزخانه در نیمه شب و خوردن مقدار فراوانی غذا؛ صحبت و ترس مداوم از چاق شدن؛ شکل غیر طبیعی بدن؛ پوست خشک، چشمان گود رفته، چهره زرد یا خاکستری؛ زخمهای روی انگشتان پا در چین لبها.
رفتارهای زیر، ممکن است همراه با ویژگیهای بالا در تثبیت اختلال تغذیه ای، نقش عمدهای داشته باشند: دزدیدن غذا از فروشگاه؛ دزدیدن پول برای خرید غذا یا سایر اقلامی که به حالتهای غیر طبیعی تغذیه، مربوط هستند.
۲- مشکل را حل و رفع کنید
اگر فکر میکنید کودکتان برخی ویژگیهای بالا را نشان میدهد، نخستین مرحله بحث و ابراز نگرانی درباره وضعیت سلامتی بدن کودک است. حتی اگر این رفتارها فقط بخشی از یک برنامه غذایی زودگذر باشند نیز بهتر است به جای نادیده گرفتن آنها، در موردشان بحث شود. در صورتی که مشکل جدیتری وجود داشته باشد، باید به موضوع نزدیکتر شویم و آن را کاملا ارزیابی کنیم.
3- با پزشک خانواده یا پزشک اطفال صحبت کنید و تقاضای کمک بیشتری کنید
اگر پزشک شما یک دوست خانوادگی قدیمی است و در مورد اختلالات تغذیهای صاحب نظر است، میتواند بسیار مفید باشد و علاوه بر پیشنهاد برخی روشها، پس از معاینه بالینی، اثرات جنبی و اهمیت سلامت را برایتان به طور خلاصه بازگو کند.
4- در مورد نگرانیهای خود با کودکتان صحبت کنید
میتوانید این کار را به تنهایی و یا در حضور پزشک، انجام دهید. اگر کودک، مشکل را انکار کرد، زیاد متعجب نشوید.
به وعدههایی مبنی بر این که از این به بعد تغییر میکند، غذا بیشتر میخورد، خوش خلقتر میشود و دست از مصرف مسهل میکشد، اطمینان نکنید. بیمار دچار بیاشتهایی عصبی و یا بولیمیا در آن لحظه به گفتههایش عمل میکند؛ اما پس از مدتی رفتار قبلیاش را پی میگیرد. او باید دوست داشتن و پذیرفتن خود را بیاموزد احساس تشنگی و گرسنگی داشته باشد و چگونگی مواجهه سالم با این احساسات را کشف کند.
۵- از یک متخصص کمک بگیرید
اگر درباره چگونگی تغذیه کودک خود نگران هستید وقت را با انتظار کشیدن برای ایجاد تغییرات تلف نکنید. از یک کارشناس که در درمان این گونه اختلالات با تجربه است، کمک بگیرید. چنین مشکلی به ندرت به خودی خود ناپدید میشود، و وقت تنگ است. با کارشناس، کاملا هماهنگ شوید. قبل از آغاز به برنامه درمانی، مطمئن شوید که سوالات زیر را از درمانگر پرسیدهاید:
1- تجربه در مورد اختلالات تغذیهای چقدر است؟
۲- آیا این مشکلات را به عنوان یک مورد تخصصی درنظر گرفتهاید؟
3- میزان موفقیت شما چه قدر بوده است؟ و موفقیت را چگونه تعریف میکنید؟
۴- از کدام روش درمانی استفاده میکنید؟ آیا به نظر شما بستری کردن بیمار ضروری است؟ در چه مواردی؟
5- چگونه والدین و سایر اعضای خانواده میتوانند در درمان این بیماری شرکت داشته باشند؟
۶. ممکن است ما را در مورد مشکلات بیمار و پیشرفت او، آگاه کنید؟
7- هزینه درمان چه قدر است؟
۶- مانند همیشه از کودک حمایت کنید
و این نکته مهم را بدانید که دراین موقعیت خاص، پشتیبانی شما از او ضروریتر است؛ زیرا میتوانید با این کار تا حدی روی تقصیرات کودک سرپوش بگذارید. روند بهبود، ممکن است نیازمند تغییرات دردناکی در مناسبات خانوادگی باشد. درباره احساسات خود با یک شخص فهیم صحبت کنید یا از کارشناسان کمک بگیرید. در باره اختلالات تغذیهای، مطالعه کنید.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼