تاثیر طلاق بر کودکان، همکاری والدین کمک می کند؟
بر اساس تعداد زیادی از تحقیقات، نزاع و اختلافات والدین یکی از عوامل تعیینکننده و بسیار مهم در نحوه رفتار کودکان پس از جدایی یا طلاق است.
بر اساس تعداد زیادی از تحقیقات، نزاع و اختلافات والدین یکی از عوامل تعیینکننده و بسیار مهم در نحوه رفتار کودکان پس از جدایی یا طلاق است. والدین میتوانند با همکاری یکدیگر و بدون دخالت دادن فرزندانشان در اختلافات شخصی، کاری کنند تا کودکان به طرز کاملاً موثری، خود را با شرایط جدید زندگی وفق دهند. از طرفی، برخی والدین خلاف این کار را انجام داده و آزادانه به دعوا و نزاع خود ادامه میدهند که این موضوع، زمینههای ناسازگاری در کودکان را افزایش میدهد.
این موارد بسیار منطقی است. کودکی را در نظر بگیرید که با دعوای والدین خود مواجه است و از آن تاثیر میپذیرد و از طرفی هم باید شرایط جدید را تحمل و خود را با آن سازگار کند. جدایی یا طلاق والدین میتواند به راحتی باعث ایجاد اضطراب و افسردگی در کودک شود.
همچنین واضح است کودکانی که در معرض دعوای والدین بودهاند، نسبت به کودکانی که چندان درگیر این موضوع نبودهاند؛ مشکلات بیشتری دارند. شاید به عنوان یک پدر یا مادر بگویید که این موضوع را درک میکنم. اما چطور باید با فردی (طرف مقابل) که عامل جدایی و طلاق ماست، با آرامش و صلح به نگهداری از بچهها بپردازم؟ پاسخ ساده به سوال شما این است که باید تمرکز خود را حفظ کنید.
در ادامه با جزئیات بیشتری خواهیم گفت که منظور از حفظ تمرکز چیست. توجه کنید که برخی از راههایی که در ادامه میگوییم ممکن است برای هر شرایطی عملی و قابل اجرا نباشد. اینها راههایی کلی هستند که میتوانند به شما کمک کنند. فقط باید از دیدگاه درستی به آنها بنگرید و ببینید که کدام یک را میتوانید به نحوی در زندگی خود اجرا کرده و کودک خود را از مزایای آن بهرهمند کنید.
تکنیکهایی برای کاهش تاثیر جدایی بر فرزندان
۱ - از دیگران کمک بگیرید
رابطه شما با والد دیگر (پدر یا مادر) به انتهای خود رسیده و زندگی شما دچار تغییر چشمگیری شده است. از دیگران کمک بگیرید. این کمک میتواند از سمت خانواده، دوستان، رهبران مذهبی، رواندرمانی یا ترکیبی از این موارد یا هیچ کدام از آنها باشد. بسیار مهم است که در این دوران حیاتی و مهم، کمکی را که نیاز دارید دریافت کنید. بدین ترتیب میتوانید با آرامش درونی بیشتری به راه خود ادامه دهید و زمینه برای همکاری با شریک زندگی سابقتان و انجام وظیفه پدری یا مادری شما مهیا میشود.
۲ - از یک فرد میانجیگر برای حل مشکلات بهره بگیرید
یک فرد میانجیگر میتوان به شما کمک کند تا برنامه منظم و دقیقی برای بزرگ کردن کودکان خود تهیه کنید. هر کاری لازم است انجام دهید تا از رسیدگی به این موضوع در دادگاه جلوگیری کنید چراکه این نوع از رسیدگی قانونی، معمولاً والدین را در بالاترین وضعیت نزاع و دشمنی قرار میدهد و انرژی منفی آن، بر کودک نیز تاثیر میگذارد.
۳ - یافتن یک مشاور خانواده
اگر با شریک زندگی سابق خود رابطه خوبی ندارید و از طرفی نمیخواهید وقت خود را در دادگاه سپری کنید؛ بهتر است از یک مشاور خانواده معتبر کمک بگیرید. حتی در مواقعی، قاضی دادگاه پیشنهاد میکند که والدین به جای وارد شدن در دعوای حقوقی، مشکلات خود را از طریق یک مشاور حل کنند.
بهتر است به دنبال مشاوری باشید که وضعیت شما و فرزندتان را به خوبی درک کند. این فرد باید منصف باشد و میتواند به عنوان یک شخص ثالث، کمک موثری به انجام وظایف پدری و مادری توسط افراد داشته باشد. یک مشاور خوب کمک میکند که به جای تمرکز بر مشکلات، بر روی کودک خود تمرکز کنید.
4 - به دنبال علایم اضطراب در فرزندان خود باشید
ممکن است فکر کنید که فرزندتان در جریان اختلافات شما با همسرتان با مشکلی مواجه نشده است اما این اتفاقی است که معمولاً شاهد آن هستیم. اگر متوجه تغییرات در رفتارهای فرزند خود یا احساسات او (از جمله کاهش ابراز احساسات) و یا استرس و اضطراب شدید؛ باید فکری به حال این موضوع کنید.
توجه کنید که اکثر کودکان در این شرایط دچار استرس خواهند شد و این یک موضوع طبیعی است. آنها فراز و نشیبهایی را تجربه خواهند کرد اما شما باید مراقب آنها باشید و تاثیرات منفی را به حداقل برسانید.
۵ - مرزها و قوانینی برای ارتباط با همسر سابق خود تعیین کنید
بسیار مهم است که در مسائل مهم مانند انتخاب مدرسه و وضعیت سلامتی کودک با همسر سابق خود به توافق برسید اما لازم نیست درباره هر چیز نظری مشترک داشته باشید. هر یک از والدین باید بتوانند به روشی که مناسب میدانند از فرزندشان مراقبت کنند و شریک دیگر زندگی نباید در مسائل کوچک و جزئی دخالت کند.
مثلاً ممکن است نظر شما این باشد که کودک تکالیف مدرسه خود را فقط آخر هفتهها انجام دهد و والد دیگر دوست دارد همه تکالیف به تدریج و در طول هفته انجام شوند. هیچ یک از این تصمیمات کاملاً درست یا غلط نیستند.
همچنین باید مرزهایی برای رابطه خود با همسر سابقتان تعیین کنید. به یاد داشته باشید که دیگر به عنوان یک خانواده با هم زندگی نمیکنید، بنابراین برخی مسائل حریم شخصی باید رعایت شوند.
۶ - احترام کافی به شریک سابق زندگی نشان دهید
بهتر است پس از جدایی و طلاق، با احترام و با لحن مناسب با همسر سابق خود صحبت کنید به ویژه اگر فرزندتان هم در آن محدوده حضور دارد. این مورد بخشی از تعیین مرزها است و به یاد داشته باشید که بخشی از وجود فرزند شما از والد دیگر به وجود آمده و او حق دارد درباره مسائل مربوط به فرزند نظر دهد. احترام گذاشتن به همسر سابقتان، احترام گذاشتن به فرزندتان محسوب میشود. همچنین سعی کنید فرزند خود را در نقش قاضی قرار ندهید یعنی از او نخواهید که بین شما یا والد دیگر فقط یکی را انتخاب کند.
۷ - احساسات خود را بشناسید
اگر چند سالی از جدایی و طلاق شما میگذرد و هنوز احساساتی نسبت به همسر سابقتان دارید، بهتر است سعی کنید بدون او به زندگی خود ادامه دهید. باید توجه کنید که رابطه شما به پایان رسیده و وقت آن است که رابطه جدیدی در قالب وظایف پدری و مادری داشته باشید که به آینده فرزند شما کمک خواهد کرد.
اگر هنوز در جریان دعوا و اختلاف قرار دارید بهتر است به پیشنهاد شماره ۱ این مقاله بازگردید و از آن جا شروع کنید. موضوعی که باید از آن مطمئن باشید این است که فرزند شما در چنین شرایطی پیشرفت نخواهد کرد و ممکن است دعوای شما و همسرتان، زندگی آینده او را دچار آسیب کند.
سخن پایانی
سخن پایانی ما این است که به طور منظم این سوال را از خود بپرسید «آیا کاری که انجام میدهم برای فرزندم خوب است؟» شما باید بر روی مشکلات خود با همسر سابقتان کار کنید و لازم است آینده فرزندتان را در نظر بگیرید و باز هم این سوال را از خود بپرسید «آیا کاری که انجام میدهم برای فرزندم خوب است؟».
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼