اختلال یادگیری در کودکان، چگونه است؟
کودکان دارای اختلال یادگیری هیچ گونه نقصی در سیستم مغزیـعصبی، سیستم بینایی و سیستم شنوایی ندارند.
تعدادی از کودکان هستند که علی رغم داشتن هوش و رشد طبیعی، مهارت های خودیاری خوب، ارتباط اجتماعی خوب (در حد سنشان) در سالهای ابتدایی مدرسه با افت تحصیلی مواجه میشوند و با وجود تواناییهای متعدد، تناسبی بین میزان پیشرفت تحصیلی و توانایی ذهنیشان وجود ندارد.
روانشناسان و متخصصان تعلیم و تربیت، برای دانشآموزانی که این شرایط را دارند، از اصطلاحات «نارسایی در یادگیری»، «ناتوانی یادگیری» یا «اختلال یادگیری» استفاده میکنند.
علیرغم اینکه تاکنون تحقیقات زیادی در زمینه ناتوانیهای یادگیری و اختلالات یادگیری در کودکان انجام شده است، هنوز تعریف کاملی که همگان آن را تایید کنند وجود ندارد.
اداره تعلیم و تربیت انگلستان (۱۹۸۱) اصطلاح اختلالات یادگیری را به سایر اصطلاحات ترجیح داده است و آن را به این صورت تعریف میکند:
«شرایطی که در آن کودک اشکال چشمگیری در یادگیری نسبت به اکثریت کودکان همسن خود داشته باشد یا آن نوع ناتوانی که کودک را از تسهیلات آموزشی، که برای کودکان همسن او در حوزه محلی فراهم شده است، باز دارد یا برای آن مانع ایجاد کند.»
ویژگی کودکان دارای اختلالات یادگیری
کودکان، به دلیل داشتن ویژگی های منحصر به فرد، ممکن است تمام یا بخشی از این ویژگی ها را داشته باشند.
ویژگی های عمومی اختلالات یادگیری در کودکان
کودکان دارای اختلال یادگیری ضریب هوشی طبیعی دارند (عموما ضریب هوشی بالاتر از ۷۰)؛
کودکان دارای اختلال یادگیری هیچ گونه نقصی در سیستم مغزیـعصبی، سیستم بینایی و سیستم شنوایی ندارند؛
عملکرد تحصیلی کودک مبتلا به اختلال یادگیری به طور بارز کمتر از میانگین سن تقویمی اوست؛
مشکلات یادگیری را نمیتوان به عوامل خارجی عمومیتر مثل محرومیت اقتصادی و اجتماعی، غیبت طولانی و فقدان امکانات آموزشی نسبت داد (آنچنان که معمولا جامعه برای افراد مشابه فرد فراهم میکند)؛
براساس تحقیقات انجامشده، تعداد دانش آموزان پسر دارای اختلال یادگیری بیشتر از دختران است (نسبت ۲ به ۱).
ویژگی های اختصصاصی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری
دانشآموزان دارای اختلال یادگیری ممکن است، در حوزههایی که در ادامه به آنها اشاره میشود، مشکلاتی داشته باشند که این مشکلات در یک یا هر سه درس ریاضی، خواندن، نوشتن (املای نویسی) نمود پیدا میکند و قابل تشخیص است. در صورتی که این نشانهها و ویژگیها در دانشآموزان بهموقع شناسایی، تشخیص و پیگیری شود، بر جنبههای دیگر رشد دانشآموز (رشد عاطفیـاجتماعی و رشد مهارتهای فردی) تاثیر منفی نخواهد گذاشت.
می توان این ویژگی ها را به این صورت طبقه بندی کرد
روخوانی دشوار، کند یا اشتباه کلمات؛ یعنی کودک هر کلمه را بلند و غلط یا بهکندی و با دودلی میخواند، اغلب کلمات را حدسی میخواند یا برای بیان صوتی کلمات دچار مشکل است.
در درک معنی آنچه میخواند دچار مشکل است؛ یعنی ممکن است متن را بهدرستی بخواند، اما استنتاج یا عمق مطلب را درک نکند.
مشکلات هجی کردن؛ یعنی ممکن است حروف صدادار یا بیصدا را اضافه، حذف یا جایگزین کند.
در بیان نوشتاری مشکل دارد؛ یعنی اشتباهات متعدد دستوری یا علامتگذاری جملات و بهکارگیری پاراگرافهایی با ساماندهی ضعیف. بیان نوشتاری افکار کودک اختلال بسیار ضعیفی دارد.
در یادگیری مفاهیم و معانی اعداد یا محاسبات ریاضی عملکرد ضعیفی دارد؛ یعنی در فهم اعداد، روابط و بزرگی آنها دچار اشکال است. برای جمع اعداد یکرقمی بهجای استفاده از اصول ریاضی از انگشتانش کمک میگیرد. حین انجام محاسبات عددی، گیج میشود و ممکن است فرایندهایی اشتباه انجام دهد.
در استدلالات ریاضی دچار مشکل است؛ یعنی در بهکارگیری مفاهیم، اصول یا روشهای حل مسئله مشکلات جدی دارد.
مشکلات همراه با اختلالات یادگیری در کودکان
در بیشتر موارد، اختلال یادگیری با سایر اختلالات مثل اختلال کمتوجهی ـ بیشفعالی، اختلالات ارتباط، اختلال هماهنگی رشدی، اختلال طیف درخودماندگی (اتیسم)، اضطراب و افسردگی همراه است.
شرایط ویژهای که این کودکان تجربه میکنند، ممکن است تاثیر نامطلوبی بر ارتباطات اجتماعی آنها بگذارد. ضعف در یادگیری ممکن است اعتماد به نفس کودک را نشانه بگیرد و باعث ایجاد کمرویی و احساس خجالت در میان همکلاسیها شود یا به اضطراب بینجامد. در بعضی موارد که برای رفع این مشکل اقدامی صورت نمیگیرد، کودک در طولانیمدت ممکن است به افسردگی نیز مبتلا شود.
شروع، شناسایی و تشخیص اختلال یادگیری معمولا در سالهای ابتدایی دوران مدرسه است؛ یعنی زمانی که کودک باید خواندن، هجی کردن، نوشتن و ریاضیات را یاد بگیرد. با وجود این، در سنین قبل از مدرسه این کودکان، علائم هشداردهندهای مانند تاخیر یا نقایص زبانی، مشکلات در وزن یا شمردن و اختلال در حرکات ظریف، که برای نوشتن ضروریاند، شایع است. اگر اختلال یادگیری در کودکان بهموقع تشخیص داده نشود، کودک هم از لحاظ آموزشی و هم از لحاظ عاطفی دچار آسیبهایی میشود. کودک دچار اختلال یادگیری در آموختن پایهایترین اصول تحصیلی دچار مشکل است و اگر این موارد تشخیص و درمان نشود، در مقاطع تحصیلی بالاتر، با مشکلات جدی روبرو خواهد شد. از طرف دیگر، در طول این سالها، والدین و معلمان و همسالان ممکن است بارها کودک را، به دلیل نداشتن کفایت درسی، سرزنش کنند. کودک ممکن است، به دلیل ناتوانی در یادگیری، تمایلی به رفتن به مدرسه نداشته باشد. متاسفانه بسیاری از معلمان، به دلیل نداشتن شناخت و آگاهی از انواع اختلالات یادگیری در کودکان، دانشآموزان را به علت اشتباهاتشان جریمه میکنند که این خود عاملی برای بیعلاقگی کودکان دارای اختلال یادگیری به تحصیل
میشود.
در پایان لازم است اشاره کنیم که اختلالات یادگیری در کودکان باید جدی گرفته شود، چرا که مجموعهی این عوامل میتواند باعث شود که، یا کودک به عنوان یک کودک هنجارشکن شناخته شود و با رفتارهای منفی سعی در تلافی رفتارهای اطرافیان و یا جلب توجه داشته باشد. همچنین این مشکلات ممکن است از کودک یک فرد بدون اعتماد به نفس و گوشه گیر بسازد.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼