به گزارش نی نی بان ، زورگویی (Bullying) یکی از مشکلات جدی در میان کودکان و نوجوانان است که آثار منفی آن میتواند تا بزرگسالی نیز تداوم یابد. وقتی والدین با خبر میشوند که فرزندشان دیگران را مورد آزار و اذیت قرار میدهد، معمولاً دچار سردرگمی، انکار یا توجیه رفتار او میشوند
واژه «زورگویی» به معنای تکرار و عمدی آزار رساندن به فردی با قدرت کمتری است. تفاوت اصلی زورگویی با یک پرخاشگری گذرا این است که در زورگویی:
رفتارهای آزاردهنده بارها و بارها تکرار میشود (تداوم).
آزاردهنده عمداً میخواهد طرف مقابل را ناراحت، خجالتزده یا بترساند (عمدی بودن).
بین آزارگر و قربانی، نوعی نابرابری قدرت وجود دارد (یا از نظر فیزیکی، یا اجتماعی و روانی).
طبق پژوهشهای مختلف، چهارچوب مطالعاتی از پیشینه و شدت زورگویی را میتوان در سه رکن «تداوم»، «عمدی بودن» و «نابرابری قدرت» خلاصه کرد. او نشان داده که کودکانی که در این سه رکن قرار میگیرند، نه تنها آسیبهای کوتاهمدت نظیر اضطراب و کاهش تمرکز تحصیلی را تجربه میکنند، بلکه احتمال دارد در آینده دچار مشکلات عاطفی و اجتماعی جدی شوند.
چرا کودکان زورگویی میکنند؟
علل زورگویی در کودکان پیچیده و چندوجهی است. تحقیقات نشان میدهد که عوامل روانشناختی، خانوادگی، اجتماعی و محیطی همه در بروز این رفتار نقش دارند:
۱. عوامل روانشناختی فردی
خودشناسی پایین یا احساس ناکافی بودن: کودکانی که عزتنفس ضعیفی دارند، گاهی از طریق زورگویی سعی میکنند احساس قدرت یا تسلط کنند.
مهارتهای اجتماعی ناکافی: برخی کودکان مهارت لازم برای حل تعارض یا ابراز احساسات را ندارند و بهجای گفتوگو و تعامل، از رفتار پرخاشگرانه استفاده میکنند.
مشکلات عاطفی یا روانی: طبق یک پژوهشِ فراتحلیلی کودکانی که اضطراب یا افسردگی دارند، احتمال اینکه قربانی یا گاهی قلدر باشند، افزایش مییابد.
۲. عوامل خانوادگی
زورگویی نه تنها یک مشکل فردی است، بلکه «آینهای از ناهنجاریهای اجتماعی و فرهنگی» محسوب میشود. فشارهای اقتصادی-اجتماعی خانواده، افزایش اضطراب والدین و بیتوجهی به سلامت روان کودکان، زمینهای برای بروز رفتارهای پرخاشگرانه و زورگویانه ایجاد میکند.
سبک فرزندپروری سختگیرانه یا سست: والدینی که یا بسیار خشن و یا ملایماند، احتمال دارد کودک را به سوی رفتارهای افراطی سوق دهند؛ چه در نقش قربانی و چه در نقش قلدر.
الگوهای پرخاشگری در خانواده: مشاهدهی پدر یا مادر که با خشونت با دیگری برخورد میکنند، میتواند کودکان را به تقلید رفتارهای زورگویانه تشویق کند.
کمبود توجه و نظارت: وقتی والدین به علائم اولیه پرخاشگری بیتوجه باشند (نظیر فسخ روابط با دوستان یا گوشهگیری)، کودک فرصت مییابد رفتار زورگویانه را با خیال راحت ادامه دهد.
۳. عوامل اجتماعی و محیطی
فرهنگ مدرسه و گروه همسالان: اگر در مدرسه سبک مدیریت تعارض ضعیف باشد یا همسالان رفتار زورگویی را تشویق کنند (برای مثال با خندیدن یا حمایت اجتماعی)، این رفتار تقویت میشود.
رسانهها و بازیهای ویدیویی: برنامههای تلویزیونی، فیلمها یا بازیهای حاوی خشونت میتوانند کودک را به تکرار رفتارهای پرخاشگرانه ترغیب کنند. گرچه نتایج برخی پژوهشها در این زمینه متناقض است، اما مطالعهای روی ۴۰ هزار نوجوان روسی نشان داد که نحوهی واکنش نوجوانان به خشونت آنلاین بسیار متفاوت است؛ برخی آن را الگوبرداری کرده و برخی آن را صرفاً جنبه سرگرمی میدانند.
چگونه والدین جلوی زورگویی فرزند را بگیرند؟
وقتی والدین متوجه میشوند فرزندشان قلدر است، معمولاً سه واکنش رایج دارند: انکار، توجیه یا سرزنش برافزایش. در حالی که تحلیل دقیق و گامهای کاربردی میتواند هم به اصلاح رفتار کودک کمک کند و هم از آسیبهای ثانویه جلوگیری نماید.
انکار یا مقاومت در قبول حقیقت
بسیاری از والدین سخت باور میکنند فرزندشان زورگو باشد؛ چرا که تصویر ذهنی آنها از «کودک خوب» با عمل زورگویی همخوانی ندارد. این انکار میتواند مانع جستجوی راهکار و مداخله مؤثر گردد
ترکیب توجیه و شرایط خاص
والدینی که میگویند: «فلانی پسرم را زده، طبیعی است او هم جوابش را میدهد»، در حقیقت رفتار قلدرانه را توجیه میکنند. همانطور که در مطالعهای که روی بیش از ۲۲۰۰ نوجوان انجام شد مشاهده شد، خود نوجوانان قلدر نیز توجیهاتی نظیر «کسی به من گوش نمیدهد»، «میخواستم قدرتنمایی کنم» یا «من درست متوجه رفتارم نبودم» ارائه میکنند. این توجیهات، به معنای متهم کردن کودک به دروغگویی نیست؛ بلکه نشاندهندهی این است که رفتار تکرارشونده و عمدی را نمیتوان ساده تلقی کرد.
گامهای اصلاحی و تعامل با مدرسه
برقراری ارتباط سازنده با معلمان و مشاوران مدرسه؛ والدین باید با کادر آموزشی همکاری کنند تا تصویر واقعی از وضعیت به دست آید. همواره ممکن است ادعای کودک با گزارش معلم یا مشاور متفاوت باشد؛ لذا اصرار بر شنیدن همه طرفها (کودک، معلم، همسالان) مهم است.
تفکیک خودپنداره(همان تصویری که از خود دارید) و رفتار: والدین میتوانند با جملاتی مثل «میدانم که تو پسر/دختر خوبی هستی، اما این کاری که انجام دادی (نقاشی روی کیف دوستت) نشان میدهد مشکلی هست که باید حل شود» به کودک بفهمانند رفتار او قابل تفکیک از هویتش است.
راهبردهای سالم برای کنترل و پیشگیری از زورگویی
ضرورت دارد والدین از همان دوران پیشدبستانی به انعکاس عاطفی (Emotional Validation) کودکان اهمیت دهند تا کودک یاد بگیرد احساساتش را به زبان بیاورد، بهجای آنکه از طریق زورگویی بروز دهد. والدین میتوانند به جای سرزنش صرف یا تنبیه خشن، از راهکارهای جایگزین زیر استفاده کنند:
تشویق فعالیتهای مهارتآموزی اجتماعی: شرکت در کلاسهای مدیریت هیجان و کنترل خشم و بازیهای دستهجمعی با هدف تقویت همدلی: روانشناسان تربیتی معتقدند که تفکیک احساسات دیگران با انجام نقشآفرینیهای کوتاهمدت میتواند همدلی کودکان را افزایش دهد.
تکیه بر حمایت اجتماعی و مشاور مدرسه: در بسیاری از مدارس، معلمان مشاور برای دانشآموزان وجود دارد. تجربه نشان داده که کودکی که گزینهای برای بیان احساسات پیدا کند، کمتر از زورگویی استفاده میکند. روانشناس مدرسه میتواند جلسات گروهی همسالان برگزار کند که در آن کودکان درباره وضعیتشان صحبت کنند و راهکارهای حل تعارض را بیاموزند. روانشناسان توصیه میکنند معلمان و اولیا برای تقویت همدلی در میان دانشآموزان، از روشهایی چون روایت داستانهای مشترک، بازیهای نقشآفرینی و گروههای همیاری استفاده کنند.
فعالیتهای هنری و ورزشی برای تخلیه انرژی: روانشناسان پیشنهاد دادهاند که کودکانی که انرژی پرخاشگرانه دارند، میتوانند آن را از طریق ورزشهای گروهی (مانند فوتبال، بسکتبال) یا فعالیتهای خلاقانه (نقاشی، موسیقی، تئاتر) به شکلی سازنده تخلیه کنند. این فعالیتها به ارتقای عزتنفس و حس مسئولیتپذیری کمک میکنند.
نظارت والدین بر وضعیت آنلاین و محدود کردن زمان مجازی: همانطور که در مطالعه نوجوانان روسی ذکر شد، برخی جوانان بهمحض مواجهه با خشونت آنلاین، آن را در دنیای واقعی هم تکرار میکنند ...والدین باید با تعامل مثبت و تنظیم قوانین روشن درباره ساعت بازیهای ویدیویی و استفاده از شبکههای اجتماعی، آسیبهای ناشی از الگوگیری خشونت مجازی را کاهش دهند.
پیامدهای اجتماعی و روانی زورگویی در کودکان
فهم آثار فیزیکی، روانی و اجتماعی زورگویی برای والدین اهمیت ویژهای دارد:
پیامدهای قربانی زورگویی
اضطراب و افسردگی: مبتلایان به زورگویی در مقطع دبستان، ۲/۵ برابر بیشتر از همسالانشان در معرض اختلال اضطراب بالینی قرار میگیرند.
کاهش عملکرد تحصیلی: اضطراب مستمر باعث افت تمرکز در کلاس و کاهش نمرات میشود.
کاهش عزتنفس: کودکی که مرتباً مورد آزار قرار میگیرد، باورهای منفی شدیدی دربارهی خود پیدا میکند.
پیامدهای قلدر (آزارگر)
خطر مشکلات روانی در بزرگسالی: مطالعات نشان میدهد کودکانی که در مدرسه قلدر بودهاند، در سنین بالاتر بیشتر در معرض افسردگی، اضطراب اجتماعی و اعتیاد هستند.
خشونت در روابط بعدی: این کودکان در روابط دوستانه و عاطفی بزرگسالی نیز ممکن است پرخاشگر و سلطهجو باقی بمانند.
پیامدهای خانوادگی و اجتماعی
تنش و ناراحتی در خانواده: وقتی والدین متوجه میشوند فرزندشان قلدر است، ممکن است احساس گناه و تقصیر کنند یا دچار تعارضات خانوادگی شوند.
تأثیر بر محیط مدرسه: زورگویی اگر در مدرسه نادیده گرفته شود، میتواند به فرهنگ پرخاشگری در بین دانشآموزان دامن بزند و فاصلهی بین دانشآموزان و معلمان را افزایش دهد.
در نهایت توجه داشته باشید که شناسایی و پذیرش اینکه فرزند ممکن است رفتار زورگویانه داشته باشد، گام نخست و ضروری است. انکار یا توجیه صرف نمیتواند کمکی به اصلاح رفتار کند.
کودکی که هم قلدر است و هم قربانی زورگویی احتمالاً مشکلات روانی عمیقی دارد. مراجعه به روانشناس برای ارزیابی افسردگی، اضطراب یا اختلال نقص توجه و بیشفعالی (ADHD) میتواند به درمان بهموقع کمک کند. والدین باید نشان دهند که رفتار زورگویانه پیامدهای واقعی دارد. این پیامدها باید متناسب با سن کودک باشد؛ برای مثال، اگر فرزندتان روی دفتر دوستش چیزی نوشت، میتواند با پول توجیبی خودش آن دفتر را تعویض کند. چنین جریمههایی هم به کودک حس مسئولیتپذیری میدهد و هم فرصتی برای جبران ایجاد میکند.
منبع: تبیان