ترس کودک از مدرسه، علت
برای این که بتوانیم بر شور و شوق فرزندانمان در مدرسه رفتن بیفزاییم و از ترس و نگرانی آنها کم کنیم، خوب است دلایل ترس از مدرسه و مدرسهگریزی را بدانیم و بعد در رفع آن بکوشیم.
جامجم: روز اول مدرسه رفتن برای تمام ما روز خاطرهانگیزی است. بعضی خاطرهها رنگ و بوی شادی و شور دارد و بعضی دیگر ترس و گریه. امروزه با تبلیغات گسترده و تغییر در روشهای آموزشی و تربیتی در مدارس، تعداد بچههایی که از مدرسه میترسند کمتر از گذشته است، اما هنوز هم بچههایی وجود دارند که روز اول مدرسه در میان بچهها با چشمانی اشکبار دنبال مادران خود میگردند و از آنها جدا نمیشوند.
اگر این ترس برطرف شد و کودک به مدرسه رفتن به صورت عادی عادت کرد که هیچ اما با گذشت زمان ممکن است این ترس از مدرسه به مدرسهگریزی و فرار از مدرسه بینجامد که میتواند خطرات زیادی را به همراه داشته باشد. ترس از مدرسه در نهایت تا سال اول دبستان طول میکشد ولی مدرسهگریزی بندرت در دبستان و بیشتر در سنهای بالاتر رخ میدهد. به دلیل شباهتها و ربط ترس از مدرسه و مدرسهگریزی، این دو را با هم بررسی میکنیم.
برای این که بتوانیم بر شور و شوق فرزندانمان در مدرسه رفتن بیفزاییم و از ترس و نگرانی آنها کم کنیم، خوب است دلایل ترس از مدرسه و مدرسهگریزی را بدانیم و بعد در رفع آن بکوشیم.
کودکان وابسته به خانواده بشدت به خانواده خود وابستهاند و تقریبا در همه کارها به وجود پدر یا مادر نیاز دارند، معمولا در انجام کارهایی که همسن و سالانشان میتوانند از پس آنها بخوبی برآیند، ناتوانند و به اصطلاح دست و پا چلفتیاند. این کودکان نمیتوانند از خود دفاع کنند و زود به گریه میافتند و لوس و ضعیف هستند. همیشه در کنار پدر و مادر خود هستند و هیچ گاه برای بازی با دوستان یا ماندن پیش مادر بزرگ و... از پدر و مادر خود جدا نمیشوند.
ممکن است فرزند شما تصور غلطی از مدرسه داشته باشد و این ترس به واسطه دیدن یک فیلم یا دادن اطلاعات غلط اطرافیان به او راجع به مدرسه یا دیدن خواهر یا برادر بزرگتر که از مدرسه رفتن خوششان نمیآید و به او میگویند «خوش به حالت که مدرسه نمیروی» باشد. این قبیل اتفاقها که ممکن است فرزندان شما را از مدرسه بترساند باعث ایجاد باور غلطی راجع به مدرسه در بچهها میشود و آنها فکر میکنند مدرسه جای خوبی نیست و هیچ وقت نمیخواهند به مدرسه بروند.
آشنایی اول با مدرسه
روز ثبتنام، آزمون ورودی مدارس یا تستهایی که از بچهها برای ثبتنام میگیرند و زدن واکسن ممکن است از مدرسه برای فرزند شما جای ترسناکی بسازد؛ مثلا اگر خود شما بشدت اضطراب داشته باشید که آیا فرزندتان در آزمون ورودی پذیرفته میشود یا نه و این اضطراب را به فرزندتان منتقل کنید میتوانید او را نسبت به مدرسه رفتن مضطرب کنید. خاطره روز اول آشنایی با مدرسه که معمولا روز ثبتنام و آزمون ورودی است میتواند برای بچه وجهه بد یا خوبی از مدرسه بسازد.
بعضی بچهها بسیار خجالتی و مردمگریز بار میآیند و والدینشان نیز در رفع این مشکل قبل از مدرسه اقدام نمیکنند. کودکانی که تجربه مهدکودک و آمادگی را ندارند و به یکباره از محیط خانه وارد محیط ناآشنای مدرسه میشوند و نمیتوانند بخوبی ارتباط برقرار کنند و در پی آن مضطرب شده و از مدرسه به عنوان چیزی که آنها را مجبور به برقراری ارتباط با اجتماعی میکند که قبلا دوست نداشتند با آن وارد تعامل شوند، میهراسند.
بچههای بیش فعال، بچههای کمهوش و کمآموز و بچههای تیزهوش هر کدام در مدرسه مشکل آفرینند و گاهی ممکن است باعث شوند مسوولان و معلمان با آنها برخورد بدی داشته باشند که همین مساله باعث ترس آنها از مدرسه میشود. کودکان بیش فعال با حرف گوش نکردن، کودکان کمهوش با یاد نگرفتن و کودکان تیزهوش با سوالات فراوان، معلمان را به ستوه میآورند و معمولا بچههای دیگر نیز آنها را تنها میگذارند و نمیتوانند ارتباط دوستانهای با همکلاسیهای خود داشته باشند و تنها میمانند. همین تنها ماندن و عدم جذابیت مدرسه آنها را از مدرسهگریزان میکند.
مشکلات جسمی نیز میتواند بچهها را از مدرسه بیزار کند. کودکانی که زود به زود به دستشویی میروند یا شرایط خاص جسمی اعم از معلولیت دارند نیز میتوانند با برخورد خاصی از طرف معلمان یا بچههای دیگر روبهرو شوند و مدرسه را دوست نداشته باشند.
نوجوانان مدرسه گریز چه کسانی هستند؟
ممکن است فرزند شما با شخصیت وابسته وارد مدرسه شود و با آن نیز رشد کند. والدینی که با فرزندان خود درس میخوانند، با آنها تکالیف انجام میدهند و آنها را کماکان به صورت وابسته بزرگ میکنند باید بدانند این وابستگی ممکن است در نوجوانی و در سن بلوغ باعث شود فرزند شما را دچار بحران روحی کند و از او یک شخصیت مدرسهگریز بسازد، چراکه خود را وابسته به والدینش میبیند و در نوجوانی دوست دارد مستقل باشد. او از درس خواندن لذت نمیبرد و در مدرسه نیز تنها میماند، چراکه از همه توقع دارد خواستههایش را همچون پدر و مادرش برآورده کنند و خودش برای به دست آوردن هیچ چیز حتی نمرات تحصیلیاش تلاش نکرده است و هیچ کسی حاضر به داشتن دوستی پرتوقع نیست.
بچههایی که مشکلات شدید عاطفی و خانوادگی دارند: وقتی به بحران دوران نوجوانی، مشکلات عاطفی و خانوادگی نیز اضافه شود میتواند برای او بسیار مشکلساز شود و به مدرسهگریزی بینجامد. والدینی که از هم طلاق گرفتهاند و نتوانستهاند آن طور که باید برای فرزندشان پدری و مادری کنند، والدینی که نمیدانستند چطور به فرزندشان محبت کنند، پدران و مادرانی که یا سختگیریهای فراوان میکنند یا بسیار بر فرزند خود راحت و آسان میگیرند، میتوانند زمینهساز مشکلات روحی و عاطفی برای بچهها باشند. این مشکلات روحی و عاطفی باعث بروز مشکلات شخصیتی در آنها و افت تحصیلی میشود که هر دوی اینها باعث مدرسهگریزی خواهد شد.
نوجوان در مدرسهای که با فرهنگ خانواده در تعارض است با یک نوع طرز فکر و در خانواده با نوعی دیگر آشنا میشود و دچار تعارض میگردد که کدام طرز فکر درست است و وقتی نتواند یکی را انتخاب کند دچار سردرگمی و تعارض شده و هم از خانواده دور میشود و هم مستعد مدرسهگریزی است.
در مدارسی که ورود و خروج دانشآموزان کنترل نمیشود بچهها با فرهنگهای گوناگون مشغول تحصیلند و حتی بچههای بزهکار نیز در مدرسه وجود دارند. در این مدارس ممکن است دوستان بد فرزند شما را به مدرسهگریزی و فرار از مدرسه تشویق کنند و وقتی فرار از مدرسهای آسان باشد به تناوب تکرار خواهد شد.
ممکن است نوجوانی پس از یک بار فرار کردن از مدرسه و خوشگذراندن در خارج مدرسه، به این کار عادت کند و دائم از مدرسه فرار کند.
بچههایی که از درسها عقب میمانند سر کلاس حوصله گوش دادن به معلم را ندارند، چراکه نمیفهمند او راجع به چه چیزی حرف میزند و برای همین حوصلهشان سر کلاس سر میرود و از مدرسه گریزان میشوند.
بچههایی که به زور والدین به مدرسه میروند و از درس خواندن متنفرند و نمرات تحصیلی پایین و پیشرفت تحصیلی کمی دارند، کاملا بدون انگیزه در مدرسه حاضر میشوند و دنبال فرصتی برای فرار از مدرسهاند.
چند راهکار
بچهها را مستقل بار بیاورید: بچهها بسته به سنی که در آن هستند باید بتوانند کارهای خود را انجام دهند و بتدریج بر استقلالشان افزوده شود. این استقلال باید در همه زمینهها باشد اعم از فکری، روحی و جسمی. کودکی که در نوع خود و بسته به سنی که در آن است به کسی وابسته نیست میتواند براحتی با شرایط جدید مدرسه خود را وفق دهد و با آن کنار بیاید و مشکلاتش را خود حل کند. این استقلال همراه رشد فکری، روحی و جسمی معنی پیدا میکند، یعنی فرزند شما با بیشتر شدن سنش رشد کاملی میکند و میتواند در بحرانها و شرایط خاص تصمیم درستی بگیرد. تا شما به فرزند خود شرایط تصمیمگیری را ندهید او نیز نمیتواند یاد بگیرد که مستقل فکر کند و درست تصمیم بگیرد.
اجتماعی بودن و روابط عمومی بالا را به فرزندانتان بیاموزید: بچههایی که اجتماعیاند و میتوانند با همسالان خود ارتباط برقرار کنند، در مدرسه مشکلات کمتری دارند. بچههایی که قبل از مدرسه به مهدکودک و آمادگی رفتهاند با بسیاری از قوانین مدرسه آشنایی دارند و تجربه کافی را برای سر کلاس نشستن دارند و میتوانند براحتی وارد مدرسه شوند و دوران مدرسه را پشت سر بگذارند. مهدکودک و پیشدبستانی 2 مقطعی است که گرچه برای بچهها اجباری نیست، اما میتواند به طور قابل توجهی بچهها را برای رفتن به مدرسه آماده کند. بچههایی که مهدکودک رفتهاند در مدرسه سازگارترند و کمتر در انجام تکالیف کوتاهی میکنند و دوستان بیشتری در مدرسه دارند و راحتتر سر کلاس مینشینند.
او را از مدرسه نترسانیم: از هر شرایطی که ممکن است فرزند شما را از مدرسه بترساند دوری کنید. اگر بر حسب اتفاق مسالهای پیش آمد که باعث تخریب وجهه مدرسه رفتن در ذهن فرزند شما شد موضوع را به صورت کامل برای فرزند خود توضیح دهید و با او صحبت کنید تا از مدرسه نترسد و همیشه سعی کنید او را به مدرسه رفتن تشویق کنید. مثلا میتوانید وقتی برایش کتاب میخوانید به او بگویید وقتی به مدرسه بروی خودت میتوانی تمام کتابهایت را بخوانی و از این قبیل تشویقها که باعث شود او برای رفتن به مدرسه مشتاق شود.
شما میتوانید از چند وقت مانده به مدرسه، فرزندتان را آماده مدرسه رفتن کنید: با گفتگو و تشویق او به مدرسه رفتن باعث ریختن ترسش از مدرسه شوید. اگر بخواهید یک روز مانده به مدرسه رفتن، فرزندتان را آماده کنید ممکن است موفق نشوید، اما اگر از پیش به فکر این موضوع باشید میتوانید آن را پیشگیری کنید و جلوی ترس از مدرسه را بگیرید.
پیگیر وضعیت فرزند خود در مدرسه باشید: این پیگیری باید هم از مسوولان مدرسه راجع به فرزندتان باشد و هم از خود فرزندتان راجع به شرایطش در مدرسه. یعنی هم رفتار فرزندتان را در مدرسه زیر نظر داشته باشید و هم رفتار مسوولان مدرسه را با فرزندتان که اگر نکتهای بود به آن رسیدگی کنید.
نوجوان در مدرسهای که با فرهنگ خانواده در تعارض است با یک نوع طرز فکر و در خانواده با نوعی دیگر آشنا و دچار تعارض میشودقبل از مدرسه باید هوش و استعدادهای فرزندتان را محک بزنید: این کار توسط مشاوران و روانشناسان انجام میشود و برای این که معلوم شود فرزند شما آمادگی رفتن به مدرسه را دارد یا خیر، مفید است.
سلامت جسم و روان فرزندتان را قبل از مدرسه بسنجید: قبل از مدرسه اگر فرزند شما مشکل جسمی یا روحی روانی خاصی دارد آن را پیگیری کنید و درصدد درمان آن برآیید. یک بررسی و چکاپ کلی قبل از مدرسه برای فرزند شما مفید است تا اگر مشکلاتی دارد که شما نمیدانید، آشکار شود و بتوانید آن را پیگیری کنید.
اگر در خانواده مشکلی وجود دارد، نگذارید روی فرزندتان تاثیر منفی بگذارد و او را دچار مشکلات عاطفی کند. به او محبت کنید و دوست او باشید تا بتوانید رابطهای مفید داشته باشید و از مشکلات احتمالی عاطفی پیشگیری کنید.
در انتخاب مدرسه دقت کنید: شرایطی نظیر جو فرهنگی و تحصیلی مدرسه، شرایط امنیتی مدرسه مثل اینکه بچهها براحتی نتوانند از آن بیرون بروند و داخل شوند و... را بررسی کنید.
با اولیای مدرسه در تماس باشید: از آنها بخواهید غیبتهای فرزندتان را به اطلاع شما برسانند و هرگونه ناهماهنگی و ناسازگاری فرزندتان را به شما اطلاع دهند.
اگر مطلع شدید که فرزندتان از مدرسه فرار کرده است با او برخورد شدید نکنید : اعمال خشونت را کنار بگذارید، چرا که اینها راهحل نیستند، بلکه به مشکل دامن میزنند. با گفتگو در پیدا کردن ریشههای مشکل بکوشید. پس از ریشهیابی و فهمیدن دلیل فرار از مدرسه فرزندتان در رفع این دلایل گام بردارید.
اگر نتوانستید به تنهایی مشکل را حل کنید با یک روانشناس مجرب مشورت کنید: شاید راههای جدیدتر و مفیدتری جلوی پایتان بگذارد.
به مشاور مراجعه کنید
برای اینکه فرزندتان در مدرسه مضطرب نشود باید او را برای رفتن به مدرسه آماده کنید و با چیزهای مختلف او را تشویق کنید، مثل لباس مدرسه و لوازمالتحریر و بازی با دوستان و یاد گرفتن نوشتن و خواندن و... هنگام رفتن به مدرسه به او استرس وارد نکنید. بموقع راه بیفتید که دیر نرسید. نشانی مدرسه را از قبل بخوبی یاد بگیرید تا اتفاقات جانبی او را مضطرب نکند. اگر فرزندتان از مدرسه میترسد آن را با مسوولان در ارتباط بگذارید تا آنها نیز به شما کمک کنند. او را زود در مدرسه ترک نکنید و بگذارید آرام به محیط جدید عادت کند. به هیچ وجه بیتابی نکنید و برخوردی عادی با فرزندتان داشته باشید و به او بگویید خوشحالید که او بزرگ شده و میتواند به مدرسه برود تا پیشرفت کند. او را با بچههای دیگر آشنا کنید و به او نشان دهید که همه بچهها از آمدن به مدرسه خوشحالند و میتواند برای خود دوستان زیادی پیدا کند. حتما به موقع دنبال فرزندتان بیایید تا بعد از مدرسه منتظر شما نماند و مضطرب شود.
اگر با تمام اینها فرزند شما باز از مدرسه میترسید حتما با یک مشاور مشورت کنید و توقع نداشته باشید که یکباره فرزندتان به مدرسه عادت کند، بلکه بتدریج و با کمک مشاور ترسش از مدرسه میریزد. به یاد داشته باشید اگر این ترس فقط ناپدید شود ممکن است در سن دیگری خود را به صورتهای دیگر مثل مدرسهگریزی نشان دهد، پس در رفع این ترس به صورت ریشهای تحت نظر روانشناس بکوشید و مشاوره را تا آخرین مرحله ادامه دهید.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼