وضعیت تحصیلی دانش آموزان، متاثر از چیست؟
دانش آموزانی که حقیقتا احساس خوب و رضایت کافی نسبت به خود و زندگی شان دارند، از بازده تحصیلی بهتری برخوردارند.
آفتاب: امروزه می دانیم وجود انسان چندبعدی است و جسم، روح و تفکر در ارتباط مستقیم با یکدیگر هستند. این مساله را در محیط های خانوادگی و شغلی می بینیم. چرا گاهی دانش آموزانی را می بینیم که به نظر می رسد از اعتمادبه نفس بالایی برخوردار و احساس شادمانی هم دارند، اما بازده تحصیلی و نمرات پایینی دارند؟ محققان برای ارزیابی این موضوع روی بیش از ۱۰۰۰ دانش آموز در مقاطع گوناگون تحصیلی بررسی کرده اند و نتیجه آنها در مطلب زیر که برگرفته از سایت شمیم است، آورده شده است.
احساس خوب، نمرات خوب
بررسی ها نشان داده دانش آموزانی که حقیقتا احساس خوب و رضایت کافی نسبت به خود و زندگی شان دارند، از بازده تحصیلی بهتری برخوردارند. دانش آموزانی که در خانواده شان روابط عاطفی بیشتر به چشم می خورد، از عزت نفس بیشتری برخوردارند. بنابراین خود را باور دارند و با تکیه بر قابلیت ها و توانایی هایشان به مطالعه و تحصیل می پردازند اما دانش آموزانی که به دلایل گوناگون تنبیه شده و احساساتشان سرکوب می شود عزت نفس واقعی ندارند، با تظاهر به داشتن اعتمادبه نفس سعی در پوشانیدن مشکلات روحی و بعضا خانوادگی خود دارند، اما این مشکل در مطالعات و نمرات آنها، خود را نشان می دهد.
نقش عوامل درونی و خارجی
جالب است بدانید محققان در بررسی های خود پس از هر تست یا امتحانی، برگه هایی را به منظور ارزیابی وضع روحی دانش آموزان میان آنها تقسیم کردند و دسته بندی آنها، نکات جالبی را در برداشت. گروهی از دانش آموزان که نسبت به خود و زندگی رضایت داشتند و از احساس خوبی برخوردار بودند، بیشترین مشکل و دشواری را از آن عوامل خارجی می دانستند و در نظرسنجی خود، نسبت به امتحانات می نوشتند امتحان سخت بود. یا سوال به خوبی منظور خود را بیان نمی کرد و یا این که سوالات خیلی دقیق و خاص بودند. دانش آموزانی که از شرایط روحی باثبات تر و بهتری برخوردار بودند و در عین حال احساس مسوولیت پذیری را نیز در خود داشتند، نظرات خود را اینگونه بیان می کردند: «من باید بیشتر کار کنم» یا این که «اگر دقیق تر مطالعه می کردم نمره بهتری می گرفتم» یا «باید بیشتر روی نقاط ضعف و اشتباهاتم کار کنم.« اما در مقابل، دانش آموزانی که عزت نفس و وضعیت روحی مناسبی نداشتند، نظر خود را نسبت به امتحانات این گونه بیان می کردند: «بیشتر از این نمی توانستم.» یا این که «من از خودم شرمنده ام» یا «این امتحان اصلا در حد وضعیت من نبود» و یا حتی «من بی ارزش هستم.» حتما متوجه شده
اید گروه دوم بیشتر مشکلات و کمبودها را در وجود خود می دیدند و تصور می کردند که بیشتر از این استحقاق نداشته اند. در مواردی هم حاضر نبودند مسوولیت بی دقتی یا مطالعه ناکافی خود را بپذیرند. معتقد بودند تمام توانشان درهمین حد بوده است. در مورد نخست، بهترین کمکی که می توان به اینگونه دانش آموزان کرد، این است به آنها آموخت کنترل خود را بر کارایی و رفتارشان بیشتر کنند، تا نتیجه بهتری بگیرند. اما درخصوص گروه دوم باید به آنها آموخت سر خود را بالا بگیرند و خود را باور کرده و اعتمادبه نفس و عزت نفس شان را افزایش دهند تاعلاوه بر پیداکردن احساس بهتر نسبت به خود، بتوانند توانایی هایشان را نیز افزایش دهند.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼