طلاق و واکنش کودکان (۱)
هرگز از کودک خود برای رد و بدل کردن پیغامها استفاده نکنید، به خصوص وقتی که کارتان به دشمنی کشیده شده است. اگر وسوسه شدید که این کار را انجام دهید، باز هم از کودکتان برای پیامرسانی استفاده نکنید.
در دنیا هزاران هزار کودک دچار استرس ناشی از طلاق والدین میشوند. اینکه کودکان در برابر جدایی پدر و مادر چه برخوردی میکنند، بستگی به سن و سالشان دارد و علاوه بر سن و سال، سایر عوامل، مثل شخصیت کودک و شرایط جدایی و وضعیت رابطه پدر و مادر بعد از طلاق نیز روی این مسأله تأثیرگذار است. به طور کلی، طلاق در هر شرایط و موقعیتی روی کودکان تأثیر میگذارد.
اما با وجود تمام تلخیها و ناامیدیهای ناشی از آن، میتوان استرسهای طلاق را در کودکان کاهش داد. مهم ترین کارهایی که پدر و مادرها میتوانند برای کودکانشان انجام دهند تا این سختی را تحمل کنند، به قرار زیر است: از جر و بحثهای شدید، زد و بندها، درگیری در حضور کودک خودداری ورزند. سعی کنند در برنامههای روزمره کودک اختلال ایجاد نشود؛ مثل برنامههای تحصیلی. در کنار دوستان و اقوام و در غیاب همسر سابق خود، علیه او بدگویی نکنند. رابطه همسر سابق خود را با کودک قطع نکنند و اجازه دهند هر دو در زندگیاش حضور داشته باشند.
پنهان کردن بحثها و مشاجرات
این بخش، سختترین و در عین حال مهمترین بخش است. هیچگاه در حضور کودک تان به همسر سابق خود فحش و ناسزا نگویید. نمیتوانید تصورش را بکنید که کودکان چه توانایی در جذب اینگونه بدگوئیها دارند. چنین وضعیتی کودک را در یک موقعیت بسیار سخت قرار میدهد. او حق دارد که به طور برابر و یکسان از اتفاقات خانوادگیاش مطلع شود. شما وظیفه ندارید که رفتارهای همسر سابق خود را به فرزندتان توضیح دهید اما وقتی که او سوالی در این باره از شما میپرسد باید بیطرفانه به او پاسخ دهید؛ حتی اگر این کار برایتان دشوار باشد.
هرگز از کودک خود برای رد و بدل کردن پیغامها استفاده نکنید، به خصوص وقتی که کارتان به دشمنی کشیده شده است. اگر وسوسه شدید که این کار را انجام دهید، باز هم از کودکتان برای پیامرسانی استفاده نکنید. هر چند که لازم است از بسیاری مسائل مطلع شوید، مثلاً بدانید که وقتی فرزندتان نزد همسر سابقتان بوده چه اتفاقاتی برایش پیش آمده است و بسیاری چیزهای دیگر؛ کودکان از قرار گرفتن در چنین موقعیتی بیزارند.
آنها هرگز نمیخواهند نقش جاسوس را ایفا کنند. ارتباط برقرار کردن به طور مستقیم و صحبت در مورد مسائل مهم، برنامهریزی برای برخی ملاقاتها، اهمیت به سلامت کودکان و مشکلات و مسائل مربوط به مدرسه، بسیار مثمرثمرتر از آن است که از کودک خود به عنوان پیامرسان استفاده کنید.
احساساتش را کنترل کند
کودک را تشویق کنید تا با صراحت از احساساتش با شما حرف بزند (منفی یا مثبت) و نظر خود را در مسائل پیش آمده بگوید. این موضوع اهمیت بسیاری دارد و والدین باید با وجود تمام اختلافات خود زمانی را در کنار فرزندشان بنشینند و احساسات او را جویا شوند.
سعی کنید احساسات خود را دخالت ندهید. اغلب اوقات کودکان فکر میکنند که خانواده خود را کاملاً از دست دادهاند و احتمالاً پدر و مادر را ملامت میکنند و آنها رامسئول آنچه در زندگیشان اتفاق میافتد، میدانند. بنابراین باید آماده پاسخگویی به تمام سئوالات او باشید. راجع به طلاق با او حرف بزنید. وقتی که کودک بزرگتر میشود و به بلوغ بیشتری میرسد، نگرانیهایش از طلاق والدین بیشتر میشود و به چیزهایی فکر میکند که قبلاً فکر نمیکرد. همیشه فرصت حرف زدن را به او بدهید و بگذارید هر آنچه که در سر دارد، برای شما بازگو کند؛ حتی اگر به نظر تلخ باشد. اگر خودتان بسیار غمگین و افسرده هستید، از یکی از نزدیکانتان بخواهید اینکار را انجام دهد. بسیار طبیعی است که کودک شما احساسات متفاوتی راجع به طلاق داشته باشد. مثلاً ممکن است احساس گناه کرده و فکر کند که این مشکلات به خاطر او به وجود آمده است.
واکنش کودکان در برابر طلاق
همانطور که گفتیم، کودکان در چنین مواقعی واکنشهای متفاوتی از خود نشان میدهند. وقتی که کودک از طلاق احساس ترس، نگرانی و غم میکند، میخواهد بداند که با این تغییر بزرگ قرار است از این به بعد چگونه زندگی کند. احتمالاً سوالهایی از پدر و مادر خواهد کرد؛ مثل: من باید با چه کسی زندگی کنم؟ باید در کدام مدرسه درس بخوانم؟ تعطیلات را با چه کسی خواهم بود؟ چطور باید دوستانم را ببینم؟ و ... گاهی اوقات صادق بودن بسیار دشوار است. در چنین مواقعی باید آنچه را که لازم است به کودک گفت و کاری کرد که او احساس گناه نکند. آنها وقتی احساس راحتی و آرامش میکنند که همهچیز برایشان مثل گذشته باشد. قرار گرفتن در شرایط جدید، ترسهایی را برایشان به وجود میآورد. بعد از طلاق، تغییرات زیادی در زندگی افراد خانواده ایجاد میشود. مادری که قبلاً مجبور نبود خارج از خانه کار کند، حالا دیگر به خاطر مخارج زندگی مجبور است به دنبال کار باشد.
ادامه دارد...
اما با وجود تمام تلخیها و ناامیدیهای ناشی از آن، میتوان استرسهای طلاق را در کودکان کاهش داد. مهم ترین کارهایی که پدر و مادرها میتوانند برای کودکانشان انجام دهند تا این سختی را تحمل کنند، به قرار زیر است: از جر و بحثهای شدید، زد و بندها، درگیری در حضور کودک خودداری ورزند. سعی کنند در برنامههای روزمره کودک اختلال ایجاد نشود؛ مثل برنامههای تحصیلی. در کنار دوستان و اقوام و در غیاب همسر سابق خود، علیه او بدگویی نکنند. رابطه همسر سابق خود را با کودک قطع نکنند و اجازه دهند هر دو در زندگیاش حضور داشته باشند.
پنهان کردن بحثها و مشاجرات
این بخش، سختترین و در عین حال مهمترین بخش است. هیچگاه در حضور کودک تان به همسر سابق خود فحش و ناسزا نگویید. نمیتوانید تصورش را بکنید که کودکان چه توانایی در جذب اینگونه بدگوئیها دارند. چنین وضعیتی کودک را در یک موقعیت بسیار سخت قرار میدهد. او حق دارد که به طور برابر و یکسان از اتفاقات خانوادگیاش مطلع شود. شما وظیفه ندارید که رفتارهای همسر سابق خود را به فرزندتان توضیح دهید اما وقتی که او سوالی در این باره از شما میپرسد باید بیطرفانه به او پاسخ دهید؛ حتی اگر این کار برایتان دشوار باشد.
هرگز از کودک خود برای رد و بدل کردن پیغامها استفاده نکنید، به خصوص وقتی که کارتان به دشمنی کشیده شده است. اگر وسوسه شدید که این کار را انجام دهید، باز هم از کودکتان برای پیامرسانی استفاده نکنید. هر چند که لازم است از بسیاری مسائل مطلع شوید، مثلاً بدانید که وقتی فرزندتان نزد همسر سابقتان بوده چه اتفاقاتی برایش پیش آمده است و بسیاری چیزهای دیگر؛ کودکان از قرار گرفتن در چنین موقعیتی بیزارند.
آنها هرگز نمیخواهند نقش جاسوس را ایفا کنند. ارتباط برقرار کردن به طور مستقیم و صحبت در مورد مسائل مهم، برنامهریزی برای برخی ملاقاتها، اهمیت به سلامت کودکان و مشکلات و مسائل مربوط به مدرسه، بسیار مثمرثمرتر از آن است که از کودک خود به عنوان پیامرسان استفاده کنید.
احساساتش را کنترل کند
کودک را تشویق کنید تا با صراحت از احساساتش با شما حرف بزند (منفی یا مثبت) و نظر خود را در مسائل پیش آمده بگوید. این موضوع اهمیت بسیاری دارد و والدین باید با وجود تمام اختلافات خود زمانی را در کنار فرزندشان بنشینند و احساسات او را جویا شوند.
سعی کنید احساسات خود را دخالت ندهید. اغلب اوقات کودکان فکر میکنند که خانواده خود را کاملاً از دست دادهاند و احتمالاً پدر و مادر را ملامت میکنند و آنها رامسئول آنچه در زندگیشان اتفاق میافتد، میدانند. بنابراین باید آماده پاسخگویی به تمام سئوالات او باشید. راجع به طلاق با او حرف بزنید. وقتی که کودک بزرگتر میشود و به بلوغ بیشتری میرسد، نگرانیهایش از طلاق والدین بیشتر میشود و به چیزهایی فکر میکند که قبلاً فکر نمیکرد. همیشه فرصت حرف زدن را به او بدهید و بگذارید هر آنچه که در سر دارد، برای شما بازگو کند؛ حتی اگر به نظر تلخ باشد. اگر خودتان بسیار غمگین و افسرده هستید، از یکی از نزدیکانتان بخواهید اینکار را انجام دهد. بسیار طبیعی است که کودک شما احساسات متفاوتی راجع به طلاق داشته باشد. مثلاً ممکن است احساس گناه کرده و فکر کند که این مشکلات به خاطر او به وجود آمده است.
واکنش کودکان در برابر طلاق
همانطور که گفتیم، کودکان در چنین مواقعی واکنشهای متفاوتی از خود نشان میدهند. وقتی که کودک از طلاق احساس ترس، نگرانی و غم میکند، میخواهد بداند که با این تغییر بزرگ قرار است از این به بعد چگونه زندگی کند. احتمالاً سوالهایی از پدر و مادر خواهد کرد؛ مثل: من باید با چه کسی زندگی کنم؟ باید در کدام مدرسه درس بخوانم؟ تعطیلات را با چه کسی خواهم بود؟ چطور باید دوستانم را ببینم؟ و ... گاهی اوقات صادق بودن بسیار دشوار است. در چنین مواقعی باید آنچه را که لازم است به کودک گفت و کاری کرد که او احساس گناه نکند. آنها وقتی احساس راحتی و آرامش میکنند که همهچیز برایشان مثل گذشته باشد. قرار گرفتن در شرایط جدید، ترسهایی را برایشان به وجود میآورد. بعد از طلاق، تغییرات زیادی در زندگی افراد خانواده ایجاد میشود. مادری که قبلاً مجبور نبود خارج از خانه کار کند، حالا دیگر به خاطر مخارج زندگی مجبور است به دنبال کار باشد.
ادامه دارد...
منبع:
دنیای سلامت
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼