حسادت فرزند اول به دوم، نحوه برخورد والدین
فرزندم به نوزادم حسودی می کند و نمی گذارد او را بغل کنم و شیر بدهم.
سوال مخاطب نینیبان: ده روز است که فرزند دومم به دنیا آمده و فرزند اولم که دو سال و سه ماه دارد، به او حسودی می کند و نمی گذارد او را بغل کنم و شیر بدهم. چطور با او رفتار کنم؟
پاسخ دکتر محمدرضا پایدار، روان شناس :
با به دنیا آمدن بچه دوم، بچه اول محبت زیادی را از دست می دهد. به همین خاطر بچه اول تا مدتها حسادت خواهد کرد و این کاملا طبیعی است. شما باید قبل از اینکه فرزند دوم به دنیا می آمد مواردی را مد نظر می داشتید و لحاظ می کردید. مثلا قبل از تولد دوم می بایست فرزند اول را نسبت به ورود بچه دوم آگاه می کردید و گاه گاهی بچه اول را روی شکم خودشان می گذاشتید تا صدای خواهر یا برادرش را که هنوز در شکم مادر بود می شنید و از قبل وجود او را درک می کرد و برای پذیرشش آماده می شد. در واقع مادران وقتی هنوز بچه دوم را به دنیا نیاورده اند باید او را به بچه اول آشنا کنند که خوب احتمالا این مادر اطلاع کافی نداشته و این کار را نکرده است. در حال حاضر باید با بچه اول صحبت بکنند و به او بگویند: عزیزم مامان هر دوی شما را خیلی دوست دارد. اما گاهی تو فکر می کنی مامان بچه دوم را خیلی بیشتر دوست دارد. اگر اینطوری بود این اشتباه مامان یا باباست پس حتما به ما بگو که داریم اشتباه می کنیم. زیرا گاهی در توجه به نوزاد تازه رسیده زیاده روی می شود و از طرفی تا به حال همه دنیا متعلق به بچه اول بوده و حالا با ورود بچه دوم میزان زیادی از این توجه گرفته شده او حق دارد دچار نگرانی و ناراحتی بشود. این مشکلات حتی وقتی بچه دوم شروع به شیرین زبانی و حرف زدن و جلب توجه بیشتر می کند شدید تر خواهند شد. خانواده باید حواسش باشد که این موضوع را کنترل کند. وقتی به بچه دوم شیر می دهید و او را در آغوش گرفته اید، بچه اول را هم کنار خود بنشانید و هم زمان او را هم نوازش کند. یا بچه اول را در انجام کارهای بچه دوم مداخله بدهید. به عنوان مثال از بچه اول بخواهید شیشه شیر یا پوشک نوزاد را برایش بیاورد. گاهی نوزاد را روی پای بچه اول بگذارید و در حالی که حواسش به هر دو آنها هست، از او بخواهید برایش لالایی بخواند. وقتی اعضای فامیل به خانه آنها می آیند ممکن است به نوزاد بیشتر توجه نشان بدهند، پس شما از آنها بخواهید احساسات شان را کنترل کنند و توجه شان به بچه اول بیشتر باشد.
با به دنیا آمدن بچه دوم، بچه اول محبت زیادی را از دست می دهد. به همین خاطر بچه اول تا مدتها حسادت خواهد کرد و این کاملا طبیعی است. شما باید قبل از اینکه فرزند دوم به دنیا می آمد مواردی را مد نظر می داشتید و لحاظ می کردید. مثلا قبل از تولد دوم می بایست فرزند اول را نسبت به ورود بچه دوم آگاه می کردید و گاه گاهی بچه اول را روی شکم خودشان می گذاشتید تا صدای خواهر یا برادرش را که هنوز در شکم مادر بود می شنید و از قبل وجود او را درک می کرد و برای پذیرشش آماده می شد. در واقع مادران وقتی هنوز بچه دوم را به دنیا نیاورده اند باید او را به بچه اول آشنا کنند که خوب احتمالا این مادر اطلاع کافی نداشته و این کار را نکرده است. در حال حاضر باید با بچه اول صحبت بکنند و به او بگویند: عزیزم مامان هر دوی شما را خیلی دوست دارد. اما گاهی تو فکر می کنی مامان بچه دوم را خیلی بیشتر دوست دارد. اگر اینطوری بود این اشتباه مامان یا باباست پس حتما به ما بگو که داریم اشتباه می کنیم. زیرا گاهی در توجه به نوزاد تازه رسیده زیاده روی می شود و از طرفی تا به حال همه دنیا متعلق به بچه اول بوده و حالا با ورود بچه دوم میزان زیادی از این توجه گرفته شده او حق دارد دچار نگرانی و ناراحتی بشود. این مشکلات حتی وقتی بچه دوم شروع به شیرین زبانی و حرف زدن و جلب توجه بیشتر می کند شدید تر خواهند شد. خانواده باید حواسش باشد که این موضوع را کنترل کند. وقتی به بچه دوم شیر می دهید و او را در آغوش گرفته اید، بچه اول را هم کنار خود بنشانید و هم زمان او را هم نوازش کند. یا بچه اول را در انجام کارهای بچه دوم مداخله بدهید. به عنوان مثال از بچه اول بخواهید شیشه شیر یا پوشک نوزاد را برایش بیاورد. گاهی نوزاد را روی پای بچه اول بگذارید و در حالی که حواسش به هر دو آنها هست، از او بخواهید برایش لالایی بخواند. وقتی اعضای فامیل به خانه آنها می آیند ممکن است به نوزاد بیشتر توجه نشان بدهند، پس شما از آنها بخواهید احساسات شان را کنترل کنند و توجه شان به بچه اول بیشتر باشد.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼