اعتماد به نفس کاذب در کودکان، چرا بوجود میآید؟
اعتماد به نفس کاذب در کودکان میتواند به عنوان یکی از چالشهای تربیتی والدین مطرح شود. این حالت، زمانی رخ میدهد که کودک بدون داشتن مهارتها یا شایستگیهای واقعی، تصور اغراقآمیزی از تواناییهای خود پیدا میکند.
اعتماد به نفس کاذب در کودکان میتواند به عنوان یکی از چالشهای تربیتی والدین مطرح شود. این حالت، زمانی رخ میدهد که کودک بدون داشتن مهارتها یا شایستگیهای واقعی، تصور اغراقآمیزی از تواناییهای خود پیدا میکند. عوامل مختلفی از جمله تعریف و تمجید بیش از حد یا عدم آگاهی از محدودیتها میتوانند در شکلگیری اعتماد به نفس کاذب در کودکان نقش داشته باشند.
دلایل ایجاد اعتماد به نفس کاذب در کودکان
اعتماد به نفس یکی از جنبههای اساسی رشد شخصیتی در کودکان است که تأثیر مستقیمی بر موفقیتها و روابط آینده آنها دارد. اما گاهی اوقات، این اعتماد به نفس میتواند به صورت کاذب ظاهر شود، به این معنا که کودک تصور اغراقآمیزی از تواناییهای خود پیدا میکند. این وضعیت میتواند چالشهایی برای کودک و والدین به همراه داشته باشد. در ادامه به دلایل اصلی ایجاد اعتماد به نفس کاذب در کودکان پرداخته شده است.
تعریف و تمجید بیش از حد
یکی از عوامل مهم در ایجاد اعتماد به نفس کاذب در کودکان، تعریف و تمجید بیاندازه است. والدینی که برای هر رفتار کودک، حتی بدون وجود شایستگی واقعی، او را ستایش میکنند، ممکن است ناخواسته تصویری غیرواقعی از تواناییهای او ایجاد کنند. این حالت باعث میشود کودک به جای تلاش واقعی، به تأیید دیگران وابسته شود.
عدم مواجهه با شکست
برخی والدین تلاش میکنند کودک خود را از هرگونه شکست یا ناکامی دور نگه دارند. این کار ممکن است باعث شود کودک درک درستی از محدودیتهای خود نداشته باشد و احساس کند در همه زمینهها موفق خواهد بود، حتی بدون تلاش کافی.
مقایسههای نادرست
مقایسههای مداوم کودک با دیگران، به ویژه به گونهای که کودک به صورت غیرواقعی برتر نشان داده شود، میتواند به اعتماد به نفس کاذب منجر شود. این مقایسهها کودک را به باورهای نادرست درباره تواناییهایش سوق میدهد.
محیطهای آموزشی غیرواقعی
برخی محیطهای آموزشی که تنها بر ایجاد حس موفقیت بدون توجه به عملکرد واقعی تمرکز دارند، میتوانند به ایجاد اعتماد به نفس کاذب در کودکان کمک کنند. به عنوان مثال، جایزه دادن به همه کودکان بدون توجه به تلاش و نتیجه واقعی، میتواند تصویر غیرواقعی از موفقیت ایجاد کند.
عدم دریافت بازخورد واقعی
کودکانی که بازخورد صادقانه از عملکرد خود دریافت نمیکنند، ممکن است به درک نادرستی از تواناییهایشان برسند. وقتی نقاط ضعف کودک نادیده گرفته شود یا به صورت غیرواقعی کوچک جلوه داده شود، او به تدریج تصورات غلطی از خود پیدا میکند.
الگوهای رفتاری والدین
والدینی که خود رفتارهای اغراقآمیز در مورد تواناییهایشان دارند یا بیش از حد به تعریف و تمجید از خود میپردازند، ممکن است به صورت غیرمستقیم این الگو را به کودک منتقل کنند. کودکان اغلب از رفتارهای والدین خود تقلید میکنند.
فشار برای موفقیت
گاهی اوقات والدین یا جامعه انتظارات غیرواقعی از کودک دارند و او را تحت فشار قرار میدهند تا در همه زمینهها موفق باشد. این فشار میتواند باعث شود کودک برای رسیدن به تأیید دیگران، تصویری غیرواقعی از خود بسازد.
خودشیفتگی در کودکان
فرزندسالاری همان طور که باعث خودشیفتگی و اعتماد به نفس کاذب در کودکان میشود، از طرفی باعث ایجاد حس ناتوانی نیز میشود، اما این نکته را هم باید اضافه کرد که خودشیفتگی نیز نشانه نبود اعتماد به نفس است. درواقع، از لحاظ روان شناسی واکنش وارونه خودش را نشان می دهد یعنی کسانی که شخصیت خودشیفته و اعتماد به نفس کاذب دارند به نوعی از نبود اعتماد به نفس رنج می برند. رفتار کودکان در این موقعیت متناقض است یعنی در ظاهر شخصیتی خودشیفته دارند اما از درون بدون اعتماد به نفس هستند.
راهکار چیست؟
اولین نکته ای که والدین باید به آن توجه کنند ایجاد رابطه صمیمی اما در عین حال مقتدر با فرزندان است. اگر والدین بتوانند جذابیت و اقتدار خود را حفظ کنند و رابطه ای صمیمی با فرزندان داشته باشند میتوانند نقش زیادی در بالا رفتن اعتماد به نفس کودکان در رویارویی با شرایط و موقعیت های مختلف پیرامونش داشته باشند. والدین باید با فرزندان صداقت داشته باشند یعنی اگر در شرایطی نتوانند خواسته فرزندشان را برآورده کنند بهتر است روراست باشند و خود را دچار تنش و و فشار نکنند.
نکته مهم دیگری که والدین باید به آن توجه کنند بررسی وضعیت اعتماد به نفس کودک است. تعامل والدین با فرزندان و شرایط بیرونی که کودک در آن قرار دارد تاثیر زیادی در اعتماد به نفس کودک دارد. کودکانی که دارای اعتماد به نفس بالا هستند کمتر والدین خود را برای ارضای خواسته هایشان در فشار قرار می دهند و انطباق و سازگاری بیشتری با محیط دارند و مهم تر از همه به رقابت با دیگران میپردازند.
خانواده ای ایده آل است که نه فضای فرزندسالاری در آن باشد و نه پدرسالاری یا مادرسالاری بلکه در یک خانواده سالم تمام اعضای خانواده با یکدیگر تعامل دارند و اگر انتقاد و اعتراضی از یکدیگر داشته باشند آن را ابراز می کنند. رد سایه صمیمیت و اقتدار والدین با بچه هاست که اعتماد به نفس در آنها تقویت میشود و خانواده میل به سوی فرزندسالاری، پدرسالاری یا مادرسالاری نخواهد داشت.
برای بهبود اعتماد به نفس کاذب در کودکان چه اقداماتی باید انجام شود؟
در ادامه، به اقدامات مؤثری که میتوان برای بهبود اعتماد به نفس کاذب در کودکان انجام داد، خواهیم پرداخت.
تشویق به خودآگاهی
برای کاهش اعتماد به نفس کاذب، باید کودک را به شناخت نقاط قوت و ضعف واقعی خود تشویق کرد. بازخورد صادقانه و مهربانانه از عملکرد کودک میتواند به او کمک کند تا تصویر دقیقی از تواناییهای خود به دست آورد.
تمرکز بر تلاش، نه نتیجه
به جای تأکید بر موفقیت نهایی، کودک را برای تلاشهایش تحسین کنید. این کار به او یاد میدهد که ارزش واقعی در یادگیری و پیشرفت است، نه فقط در کسب نتایج عالی.
ارائه چالشهای واقعی
کودک را با چالشهایی روبهرو کنید که مناسب سن و توانایی او باشد. این تجربهها به کودک کمک میکند تا با محدودیتها و تواناییهای خود آشنا شود و اعتماد به نفس واقعی پیدا کند.
آموزش مهارتهای حل مسئله
کودکان باید یاد بگیرند که چگونه با مشکلات و موانع مواجه شوند. والدین میتوانند با همراهی در حل مسائل کوچک به کودک بیاموزند که چگونه راهحلهای منطقی و عملی پیدا کند.
مدیریت تعریف و تمجید
تعریف و تمجید باید واقعی و متناسب با عملکرد کودک باشد. ستایش بیش از حد یا بیدلیل میتواند به تداوم اعتماد به نفس کاذب منجر شود. به جای آن، بر تلاشها و پیشرفتهای خاص تأکید کنید.
کمک به پذیرش شکست
یکی از مهمترین اقدامات برای بهبود اعتماد به نفس کاذب، آموزش پذیرش شکست است. کودک باید بفهمد که شکست بخشی از فرایند یادگیری است و میتواند فرصتی برای رشد باشد.
تشویق به خودانتقادی سازنده
والدین میتوانند به کودک بیاموزند که به صورت سازنده عملکرد خود را ارزیابی کند. این مهارت به او کمک میکند تا به جای اعتماد به دیگران برای تأیید، خودآگاهی بیشتری پیدا کند.
الگوی رفتاری مناسب
والدین باید الگویی از اعتماد به نفس واقعی و رفتارهای متعادل ارائه دهند. کودکانی که والدین واقعگرایانهای دارند، معمولاً الگوی بهتری برای تنظیم اعتماد به نفس خود پیدا میکنند.
نتیجهگیری
ایجاد اعتماد به نفس کاذب در کودکان میتواند ناشی از رفتارها و الگوهای اشتباه تربیتی باشد. برای جلوگیری از این مشکل، والدین و مربیان باید تعادل مناسبی بین تشویق و ارائه بازخورد واقعی ایجاد کنند و کودک را با واقعیتهای زندگی آشنا سازند. با این روش، کودکان میتوانند اعتماد به نفس واقعی و پایدار را در خود تقویت کنند و برای رویارویی با چالشهای آینده آماده شوند.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼