راههای مهار افسردگی، توصیههایی برای بانوان
افسردگی بیماری روحی مخربی است که اگر آن را از وجود خود بیرون نرانیم ممکن است...
افسردگی بیماری روحی مخربی است که اگر آن را از وجود خود بیرون نرانیم ممکن است ما را چنان تضعیف کند که نتوانیم زندگی خوبی برای خود فراهم کنیم.
موارد متفاوتی وجود دارد که میتواند ما را گرفتار این بیماری ویرانکننده کند، اما روشهایی برای مهار آن نیز وجود دارد که میتوانیم با استفاده از آنها تاحد زیادی خود را از افسرده شدن دور نگه داریم.
اندیشه درست
یک ذهن افسرده مدام به موضوعات بد فکر میکند و در خصوص احتمالهای منفی آینده نیز نگرانیهای غیرضروری دارد. این چرخه تفکر منفی، بدبختی و مصیبت را بزرگنمایی میکند تا جایی که فرد احساس میکند هیچ راهی برای بیرون آمدن از مشکلاتش ندارد و خود را بیش از حد گرفتار و ناراحت میبیند. بنابراین خیلی لازم است که درست اندیشیدن را یاد بگیرید. در واقع بیاموزید روی زمان حال متمرکز شوید و این کار مهارت و تمرین میخواهد. یکی از تمرینها برای این کار معطوف کردن حواس پنجگانه به زمان حال است؛ لمس کنید، بچشید، ببویید، ببینید و بشنوید. با انجام دادن چنین تمرینهایی دیگر وقتی برای نگران شدن برایتان باقی نمیماند.
بدبینی
افراد افسرده با نگاه بدبینانهای به دنیا مینگرند. وقتی موضوعی بد پیش میرود به سرعت خودشان را سرزنش میکنند، اما اگر موضوع خوبی پیش بیاید آن را تصادفی میپندارند. افسردگی معمولا تردید به خود و احساس بی ارزش بودن را در فرد افزایش میدهد. مراقب افکار و گفتار درونیتان باشید. هرگز به خود اجازه بدبینی ندهید و هر اتفاق بدی را که افتاد به گردن خود نیندازید و خود را سرزنش نکنید. در مقابل، اگر کاری انجام دادید که موجب حتی اندکی موفقیت شد آن را در نظر بگیرید و حاصل مستقیم عمل خود بدانید. با این کار به مرور بدبینی را از وجود خود دور میکنید.
توجه به موضوعی دیگر
گاهی اوقات بزرگترین دشمن افراد، افکارشان است. افکار بد و منفی نسبت به خود و زندگی مان ما را به ورطه افسردگی میکشاند. بنابراین هرگاه احساس افسردگی کردید حواس خود را به موضوعی دیگر معطوف کنید. مثلا به پیادهروی بروید یا کتاب بخوانید، جدول حل کنید. در حقیقت کاری انجام دهید که ذهنتان را از ترسها و نگرانیها به جایی دیگر معطوف کنند.
نور بیشتر
گاهی اوقات آسمان ابری بویژه در ماههای زمستان موجب میشود نور کمتری به ما برسد و همین مساله ما را دچار افسردگی کند. بهترین راهحل، روشن کردن لامپ در خانه است، به طوری که اتاق تان از نور کافی برخوردار شود. علائم افسردگی فصلی دربرگیرنده مشکلات خواب، اضطراب، زودرنجی، خستگی و بیعلاقگی به زندگی است و نور کافی میتواند به غلبه بر این نوع افسردگی کمک کند.
درمان شناختی
این نوع درمان در معکوس کردن افسردگی بسیار موثر بوده و براساس روشهای خاص تفکر است و میتواند برخی از مشکلات روحی را از فرد دور کند. البته این درمان را میتوان با کمک مشاوری آگاه انجام داد. او به شما کمک میکند تا الگوهای فکری فعلیتان را کاملا درک کنید و هر بخش از آن را که مخرب است یا واقعی نیست و ممکن است موجب افسردگی شود یا افسردگی تان را بدتر کند شناسایی و از خود دور کنید. در واقع با این درمان، روشهای تفکرتان را تغییر داده و الگوهای فکری واقعی و مفیدتری را به کار میبندید.
یادداشت خاطرات
خاطراتتان را میتوانید به دو روش بنویسید: اول اینکه ترسها و نگرانیهایتان را یادداشت کنید و به این ترتیب به طریقی آنها را از وجود خود بیرون برانید و ذهنتان را آرام کنید. روش دیگر (که به مراتب بهتر است) این است که هر اتفاق خوشایندی را که در روز برایتان میافتد، بنویسید. البته حتما نباید این اتفاقها بسیار خاص باشد. معمولیترین آنها، مانند خوش و بش کردن با یکی از همسایههایتان نیز به کار میآید. این روش به طور ناخودآگاه باعث میشود که نسبت به زندگی مثبتتر فکر کنیم و بدانیم قرار نیست همه چیز بد و ناراحتکننده پیش برود.
ارتباط با دوستان
وقتی افسرده هستید، این کار بسیار سخت است، اما یکی از بهترین فعالیتهایی است که میتوانید انجام دهید. با این روش آنقدر تنها نمیمانید که مدام به افکار ناراحتکننده بیندیشید. گردهمایی با دوستان میتواند اثر بسیار خوبی روی روحیهتان داشته باشد.
موارد متفاوتی وجود دارد که میتواند ما را گرفتار این بیماری ویرانکننده کند، اما روشهایی برای مهار آن نیز وجود دارد که میتوانیم با استفاده از آنها تاحد زیادی خود را از افسرده شدن دور نگه داریم.
اندیشه درست
یک ذهن افسرده مدام به موضوعات بد فکر میکند و در خصوص احتمالهای منفی آینده نیز نگرانیهای غیرضروری دارد. این چرخه تفکر منفی، بدبختی و مصیبت را بزرگنمایی میکند تا جایی که فرد احساس میکند هیچ راهی برای بیرون آمدن از مشکلاتش ندارد و خود را بیش از حد گرفتار و ناراحت میبیند. بنابراین خیلی لازم است که درست اندیشیدن را یاد بگیرید. در واقع بیاموزید روی زمان حال متمرکز شوید و این کار مهارت و تمرین میخواهد. یکی از تمرینها برای این کار معطوف کردن حواس پنجگانه به زمان حال است؛ لمس کنید، بچشید، ببویید، ببینید و بشنوید. با انجام دادن چنین تمرینهایی دیگر وقتی برای نگران شدن برایتان باقی نمیماند.
بدبینی
افراد افسرده با نگاه بدبینانهای به دنیا مینگرند. وقتی موضوعی بد پیش میرود به سرعت خودشان را سرزنش میکنند، اما اگر موضوع خوبی پیش بیاید آن را تصادفی میپندارند. افسردگی معمولا تردید به خود و احساس بی ارزش بودن را در فرد افزایش میدهد. مراقب افکار و گفتار درونیتان باشید. هرگز به خود اجازه بدبینی ندهید و هر اتفاق بدی را که افتاد به گردن خود نیندازید و خود را سرزنش نکنید. در مقابل، اگر کاری انجام دادید که موجب حتی اندکی موفقیت شد آن را در نظر بگیرید و حاصل مستقیم عمل خود بدانید. با این کار به مرور بدبینی را از وجود خود دور میکنید.
توجه به موضوعی دیگر
گاهی اوقات بزرگترین دشمن افراد، افکارشان است. افکار بد و منفی نسبت به خود و زندگی مان ما را به ورطه افسردگی میکشاند. بنابراین هرگاه احساس افسردگی کردید حواس خود را به موضوعی دیگر معطوف کنید. مثلا به پیادهروی بروید یا کتاب بخوانید، جدول حل کنید. در حقیقت کاری انجام دهید که ذهنتان را از ترسها و نگرانیها به جایی دیگر معطوف کنند.
نور بیشتر
گاهی اوقات آسمان ابری بویژه در ماههای زمستان موجب میشود نور کمتری به ما برسد و همین مساله ما را دچار افسردگی کند. بهترین راهحل، روشن کردن لامپ در خانه است، به طوری که اتاق تان از نور کافی برخوردار شود. علائم افسردگی فصلی دربرگیرنده مشکلات خواب، اضطراب، زودرنجی، خستگی و بیعلاقگی به زندگی است و نور کافی میتواند به غلبه بر این نوع افسردگی کمک کند.
درمان شناختی
این نوع درمان در معکوس کردن افسردگی بسیار موثر بوده و براساس روشهای خاص تفکر است و میتواند برخی از مشکلات روحی را از فرد دور کند. البته این درمان را میتوان با کمک مشاوری آگاه انجام داد. او به شما کمک میکند تا الگوهای فکری فعلیتان را کاملا درک کنید و هر بخش از آن را که مخرب است یا واقعی نیست و ممکن است موجب افسردگی شود یا افسردگی تان را بدتر کند شناسایی و از خود دور کنید. در واقع با این درمان، روشهای تفکرتان را تغییر داده و الگوهای فکری واقعی و مفیدتری را به کار میبندید.
یادداشت خاطرات
خاطراتتان را میتوانید به دو روش بنویسید: اول اینکه ترسها و نگرانیهایتان را یادداشت کنید و به این ترتیب به طریقی آنها را از وجود خود بیرون برانید و ذهنتان را آرام کنید. روش دیگر (که به مراتب بهتر است) این است که هر اتفاق خوشایندی را که در روز برایتان میافتد، بنویسید. البته حتما نباید این اتفاقها بسیار خاص باشد. معمولیترین آنها، مانند خوش و بش کردن با یکی از همسایههایتان نیز به کار میآید. این روش به طور ناخودآگاه باعث میشود که نسبت به زندگی مثبتتر فکر کنیم و بدانیم قرار نیست همه چیز بد و ناراحتکننده پیش برود.
ارتباط با دوستان
وقتی افسرده هستید، این کار بسیار سخت است، اما یکی از بهترین فعالیتهایی است که میتوانید انجام دهید. با این روش آنقدر تنها نمیمانید که مدام به افکار ناراحتکننده بیندیشید. گردهمایی با دوستان میتواند اثر بسیار خوبی روی روحیهتان داشته باشد.
منبع:
جام جم
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼