پدر در زندگی کودک، چه نقشی دارد؟
در رابطه پدر و کودک رفتاری که کودک در طول زمان رشد خود نسبت به پدر دارد کمتر دستخوش تغییر و دگرگونی میگردد.
رابطهٔ پدر و کودک
امروزه وظایف پدر نسبت به کودک و همسر خود با گذشته تفاوت بسیار کرده است پدر از ابتدا در هنگام تولد نوزاد در بیمارستان حضور مییابد و با اشتیاق و علاقمندی بر بالین همسر و فرزند خود دائماً حضور دارد و موقعیکه نوزاد را به خانه میآورد پدر است که به همسر و کودک خود کمک میکند پدر هیچگاه خود را جدا از زن و فرزند خود نمیبیند و پرستاری از کودک را فقط وظیفه مادر نمیداند. پدر و مادر هر دو از کودک پرستاری و مواظبت میکنند و رفتار هر دو نیز در کودک اثر دارد رشد کودک از سالی به سال دیگر در روابط کودک و مادر تغییرات زیادی بهوجود میآورد زیرا رابطه مادر و کودک بسیار حساس و ظریف است ولی در مورد پدر چنین تغییراتی وجود نخواهد داشت.
در رابطه پدر و کودک رفتاری که کودک در طول زمان رشد خود نسبت به پدر دارد کمتر دستخوش تغییر و دگرگونی میگردد ثبات، استواری و قاطعیت پدر است که پس از بازگشت پدر به خانه مادر در مورد کودک با او صحبت میکند و کارهای خوب یا بدی را که کودک انجام داده است برای او بیان میکند پدر است که بهعنوان قاضی باید قضاوت کند که به کودک باید جایزه بدهد یا او را تنبیه کند و پدر است که با کودک باید تنها نشیند و با او صحبت کند و او را نصیحت نماید از طرفی وظیفهٔ پدر است که از روش و رفتاری که مادر با کودک دارد حمایت کند اگر در موردی پدر با رفتار کودک و مادر موافق نیست آن را نباید جلوی کودک به مادر بگوید پدر باید موقعی که تنها است نظر خود را برای مادر بیان کند و به توافق برسند بهطور کلی نزدیک بودن کودک با مادر خود و آشنا بودن مادر با وضع کودک و ثبات و استقامت پدر همه برای رشد و تربیت و انظباط بخشیدن کودک ضرورت دارد.
رابطه پدر و کودک در سن سه سالگی:
رابطه پدر و کودک در سال سوم تولد مانند رفتار دیگر کودک بسیار صمیمی و بدون مشکل و برخوردی خواهد بود گرچه مادر بیشتر مورد توجه کودک است ولی پدر نیز ممکن است نقش بسیار مهمی داشته باشد در سن ۵/۳ سالگی توجه اکثر کودکان از مادر به پدر گرایش پیدا میکند و پدر بیشتر مورد توجه و محبوب کودک میشود. مخصوصاً این احساس در کودکان دختر بیشتر نمایان خواهد شد.
رابطه پدر و کودک در سن ۶ سالگی:
کودک در سن ۶ سالگی بدترین رفتار را با مادر خود دارد زیرا او میخواهد از مادر خود جدا شود و در دنیای خودش زندگی کند بنابراین ممکن است به مادر خود اهمیت ندهد و با او سر سختی و لجاجت کند و در این سن در اکثر موارد دخالت کردن پدر سبب بدتر شدن رابطه مادر با کودک میگردد زیرا یا پدر کودک را تنبیه میکند و یا اینکه رفتار بدتر شدن رابطه مادر با کودک را مسبب سرپیچی و گستاخی کودک میداند و گناه را بر گردن مادر میاندازد و اینجا است که باید رفتار پدر با کودک بهگونهای باشد که این مشکلات را بهبود بخشد یا از بین ببرد.
رابطه پدر و کودک در سن ۱۰ سالگی:
سن ده سالگی از نظر رابطهٔ بین پدر و کودک بهترین و شادترین دوران است اکثر کودکان چه دختر و چه پسر در این سن تصور میکنند پدرشان واقعاً خوب و بسیار عالی است و پدر جواب همه چیز را میداند پس اگر پدر با خصوصیات روانی کودک در سن ده سالگی آشنا باشد میتواند از کودک ده ساله خود لذت ببرد و اجازه بدهد که از پدر لذت ببرد و اگر پدر از این موقعیت سنی کودک خود استفاده نکند موقعی خواهد رسید که کودک شما بزرگتر شده و علاقه او به چیزها و مسائل دیگر جلب شده است.
امروزه وظایف پدر نسبت به کودک و همسر خود با گذشته تفاوت بسیار کرده است پدر از ابتدا در هنگام تولد نوزاد در بیمارستان حضور مییابد و با اشتیاق و علاقمندی بر بالین همسر و فرزند خود دائماً حضور دارد و موقعیکه نوزاد را به خانه میآورد پدر است که به همسر و کودک خود کمک میکند پدر هیچگاه خود را جدا از زن و فرزند خود نمیبیند و پرستاری از کودک را فقط وظیفه مادر نمیداند. پدر و مادر هر دو از کودک پرستاری و مواظبت میکنند و رفتار هر دو نیز در کودک اثر دارد رشد کودک از سالی به سال دیگر در روابط کودک و مادر تغییرات زیادی بهوجود میآورد زیرا رابطه مادر و کودک بسیار حساس و ظریف است ولی در مورد پدر چنین تغییراتی وجود نخواهد داشت.
در رابطه پدر و کودک رفتاری که کودک در طول زمان رشد خود نسبت به پدر دارد کمتر دستخوش تغییر و دگرگونی میگردد ثبات، استواری و قاطعیت پدر است که پس از بازگشت پدر به خانه مادر در مورد کودک با او صحبت میکند و کارهای خوب یا بدی را که کودک انجام داده است برای او بیان میکند پدر است که بهعنوان قاضی باید قضاوت کند که به کودک باید جایزه بدهد یا او را تنبیه کند و پدر است که با کودک باید تنها نشیند و با او صحبت کند و او را نصیحت نماید از طرفی وظیفهٔ پدر است که از روش و رفتاری که مادر با کودک دارد حمایت کند اگر در موردی پدر با رفتار کودک و مادر موافق نیست آن را نباید جلوی کودک به مادر بگوید پدر باید موقعی که تنها است نظر خود را برای مادر بیان کند و به توافق برسند بهطور کلی نزدیک بودن کودک با مادر خود و آشنا بودن مادر با وضع کودک و ثبات و استقامت پدر همه برای رشد و تربیت و انظباط بخشیدن کودک ضرورت دارد.
رابطه پدر و کودک در سن سه سالگی:
رابطه پدر و کودک در سال سوم تولد مانند رفتار دیگر کودک بسیار صمیمی و بدون مشکل و برخوردی خواهد بود گرچه مادر بیشتر مورد توجه کودک است ولی پدر نیز ممکن است نقش بسیار مهمی داشته باشد در سن ۵/۳ سالگی توجه اکثر کودکان از مادر به پدر گرایش پیدا میکند و پدر بیشتر مورد توجه و محبوب کودک میشود. مخصوصاً این احساس در کودکان دختر بیشتر نمایان خواهد شد.
رابطه پدر و کودک در سن ۶ سالگی:
کودک در سن ۶ سالگی بدترین رفتار را با مادر خود دارد زیرا او میخواهد از مادر خود جدا شود و در دنیای خودش زندگی کند بنابراین ممکن است به مادر خود اهمیت ندهد و با او سر سختی و لجاجت کند و در این سن در اکثر موارد دخالت کردن پدر سبب بدتر شدن رابطه مادر با کودک میگردد زیرا یا پدر کودک را تنبیه میکند و یا اینکه رفتار بدتر شدن رابطه مادر با کودک را مسبب سرپیچی و گستاخی کودک میداند و گناه را بر گردن مادر میاندازد و اینجا است که باید رفتار پدر با کودک بهگونهای باشد که این مشکلات را بهبود بخشد یا از بین ببرد.
رابطه پدر و کودک در سن ۱۰ سالگی:
سن ده سالگی از نظر رابطهٔ بین پدر و کودک بهترین و شادترین دوران است اکثر کودکان چه دختر و چه پسر در این سن تصور میکنند پدرشان واقعاً خوب و بسیار عالی است و پدر جواب همه چیز را میداند پس اگر پدر با خصوصیات روانی کودک در سن ده سالگی آشنا باشد میتواند از کودک ده ساله خود لذت ببرد و اجازه بدهد که از پدر لذت ببرد و اگر پدر از این موقعیت سنی کودک خود استفاده نکند موقعی خواهد رسید که کودک شما بزرگتر شده و علاقه او به چیزها و مسائل دیگر جلب شده است.
منبع:
ویستا
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼