تغذیه کودکان در سن بلوغ، چگونه است؟
یک سال اول زندگی وزن انسان سه برابر میشود و رشد قدی نیز در مقایسه با زمان تولد ۵۰ درصد افزایش مییابد.
عموما دورهای را که پس از نوزادی آغاز میشود و تا بلوغ ادامه مییابد، کودکی میگویند. این دوره به لحاظ الگوی رشد و تغییرات فیزیولوژیکی، غالبا «دوره خاموش یا نهفته رشد» نامیده میشود؛ زیرا در این دوره از تغییرات سریع بدنی و فعالیتهای فیزیولوژیکی که در سال اول تولد و یا در دوران بلوغ دیده میشود، خبری نیست.
ولی به طور حتم میتوان گفت اهمیتی مشابه با دورههای مورد اشاره دارد، زیرا به رغم کاهش سرعت رشد در دوران پیشدبستانی و دبستان، در دیگر حوزههای تکاملی، چون برخوردهای اجتماعی، شناختی و احساسی، تغییرات شگرفی رخ میدهد.
از اینرو با توجه به شکلگیری زیرساختهای شخصیتی و هویتی کودک در این مرحله از زندگی، برنامههای غذایی از بعد کمیت و کیفیت نقش بسزایی در روند تکامل حوزههای یادشده خواهند داشت.
در این دوره، الگوبرداری کودک از محیط اطراف و خانواده با قوت بیشتری ادامه مییابد و میتوان گفت که پایههای سلامتی یا بیماریهای مزمن در سنین بزرگسالی و سالمندی در این مرحله شکل میگیرند. بنابراین، در این مرحله شکلدهی صحیح به عادات و الگوهای غذایی دربردارنده تمام نیازهای جسمی و ذهنی فرد باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
یک سال اول زندگی وزن انسان سه برابر میشود و رشد قدی نیز در مقایسه با زمان تولد ۵۰ درصد افزایش مییابد (ولی دو برابر شدن آن تا سن چهار سالگی به طول میانجامد). این موضوع نمایانگر آن است که پس از این زمان سرعت رشد کندتر شده و تا زمان شروع دوران بلوغ در سال تنها ۳ تا ۴ کیلوگرم به وزن و ۸-۶ سانتیمتر به قد کودک اضافه میشود.
این کندی و وقفه نسبی در روند رشد، واکنشهای غیراصولی را در خانوادهها برمیانگیزد و متاسفانه بعضی از آنها بدون توجه به عکسالعملهای طبیعی کودک در قبال کاهش سرعت رشد، واکنش نشان داده و از ترفندهای غیرلازم و تهدید و تشویق برای افزایش مقدار غذای دریافتی در کودکان استفاده میکنند.
به طور معمول دیده میشود که والدین کودک تصور صحیحی از وضعیت تغذیه کودک خود ندارند و در برخی موارد علاوه بر ترغیب به خوردن بیش از حد غذا، او را به استفاده از داروهای اشتهاآور، انواع ویتامینها و مواد معدنی مجبور میسازند و با استفاده از الگوهای ناصحیح غذایی و افزودن انواع ادویهجات، نمک و چربی به غذای کودک، ذائقه کودک را به گونهای تغییر میدهند که تمایل به خوردن غذاهای پرچرب و شیرین در او نهادینه میشود.
برعکس، بیتوجهی و بیمهری به کودک و عدم توجه عاطفی از سوی والدین و اطرافیان، کودک را به سمت پرخوری سوق میدهد. اینگونه عوامل و رویکردها به موازات هم باعث میشوند آمار مبتلایان به چاقی و بیماریهای گوناگون ناشی از اضافهوزن در میان کودکان افزایش یابد.
بررسیهای جامعهشناختی نشان میدهند که در ایران و بیشتر کشورهای در حال توسعه، کودکانی زیبا و سالم تلقی میشوند که چاقترند و یا عموما به علت زیاد درس خواندن، فعالیت فیزیکی کمتری دارند. این نگرش در کنار دیگر عوامل اجتماعی، مانند کم بودن سرانه محیطهای ورزشی، اختصاص سهمی ناچیز از سبد درآمد خانوار به ورزش و نرخ بالای رشد جمعیت و زندگی آپارتماننشینی، باعث شده است که طی بیست سال اخیر تعداد کودکان مبتلا به چاقی در ایران بیش از سه برابر شود.
در حال حاضر، حدود ۱۰ درصد کودکان شش ساله و ۱۷ درصد نوجوانان پانزده ساله در ایران مبتلا به چاقی مزمن هستند. براساس آمار سازمان بهداشت جهانی، بیش از ۲۲ میلیون کودک زیر پنج سال در جهان چاق هستند که حدود ۱۷ میلیون از آنها در جوامع در حال توسعه زندگی میکنند.
بنابراین، تاثیر تبعات صنعتی شدن در نهایت توانسته است با تغییر شرایط زندگی، موجب کاهش فعالیت کودکان و نوجوانان شود. با توجه به الگوبرداری زیاد کودکان در این سنین، عوامل محیطی، مانند رفتار غذایی والدین و اطرافیان و تبلیغهای گسترده از رسانههای گروهی، تاثیر عمدهای در انتخاب غذایی کودک و عادات غذایی وی دارند.
از این رو با توجه به شرایط خاص زندگی در دوران اخیر که درصد قابل توجهی از مادران شاغل هستند و کودکان در روز حداقل یک وعده از غذای خود را در بیرون از منزل صرف میکنند، محیط بیرون از خانه و تاثیر دوستان، الگوهای غذایی کودک را تا حد زیادی دگرگون میکنند.
یکی از مهمترین عوامل تغییر عادات غذایی در میان کودکان، تلویزیون و تبلیغهای اغواکنندهای است که کودک در روز مشاهده میکند. آمار موجود نشان میدهد به طور متوسط هر کودکی که به سن نوجوانی میرسد، تقریبا حدود ۱۰۰ هزار تبلیغ مواد غذایی از طریق تلویزیون و مجلات میبیند و اغلب این تبلیغات به معرفی محصولات غذایی میپردازند که سرشار از چربیها و کربوهیدراتهای ساده هستند.
این مسأله باعث شده تا انتخابهای غذایی تحت تاثیر بمبارانهای تبلیغاتی تغییر کند و اراده و ذائقه مردم به سمت تولیدات صنعتی و غذاهای آسان و در دسترس که به رغم ظاهری فریبنده، غالبا از لحاظ تغذیهای مخاطــــره برانگیزنـــد، سوق داده شود و همچنین الگوهای غذایی سنتی جای خود را به عادات غذایی ناصحیح وارداتی و غربی امروزی دهند...
با توجه به شرایط حاکم، از دو منظر میتوان پیشبینیهایی کرد: نخست با توجه به اینکه درصد قابل توجهی از کودکان چاق، بزرگسالان چاقتری خواهند داشت، انتظار میرود که با ورود این دسته از کودکان به آن مرحله سنی که احتمال بروز بیماریهای قلبی و عروقی، سرطان، دیابت، پرفشاری خون، نارساییهای کلیوی و غیره در آن بیشتر میشود، شاهد افزایش قابل توجه آمار مبتلایان به این بیماریها باشیم.
دوم با توجه به اینکه در جوامع در حال توسعه بیش از ۶۰ درصد مراجعات به مراکز درمانی مربوط به افراد چاق و عوارض گسترده این معضل قرن است، انتظار میرود که در آینده با بروز چنین مشکلات بهداشتی، هزینههای هنگفتی به بخش درمان و سازمانهای بیمهگر تحمیل شده و همچنین با افزایش ساعات غیبت از کار تاثیرات نامناسبی بر روند توسعه پایدار گذاشته شود. لازم به ذکر است که هماکنون در ایران سالانه بیش از ۱۰۰ هزار میلیارد ریال صرف هزینههای دارو و درمان میگردد.
با نگاهی اجمالی به الگوهای غذایی شکل گرفته، میتوان گفت آنچه عمدتا در میان کودکان محقق شده سیری شکمی است و سیری سلولی به عنوان مسألهای محجور مانده، قربانی مسائل یاد شده است.
کودکان در این سنین باید ذخایر مختلف بدن خود را با مواد مغذی مختلف تکمیل کنند و با آمادگی کامل به استقبال دوران بلوغ بروند. در زمان نه چندان دور با آغاز مرحله پیش بلوغ جهش رشدی ایجاد خواهد شد که نیاز کودک به مواد مغذی را بسیار افزایش خواهد داد.
چون کودکان در این سنین در حال یادگیری دروس مختلف هستند، عدم تامین انرژی و پروتئین کافی و همچنین مواد مغذی، علاوه بر ایجاد اختلالات رشدی، منجر به کاهش قدرت یادگیری آنها نیز خواهد شد.
عمدهترین مشکلات تغذیهای در کشور، سوءتغذیه پروتئین - انرژی (PEM)، کمبود ید، کمبود آهن و کمخونی ناشی از فقر آهن است. کمبود ویتامین A، ویتامینهای گروه B (مثل ویتامین B۲) و کمبود ویتامین D نیز در کودکان گزارش شده است. کمبود روی نیز به دلیل اینکه فلات ایران در محدودهای قرار دارد که روی در خاک آن کم است، در برخی از کودکان دیده میشود.
علاوه بر این، چون منابع پروتئینی حیوانی از منابع عمده روی به شمار میآیند، کمبود این ماده در میان کودکان خانوادههای کم درآمد بیشتر دیده میشود.
این کمبودها باعث خواهند شد که کودکان مبتلا به سوء تغذیه در آینده نتوانند افرادی مولد و خلاق باشند. تحقیقات نشان میدهند که اگر با اضافه کردن آهن به رژیم غذایی، کاهش کم خونی تا میزان دوسوم مبتلایان جبران شود، در مدت ۷ سال ۳/۲ میلیارد دلار بهرهوری خواهد داشت.
تحقیقی که بر روی دانشآموزان کلاس اول ناحیه یک شهر کرمان انجام شد، نشان داد قرص آهن بر تمرکز ذهنی و بهبود قدرت یادگیری موثر است.
این تحقیق همچنین نشان داد، مصرف آهن باعث کاهش میزان ابتلا به بیماریها و بهبود قدرت تمرکز ذهنی کودکان کم خون میشود؛ به طوری که تفاوت معنیداری بین میانگین نمرات آزمون تمرکز ذهنی گروه درمانشده پیش و پس از مداخله وجود داشت.
از این رو با توجه به نیاز آتی کشور به نیروهای خلاق و مبتکر، خانوادههای محترم، به خصوص مادران گرانقدر، باید از همین امروز برای سلامتی و بالندگی کودکان خود سرمایهگذاری کرده و عوامل تغذیه مطلوب را در کنار دیگر عوامل تاثیرگذار جدی گرفته و فرصتسوزی نفرمایند؛ چرا که با کمترین هزینه بموقع، بالاترین و بهترین نتیجه را به دست خواهند آورد.
در چند دهه اخیر در کشورمان تخصیص یارانههای غیرهدفمند به محصولات غذاییای چون روغن، برنج، شکر و دیگر درشت مغذیها، ضمن بر هم زدن الگوهای غذایی سنتی، شیوع چاقی و بسیاری دیگر از مشکلات تغذیهای را به دنبال داشته است.
بنابــرایــــن، همانطور که گفته شد، این مسأله با توجه به الگوپذیری کودکان از برنامه غذایی خانواده، توانسته است عادات غذایی ناصحیحی در آنان ایجاد کند. ولی خوشبختانه در سالهای اخیر به همت مراجع ذیربط و علمی کشور، مطالعات جامعی درخصوص بررسی وضع تغذیه کشور انجام شده و برنامههای مداخلهای چون واکسیناسیون، پایش رشد و غنیسازی مواد غذایی و توزیع شیر رایگان در مدارس کشور در حال اجراست که از آثار سیاستگذاریهای صحیح به شمار میروند.
ولی با وجود تمام این اقدامات، هنوز استفاده از کارت پایش رشد چندان جدی گرفته نمیشود.
در ادامه، توصیههایی کوتاه درخصوص نحوه تغذیه کودکان ارائه میشود که میتواند در سطح خانوار، راهگشای مشکلات تغذیهای کودکان باشد.
دوران پیشدبستانی اغلب دوران دشواری برای والدین است؛ چرا که آنها نگران کاهش اشتهای کودک خود هستند. اما باید به خاطر داشت که جدال بر سرغذا خوراندن به کودک، جدالی بیحاصل است. هیچ کودکی را نمیتوان به زور وادار به غذا خوردن کرد. کافی است پدر و مادر به خاطر داشته باشند که این دوره بخشی از سیر تکاملی کودک بوده و گذراست.
به علاوه آنان هنوز هم میتوانند انواع غذاها را به کودک عرضه کنند و قادرند محدودیتهایی برای رفتارها و عادات غلط تغذیهای او قائل شوند. آنچه باید به عنوان یک نکته مهم در نظر داشت، این است که در این مرحله از دوران زندگی، ایجاد تنوع غذایی و همچنین تهیه مواد غذایی مغذی و سالم برای کودک بهترین راه تأمین نیازهای تغذیهای او خواهد بود و توسل به زور و اجبار نه تنها فایدهای نخواهد داشت، بلکه باعث خواهد شد که کودک از غذا نخوردن به عنوان حربهای برای مقابله با والدین خود استفاده کند.
کودکان پیشدبستانی اشتهای متغیری دارند و حجم معده آنها نیز کم است. بنابراین بهتر است غذای آنها را در حجم کم، اما در وعدههای مکرر در طول روز تهیه نمود. به عبارت دیگر، کودک پیشدبستانی به جز وعدههای اصلی غذا نیاز به میان وعدهها هم دارد. این میانوعدهها باید حاوی مواد مغذی باشند و از نظر زمانی طوری به کودک داده شوند که در عین کمک به دریافت کامل مواد غذایی روزانه، باعث بیاشتهایی و اختلال در صرف وعدههای اصلی غذا نشوند.
اندازه وعدههای غذایی ممکن است به نظر بالغین کم و ناکافی باشد. اما باید دانست اگر کودک از یک یا دو نمونه غذایی که از همه گروههای غذایی تهیه شده حداقل یک قاشق غذاخوری به ازای هر سال سن خود مصرف کند، مناسب است و اگر اشتهای بیشتری دارد، میتوان مقدار بیشتری به او غذا داد.
اکثر کودکان در این سن چهار تا شش بار در روز غذا میخورند. میان وعدههای سالم و بیضرر عبارتند از: میوههای تازه، نان و پنیر، سبزیهای خام و پخته، شیر و آبمیوهها، میوههای فصل، آجیلهای شور و شیرین. در کودکان پیشدبستانی، به جز طعم غذا عوامل دیگری نیز در پذیرش غذا از سوی کودک نقش دارند.
آنان در این سن دوست ندارند غذاهای مختلف را در ظرف غذایشان بریزند و با هم مخلوط کنند. همچنین بیشتر تمایل دارند غذا ولرم باشد. غذاهای خیلی سرد یا خیلی گرم را نمیپسندند. بسیاری از غذاها به علت بو و نه طعمشان، پذیرفته نمیشوند. کودکان اغلب دوست دارند طعم غذا ملایم باشد، نه ترش و تند.
برخی کودکان کم سن در انتخاب آنچه میخواهند بخورند، بسیار سختگیر هستند و ممکن است فقط طیف محدودی از غذاها را بخورند. برای بعضی والدین هم آسانتر است غذاهایی را که کودک دوست دارد، به او بدهند. به این ترتیب، به علت عدم تنوع غذایی کامل و عدم تامین مواد مغذی مهم و یکنواختی مواد دریافتی، کودک دچار بدغذایی و سوءتغذیه میشود.
بعضی مادران هم برعکس گروه اول، نسبت به آنچه کودکان میخورند یا نمیخورند، بسیار حساسند و اکثرا تصوری غیرواقعی از آنچه کودک باید بخورد، دارند و وقتی کودک از خوردن غذا به مقدار مورد انتظار آنان امتناع میکند، به او اصرار میکنند که این عمل باعث مقاومت کودک در برابر غذا خوردن خواهد شد و در تمام دوران زندگی خود از خوردن آن غذا خودداری خواهد کرد.
البته در مورد کودکانی که تاخیر رشد قدی و وزنی دارند، با اجرای چند توصیه ساده میتوان به مغذی کردن غذای دریافتی کودکان اقدام کرد.
روشهای مغذی کردن
در صورت عدم رغبت کودکان به خوردن گوشت، میتوان گوشتهای قرمز یا مرغ و ماهی را به صورت چرخکرده یا پورهشده به غذای مورد علاقه کودک اضافه نمود. چون کودکان غذاهای انگشتی را بهتر میپذیرند، میتوان غذاهای مختلف را به صورت کوکو، شامی، کتلت یا همبرگر خانگی تهیه نمود.
در صورت اضافه کردن نخود، لوبیا و عدس - که کاملا پخته و له شده باشند - به سوپ، آش و خورش، ارزش غذایی آنها افزونتر و مقدار انرژی دریافتی کودک بیشتر میشود. در صورت عدم تمایل به تخممرغ که یکی از منابع خوب پروتئین است، میتوان با رنده کردن تخممرغ آبپز داخل سوپ و یا مخلوط کردن آن با پوره سیبزمینی، غذای مناسب و ارزشمندی تهیه نمود.
میتوان با اضافه کردن سبزیجات برگی مثل جعفری، گشنیز، اسفناج و یا هر نوع سبزی که در دسترس میباشد، به سوپ و آش و خورش تنوع داد. سبزیجات نارنجی رنگ مثل هویج و کدو حلوایی ضمن داشتن ترکیبات بسیار ارزشمند، از منابع خوب پیشساز ویتامین A نیز میباشند.
روش دیگر برای غنیسازی مواد غذایی کودکان، استفاده از آرد غلات جوانه زده یا حبوبات پوست کنده و آسیاب شده همراه با عصاره قلم میباشد که به ارزش پروتئینی و تراکم انرژی کمک میکند.
ولی به طور حتم میتوان گفت اهمیتی مشابه با دورههای مورد اشاره دارد، زیرا به رغم کاهش سرعت رشد در دوران پیشدبستانی و دبستان، در دیگر حوزههای تکاملی، چون برخوردهای اجتماعی، شناختی و احساسی، تغییرات شگرفی رخ میدهد.
از اینرو با توجه به شکلگیری زیرساختهای شخصیتی و هویتی کودک در این مرحله از زندگی، برنامههای غذایی از بعد کمیت و کیفیت نقش بسزایی در روند تکامل حوزههای یادشده خواهند داشت.
در این دوره، الگوبرداری کودک از محیط اطراف و خانواده با قوت بیشتری ادامه مییابد و میتوان گفت که پایههای سلامتی یا بیماریهای مزمن در سنین بزرگسالی و سالمندی در این مرحله شکل میگیرند. بنابراین، در این مرحله شکلدهی صحیح به عادات و الگوهای غذایی دربردارنده تمام نیازهای جسمی و ذهنی فرد باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
یک سال اول زندگی وزن انسان سه برابر میشود و رشد قدی نیز در مقایسه با زمان تولد ۵۰ درصد افزایش مییابد (ولی دو برابر شدن آن تا سن چهار سالگی به طول میانجامد). این موضوع نمایانگر آن است که پس از این زمان سرعت رشد کندتر شده و تا زمان شروع دوران بلوغ در سال تنها ۳ تا ۴ کیلوگرم به وزن و ۸-۶ سانتیمتر به قد کودک اضافه میشود.
این کندی و وقفه نسبی در روند رشد، واکنشهای غیراصولی را در خانوادهها برمیانگیزد و متاسفانه بعضی از آنها بدون توجه به عکسالعملهای طبیعی کودک در قبال کاهش سرعت رشد، واکنش نشان داده و از ترفندهای غیرلازم و تهدید و تشویق برای افزایش مقدار غذای دریافتی در کودکان استفاده میکنند.
به طور معمول دیده میشود که والدین کودک تصور صحیحی از وضعیت تغذیه کودک خود ندارند و در برخی موارد علاوه بر ترغیب به خوردن بیش از حد غذا، او را به استفاده از داروهای اشتهاآور، انواع ویتامینها و مواد معدنی مجبور میسازند و با استفاده از الگوهای ناصحیح غذایی و افزودن انواع ادویهجات، نمک و چربی به غذای کودک، ذائقه کودک را به گونهای تغییر میدهند که تمایل به خوردن غذاهای پرچرب و شیرین در او نهادینه میشود.
برعکس، بیتوجهی و بیمهری به کودک و عدم توجه عاطفی از سوی والدین و اطرافیان، کودک را به سمت پرخوری سوق میدهد. اینگونه عوامل و رویکردها به موازات هم باعث میشوند آمار مبتلایان به چاقی و بیماریهای گوناگون ناشی از اضافهوزن در میان کودکان افزایش یابد.
بررسیهای جامعهشناختی نشان میدهند که در ایران و بیشتر کشورهای در حال توسعه، کودکانی زیبا و سالم تلقی میشوند که چاقترند و یا عموما به علت زیاد درس خواندن، فعالیت فیزیکی کمتری دارند. این نگرش در کنار دیگر عوامل اجتماعی، مانند کم بودن سرانه محیطهای ورزشی، اختصاص سهمی ناچیز از سبد درآمد خانوار به ورزش و نرخ بالای رشد جمعیت و زندگی آپارتماننشینی، باعث شده است که طی بیست سال اخیر تعداد کودکان مبتلا به چاقی در ایران بیش از سه برابر شود.
در حال حاضر، حدود ۱۰ درصد کودکان شش ساله و ۱۷ درصد نوجوانان پانزده ساله در ایران مبتلا به چاقی مزمن هستند. براساس آمار سازمان بهداشت جهانی، بیش از ۲۲ میلیون کودک زیر پنج سال در جهان چاق هستند که حدود ۱۷ میلیون از آنها در جوامع در حال توسعه زندگی میکنند.
بنابراین، تاثیر تبعات صنعتی شدن در نهایت توانسته است با تغییر شرایط زندگی، موجب کاهش فعالیت کودکان و نوجوانان شود. با توجه به الگوبرداری زیاد کودکان در این سنین، عوامل محیطی، مانند رفتار غذایی والدین و اطرافیان و تبلیغهای گسترده از رسانههای گروهی، تاثیر عمدهای در انتخاب غذایی کودک و عادات غذایی وی دارند.
از این رو با توجه به شرایط خاص زندگی در دوران اخیر که درصد قابل توجهی از مادران شاغل هستند و کودکان در روز حداقل یک وعده از غذای خود را در بیرون از منزل صرف میکنند، محیط بیرون از خانه و تاثیر دوستان، الگوهای غذایی کودک را تا حد زیادی دگرگون میکنند.
یکی از مهمترین عوامل تغییر عادات غذایی در میان کودکان، تلویزیون و تبلیغهای اغواکنندهای است که کودک در روز مشاهده میکند. آمار موجود نشان میدهد به طور متوسط هر کودکی که به سن نوجوانی میرسد، تقریبا حدود ۱۰۰ هزار تبلیغ مواد غذایی از طریق تلویزیون و مجلات میبیند و اغلب این تبلیغات به معرفی محصولات غذایی میپردازند که سرشار از چربیها و کربوهیدراتهای ساده هستند.
این مسأله باعث شده تا انتخابهای غذایی تحت تاثیر بمبارانهای تبلیغاتی تغییر کند و اراده و ذائقه مردم به سمت تولیدات صنعتی و غذاهای آسان و در دسترس که به رغم ظاهری فریبنده، غالبا از لحاظ تغذیهای مخاطــــره برانگیزنـــد، سوق داده شود و همچنین الگوهای غذایی سنتی جای خود را به عادات غذایی ناصحیح وارداتی و غربی امروزی دهند...
با توجه به شرایط حاکم، از دو منظر میتوان پیشبینیهایی کرد: نخست با توجه به اینکه درصد قابل توجهی از کودکان چاق، بزرگسالان چاقتری خواهند داشت، انتظار میرود که با ورود این دسته از کودکان به آن مرحله سنی که احتمال بروز بیماریهای قلبی و عروقی، سرطان، دیابت، پرفشاری خون، نارساییهای کلیوی و غیره در آن بیشتر میشود، شاهد افزایش قابل توجه آمار مبتلایان به این بیماریها باشیم.
دوم با توجه به اینکه در جوامع در حال توسعه بیش از ۶۰ درصد مراجعات به مراکز درمانی مربوط به افراد چاق و عوارض گسترده این معضل قرن است، انتظار میرود که در آینده با بروز چنین مشکلات بهداشتی، هزینههای هنگفتی به بخش درمان و سازمانهای بیمهگر تحمیل شده و همچنین با افزایش ساعات غیبت از کار تاثیرات نامناسبی بر روند توسعه پایدار گذاشته شود. لازم به ذکر است که هماکنون در ایران سالانه بیش از ۱۰۰ هزار میلیارد ریال صرف هزینههای دارو و درمان میگردد.
با نگاهی اجمالی به الگوهای غذایی شکل گرفته، میتوان گفت آنچه عمدتا در میان کودکان محقق شده سیری شکمی است و سیری سلولی به عنوان مسألهای محجور مانده، قربانی مسائل یاد شده است.
کودکان در این سنین باید ذخایر مختلف بدن خود را با مواد مغذی مختلف تکمیل کنند و با آمادگی کامل به استقبال دوران بلوغ بروند. در زمان نه چندان دور با آغاز مرحله پیش بلوغ جهش رشدی ایجاد خواهد شد که نیاز کودک به مواد مغذی را بسیار افزایش خواهد داد.
چون کودکان در این سنین در حال یادگیری دروس مختلف هستند، عدم تامین انرژی و پروتئین کافی و همچنین مواد مغذی، علاوه بر ایجاد اختلالات رشدی، منجر به کاهش قدرت یادگیری آنها نیز خواهد شد.
عمدهترین مشکلات تغذیهای در کشور، سوءتغذیه پروتئین - انرژی (PEM)، کمبود ید، کمبود آهن و کمخونی ناشی از فقر آهن است. کمبود ویتامین A، ویتامینهای گروه B (مثل ویتامین B۲) و کمبود ویتامین D نیز در کودکان گزارش شده است. کمبود روی نیز به دلیل اینکه فلات ایران در محدودهای قرار دارد که روی در خاک آن کم است، در برخی از کودکان دیده میشود.
علاوه بر این، چون منابع پروتئینی حیوانی از منابع عمده روی به شمار میآیند، کمبود این ماده در میان کودکان خانوادههای کم درآمد بیشتر دیده میشود.
این کمبودها باعث خواهند شد که کودکان مبتلا به سوء تغذیه در آینده نتوانند افرادی مولد و خلاق باشند. تحقیقات نشان میدهند که اگر با اضافه کردن آهن به رژیم غذایی، کاهش کم خونی تا میزان دوسوم مبتلایان جبران شود، در مدت ۷ سال ۳/۲ میلیارد دلار بهرهوری خواهد داشت.
تحقیقی که بر روی دانشآموزان کلاس اول ناحیه یک شهر کرمان انجام شد، نشان داد قرص آهن بر تمرکز ذهنی و بهبود قدرت یادگیری موثر است.
این تحقیق همچنین نشان داد، مصرف آهن باعث کاهش میزان ابتلا به بیماریها و بهبود قدرت تمرکز ذهنی کودکان کم خون میشود؛ به طوری که تفاوت معنیداری بین میانگین نمرات آزمون تمرکز ذهنی گروه درمانشده پیش و پس از مداخله وجود داشت.
از این رو با توجه به نیاز آتی کشور به نیروهای خلاق و مبتکر، خانوادههای محترم، به خصوص مادران گرانقدر، باید از همین امروز برای سلامتی و بالندگی کودکان خود سرمایهگذاری کرده و عوامل تغذیه مطلوب را در کنار دیگر عوامل تاثیرگذار جدی گرفته و فرصتسوزی نفرمایند؛ چرا که با کمترین هزینه بموقع، بالاترین و بهترین نتیجه را به دست خواهند آورد.
در چند دهه اخیر در کشورمان تخصیص یارانههای غیرهدفمند به محصولات غذاییای چون روغن، برنج، شکر و دیگر درشت مغذیها، ضمن بر هم زدن الگوهای غذایی سنتی، شیوع چاقی و بسیاری دیگر از مشکلات تغذیهای را به دنبال داشته است.
بنابــرایــــن، همانطور که گفته شد، این مسأله با توجه به الگوپذیری کودکان از برنامه غذایی خانواده، توانسته است عادات غذایی ناصحیحی در آنان ایجاد کند. ولی خوشبختانه در سالهای اخیر به همت مراجع ذیربط و علمی کشور، مطالعات جامعی درخصوص بررسی وضع تغذیه کشور انجام شده و برنامههای مداخلهای چون واکسیناسیون، پایش رشد و غنیسازی مواد غذایی و توزیع شیر رایگان در مدارس کشور در حال اجراست که از آثار سیاستگذاریهای صحیح به شمار میروند.
ولی با وجود تمام این اقدامات، هنوز استفاده از کارت پایش رشد چندان جدی گرفته نمیشود.
در ادامه، توصیههایی کوتاه درخصوص نحوه تغذیه کودکان ارائه میشود که میتواند در سطح خانوار، راهگشای مشکلات تغذیهای کودکان باشد.
دوران پیشدبستانی اغلب دوران دشواری برای والدین است؛ چرا که آنها نگران کاهش اشتهای کودک خود هستند. اما باید به خاطر داشت که جدال بر سرغذا خوراندن به کودک، جدالی بیحاصل است. هیچ کودکی را نمیتوان به زور وادار به غذا خوردن کرد. کافی است پدر و مادر به خاطر داشته باشند که این دوره بخشی از سیر تکاملی کودک بوده و گذراست.
به علاوه آنان هنوز هم میتوانند انواع غذاها را به کودک عرضه کنند و قادرند محدودیتهایی برای رفتارها و عادات غلط تغذیهای او قائل شوند. آنچه باید به عنوان یک نکته مهم در نظر داشت، این است که در این مرحله از دوران زندگی، ایجاد تنوع غذایی و همچنین تهیه مواد غذایی مغذی و سالم برای کودک بهترین راه تأمین نیازهای تغذیهای او خواهد بود و توسل به زور و اجبار نه تنها فایدهای نخواهد داشت، بلکه باعث خواهد شد که کودک از غذا نخوردن به عنوان حربهای برای مقابله با والدین خود استفاده کند.
کودکان پیشدبستانی اشتهای متغیری دارند و حجم معده آنها نیز کم است. بنابراین بهتر است غذای آنها را در حجم کم، اما در وعدههای مکرر در طول روز تهیه نمود. به عبارت دیگر، کودک پیشدبستانی به جز وعدههای اصلی غذا نیاز به میان وعدهها هم دارد. این میانوعدهها باید حاوی مواد مغذی باشند و از نظر زمانی طوری به کودک داده شوند که در عین کمک به دریافت کامل مواد غذایی روزانه، باعث بیاشتهایی و اختلال در صرف وعدههای اصلی غذا نشوند.
اندازه وعدههای غذایی ممکن است به نظر بالغین کم و ناکافی باشد. اما باید دانست اگر کودک از یک یا دو نمونه غذایی که از همه گروههای غذایی تهیه شده حداقل یک قاشق غذاخوری به ازای هر سال سن خود مصرف کند، مناسب است و اگر اشتهای بیشتری دارد، میتوان مقدار بیشتری به او غذا داد.
اکثر کودکان در این سن چهار تا شش بار در روز غذا میخورند. میان وعدههای سالم و بیضرر عبارتند از: میوههای تازه، نان و پنیر، سبزیهای خام و پخته، شیر و آبمیوهها، میوههای فصل، آجیلهای شور و شیرین. در کودکان پیشدبستانی، به جز طعم غذا عوامل دیگری نیز در پذیرش غذا از سوی کودک نقش دارند.
آنان در این سن دوست ندارند غذاهای مختلف را در ظرف غذایشان بریزند و با هم مخلوط کنند. همچنین بیشتر تمایل دارند غذا ولرم باشد. غذاهای خیلی سرد یا خیلی گرم را نمیپسندند. بسیاری از غذاها به علت بو و نه طعمشان، پذیرفته نمیشوند. کودکان اغلب دوست دارند طعم غذا ملایم باشد، نه ترش و تند.
برخی کودکان کم سن در انتخاب آنچه میخواهند بخورند، بسیار سختگیر هستند و ممکن است فقط طیف محدودی از غذاها را بخورند. برای بعضی والدین هم آسانتر است غذاهایی را که کودک دوست دارد، به او بدهند. به این ترتیب، به علت عدم تنوع غذایی کامل و عدم تامین مواد مغذی مهم و یکنواختی مواد دریافتی، کودک دچار بدغذایی و سوءتغذیه میشود.
بعضی مادران هم برعکس گروه اول، نسبت به آنچه کودکان میخورند یا نمیخورند، بسیار حساسند و اکثرا تصوری غیرواقعی از آنچه کودک باید بخورد، دارند و وقتی کودک از خوردن غذا به مقدار مورد انتظار آنان امتناع میکند، به او اصرار میکنند که این عمل باعث مقاومت کودک در برابر غذا خوردن خواهد شد و در تمام دوران زندگی خود از خوردن آن غذا خودداری خواهد کرد.
البته در مورد کودکانی که تاخیر رشد قدی و وزنی دارند، با اجرای چند توصیه ساده میتوان به مغذی کردن غذای دریافتی کودکان اقدام کرد.
روشهای مغذی کردن
در صورت عدم رغبت کودکان به خوردن گوشت، میتوان گوشتهای قرمز یا مرغ و ماهی را به صورت چرخکرده یا پورهشده به غذای مورد علاقه کودک اضافه نمود. چون کودکان غذاهای انگشتی را بهتر میپذیرند، میتوان غذاهای مختلف را به صورت کوکو، شامی، کتلت یا همبرگر خانگی تهیه نمود.
در صورت اضافه کردن نخود، لوبیا و عدس - که کاملا پخته و له شده باشند - به سوپ، آش و خورش، ارزش غذایی آنها افزونتر و مقدار انرژی دریافتی کودک بیشتر میشود. در صورت عدم تمایل به تخممرغ که یکی از منابع خوب پروتئین است، میتوان با رنده کردن تخممرغ آبپز داخل سوپ و یا مخلوط کردن آن با پوره سیبزمینی، غذای مناسب و ارزشمندی تهیه نمود.
میتوان با اضافه کردن سبزیجات برگی مثل جعفری، گشنیز، اسفناج و یا هر نوع سبزی که در دسترس میباشد، به سوپ و آش و خورش تنوع داد. سبزیجات نارنجی رنگ مثل هویج و کدو حلوایی ضمن داشتن ترکیبات بسیار ارزشمند، از منابع خوب پیشساز ویتامین A نیز میباشند.
روش دیگر برای غنیسازی مواد غذایی کودکان، استفاده از آرد غلات جوانه زده یا حبوبات پوست کنده و آسیاب شده همراه با عصاره قلم میباشد که به ارزش پروتئینی و تراکم انرژی کمک میکند.
منبع:
زندگی آنلاین
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼