زندگی مشترک ناموفق، علل طلاق عاطفی
به طور طبیعی دلایل زیادی وجود دارد تا رابطه عاطفی در ارتباطات زوجین به سردی بگراید و در روابط زن و شوهری تاثیر بگذارد.
طلاق های عاطفی فشار روحی و روانی زیادی بر زوجین تحمیل می کند که در صورت عدم رسیدگی به آن، اختلافت موجود زوجین به طلاق قانونی ختم می شود.
به طور طبیعی دلایل زیادی وجود دارد تا رابطه عاطفی در ارتباطات زوجین به سردی بگراید و در روابط زن و شوهری تاثیر بگذارد؛ گاه بر اثر شدت این مشکلات زوجین به طلاق قانونی روی می آورند و از هم جدا می شوند و اغلب اوقات نیز در صورت خفیف تر بودن مشکلات خود و وجود مسایل دیگر مانند شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرزندان این طلاق ها شکل نمی گیرد و زوجین تنها به صورت همخانه باقی می مانند و با سردی شدید عاطفی و عدم تحمل یکدیگر به زندگی به ظاهر مشترک خود ادامه می دهند؛ به این پدیده طلاق عاطفی می گویند.
متاسفانه به دلیل پنهان بودن طلاق عاطفی در جامعه، هیچ آمار مشخصی از میزان وجود طلاق عاطفی در دست نیست که لازم است اداره مرکز آمار به طور دقیق به آن بپردازد؛ ولی میتوان به جرات گفت آمار طلاق عاطفی در کشورما از طلاق قانونی بیشتر است.
طلاق عاطفی فشار های روحی و عصبی فراوانی را به زوجین تحمیل می کند و سستی بنیاد خانواده، بی اعتمادی طرفین و احتمال خیانت به همسر را در زوجین افزایش می دهد؛ و زوجین علاوه بر دلسردی و بی توجهی به زندگی خود به زندگی سایر افراد خانواده خود به خصوص فرزندانشان نیز بی تفاوت می شوند و خود همین امر به تنهایی لطمه و آسیب های روحی فراوانی را به کودکان امروز و جوانان فردای کشور وارد می کند.
عدم مهارت لازم برای زندگی دو نفره، دخالت اطرافیان، ازدواج دیر هنگام، ویژگی نامطلوب اخلاقی، مشکلات زناشویی، درک نکردن گفتار و رفتار یکدیگر و حتی بد حجابی، تنها بخشی از دلایل بروز و تشدید طلاق های عاطفی در زوجین را سبب می شود.
زندگی در شرایط طلاق عاطفی، زوجین را به طرف مشکلات روحی و روانی سوق می دهد و آنان را مجبور به زندگی اجباری فاقد تفاهم در زیر یک سقف می کند؛ که اگر راه حلی برای این مشکلات در نظر گرفته نشود سرانجام طلاق عاطفی به طلاق قانونی منجر می شود.
از آنجا که ریشه اصلی طلاق های عاطفی در مشکلات روحی و روانی خلاصه می شود؛ بنابراین می توان درمان و راه حل آنرا در مشاوره ها و جلسات روانشناسی جستجو نمود؛ که متاسفانه در جامعه ما دارای تابو است و افراد با وجود بروز مشکلات شدید روحی حاضر به مراجعه به روانشناسان را ندارند.
بنابراین باید فرهنگ مراجعه به مشاوره، روانشناس و روانپزشک در اقشار مختلف مردم تقویت شود تا آن یک اقدام طبیعی و پسندیده دانسته شود و مورد پذیرش همه قرار گیرد: همانطور که یک قسمت از بدن دچار عیب و نقص می شود؛ روح انسان نیز ممکن است آسیب ببیند و نیاز به ترمیم و مداوا داشته باشد.
معمولا مشاوران و روانپزشکان با کشف ریشه های مشکلات زوجین و ارائه راه حل هایی مانند آموزش و پایین آوردن توقعات متقابل زوجین شرایط ترمیم مجدد زندگی زوجین را فراهم می کنند.
متاسفانه به دلیل پنهان بودن طلاق عاطفی در جامعه، هیچ آمار مشخصی از میزان وجود طلاق عاطفی در دست نیست که لازم است اداره مرکز آمار به طور دقیق به آن بپردازد؛ ولی میتوان به جرات گفت آمار طلاق عاطفی در کشورما از طلاق قانونی بیشتر است.
طلاق عاطفی فشار های روحی و عصبی فراوانی را به زوجین تحمیل می کند و سستی بنیاد خانواده، بی اعتمادی طرفین و احتمال خیانت به همسر را در زوجین افزایش می دهد؛ و زوجین علاوه بر دلسردی و بی توجهی به زندگی خود به زندگی سایر افراد خانواده خود به خصوص فرزندانشان نیز بی تفاوت می شوند و خود همین امر به تنهایی لطمه و آسیب های روحی فراوانی را به کودکان امروز و جوانان فردای کشور وارد می کند.
عدم مهارت لازم برای زندگی دو نفره، دخالت اطرافیان، ازدواج دیر هنگام، ویژگی نامطلوب اخلاقی، مشکلات زناشویی، درک نکردن گفتار و رفتار یکدیگر و حتی بد حجابی، تنها بخشی از دلایل بروز و تشدید طلاق های عاطفی در زوجین را سبب می شود.
زندگی در شرایط طلاق عاطفی، زوجین را به طرف مشکلات روحی و روانی سوق می دهد و آنان را مجبور به زندگی اجباری فاقد تفاهم در زیر یک سقف می کند؛ که اگر راه حلی برای این مشکلات در نظر گرفته نشود سرانجام طلاق عاطفی به طلاق قانونی منجر می شود.
از آنجا که ریشه اصلی طلاق های عاطفی در مشکلات روحی و روانی خلاصه می شود؛ بنابراین می توان درمان و راه حل آنرا در مشاوره ها و جلسات روانشناسی جستجو نمود؛ که متاسفانه در جامعه ما دارای تابو است و افراد با وجود بروز مشکلات شدید روحی حاضر به مراجعه به روانشناسان را ندارند.
بنابراین باید فرهنگ مراجعه به مشاوره، روانشناس و روانپزشک در اقشار مختلف مردم تقویت شود تا آن یک اقدام طبیعی و پسندیده دانسته شود و مورد پذیرش همه قرار گیرد: همانطور که یک قسمت از بدن دچار عیب و نقص می شود؛ روح انسان نیز ممکن است آسیب ببیند و نیاز به ترمیم و مداوا داشته باشد.
معمولا مشاوران و روانپزشکان با کشف ریشه های مشکلات زوجین و ارائه راه حل هایی مانند آموزش و پایین آوردن توقعات متقابل زوجین شرایط ترمیم مجدد زندگی زوجین را فراهم می کنند.
منبع:
دانا
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼