۱۲۰۰۶۹
۱۹۶۹
۱۹۶۹
پ

احکام مهریه در طلاق، چرا بی مهر می شود؟

زیاد بودن مهریه بر اساس شرع و قانون می‌تواند موجب حق حبس برای زوجه شود.

زیاد بودن مهریه بر اساس شرع و قانون می‌تواند موجب حق حبس برای زوجه شود.

مهریه
زیاد بودن مهریه بر اساس شرع و قانون می‌تواند موجب حق حبس برای زوجه شود. در این حال علاوه بر اینکه زوجه از همسرش تمکین نمی‌کند و زندگی مشترکی نیز با او ندارد، زوج بدهکار نفقه می‌شود. هر بدهی را باید روزی داد و مهریه هم یک دین و بدهکاری محسوب می‌شود. این درحالی است که مهریه حتی در صورت فوت زن به وراث او می‌رسد و آنها حق گرفتن مهریه را خواهند داشت و این موضوع به پیچیدگی رابطه مالی مهریه اشاره دارد.

بعضی از دلایل و عوامل بالا رفتن مهریه‌ها به شرح زیر هستند:

نقص قوانین حمایتی از زن:
به دلیل نقص و ضعف قوانین موجود در ارتباط با حمایت از زن و کودک، مهریه به عنوان اهرم کنترل مرد مورد توجه است. زنان مهریه‌ای را برای خود تعیین می‌کنند تا اگر مرد رعایت اخلاق و انصاف و عدالت را نکرد و به دنبال امیال و خواهش‌های نفسانی خود رفت و اخلاق و حقوق زن و فرزندان را زیر پا گذاشت، بتواند از آن استفاده کند.

سهم مالی زن از زندگی مشترک:
زن نتیجه تمام تلاش‌ها و زحمات و حتی در مواردی کسب و کار خود را در خانه شوهر خرج می‌کند و این حق او است که به لحاظ حقوقی سهم مالی داشته باشد. در قانون سهمی برای زن در نظر گرفته نشده و از طرف دیگر، طبق عرف، زن همه کار و دارایی‌‌های خود را در خانه شوهر خرج می‌کند. دیده نشدن سهم مالی زن در زندگی مشترک به لحاظ قانونی، یکی از دلایل بالا رفتن مهریه‌هاست.

تأثیر و نقش پول در حق انتخاب و تصمیم‌گیری:
انسان با حق انتخاب تعریف می‌شود و امکانات مالی بر توان انتخاب او می‌افزاید. متأسفانه ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که حق انتخاب تا حدود زیادی بسته به اقتدار و امکانات مالی است و کسی که این امکانات را در اختیار دارد، حرف اول را می‌زند (چه بسا که آن حرف حتی مبتنی بر بی‌عدالتی باشد). در جامعه‌ای که پول نقشی تعیین‌کننده در حقوق دیگر دارد، چطور می‌توان توقع داشت که زن همه عمر کار کند و دستش به لحاظ حقوقی خالی باشد؟ مهریه در واقع برای او امکانات مالی است که حقوق دیگر هم در گرو آن هستند.

برابر کردن قدر و منزلت زنان با مهریه و ایجاد منزلت مجازی:
بعضی علل مثل تجمل‌گرایی و چشم و هم چشمی را می‌توان از علل فرهنگی دانست. این عوامل در واقع ریشه در فرهنگی دارند که از پایه اشتباه است. در بسیاری از موارد دیده شده زنی که مهریه پایینی داشته، به دلایل ضعف فرهنگی و اشکالات تربیتی، قدر و منزلتش در حد شأنش رعایت نشده است. همین موضوع فراگیر می‌تواند به قیمت گذاری توخالی، ارزش‌های کذایی و تظاهر تبدیل شود. این موضوع خود به اشتباه نشان دهنده این است که زنانی که مهریه‌های پایینی دارند، قدر و منزلتشان هم در نگاه مرد و خانواده او و حتی جامعه، کمتر است.

باز شدن راه سوءاستفاده:
افراط باعث ایجاد تفریط می‌شود. بعضی از خانواده‌ها به دلیل نواقص موجود در قانون و فرهنگ، به خود اجازه می‌دهند که راه سوءاستفاده را در پیش بگیرند. شاید هم بتوان گفت از ترس اینکه مبادا از این طرف بام بیفتند، عقب عقب می‌روند و از آن طرف بام سقوط می‌کنند. وقتی مسؤولان و دست‌اندرکاران، سیاستگذاری‌ها، قانون و فرهنگ کارشناسانه و مبتنی بر واقعیت را در جهت حل مشکل به کار نگیرند، مردم هم بر اساس دانش و توانمندی محدود خود اقدام می‌کنند که در بسیاری از موارد سر از بیراهه در می‌آورند؛ چرا که غیراصولی و غیر کارشناسانه است.
الگوها و دلایل فرهنگی و اجتماعی
وقتی به جای اخلاق و ارزش‌های اخلاقی، قدرت و زور و تسلط حرف اول را می‌زند، این همان راه خطا و فسادی است که دست به دست می‌شود. اگر آموزش و تربیت جامعه و الگوها به مردم نشان دهند که اخلاق و ارزش‌های اخلاقی حاکم است و عقل و منطق حرف اول را می‌زند، در روابط بین مردم و در خانه‌ها هم همین امر جریان می‌یابد. وقتی اخلاق و ارزش‌های اخلاقی در زندگی خانوادگی و اجتماعی در جریان باشد، نواقص حقوقی قابل اغماض می‌شود تا زمان رفع آنها فرا برسد؛ ولی وقتی راه باز است برای اینکه هر کس زور و از آن مهم‌تر پول بیشتری در اختیار دارد، بتواند بی عدالتی هم بکند، زنان هم به دنبال سلاحی خواهند بود که از آن بتوانند به عنوان وسیله‌ای برای دفاع از خود استفاده کنند.

اما چرا مهریه‌ها بالاست؟
پسری که تازه توانسته تا حدودی از تحصیل فارغ شود و خودش را جمع و جور کند تا نصفه نیمه یک زندگی را بگرداند، چطور می‌تواند ناگهان با یک امضا زیر بار دینی برود که بعد از سی سال کار و تلاش هم به سختی می‌تواند آن را ادا کند؟ پس مهریه نباید بالا باشد، مگر اینکه پدر داماد از پس آن برآید؛ آن هم تنها در صورتی که او یا چندین و چند ملک داشته باشد که هر کدام را بابت مهریه به عروس‌های خود بدهد، یا اینکه همان خانه مسکونی را چند تکه کند و هر تکه را به یک عروس بدهد! آن وقت معلوم نیست خودش و بقیه خانواده چه باید بکنند. اگر هم مغازه یا زمینی برای کار داشته باشد که باید بدهد.

البته اینجا یک سؤال باقی می‌ماند و آن اینکه اگر قرار است پسر زن بگیرد، چرا پدر باید مهریه عروس را بدهد؟ آیا این به مرد شدن «پسرها» و قبول مسؤولیت زندگی صدمه نمی‌زند؟ البته که می‌زند. به راستی چرا مهریه‌ها اینقدر بالاست؟ این سؤالی است که باید با روش‌های علمی و با تحقیقات و مطالعات بررسی و به آن پاسخ داده شود و مبتنی بر آن پاسخ‌، عالمانه و کارشناسانه جهت رفع علل و عواملی که باعث این امر شده است، اقدام گردد. دلایل و ریشه‌ها را هم نه می‌توان بر اساس حدس و گمان در نظر گرفت و نه گزینشی نگاه کرد (مثلاً یکی علت الف را در نظر بگیرد، دومی علت ب و سومی علت ج را و به همین ترتیب راه حل بدهد).

این همان برخوردی بوده که تاکنون با این موضوع شده و به همین دلیل مشکل به قوت خود باقی مانده است. باید کلیه عوامل و دلایل را با توجه به درصد اهمیت و تمرکز خانواده‌ها بر آن به دست آورد تا مورد استفاده مراکز سیاستگذاری و اجرایی و فرهنگسازی قرار گیرد. پرس و جو و مطالعات میدانی، بعضی از این علل را روشن می‌کند و می‌تواند در تحقیقات به عنوان فرضیه مورد توجه قرار گیرد. با انجام تحقیقات، هم درصد تأثیر علل مشخص می‌شود و هم همه علل و عواملی که در اینجا ذکر نشده‌اند.

نتیجه گیری
در آخر اینکه، علل بالا رفتن مهریه‌ها هر چه باشد، تنها با اصلاح قوانین و رفع خلاء‌های قانونی و فرهنگ‌سازی‌های لازم برطرف می‌شود و راه میان‌بر دیگری برای پایین آوردن مهریه‌ها وجود ندارد. این جامعه و به‌خصوص زنان، مراحل مختلف را طی کرده‌اند و شکل‌های مختلف را پشت سر گذاشته‌اند. قانونی که با ایجاد مانع بر سر راه زنان، باز به شکلی دیگر در حق آنان اجحاف کند (توجه شود به قانون مالیات بر مهریه در لایحه به اسم حمایت خانواده) یا تبلیغات توخالی و جوسازی و تحریک عواطف، چاره مشکل نیست.

شاید در کوتاه‌مدت بعضی افراد تحت تأثیر تبلیغات قرار بگیرند و به راه دیگر بروند، ولی وقتی علت مشکل رفع نشده باشد، شاید این طور به نظر برسد که مسأله حل شده، ولی مشکل در جای دیگر و به صورت حادتر و در شکل و قالب دیگر خود را نشان خواهد داد. برای پایین آمدن مهریه لازم است کلیه مراکز سیاستگذاری، قانونگذاری، اجرایی و فرهنگ‌سازی، هماهنگ با یکدیگر، مبتنی بر مطالعات و تحقیقات و همچنین واقعیت موجود، برنامه‌ریزی و اجرا کنند. یکی از مهم‌ترین راه‌حل‌های کلیدی این است که در قانون، سهم مالی زن از زندگی مشترک در نظر گرفته و حقوق مالی‌اش قانوناً به او داده شود. این امر نقش مهمی در پایین آمدن مهریه‌ها خواهد داشت. با تصویب قوانینی که زن را در بخشی از اموال و پس‌اندازی که در اثر زندگی و کار مشترک به دست آمده سهیم می‌کند، این مشکل برطرف می‌شود. زن نه تنها هنگام طلاق و مرگ، بلکه به عنوان کسی که کار انجام می‌دهد، باید بتواند در برابر اموالی که از کار او به دست آمده حق تصرف، انتخاب و تصمیم‌گیری داشته باشد.

پ

محتوای حمایت شده

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

مشاوره ویدیویی

    • اخبار داغ
    • جدیدترین
    • پربیننده ترین
    • گوناگون
    • مطالب مرتبط

    برای ارسال نظر کلیک کنید

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «نی نی بان» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.