تغذیه مناسب برای کودک، مفید برای رشد مغزی
برای همه واضح و روشن است که تغذیه برای کودکان و همچنین در سنین دانش آموزی از یکی ارکان مهم رشد آن ها و لازمه زندگی سالم در بزرگسالی است.
برای همه واضح و روشن است که تغذیه برای کودکان و همچنین در سنین دانش آموزی از یکی ارکان مهم رشد آن ها و لازمه زندگی سالم در بزرگسالی است. شاید هم در این بین برای خانواده ها یک سری تصورات غلط وجود داشته باشد که آن ها را درست می پندارند و بر اساس همان تصورات عمل و فکر می کنند به فرزند خود کمک کرده اند. ما مهمترین این موضوعات را از بین نظرات مخاطبین در صدای سلامت انتخاب کرده و به سراغ یکی از دانشمندان پراستناد دنیا از لحاظ منابع علمی، دکتر رویا کلیشادی متخصص کودکان و نوجوانان و مدیر اطلاع رسانی پزشکی و منابع علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان رفتیم و به گفتگو نشستیم تا درباره این موضوعات بهتر و بیشتر بدانیم.
در ابتدا می خواهیم مادران و پدران را متوجه این واقعیّت بکنیم که تغذیه کودکان اهمیّت بسیاری دارد. راجع به اهمیّت مواد غذایی که بر سر سفره می گذاریم و یا دانش آموزان باید در فصل تحصیل استفاده کنند صحبت بفرمائید:
دکتر رویا کلیشادی: یکی از ابعاد مهمِ شیوه زندگی سالم و ارتقای سلامت، بحث تغذیه سالم است. متخصصین کودکان و نوجوانان تأکید زیادی روی تغذیه آن ها دارند. به خاطر این که سنین کودکی و نوجوانی دوران خاصی از زندگی است و بر اساس گروه سنی، در رشد هستند و یادگیری آن ها هم در همین دوران رقم می خورد. الگوهای غذایی هم از همین سنین در کودکان شکل می گیرد و این شکل گیری صحیح می تواند از بیماری های متفاوت در بزرگ سالی جلوگیری کند.
به طور کلّی با توجه به اهمیتی که گفتید، چه توصیه هایی به خانواده ها دارید؟
خانواده ها باید توجه ویژه و کافی به امر تغذیه فرزندشان داشته باشند و از آن طرف هم حالت وسواس گونه به خرج ندهند، چون برخی می گویند تا دو سالگی باید مواظب باشیم و بعد از دو سالگی هر چیزی که والدین خوردند کودک هم همان را می خورد. خانواده هایی هم هستند که وسواس گونه برخورد می کنند و به کودک خود سخت می گیرند که حتماً باید این مقدار شیر یا گوشت را بخورد. هر دوی این حالت ها برای آن کودک یا نوجوان اختلال ایجاد می کند. یک اصول کلی را باید برای کودک و نوجوان خودمان رعایت کنیم.
کودکان و نوجوانان مسلماً از نظر عادات غذایی و فرهنگی غذای جداگانه ای نباید داشته باشند و باید غذای خانواده را استفاده کنند ولی توجه ویژه ای هم باید کرد که آن غذا از کیفیت مناسب و مواد مغذی کافی و مواد بی ضرر تهیه شده باشد. در کنار این موارد غذا باید تعادل داشته باشد. هر سه وعده اصلی غذا هم حتماً با تأکید ویژه روی صبحانه باید استفاده شود. میان وعده ها هم حتمی و ضروری است. اگر خانواده ها این اصول کلّی را رعایت کنند و غذا را با تعداد دفعات مناسب با کیفیت مطلوب در اختیار فرزند خود بگذارند در واقع اصول غذای سالم رعایت کردند.
روش تهیه را باید جدی بگیرند تا فرزندان به خوردن آن راغب باشند. برای مثال ما می گوئیم که سبزیجات را زیاد استفاده کنید. خانواده ها می گویند خودمان نمی خوریم و فرزندمان هم از ابتدا نخورده و نمی خورد یا مثلاً می گویند غیر از سبزی خوردن مگر سبزی دیگری هم هست! باید در این رابطه مقداری فرهنگ سازی و الگوهای سالم ارائه شود و همین الگوی سالم تا آینده همراه آن ها باشد.
در ابتدا می خواهیم مادران و پدران را متوجه این واقعیّت بکنیم که تغذیه کودکان اهمیّت بسیاری دارد. راجع به اهمیّت مواد غذایی که بر سر سفره می گذاریم و یا دانش آموزان باید در فصل تحصیل استفاده کنند صحبت بفرمائید:
دکتر رویا کلیشادی: یکی از ابعاد مهمِ شیوه زندگی سالم و ارتقای سلامت، بحث تغذیه سالم است. متخصصین کودکان و نوجوانان تأکید زیادی روی تغذیه آن ها دارند. به خاطر این که سنین کودکی و نوجوانی دوران خاصی از زندگی است و بر اساس گروه سنی، در رشد هستند و یادگیری آن ها هم در همین دوران رقم می خورد. الگوهای غذایی هم از همین سنین در کودکان شکل می گیرد و این شکل گیری صحیح می تواند از بیماری های متفاوت در بزرگ سالی جلوگیری کند.
به طور کلّی با توجه به اهمیتی که گفتید، چه توصیه هایی به خانواده ها دارید؟
خانواده ها باید توجه ویژه و کافی به امر تغذیه فرزندشان داشته باشند و از آن طرف هم حالت وسواس گونه به خرج ندهند، چون برخی می گویند تا دو سالگی باید مواظب باشیم و بعد از دو سالگی هر چیزی که والدین خوردند کودک هم همان را می خورد. خانواده هایی هم هستند که وسواس گونه برخورد می کنند و به کودک خود سخت می گیرند که حتماً باید این مقدار شیر یا گوشت را بخورد. هر دوی این حالت ها برای آن کودک یا نوجوان اختلال ایجاد می کند. یک اصول کلی را باید برای کودک و نوجوان خودمان رعایت کنیم.
کودکان و نوجوانان مسلماً از نظر عادات غذایی و فرهنگی غذای جداگانه ای نباید داشته باشند و باید غذای خانواده را استفاده کنند ولی توجه ویژه ای هم باید کرد که آن غذا از کیفیت مناسب و مواد مغذی کافی و مواد بی ضرر تهیه شده باشد. در کنار این موارد غذا باید تعادل داشته باشد. هر سه وعده اصلی غذا هم حتماً با تأکید ویژه روی صبحانه باید استفاده شود. میان وعده ها هم حتمی و ضروری است. اگر خانواده ها این اصول کلّی را رعایت کنند و غذا را با تعداد دفعات مناسب با کیفیت مطلوب در اختیار فرزند خود بگذارند در واقع اصول غذای سالم رعایت کردند.
روش تهیه را باید جدی بگیرند تا فرزندان به خوردن آن راغب باشند. برای مثال ما می گوئیم که سبزیجات را زیاد استفاده کنید. خانواده ها می گویند خودمان نمی خوریم و فرزندمان هم از ابتدا نخورده و نمی خورد یا مثلاً می گویند غیر از سبزی خوردن مگر سبزی دیگری هم هست! باید در این رابطه مقداری فرهنگ سازی و الگوهای سالم ارائه شود و همین الگوی سالم تا آینده همراه آن ها باشد.
برخی خانواده ها از اینکه فرزند دانش آموزشان بی حوصله و خسته است و به تکالیف درسی اهمیت نمی دهد و در یادگیری هم ضعیف است گلایه می کنند.
از لحاظ تغذیه ای چه توصیه ای به این خانواده ها دارید؟
در ابتدا بگویم که خانواده ها نباید به همین راحتی به فرزندان خود برچسب بیش فعالی بزنند در صورتی که شاید مشکل خاصی نداشته باشد و فقط باید با روش های خاصی با آن برخورد شود که وقت و فضای بیشتری را می خواهد.
ولی اگر واقعاً بیش فعال باشند مورد حائز اهمیت زمان خواب آن هاست. کودکان و نوجوانان حتماً باید قبل از ساعت ده شب به خواب عمیق رفته باشند؛ چرا که هورمون رشد حدوداً از ساعت ۱۰ شب تا شش صبح ترشح می شود. دیر خوابیدن عوارض دیگری مانند خستگی و چاقی هم در پی دارد.
توصیه می شود مواد غذایی رنگی مثل پاستل و ژله ها، فست فودها و مواد حاوی ادویه های تند و ترکیبات کافئین دار مثل قهوه و چای و شکلات برای بچه های بیش فعال مورد استفاده قرار نگیرد و محدود شوند چون که برای این دست از افراد اثر محرک دارد. الگوی غذای سالمی هم باید در اختیار این کودکان و نوجوانان قرار بگیرد. سبزیجات و میوه و جو کمک کننده به این نوجوانان است.
ولی اگر واقعاً بیش فعال باشند مورد حائز اهمیت زمان خواب آن هاست. کودکان و نوجوانان حتماً باید قبل از ساعت ده شب به خواب عمیق رفته باشند؛ چرا که هورمون رشد حدوداً از ساعت ۱۰ شب تا شش صبح ترشح می شود. دیر خوابیدن عوارض دیگری مانند خستگی و چاقی هم در پی دارد.
توصیه می شود مواد غذایی رنگی مثل پاستل و ژله ها، فست فودها و مواد حاوی ادویه های تند و ترکیبات کافئین دار مثل قهوه و چای و شکلات برای بچه های بیش فعال مورد استفاده قرار نگیرد و محدود شوند چون که برای این دست از افراد اثر محرک دارد. الگوی غذای سالمی هم باید در اختیار این کودکان و نوجوانان قرار بگیرد. سبزیجات و میوه و جو کمک کننده به این نوجوانان است.
برخی از خانواده ها هم از کم غذایی کودکان و نوجوانان خود گلایه دارند و می گویند فرزند ما غذا نمی خورد و یا خوراکی های خاصی را مانند ساندویچ ها را می خواهند.
نظر شما در این رابطه چیست؟
هر کسی یک سلیقه غذایی دارد. به خاطر همین می گویند تا سه سالگی بچه را به سمت مزه خاصی سوق ندهید تا بر آن غالب شود. بنابراین سلیقه های غذایی از کودکی شکل می گیرد و در سنین بلوغ نمی توان برای صرف غذای خاصی به فرزندمان اجبار کنیم. باید تعداد دفعات غذا را زیادتر کرد و توجه مستقیم به اینکه آیا غذا را خورده یا نه نکرد. فرزندان هر چه بیشتر بدانند که خانواده توجه بیش از حد به این امر دارند خواه یا ناخواه حالت لجبازی پیدا می کنند و اگر هم می خواهد غذا بخورد، حالتی پدید می آید که جلوی این کار را می گیرد. والدین باید در این سن به حالات اضطراب و افسردگی در کودک و نوجوان خود توجه داشته باشند. کمبود آهن هم از مواردی است که باید مورد توجه قرار بگیرد.
برای خوراکی های خاص مانند ساندویچ یا سیب زمینی سرخ کرده به جای حذف کامل، باید جایگزین مناسب و سالمی در اختیار کودکان قرار بگیرد.
این که برخی می گویند یادگیری ضعیف دانش آموزان به خاطر تغذیه دوران کودکی است صحت دارد؟ آیا اگر این اتفاق بیفتد راهکاری برای این خانواده ها وجود دارد؟
یک دوره طلایی از نظر رشد مغزی وجود دارد که با تغذیه بسیار مرتبط است. این دوره سه ماه آخر بارداری مادر و ۱۸ ماه پس از تولد است. اگر در این مدت مواد غذایی کافی به جنین و کودک نرسد می تواند در آینده آسیب زا باشد. برای مثال در مخچه آسیبی ایجاد می شود که در بزرگسالی نمی تواند کارهای ظریف را انجام دهد و کارهایی که به دقت دست نیاز داشته باشد مانند ساعت سازی یا جراحی را نمی تواند انجام دهد. ولی اینکه مثلاً یک دانش آموز در درس ریاضی ضعیف باشد، بعید است که به خاطر تغذیه در دوران طلایی یاشد. ولی انواع دانه های روغنی مانند کنجد، تخم کدو، تخم آفتابگردان و انواع آجیل به همراه خشکبار می توانند برای دانش آموزان کمک کننده باشند.
%d۸%b۵%d۸%af%d۸%a۷%db%۸c-%d۸%b۳%d۹%۸۴%d۸%a۷%d۹%۸۵%d۸%aa-۲
بوفه های مدارس از نظر شما چگونه است؟ خیلی مشاهده شده که بوفه های مدارس تغذیه ناسالم ارائه می دهند و اقتصادمحور شده اند.
خوشبختانه وزارت بهداشت و وزارت آموزش و پرورش بخشنامه های مشترکی دارند و تأکید زیادی بر ارائه مواد غذایی سالم در بوفه ها دارند اما برخی ها ممکن است قانون را رعایت نکنند
پس این موضوع نیازمند نظارت بیشتر است.
امسال خیلی تأکید زیادی بر سالم بودن بوفه ها داشتند. من فکر می کنم انجمن های اولیا و مربیان در مدارس بهتر می توانند این ماجرا را تأکید کنند.
برخی مادران بر این باورند که قرص آهن و شربت ویتامین جایگزین گوشت و مرغ می شود و این را راهکار خوبی برای بچه هایی که گوشت و مرغ نمی خورند می دانند. نظر شما چیست؟
تعادل و تنوع در غذا لازم است. ما می گوئیم که در کل، پروتئین باید ۱۵ تا ۲۰ درصد غذا را تشکیل بدهد. گوشت یک قسمت پروتئین را تشکیل می دهد. این عقیده هم که گوشت زیاد خیلی خوب است غلط است و باید تعادل برقرار شود. اصرار خانواده ها بعضاً موجب انزجار کودک از گوشت می شود.
در مواد غذایی موادی وجود دارد که دارو هیچ وقت جایگزین آن ها نمی شود. مثلاً در گوجه فرنگی ویتامین ث زیادی است امّا نمی توانیم قرص ویتامین ث را جایگزین گوجه فرنگی کنیم چون مواد دیگری هم دارد. داروهای ویتامین دار زیاد توصیه نمی شود.
گوشت و مرغ و ماهی را باید در حد متعادل به کودک و نوجوانان داد.
برای خوراکی های خاص مانند ساندویچ یا سیب زمینی سرخ کرده به جای حذف کامل، باید جایگزین مناسب و سالمی در اختیار کودکان قرار بگیرد.
این که برخی می گویند یادگیری ضعیف دانش آموزان به خاطر تغذیه دوران کودکی است صحت دارد؟ آیا اگر این اتفاق بیفتد راهکاری برای این خانواده ها وجود دارد؟
یک دوره طلایی از نظر رشد مغزی وجود دارد که با تغذیه بسیار مرتبط است. این دوره سه ماه آخر بارداری مادر و ۱۸ ماه پس از تولد است. اگر در این مدت مواد غذایی کافی به جنین و کودک نرسد می تواند در آینده آسیب زا باشد. برای مثال در مخچه آسیبی ایجاد می شود که در بزرگسالی نمی تواند کارهای ظریف را انجام دهد و کارهایی که به دقت دست نیاز داشته باشد مانند ساعت سازی یا جراحی را نمی تواند انجام دهد. ولی اینکه مثلاً یک دانش آموز در درس ریاضی ضعیف باشد، بعید است که به خاطر تغذیه در دوران طلایی یاشد. ولی انواع دانه های روغنی مانند کنجد، تخم کدو، تخم آفتابگردان و انواع آجیل به همراه خشکبار می توانند برای دانش آموزان کمک کننده باشند.
%d۸%b۵%d۸%af%d۸%a۷%db%۸c-%d۸%b۳%d۹%۸۴%d۸%a۷%d۹%۸۵%d۸%aa-۲
بوفه های مدارس از نظر شما چگونه است؟ خیلی مشاهده شده که بوفه های مدارس تغذیه ناسالم ارائه می دهند و اقتصادمحور شده اند.
خوشبختانه وزارت بهداشت و وزارت آموزش و پرورش بخشنامه های مشترکی دارند و تأکید زیادی بر ارائه مواد غذایی سالم در بوفه ها دارند اما برخی ها ممکن است قانون را رعایت نکنند
پس این موضوع نیازمند نظارت بیشتر است.
امسال خیلی تأکید زیادی بر سالم بودن بوفه ها داشتند. من فکر می کنم انجمن های اولیا و مربیان در مدارس بهتر می توانند این ماجرا را تأکید کنند.
برخی مادران بر این باورند که قرص آهن و شربت ویتامین جایگزین گوشت و مرغ می شود و این را راهکار خوبی برای بچه هایی که گوشت و مرغ نمی خورند می دانند. نظر شما چیست؟
تعادل و تنوع در غذا لازم است. ما می گوئیم که در کل، پروتئین باید ۱۵ تا ۲۰ درصد غذا را تشکیل بدهد. گوشت یک قسمت پروتئین را تشکیل می دهد. این عقیده هم که گوشت زیاد خیلی خوب است غلط است و باید تعادل برقرار شود. اصرار خانواده ها بعضاً موجب انزجار کودک از گوشت می شود.
در مواد غذایی موادی وجود دارد که دارو هیچ وقت جایگزین آن ها نمی شود. مثلاً در گوجه فرنگی ویتامین ث زیادی است امّا نمی توانیم قرص ویتامین ث را جایگزین گوجه فرنگی کنیم چون مواد دیگری هم دارد. داروهای ویتامین دار زیاد توصیه نمی شود.
گوشت و مرغ و ماهی را باید در حد متعادل به کودک و نوجوانان داد.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼