ترتیب تولد فرزندان، چه تاثیری در شخصیتشان دارد؟
هرچند شاید به نظرتان عجیب برسد، اما عادات مالی و رویه هزینه ای شما تحت تاثیر ترتیب تولدتان قرار دارد.
هرچند شاید به نظرتان عجیب برسد، اما عادات مالی و رویه هزینه ای شما تحت تاثیر ترتیب تولدتان قرار دارد. این مساله به هیچ عنوان نوعی طالع بینی و پیشگویی نیست، بلکه محققان برجسته حوزه مالیه رفتاری با استفاده از مطالعات خود به آن دست یافته اند.
این مساله پیش از هر چیز ناشی از تاثیرات ناشی از ترتیب تولد بر شخصیت فرد و در نتیجه، رفتار او با پول است. در ادامه به برخی از این نتایج اشاره می کنیم.
فرزند بزرگ
اگر فرزند بزرگ پدر و مادر خود هستید، احتمالا برخی از ویژگی های روانی مانند رشد سریع و اعتماد به نفس و البته نوعی کمال گرایی را در خود احساس می کنید. این شرایط روانی ویژه ناشی از مسئولیت ها و انتظارات ویژه ای است که والدین از فرزند نخست خود دارند و به همین سبب، آنها به طور معمول توانایی بیشتری برای کنترل زندگی و هدایت آن از خود نشان می دهند.
به گفته روان شناسان، فرزندان نخست فشار روانی بیشتری را از والدین خود دریافت می کنند و به همین سبب، از نوعی اضطراب برخوردار هستند. به همین سبب با آن که در کسب رتبه ها و مدارج علمی و کاری موفق هستند، اما نوعی محافظه کاری در رفتار آنها به چشم می خورد و اغلب سعی می کنند مشاغلی چون حسابداری، امور مالی و اداری را برگزینند. این مشاغل به آنها کمک می کند احساس کنترل بیشتری بر شرایط داشته باشند. این فرزندان به سبب نیاز به کنترل شرایط، از لحاظ کنترل هزینه ها موفق هستند و ثبات مالی قابل قبولی را تجربه می کنند.
البته میل به نفر اول بودن و کمال گرایی ممکن است فرزندان نخست را با دردسرهایی نیز مواجه کند.به طور مثال، با آن که این افراد عموما در رفتار مالی باثبات و متعادل هستند، اما در نظرگرفتن اهداف بلندپروازانه و دور از واقعیت ممکن است برنامه های مالی و آینده آنها را نابود سازد. به علاوه پیگیری چنین اهدافی باعث ایجاد میزان قابل توجهی استرس برای فرد خواهدشد. به همین جهت فرزندان نخست باید براساس اولویت بندی دقیق میان اهداف کوتاه و بلندمدت تمایز بگذارند و نقشه راهی برای خود تنظیم کنند. به علاوه پرهیز از محافظه کاری را نیز در دستور کار قرار دهند.
یافتن نقطه تعادلی میان کمال گرایی و محافظه کاری رمز موفقیت فرزندان نخست خانواده است.
فرزندان میانی
در حالی که فرزندان نخست همواره تحت نظر و فشار والدین هستند و کوچک ترین فرزند نیز نقش فرزند محبوب را بازی می کند، فرزندان میانی اغلب دچار شرایط ویژه ای بوده و گاه نادیده گرفته می شوند.وضعیتی که روان شناسان آن را «سندرم فرزندان میانی» می نامند.
البته این شرایط نوعی حالت ناخوشایند نیست و باعث می شود فرزندان میانی انعطاف پذیر، متمرکز و متعادل تر عمل کنند.این فرزندان در ساختار خانوادگیدر نوعی وضعیت میانی قرار دارند و هموراهنیازمند تعامل با افرادقدرتمند و ضعیف تر هستند. به همین دلیل، فرزندان میانی توانایی بهتری برای چانه زنی و دستیابی به خواسته های خود بر اساس گفت و گو دارند. به علاوه فرزندان میانی در نسبت با دیگران بسیار صرفه جوتر و اهل پس انداز هستند.
با این حال، انعطاف پذیری ممکن است باعث دردسر این افراد شود و آنها را به نوعی تابع دیگران ساخته یا منفعل کند. ممکن است این وضعیت نوعی حالت وابستگی به دیگران ایجاد کند و فرزندان میانی منابع مالی خود را برای اطمینان در اختیار فرد دیگری قرار دهند یا صرفا از خواسته های آنهاتبعیت کنند. از این رو فرزندان میانی باید نسبت به تمایل روانی برای جلب رضایت دیگران هوشیار عمل نمایند و همواره تحلیل منطقی از شرایط داشته باشند. با این تحلیل، این افراد قادر خواهندبود چرخه های معیوب ارتباطی را قطع نموده و موفقیت بیشتری را کسب نمایند.
فرزند آخر
آخرین فرزند خانواده به طور طبیعی عادت دارد تا از او مراقبت بیشتری شود، همیشه کودک باقی بماند و خوش بگذراند. این وضعیت روانی به شدت مستعد شخصیت روانی ولخرج و پرهزینه است. این افراد درناخودآگاه خود تصور می کنند که همواره کسی هست که از آنها حمایت کند و پول ها را بپردازد. حال اگر با چنین برداشتی از جهان وارد عرصه زندگی واقعی شوند،خود را به صورت جدی به دردسر خواهندانداخت. در این میان، نقش والدین بسیار حیاتی است. اگر پدر و مادر نسبت به حساسیت نقش خود آگاهی نداشته باشند، باعث تقویت این گرایش در فرزند خود شده و آینده او را دشوار می سازند.
فرزندان آخر می توانند با آگاهی از این ویژگی شخصیتی خود، به سادگی بر آن غلبه کنند. برای موفقیت در این مسیر، باید برنامه ریزی و کنترل احساسات و تمایلات آنی را در دستور کار قرار دهند. مطمئنا پس از گذشت مدتی، اراده آنها برای وفاداری به بودجه و حرکت در چارچوب برنامه ریزی شده بیشتر خواهدشد.
تک فرزندی
تنها فرزندان خانواده اغلب موارد ترکیبی از شرایط فرزند اول و آخر را از خود نشان می دهند. آنها همزمان فرزند محبوب خانه هستند و بیشتر فشار توجه را از والدین خود دریافت می کنند. به همین جهت ممکن است در بزرگسالی با عادات مالی نادرستی مواجه شوند. این مساله به ویژه در نبود درک درست از شرایط تربیت خود تشدید می شود.
تک فرزندها اغلب از اعتماد به نفس خوبی برخوردار هستند و خلاقیت بالایی دارند اما در عین حال ممکن است پیوسته دچار تنش شوند و یا به ولخرجی بپردازند. ای افراد گاهی اوقات برای جلب توجه و محبت دیگران، حاضرند هر میزان هزینه ای را متقبل شوند. به همین جهت، در صورت بروز ویزگی های ولخرجی، تک فرزندان در زمره حادترین نمونه های این رفتار مالی هستند. رمز موفقیت این گروه از افراد به طور طبیعی، درک عمیق وضعیت خود و نحوه تعامل با دیگران، بدون توجه به نیاز به جلب محبت است. تک فرزندها می توانند با شناخت بهتر این ویژگی، به آسانی از طریق بودجه بندی مانع هدررفتن منابع مالی خود شوند.
البته این نمونه ها در تمام موارد صادق نیست. ممکن است شخصیت شما و ترتیب تولدتان با هیچ یک از این موارد سازگار نباشد. این طبیعی است، چرا که نوع بشر از تنوع روانی فوق العاده زیادی برخوردار است و نمی توان براساس چند تحقیق محدود، تمام انسان ها را در قالبی خاص طبقه بندی کرد.
ذکر این نمونه ها صرفا از آن جهت بود که نمونه ای از تحلیل وضعیت خانوادگی پیش روی شما قرار گیرد. حال زمان آن فرا رسیده تا براساس وضعیت خاص خود، ویزگی های شخصیت تان را در نسبت با پول پیدا کنید و آنگاه با مدیریت این انگیزه های درونی در مسیر موفقیت هرچه بیشتر قرار گیرید.
این مساله پیش از هر چیز ناشی از تاثیرات ناشی از ترتیب تولد بر شخصیت فرد و در نتیجه، رفتار او با پول است. در ادامه به برخی از این نتایج اشاره می کنیم.
فرزند بزرگ
اگر فرزند بزرگ پدر و مادر خود هستید، احتمالا برخی از ویژگی های روانی مانند رشد سریع و اعتماد به نفس و البته نوعی کمال گرایی را در خود احساس می کنید. این شرایط روانی ویژه ناشی از مسئولیت ها و انتظارات ویژه ای است که والدین از فرزند نخست خود دارند و به همین سبب، آنها به طور معمول توانایی بیشتری برای کنترل زندگی و هدایت آن از خود نشان می دهند.
به گفته روان شناسان، فرزندان نخست فشار روانی بیشتری را از والدین خود دریافت می کنند و به همین سبب، از نوعی اضطراب برخوردار هستند. به همین سبب با آن که در کسب رتبه ها و مدارج علمی و کاری موفق هستند، اما نوعی محافظه کاری در رفتار آنها به چشم می خورد و اغلب سعی می کنند مشاغلی چون حسابداری، امور مالی و اداری را برگزینند. این مشاغل به آنها کمک می کند احساس کنترل بیشتری بر شرایط داشته باشند. این فرزندان به سبب نیاز به کنترل شرایط، از لحاظ کنترل هزینه ها موفق هستند و ثبات مالی قابل قبولی را تجربه می کنند.
البته میل به نفر اول بودن و کمال گرایی ممکن است فرزندان نخست را با دردسرهایی نیز مواجه کند.به طور مثال، با آن که این افراد عموما در رفتار مالی باثبات و متعادل هستند، اما در نظرگرفتن اهداف بلندپروازانه و دور از واقعیت ممکن است برنامه های مالی و آینده آنها را نابود سازد. به علاوه پیگیری چنین اهدافی باعث ایجاد میزان قابل توجهی استرس برای فرد خواهدشد. به همین جهت فرزندان نخست باید براساس اولویت بندی دقیق میان اهداف کوتاه و بلندمدت تمایز بگذارند و نقشه راهی برای خود تنظیم کنند. به علاوه پرهیز از محافظه کاری را نیز در دستور کار قرار دهند.
یافتن نقطه تعادلی میان کمال گرایی و محافظه کاری رمز موفقیت فرزندان نخست خانواده است.
فرزندان میانی
در حالی که فرزندان نخست همواره تحت نظر و فشار والدین هستند و کوچک ترین فرزند نیز نقش فرزند محبوب را بازی می کند، فرزندان میانی اغلب دچار شرایط ویژه ای بوده و گاه نادیده گرفته می شوند.وضعیتی که روان شناسان آن را «سندرم فرزندان میانی» می نامند.
البته این شرایط نوعی حالت ناخوشایند نیست و باعث می شود فرزندان میانی انعطاف پذیر، متمرکز و متعادل تر عمل کنند.این فرزندان در ساختار خانوادگیدر نوعی وضعیت میانی قرار دارند و هموراهنیازمند تعامل با افرادقدرتمند و ضعیف تر هستند. به همین دلیل، فرزندان میانی توانایی بهتری برای چانه زنی و دستیابی به خواسته های خود بر اساس گفت و گو دارند. به علاوه فرزندان میانی در نسبت با دیگران بسیار صرفه جوتر و اهل پس انداز هستند.
با این حال، انعطاف پذیری ممکن است باعث دردسر این افراد شود و آنها را به نوعی تابع دیگران ساخته یا منفعل کند. ممکن است این وضعیت نوعی حالت وابستگی به دیگران ایجاد کند و فرزندان میانی منابع مالی خود را برای اطمینان در اختیار فرد دیگری قرار دهند یا صرفا از خواسته های آنهاتبعیت کنند. از این رو فرزندان میانی باید نسبت به تمایل روانی برای جلب رضایت دیگران هوشیار عمل نمایند و همواره تحلیل منطقی از شرایط داشته باشند. با این تحلیل، این افراد قادر خواهندبود چرخه های معیوب ارتباطی را قطع نموده و موفقیت بیشتری را کسب نمایند.
فرزند آخر
آخرین فرزند خانواده به طور طبیعی عادت دارد تا از او مراقبت بیشتری شود، همیشه کودک باقی بماند و خوش بگذراند. این وضعیت روانی به شدت مستعد شخصیت روانی ولخرج و پرهزینه است. این افراد درناخودآگاه خود تصور می کنند که همواره کسی هست که از آنها حمایت کند و پول ها را بپردازد. حال اگر با چنین برداشتی از جهان وارد عرصه زندگی واقعی شوند،خود را به صورت جدی به دردسر خواهندانداخت. در این میان، نقش والدین بسیار حیاتی است. اگر پدر و مادر نسبت به حساسیت نقش خود آگاهی نداشته باشند، باعث تقویت این گرایش در فرزند خود شده و آینده او را دشوار می سازند.
فرزندان آخر می توانند با آگاهی از این ویژگی شخصیتی خود، به سادگی بر آن غلبه کنند. برای موفقیت در این مسیر، باید برنامه ریزی و کنترل احساسات و تمایلات آنی را در دستور کار قرار دهند. مطمئنا پس از گذشت مدتی، اراده آنها برای وفاداری به بودجه و حرکت در چارچوب برنامه ریزی شده بیشتر خواهدشد.
تک فرزندی
تنها فرزندان خانواده اغلب موارد ترکیبی از شرایط فرزند اول و آخر را از خود نشان می دهند. آنها همزمان فرزند محبوب خانه هستند و بیشتر فشار توجه را از والدین خود دریافت می کنند. به همین جهت ممکن است در بزرگسالی با عادات مالی نادرستی مواجه شوند. این مساله به ویژه در نبود درک درست از شرایط تربیت خود تشدید می شود.
تک فرزندها اغلب از اعتماد به نفس خوبی برخوردار هستند و خلاقیت بالایی دارند اما در عین حال ممکن است پیوسته دچار تنش شوند و یا به ولخرجی بپردازند. ای افراد گاهی اوقات برای جلب توجه و محبت دیگران، حاضرند هر میزان هزینه ای را متقبل شوند. به همین جهت، در صورت بروز ویزگی های ولخرجی، تک فرزندان در زمره حادترین نمونه های این رفتار مالی هستند. رمز موفقیت این گروه از افراد به طور طبیعی، درک عمیق وضعیت خود و نحوه تعامل با دیگران، بدون توجه به نیاز به جلب محبت است. تک فرزندها می توانند با شناخت بهتر این ویژگی، به آسانی از طریق بودجه بندی مانع هدررفتن منابع مالی خود شوند.
البته این نمونه ها در تمام موارد صادق نیست. ممکن است شخصیت شما و ترتیب تولدتان با هیچ یک از این موارد سازگار نباشد. این طبیعی است، چرا که نوع بشر از تنوع روانی فوق العاده زیادی برخوردار است و نمی توان براساس چند تحقیق محدود، تمام انسان ها را در قالبی خاص طبقه بندی کرد.
ذکر این نمونه ها صرفا از آن جهت بود که نمونه ای از تحلیل وضعیت خانوادگی پیش روی شما قرار گیرد. حال زمان آن فرا رسیده تا براساس وضعیت خاص خود، ویزگی های شخصیت تان را در نسبت با پول پیدا کنید و آنگاه با مدیریت این انگیزه های درونی در مسیر موفقیت هرچه بیشتر قرار گیرید.
منبع:
شفا آنلاین
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼