آموزش جنسیت به کودکان، چرا اهمیت دارد؟
در حال حاضر اطلاعات از طریق شبکه های اجتماعی به سرعت وارد خانواده ها میشود و ما نمیتوانیم به راحتی آینده فرزندمان را پیشبینی کنیم.
گوهریسنا انزانی، دانشجوی دکترای کودکان استثنایی دانشگاه علوم تحقیقات؛ دنیا بسیار پیچیده است و اکنون خیلی از والدین این پیچیدگیها را بهانه میکنند برای توجیه ناآگاهیهایشان از چیزهایی که باید به فرزندانشان بیاموزند شاید ما به عنوان والد باید بدانیم رشد و تربیت صحیح فرزندان مهمترین نقش ماست و نقش ما به عنوان والد برای شکلدهی متعادل و پایدار هویت جنسی فرزندان از دشوارترین و ظریفترین بخش تربیتی است که سهم بزرگی در آینده کودک یعنی زمانی که کودک خودش به عنوان پدر یا مادر میشود دارد.
ما تنها وظیفه ی تهیه غذا و پوشاک فرزندان را نداریم باید آگاهی و تربیت جنسی را نیز به طریق صحیح به فرزندمان منتقل کنیم. متأسفانه برخی رسانهها اطلاعات زیادی در اختیار بینندگان قرار میدهند و ممکن است باعث مشکلات زیادی در آینده شوند. پس هدایت جنسی طبق آموزههای درست موضوع بسیار مهمی است.
اگر راهنمایی لازم از سوی ما والدین انجام نشود ممکن است فرزندمان در دام کسانی بیفتد که اطلاعات غلط و بیحد و حصری در اختیارش قرار دهند و کودکان ما را دچار انحراف جنسی کنند.
تربیت جنسی را به صورتهای گوناگون تعریف کردهاند اما به نظر من فراهم آوردن زمینه رشد جنسی به گونهای که همراه با استفاده لازم از این غریزه از انحرافات و لغزشهای جنسی پیشگیری شود کاملتر است.
اما چرا تربیت جنسی مهم است و آموزش آن ضرورت دارد:
انسان دارای ابعاد مختلف جسمی و روحی است. از نظر تأثیر و تأثر متقابل این ابعاد از یکدیگر تربیت او نیز باید همهجانبه و در عین حال هماهنگ باشد به ویژه آنکه رشد این ابعاد همراه با هم و به صورت همزمان اتفاق نمیافتد پس تربیت باید در هر زمینهای با رشد آن زمینه مناسب باشد.
صاحبنظران و اندیشمندان تربیتی به این نتیجه رسیدهاند که در دوران کودکی پایههای اساسی ساختمان شخصیت انسان شکل میگیرد و دوره نوجوانی به بعد زمان تثبیت شخصیت انسان است.
والدین باید توجه کنند که برای تربیت فرزند باید از کودکی سرمایهگذاری کرد.
اگر تربیت به صورت جامع و کامل پیاده شود باید تربیت جنسی به عنوان حلقهای از حلقههای آن باشد و باید بدانیم مسائل جنسی بهطور چشمگیری همه ابعاد زندگی را تحت تأثیر قرار میدهد. پس توجه به آن بسیار مهم است.
اما ذکر یک نکته مهم است:
آموزش باید در تمام مراحل سنی صورت گیرد. از زمانی که کودک متولد میشود تا میانسالی و سالمندی نیازمند آموزش است. این یک واقعیت است که والدین کمبود اطلاعات در مورد مسائل جنسی ندارند اما یا نمی دانند چگونه اطلاعات دهند یا از پیامدهای احتمالی آگاهی دادن می ترسند اما اگر آموزش لازم در سن مناسب در اختیار فرزندان قرار نگیرد آنها به دلیل کنجکاوی در سنین بالاتر از منابع دیگر اطلاعات را به دست می آورند.
پس کمی دقت کنیم:
کودکان زیر سن بلوغ آموزشی در این مورد نمیبینند، چون والدین کمبود اطلاعات دارند، حیا مانع اطلاعات دادن میشود، اصلاً نمیدانند چگونه اطلاعات دهند یا اصلاً از پیامد منفی این اطلاعات دادن هراس دارند.
در سن نوجوانی فرزندان از طریق دوستان، اینترنت و ماهواره و... اطلاعات کسب می کنند که معمولاً اطلاعات توأم با هیجان و متأسفانه خیلی اوقات اشتباه است.
فاصله بلوغ تا ازدواج بسیار طولانی بوده و حتی قبل از اینکه ازدواج هم کنند آموزش درستی نمیبینند پس هنگام برقراری رابطه جنسی با همسر دچار حالتهای متضادی میشوند و بعد از مدتی از ازدواج یا به دلیل مشکلات زندگی جنسی از هم جدا میشوند یا اینکه یکی از طرفین به ارتباط جنسی با شخص دیگری میپردازد « ارتباط خارج از حیطه زناشویی »
در این رابطه میتوانیم به نظرات روان شناسان نیز دقت کنیم:
از دید آبرام مزلو اگر میل جنسی چون انگیزههای دیگر انسان مثل تشنگی و گرسنگی در مسیر صحیح برآورده شود و توسط تعلیم و تربیت هدفدار گردد انسان میتواند با کاشتن بذر عشق و محبت به دیگران به تعالی برسد و از این طریق به کمال آن دسترسی یابد که همانا کمالجویی، زیباطلبی و در نهایت خداجویی است.
هم چنین ماکارنکو روانشناس روسی گفته: مسائل مربوط به تربیت جنسی مستلزم توانایی فوقالعاده و نزاکت خاص و تیزهوشی و دلسوزی بسیار زیاد است. پس ما باید تربیت جنسی را با سن و رشد فرزند خود هماهنگ کنیم.
کلبرگ معتقد است: دختر و پسر براساس تفاوتهای بیولوژیکی و طبیعی که دارند رفتارهای متفاوتی را از خود ظاهر میسازند. مثل تفاوتهای موجود در لباس پوشیدن، بازی کردن و.... این رفتارها توسط محیط تقویت و یا تضعیف میگردد.
به عقیده او کودکان از نظر رشد جنسی ۳ مرحله را پشت سر میگذارند:
1- از سه سالگی بهطور اساسی تفاوت بین دختر و پسر را میشناسند.
۲- از ۵ سالگی و اوج آن در ۷ سالگی متوجه میشوند که دختران به عنوان دختر و پسران به عنوان پسر باقی میمانند.
3- از 11-7 سالگی سنین ثبات جنسی است. دختران و پسران به تثبیت جنسی خود میپردازند و باید در این سن نقش جنسی مناسب به دختران و پسران آموخته شود.
جنسیت چیزی بیش از جنس و هویت جنسی است و شامل درک چگونگی کارکرد بدن انسان، تولیدمثل، روابط انسانی، مهارتهای زندگی فردی، هویت جنسی و.... است. در روابط با جنسیت چه ما درباره آن با کودک صحبت کنیم و چه نه باید بدانیم روند غیررسمی آموزش جنسیتی از همان لحظه تولد ایجاد شده است. نحوه برخورد والدین با فرزند، نوع اسباببازی، بازی با همسالان و... که اینها پیامهایی را به کودک درباره هویت و نقش جنسیتی انتقال میدهد. از مسائل مهمی که پدر و مادر در شکلگیری آن نقش مؤثر دارند هویت جنسی است.
هویت جنسی مفهومی است که فرد از خود به عنوان یک مرد یا زن دارد. در واقع هر فرد تصویری را که نسبت به زن یا مرد بودن خود دارد و احساس و برداشت او نسبت به این که زن یا مرد چگونه است هویت او را میسازد.
اما هویت خود حداقل 2 عامل دارد:
۱- هویت جنسی:
جنسیت هنگام تولد است. بچهها حدوداً در 3 سالگی به این مفهوم آگاهی مییابند و میپرسند من که هستم؟ پسر هستم؟ دختر هستم؟ و...
۲- رفتار جنسی:
رفتارهایی است که در هر فرهنگ مطابق با جنس افراد از آنها انتظار میرود (رفتار زنانه، رفتار مردانه) مثلاً در جامعه ما از دختر انتظار میرود آرامتر باشد، حساستر باشد و....
در واقع هویت جنسی با نقش جنسی ارتباط نزدیک دارد و این هنجار جامعه است که مشخص میکند مرد یا زن چه کارهایی را انجام دهند. همه کودکان تفاوتهای فردی با هم دارند هیچ دو کودکی مثل هم نیستند حتی اگر این ۲ کودک خواهر و برادر باشند باز هم تفاوتهای فردی زیادی دارند پس ما با توجه به این تفاوتها میتوانیم بگوئیم آموزش تربیت جنسی بستگی به هوش، میزان رشد، شرایط خانوادگی و... کودک دارد.
ما به عنوان والد باید چند نکته را بدانیم:
1- باید با مراحل رشد جنسی کودک آشنا باشیم و بدانیم چگونه برخوردی سازنده با ویژگیهای روانشناختی و زیستشناختی کودکان از خودمان نشان دهیم تا سلامت جنسی کودک را در مراحل بعد تأمین کنیم.
۲- آموزش زودرس و شتابزده به همان اندازه آسیبرسان است که آموزش با تأخیر، پنهانسازی و نادیده گرفتن همراه باشد.
3- اگر ما به عنوان والدین با سؤالات و کنجکاویهای جنسی کودکان واکنش مناسب و تناسب با ظرفیت و درک کودک و دور از مخفیکاری و سرکوب داشته باشیم خطر منحرف شدن کودک کاهش مییابد.
۴- کنجکاوی کودکان در ابتدا جنبه شناختی دارد. چون در آغازین ساعات تولد مغز خالی از دانسته است و در آغازین تلاشها کودک مطالب زیادی را یاد میگیرد تا در ارضای حس کنجکاوی خودش کوشش کند. کنجکاوی در زمینه جنسی سبب میشود پیوسته بر آگاهیهای او در این زمینه اضافه گردد. اما ما والدین در پاسخ به این سؤالات با کودک همکاری نمیکنیم و شاید یکی از دلایل آن ذخیره فکری خودمان است. اما باید بدانیم کودکان هیچ ذخیره فکری ندارند. و این زمینه فکری ماست که وقتی با این سؤالات مواجه میشویم فکر میکنیم کودک فکر بدی دارد باید بدانیم غریزه و نیروی جنسی از کودکی از بدو تولد در انسان وجود دارد و با سرکوب از بین نمیرود و قدرت آن گاهی چند برابر میشود. پس در مواجهه با کودکان دیر یا زود با سؤالات و کنجکاویهای آنان مواجه میشویم و باید با اینگونه مسائل آشنا باشیم و آمادگی پاسخگویی به کودکان خود را داشته باشیم.
آمارها نشان میدهد کودکانی که اطلاعات خاصی و مناسبی در این زمینه داشتهاند تجربه شخصی جنسی را دیرتر از بچههای بدون اطلاعات شروع کردهاند.
در پاسخ به سؤالات کودکان باید موارد زیر را رعایت کنیم:
۱- آموزش تدریجی باشد. لازم نیست همه جزئیات را یکباره در اختیار کودک قرار دهیم.
2- دروغ نگوئیم.
۳- پاسخهایمان با خرافات همراه نباشد.
4- پاسخها به زبان ساده باشد.
۵- پاسخها متناسب با سن کودک باشد.
6- پاسخها همراه شوخی، مسخره و هرزهگی نباشد.
۷- طوری بیان کنیم که اعتماد کودک را جلب کنیم و او احساس کند ما برایش زمان گذاشتهایم.
8- بر خودمان مسلط باشیم.
۹- شنونده خوبی باشیم.
10- شرم و حیا را تا حدی رعایت کنیم.
نکته دیگری که خیلی مهم است بحث کنجکاوی جنسی در کودکان می باشد ، کودک همان گونه که گوش و آرنج خودش را لمس می کنند از اندام تناسلی نیز لذت می برد . این رفتار طبیعی در حدود ۳۰ تا ۴۰ در صدد کودکان را در بر می گیرد.(masturbatory behavior)
علل شایع این کنجکاوی را می توان به صورت زیر بیان کرد:
الف: عوامل زیستی
۱- انگلهای معدی و کرمک که باعث خارش مقعد و ورم دستگاه تناسلی میگردد. و خارشها گاهی باعث لذت میشود.
2- ابتلاء به بلوغ زودرس که ناشی از عدم تعادل در ترشح هورمونها و کار غدد ویژه جنسی است.
۳- نامنظمی پوستی در محل ختنه.
4- وجود یبوست، نگهداری ادرار و مدفوع که ناشی از روش غلط تربیتی والدین است.
۵- عدم شستشوهای منظم
ب: عوامل مکانیکی
1- دستکاری کودک. مثلاً پسران دست در جیب میکنند و با آلت تناسلی خود ور میروند.
۲- مالیدن به تشک، نرده و.... که ابتدا حالت سرگرمی دارد ولی کمکم تبدیل به عادت میشود.
3- نوازش غلط والدین
۴- شستوشوی افراطی همراه با دستکاری کودک در حمام یا دستشویی.
ج: عوامل روانی
1- کنجکاوی و کشف در کودکان
۲- میل به اشتغال و بازی از ویژگی حیات کودک است. آنها مایلند که دستهایشان با چیزی مشغول باشد.
3- منعهای غلط و شدید که باعث میشود کودک به این امر بیشتر توجه کند.
۴- حالت تنهایی، انزوا، کسلی، زائدبودن.
5- مواردی که هیجانات روانی کودک را تحت تأثیر قرار میدهد و او را به ارضای فوری کشش جنسی میکشاند. این همان امری است که فروید آن را استمناء اضطراری مینامد.
د: مسائل عاطفی
۱- احساس محرومیت کودکان (خصوصاً محرومیت از مهر و محبت)
2- اضطراب و نگرانی.
۳- اعمال محبت غلط دایه و پرستار.
4- حل عقدهها به ویژه عقده حقارت.
ه: عوامل اجتماعی
۱- نوعی از بازی کودکان مثل دکتربازی یا روی کول پدر سوارشدن.
2- مشاهده عکسهای تحریککننده.
۳- شنیدن داستانهای وقاحتبار.
4- ماهواره.
۵- دیدن ارتباط جنسی ۲ نفر بزرگسال.
راههای جلوگیری
1- دست کودک را به هنگام خواب با چیزی مثل عروسک مشغول کنید و روی کودک ملحفه بیندازید و دستهایش را روی ملحفه قرار دهید.
۲- جلوگیری از اضطراب کودک.
3- جلوگیری از خستگی ذهنی در کودک.
۴- وقتی کودک خسته است او را بخوابانید.
5- لباس تنگ نپوشانید.
۶- رختخواب دختران و پسران جدا باشد.
7- کودک را نترسانید.
۸- او را قبل از خواب به دستشویی بفرستید.
9- زدن ضربههای مکرر به کفل کودک به عنوان تنبیه اثر منفی بر رشد و تکامل جنسی کودک دارد.
۱۰- هنگام تنقیه دقت کنید.
11- هنگام ارتباط جنسی والدین باید حداقل 1 ساعت از خواب کودک گذشته باشد.
۱۲- کودک نباید در معرض دیدن یا شنیدن صدای تنفس والدین هنگام ارتباط جنسی باشد.
پس اگر دیدید که کودک مشغول بازی با اندام تناسلی است هول نشوید.
منبع:
ماهنامه پزشک شهر
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼