قصه گفتن برای کودکان، تاثیرش چیست؟
در قصهها عنصر تخیل بسیار قوی و مؤثر است بسیاری از قصهها دارای عناصر تخیلی هستند. تخیل کودک با شنیدن و خواندن داستان پرورش مییابد.
اگر بخواهیم بر اهمیت و ضرورت قصه و قصه گویی برای کودکان تأکید کنیم باید بگوییم که قصه گویی و یا کتاب خوانی برای کودکان موجب. . .
انتقال مفاهیم:
قصه به دلیل کشش، زیبایی و انگیزش کنجکاوی میتواند بسیاری از مفاهیم را به دنیای کودک انتقال بدهد. روش غیر مستقیم انتقال مفاهیم نه تنها باعث جذب بهتر و سریعتر مفاهیم به ذهن و زبان کودک میشود بلکه فهم آنها را عینیتر و سادهتر میسازد. به همین دلیل میتوان داستان را از جدیترین و بنیادیترین روشهای انتقال مفاهیم به دنیای مخاطب به ویژه کودکان دانست.
انتقال ارزشها: قصهها در طرح فضیلتها و نفی ضدّ ارزشها و رفتارهای زشت و ناروا تأثیری ژرف دارند. از دیر باز تاکنون، و در همه ملتها و اقوام این ویژگی از شاخصترین خصوصیات داستانها و داستانگویان بوده است.
تقویت خلّاقیت:
کودکان پس از شنیدن داستان، گاه خود به داستانگویی میپردازند یا با اسباب بازیهای خود داستان را نمایش میدهند یا به تغییر بخشیهایی از داستان میپردازند و بنا به علاقه و دنیای خاص خود نامها یا صفحهها و حوداث داستان را تغییر میدهند. گاه نیز رفتارهای بدیع و مبتکرانه در کودک دیده میشود که محصول قصههای شنیده یا خوانده و یا دیده شده است.
تقویت حس کنجکاوی:
قصهها به دلیل زنجیره حوادث، کودکان را وادار میکنند که به تعقیب حوادث بپردازند و یا آنچه را که در قصه شنیده در دنیای بیرون جستجو کنند. کودک پس از شنیدن داستان انگیزه بیشتر وکنجکاوی افزونتری برای انجام چنین کاری خواهد داشت.
زبان آموزی:
سنین یک و نیم تا سه سالگی، سنی است که برای رشد و پیشرفت کودک در زبان آموزی بهتر است که کودکان از لحاظ کلامی و یادگیری کلمات جدید، مورد بمباران کلمات جدید قرار گیرد. یکی از این اقدامات می تواند شامل قصه گویی و کتاب خوانی برای کودکان باشد. قصهها، کودک را با واژهها، اصطلاحات، ضرب المثل ها و… آشنا میسازند به همین دلیل قصهها نقش مهم و جدی در زبان آموزی ایفا میکنند.
پرورش قدرت تخیل:
در قصهها عنصر تخیل بسیار قوی و مؤثر است بسیاری از قصهها دارای عناصر تخیلی هستند. تخیل کودک با شنیدن و خواندن داستان پرورش مییابد.گاه دیده شده است که کودک در بیان داستانی که شنیده است به دخل و تصرف میپردازد یا داستانی بر همان مبنا میسازد، اگر این تخیل جهت داده شود، کشف استعداد کودکان در زمینههای ادبی و هنری هموار میشود. قصه گویی یکی از بهترین راههای کشف توان و استعداد کودکان است.
قصه گویی
علاقه و رغبت به مطالعه، ریشه در دوران خردسالی و تلاش والدین برای ترغیب کودک به، قصه و قصه خوانی برای کودک دارد.
انتقال مفاهیم:
قصه به دلیل کشش، زیبایی و انگیزش کنجکاوی میتواند بسیاری از مفاهیم را به دنیای کودک انتقال بدهد. روش غیر مستقیم انتقال مفاهیم نه تنها باعث جذب بهتر و سریعتر مفاهیم به ذهن و زبان کودک میشود بلکه فهم آنها را عینیتر و سادهتر میسازد. به همین دلیل میتوان داستان را از جدیترین و بنیادیترین روشهای انتقال مفاهیم به دنیای مخاطب به ویژه کودکان دانست.
انتقال ارزشها: قصهها در طرح فضیلتها و نفی ضدّ ارزشها و رفتارهای زشت و ناروا تأثیری ژرف دارند. از دیر باز تاکنون، و در همه ملتها و اقوام این ویژگی از شاخصترین خصوصیات داستانها و داستانگویان بوده است.
تقویت خلّاقیت:
کودکان پس از شنیدن داستان، گاه خود به داستانگویی میپردازند یا با اسباب بازیهای خود داستان را نمایش میدهند یا به تغییر بخشیهایی از داستان میپردازند و بنا به علاقه و دنیای خاص خود نامها یا صفحهها و حوداث داستان را تغییر میدهند. گاه نیز رفتارهای بدیع و مبتکرانه در کودک دیده میشود که محصول قصههای شنیده یا خوانده و یا دیده شده است.
تقویت حس کنجکاوی:
قصهها به دلیل زنجیره حوادث، کودکان را وادار میکنند که به تعقیب حوادث بپردازند و یا آنچه را که در قصه شنیده در دنیای بیرون جستجو کنند. کودک پس از شنیدن داستان انگیزه بیشتر وکنجکاوی افزونتری برای انجام چنین کاری خواهد داشت.
زبان آموزی:
سنین یک و نیم تا سه سالگی، سنی است که برای رشد و پیشرفت کودک در زبان آموزی بهتر است که کودکان از لحاظ کلامی و یادگیری کلمات جدید، مورد بمباران کلمات جدید قرار گیرد. یکی از این اقدامات می تواند شامل قصه گویی و کتاب خوانی برای کودکان باشد. قصهها، کودک را با واژهها، اصطلاحات، ضرب المثل ها و… آشنا میسازند به همین دلیل قصهها نقش مهم و جدی در زبان آموزی ایفا میکنند.
پرورش قدرت تخیل:
در قصهها عنصر تخیل بسیار قوی و مؤثر است بسیاری از قصهها دارای عناصر تخیلی هستند. تخیل کودک با شنیدن و خواندن داستان پرورش مییابد.گاه دیده شده است که کودک در بیان داستانی که شنیده است به دخل و تصرف میپردازد یا داستانی بر همان مبنا میسازد، اگر این تخیل جهت داده شود، کشف استعداد کودکان در زمینههای ادبی و هنری هموار میشود. قصه گویی یکی از بهترین راههای کشف توان و استعداد کودکان است.
قصه گویی
علاقه و رغبت به مطالعه، ریشه در دوران خردسالی و تلاش والدین برای ترغیب کودک به، قصه و قصه خوانی برای کودک دارد.
کودک خردسال از شنیدن زمزمه آهنگین مادر و قصه گویی او لذت فراوان می برد. پس از دو سالگی کودک علاقه فراوانی به تماشای کتابهای مصور از خود نشان می دهد. باید توجه داشت که در این دوره کتاب هایی با تصاویر بزرگی از انسان ها، جانوران و دیگر اشیای آشنا با رنگ های روشن در اختیار کودکان گذاشته شود. به هنگام تماشای این تصاویر کودک علاقه فراوانی به شنیدن داستان هایی کوتاه درباره آنها دارد؛ اگر چه ممکن است وی معنای بسیاری از واژه ها را نداند اما شنیدن صدای داستان گو و دیدن حرکات چهره وی برایش بسیار خوشایند است.
در چنین موقعیتی چنانکه کودک در آغوش مادر باشد لذت دو چندان خواهد برد. مطالعات نشان داده که محیط خانه و قصه گویی توسط والدین تأثیرات بهتر و ماندگارتری داشته و اگر همراه با نوازش و تماس بدنی باشد، کودک را به آرامش بیشتری سوق می دهد. در مجموع بر حضور قصه گو ( یکی از والدین به خصوص مادر ) در کنار کودک تاکید ویژه ای شده است و روش هایی مثل نوار قصه نمی تواند کارایی لازم را داشته باشد . حتی برنامه های تلویزیونی و رادیویی قصه گویی را هم نمی توان معادل حضور ملموس قصه گو ( یکی از والدین ) قلمداد کرد.
تمامی این تجربیات در کودکی در ایجاد علاقه و رغبت به مطالعه در دوران بعدی تاثیر فراوان و بسزایی می بخشد. این تجربیات نه تنها در میزان مطالعه، بلکه در انتخاب موضوع برای مطالعه نیز تاثیر دارد. محیط خانه و قصه گویی توسط والدین تأثیرات بهتر و ماندگارتری داشته و اگر همراه با نوازش و تماس بدنی باشد ، کودک را به آرامش بیشتری سوق می دهد.
منبع:
ماهنامه پزشک شهر
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼