۱۳۷۲۷۴
۲۱۸۸
۲۱۸۸

چگونگی برخورد با کودک بی ادب (۱)

هیچ کس در دنیا به اندازه پدر و مادر به فرزندش عشق نمی‌ورزد و برای راحتی و آسایش او تلاش نمی‌کند.

هیچ کس در دنیا به اندازه پدر و مادر به فرزندش عشق نمی‌ورزد و برای راحتی و آسایش او تلاش نمی‌کند. وقتی زوج جوانی صاحب فرزندی می‌شوند، با تمام وجود تلاش می‌کنند نیاز‌های او را از هر نظر تامین کنند تا او درست رشد کند و تربیت شود. وقتی کودک زبان باز می‌کند، یکی از شیرین‌ترین و البته شاید سخت‌ترین دوران برای پدر و مادر است. حتما می‌دانید که به طور معمول کودکان از دوسالگی تا حد زیادی می‌توانند مثل یک فرد عادی بزرگسال حرف بزنند؛ البته گنجینه لغات‌شان محدود است، ولی ذهن فعالی دارند و می‌توانند بسیاری از حرف‌های بزرگ‌تر‌ها، بخصوص والدین‌شان را به خاطر بسپارند. از سه‌سالگی به بعد این توانایی به مراتب بیشتر می‌شود و می‌توان گفت ذهن هشیار و آماده او مانند حافظه بسیار حجیم کامپیوتری خواهد شد که همه حرف‌ها و رفتار‌ها را به روشنی ثبت می‌کند. این کامپیوتر سخنگوست و در بسیاری اوقات می‌‌بینید که وقتی شما مشغول حرف زدن با کسی هستید، او که تا آن موقع ساکت و با اسباب بازی‌هایش سرگرم بوده، ناگهان برمی‌گردد و چیزی می‌گوید که چند روز پیش درست از دهان شما درآمده است.

مثلا شما به عنوان یک پدر کارمند رئیس‌تان را به خانه دعوت کرده‌اید و با او درباره ترفیع و اضافه حقوق صحبت می‌کنید. شما از او خوش‌تان نمی‌آید، ولی حفظ ظاهر کرده مدام از او تعریف و تمجید می‌کنید تا دلش را به دست بیاورید؛ به این خیال که دختر پنج ساله شما اصلا در باغ نیست و کاری به حرف‌های‌تان ندارد. ناگهان او زبان باز می‌کند که: «بابایی مگه دیروز نگفتی که خیلی از این آقاهه بدت می‌آد ؟!» و اینجاست که شما دیگر نمی‌دانید چه کنید و با آسمان ریسمان بافتن می‌خواهید افتضاحی را که به بار آمده رفع و رجوع کنید و همین راستگویی فرزند باهوش شما همه نقشه‌های‌تان را نقش بر آب کرده است. بی‌دلیل نیست که می‌گویند «حرف راست را باید از دهان بچه شنید...»

خوب حواس‌تان را جمع کنید...
همین حافظه قوی کودکان در این سن و سال است که ایجاب می‌کند در حضور آنها مراقب حرف زدن‌تان باشید و هر لغت یا اصطلاحی را به زبان نیاورید و درباره موضوعاتی که مناسب سن او نیست صحبت نکنید. در همین سنین است که شخصیت کودک شکل می‌گیرد و اگر او با پدر و مادری زندگی کند که به یکدیگر و به دیگران احترام نمی‌گذارند و مدام کلمات زشت و بی‌ادبانه از دهان‌شان در می‌آید، این رفتار در وجود او هم تثبیت خواهد شد و زمانی شما به اشتباه خود پی می‌برید که کار از کار گذشته و هر قدر هم تلاش کنید نخواهید توانست به پسر یا دختر نوجوان‌تان یاد دهید که مودبانه‌تر حرف بزند و گستاخی نکند.

وقتی کودک‌ شما بی‌ادبانه حرف می‌زند...
اگر شما صاحب یک یا چند فرزند هستید، حتماً عاشقانه آنها را دوست دارید و حاضرید برای تربیت بهتر آنها هر کاری بکنید. پس بدانید، زمانی که کودک شما آرام و خوش خلق و سرحال است و هرچه شما می‌گویید گوش می‌دهد، باز هم رفتار با او نیاز به ترفند‌های خاصی دارد. ولی همیشه اوضاع این طور نیست. بعضی اوقات شما با فرزند ۱۰ ساله‌تان به ملایمت حرف می‌زنید، از او می‌خواهید کاری برای‌تان بکند یا درباره کارهای مدرسه یا اتفاقی که برایش افتاده از او سوال می‌کنید و لحن‌تان هم اصلا خشن نیست؛ با این حال او جواب‌تان را نمی‌دهد، رویش را برمی‌گرداند، داد می‌زند که از اتاقش بیرون بروید یا با گستاخی تمام در چشمان‌تان زل می‌زند و با بی‌ادبی به شما می‌گوید مجبور نیست جواب دهد یا اصلا دلش نمی‌خواهد برایتان کاری انجام دهد!اینجاست که والدین، بخصوص آنها که جوان‌ترند یا تنها همین یک فرزند را دارند، گیج می‌مانند که چرا کودک معصوم‌شان که تا چندی پیش خوش اخلاق و مهربان بود، حالا چند وقتی است که با گستاخی جواب می‌دهد، به هم سن و سالانش فحش می‌‌دهد و بدتر از همه گاهی بزرگ‌تر‌ها یا والدینش را هم از این کلمات زشت بی‌نصیب نمی‌گذارد. سوال اینجاست:

چرا کودکان گستاخی می‌کنند؟
کودک و والدین اگر شما هم با معضل کودک بی‌ادب روبه‌رو باشید که احتمالش هم کم نیست، دوست دارید جواب این سوال مهم را بدانید. این مسأله علل گوناگونی دارد؛ ولی مهم‌‌ترین آنها این است که او می‌خواهد با بلند کردن صدایش و به کار بردن کلمات ناشایستی که متاسفانه اکثر اوقات در خانه شنیده و شاید شما هم وقتی از دست کسی عصبانی شده‌اید بر زبان آورده‌اید، جلب توجه کند! او به خیال خودش می‌خواهد نشان دهد که بزرگ شده است. بعضی مواقع هم آنها دوست دارند والدین یا معلمان و مربی‌های‌شان را به چالش بکشند و مهارت آنها را در بحث کردن بیازمایند و به آنها نشان دهند که اگر کاری را دوست نداشته باشند، انجام نمی‌دهند و هیچ کس در بحث کردن حریف آنها نیست؛ حتی کسی که ممکن است سنش سه برابر او باشد. این کودک می‌خواهد به بزرگ‌ترها ثابت کند از آنها چیزی کم ندارد. وقتی کودک یازده‌ ساله یا هشت ساله‌ شما این کلمات ناشایست را بر زبان می‌آورد، جواب بزرگ‌تر‌ها را با گستاخی می‌دهد و به زبان ساده پررویی می‌کند، احساس قدرت خواهد کرد. متاسفانه بسیاری از والدین پدر مادرها از ترس اینکه کودک آبروی‌شان را بخصوص جلوی غربیه‌ها نریزد، وقتی صدایش را بلند می‌کند یا با گستاخی به خواسته آنها تن در نمی‌دهد، فورا دست از سرش برمی‌دارند و اجازه می‌دهند هر کاری میل دارد بکند. برخی از والدین هم برای اینکه کودک یکی یک دانه‌شان ناراحت و دلخور نشود، به محض اینکه می‌بینند او از دستور آنها عصبانی شده یا از اینکه به او تذکر داده‌اند اخم کرده و ممکن است جیغ و فریاد کند و با بی‌ادبی بگوید: «به من چه!» یا «به تو ربطی ندارد...هر کار دلم بخواهد می‌کنم»، فورا ساکت می‌شوند. بدتر از همه اینکه حتی ممکن است برای اینکه فرزند حساس‌شان جلوی همبازی‌هایش کم نیاورد، وقتی آنها از رفتار این کودک بی‌ادب انتقاد می‌کنند، طرف او را می‌گیرند و حق را به فرزند گستاخ‌شان می‌دهند، مبادا او جلوی دیگر بچه‌ها خجالت بکشد و خدای نکرده در روحیه و اعتماد به نفسش اثر منفی بگذارد !! به این ترتیب او قدرتی را که می‌خواهد، به دست می‌آورد و به راحتی راه رسیدن به خواسته‌هایش را پیدا کرده و می‌فهمد که پدر و مادرش از بی‌ادبی و پر‌رویی او (به خصوص در جمع) وحشت دارند و کافی است کمی داد و هوار کند، با گستاخی در روی آنها یا بزرگتر دیگری بایستد و گاهی اوقات فحش بدهد تا به خواسته‌اش برسد.

هر اعتراضی را بی‌ادبی و گستاخی ندانید
وقتی شما در مقام پدر یا مادر و در هرحال یک بزرگ‌تر، به کودک‌تان دستوری می‌دهید که مطابق میلش نیست یا محدودیت‌هایی برایش وضع می‌کنید که دست و پایش را می‌بندد و آزادی‌اش را می‌گیرد، به طور طبیعی قدری غرولند و اعتراض خواهد کرد. تفاوت این اعتراض با گستاخی و پر‌رویی در این است که کودک برای ابراز نارضایتی‌اش چه کلماتی به زبان بیاورد و با چه لحنی صحبت کند. مثلا اگر او با قهر بچگانه‌ای بگوید: «تو بابای بدی هستی!» با اینکه با عصبانیت و صدای بلند سر‌تان داد بزند که: «مگه کوری! نمی‌بینی دارم کارتون نگاه می‌کنم! به من چه تو خسته‌ای؟!» خیلی فرق دارد و اینجاست که باید حسابی حواس‌تان را جمع کنید تا از ادامه این رفتار جلوگیری شود. راهکارهایی که در زیر ارائه شده‌اند، به شما کمک خواهند کرد این رفتار ناشایست و آزاردهنده کودک‌تان را اصلاح کنید.

مراقب رفتار خودتان باشید
بدانید همان طور که ذهن شنیداری قوی کودک کلماتی را که می‌شنود ضبط می‌کند، ذهن دیداری او هم مانند یک دوربین فیلمبرداری قوی تصاویر همه رفتارها را در مغز او ثبت می‌کند. وقتی شما با فرزند، همسر و اطرافیان دیگر در مهمانی‌ها یا محل کار مودبانه و با لبخند حرف می‌زنید، به گرمی با آنها دست می‌دهید یا وقتی در منزل‌تان مهمان‌اند با ادب و تواضع آنها را بدرقه می‌کنید، یا برعکس، وقتی شما مدام به عنوان پدر و مادر به او یا دیگران، همسر و بقیه مردم توهین می‌کنید، فحش می‌دهید و یا بی‌جهت دیگران را متهم کرده، سعی دارید با صدای بلند و داد و فریاد در جاهای مختلف حرف‌تان را به کرسی بنشانید، کودک‌ همه را به ذهن می‌سپارد و آنها را تقلید خواهد کرد؛ چرا که او در کودکی بیش از هر کسی والدینش را قبول دارد و حرف و رفتار آنها برایش سند است. پس اگر دیدید او درست مانند خودتان که هفته پیش مشت‌تان را بالا برده بودید و سر همسرتان داد می‌کشیدید، برای اینکه اسباب بازی برادر کوچک‌ترش را صاحب شود همان طور داد می‌کشد و او را با مشت تهدید می‌کند، اصلا تعجب نکنید!

کلمات مودبانه را از همان وقتی که کودک زبان باز می‌کند به او یاد دهید
وقتی کودک تقریبا می‌تواند مانند بزرگ‌تر‌ها با دیگران حرف بزند، می‌داند چه وقت باید سلام و خداحافظی کند، معنی عذرخواهی و تشکر را می‌فهمد، کلماتی مانند «متشکرم»، «لطفا»، «ببخشید» یا «متاسفم» را به او یاد دهید.

تفاوت ادب و بی‌ادبی را با مثال به او نشان دهید
کودکان با شنیدن و دیدن مثال‌های زنده خیلی بهتر یاد می‌گیرند. مثلا اگر در بستگان یا در مدرسه پسری هم سن و سال او هست که با بقیه بی‌ادبانه حرف می‌زند یا مرتب به خواهر و برادر و دوستانش فحش می‌دهد، او را برای کودک‌تان مثال بزنید و بگویید رفتاری که این پسر دارد، اصلا مناسب نیست و او بچه بی‌ادبی است که با حرف‌های زشتش همه را ناراحت می‌کند و می‌رنجاند. برعکس این کار هم بسیار کمک‌کننده است و کودک شما به روشنی معنی ادب و بی‌ادبی و رفتار مناسب و نامناسب را درک خواهد کرد.

او را تشویق کنید
در مورد بسیاری از رفتار‌ها (چه در حیوانات و چه انسان‌ها) پاداش دادن باعث تقویت رفتار درست می‌شود. اگر درباره رفتارهای خوب و بد با فرزند‌تان صحبت می‌کنید و سعی دارید او را با‌ادب بار بیاورید و خوشبختانه خودش هم با شما همکاری می‌کند، وقتی خوب رفتار می‌کند، به او آفرین بگویید. مثلا اگر در یک مهمانی با‌ادب بود و با همبازی‌هایش با مهربانی و بدون پرخاش و درگیری و توهین بازی کرد، او را تحسین کنید. در این بین نکته‌ای هست که اگر به آن توجه نکنید ممکن است همه تلاش‌های‌تان نتیجه عکس دهد. مراقب باشید که این پاداش را مادی نکنید یا حداقل فقط یک دفعه و برای اولین بار یک پاداش مادی برایش در نظر بگیرید؛ چون اگر قرار باشد او با هر بار خوب رفتار کردن و مودبانه حرف زدن خوراکی، کتاب یا عروسک پاداش بگیرد، آن را وسیله‌ای قرار می‌دهد برای اینکه هر آنچه می‌خواهد برایش بخرید. با این روند مطمئن باشید اگر یک بار خواسته‌اش را انجام ندهید، مغز هشیار و شیطانش به او فرمان می‌دهد که برای ادب کردن شما و انتقامگیری، همه رفتارهای خوب قبل را جای دیگری تلافی کند!

تلاش او را تحسین کنید
وقتی می‌بینید که او در موقعیتی ناخوشایند که به زور در آن قرار گرفته و تحملش اصلا برای او راحت نبوده باز هم خویشتنداری کرده و تا آخرین لحظه باادب مانده و با آدم‌هایی که به زور او را در این حالت ناراحت‌کننده قرار داده‌اند دعوا نکرده و فحش نداده است، حتما او را تحسین کنید. مثلا شما برای عیادت کسی به بیمارستان رفته‌اید، ولی او را که شش سال دارد به داخل راه نمی‌دهند. او مجبور است مدتی کنار ده‌ها کودک بی‌تاب و بی‌حوصله دیگر مانند خودش در مکانی که بیمارستان برای نگهداری این کودکان در نظر گرفته بماند تا شما برگردید. اگر کسی که او را از دیدنش محروم کرده‌اند، پدر، مادر یا خواهر و برادرش باشد و او باز هم صبوری کند، واقعا شایسته تقدیر است.

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

  • اخبار داغ
  • جدیدترین
  • پربیننده ترین
  • گوناگون
  • مطالب مرتبط

برای ارسال نظر کلیک کنید

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «نی نی بان» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.