اهمیت اعتماد به نفس در کودکان
نوع اندیشۀ کودک دربارۀ خودش، کلید آن چیزیست، که قرار است در آینده بشود.
نوع اندیشۀ کودک دربارۀ خودش، کلید آن چیزیست، که قرار اس در آینده بشود. کودکی که به خود باور دارد، ارزشهای سازنده و پسندیدهای را در خود میبیند و چون از خودش خوشش میآید، رفتارهای ارزنده و پسندیدهای دارد.
واژهها و عبارتهای بسیاری باور سازنده و نیروبخش را دربارۀ خود بیان میکنند، همچون عزت نفس، حرمت نفس، ارزشِ خود، غرور، نگرشِ من میتوانم. اما ما ترجیح دادهایم عبارتهای زیر را به کار ببریم: اعتماد به نفس، ارزشِ خود یا اعتقاد به خود.
کودکی با اعتماد سالم به خود، حالش خوب است. حس خوشبختی درونش را فرا گرفته و برای حفظ آن میکوشد. اگر چنین کودکی از راه زندگیاش به کج راهه بیفد - رویدادی که برای همۀ کودکان پیش میآید - ندای درونی به او میگوید: این راه درست نیست؛ آنگاه تا میتواند میکوشد، کهخود را اصلاح کند و دوباره از آن حس خوشبختی برخوردار شود.
اعتماد به خود، از کودکان در برابر کسانی که آنان را خوار و کوچک میشمرند؛ یا برای حس خوشبختی درونیشان تهدیدی به شمار میآیند، محافظت میکند. افزایش اعتماد کودک به خود راه کارآمدی برای پشتیبانی از او در رابطههای نادرست و بد و کسانیست، که احترام او را نگه نمیدارند.
نوجوانی با اعتماد به نفس سالم، میتواند در برابر همسالانی که او را به مصرف مواد مخدر و الکل برمیانگیزانند، از خود محافظت کند. او میتواند در برابر سوءاستفادههای گفتاری آموزگار یا مربی، نه بگوید، همچنین به احتمال بالاتری تعادلخود را در بحرانهای خانوادگی یا شخصی نگه میدارد.
اهمیت ایجاد اعتماد به نفس در کودکان
کودکی که به شکل سالمی به خود معتقد است، هیجانات و عواطفخود را میپذیرد و برایشان ارزش قائل است و میتواند با دیگران و عواطفشان ارتباط برقرار کند. کودکان با اعتماد به نفس میتوانند نیازهای دیگران را دریابند و میدانند به چه شیوهای باید به آن پاسخ دهند.
کودکی با باورهای سازنده و انرژی بخش دربارۀ خود، شاید همواره چهرۀ شادی نداشته باشد؛ اگرچه از آنچه هست خوشش میآید و از توانایی که دارد مشکلات زندگیاش را مدیریت کند و درست را از نادرست بازشناسد و از درست لذت ببرد. او خود را ارزشمند و ارزنده بهشمار میآورد.
کودکانی که در درونشان حس خوبی دارند، این حس را در رفتارشان آشکار میسازند، آسانتر از پس تصمیمگیریها برمیآیند و انتخابهای بهتری دارند و با احتمال بالاتری در برابر فشار همسالان بایستند.
این کودکان میتوانند نقاط قوت و ضعفخود را بهگونهای واقع بینانه ارزیابی کنند و با تواناییشان برای تقویت نقاط قوت خود، بهتر میتوانند از پس مشکلات نقاط ضعفشان برآیند.
کودکی که اغلب نسبت به خود در درونش حال خوبی ندارد، درست رفتار نمیکند. ارزش ضعیفی که برای خود قائل است، حسی را در او پدید میآورد که دیگر تواناییاش را برای گرفتن نیازهایش از نزدیکان از دست میدهد. پس برای هیچکس، حتی خودش ارزشی قائل نیست.
این حس او را به خشم، آشفتگی و مشکلات رفتاری میکشاند. چون این کودک بر این باور است که در هیچ کاری موفق نیست، به خودش اعتماد ندارد. پس برای بدست آوردن نیازهایش نق میزند و گریه میکند یا فریاد میزند و پرخاشگر است.
پدر و مادر و همسالان او این رفتارش را دوست ندارند و با نادیده گرفتن آن رفتار یا خود وی، دوری از او، عصبانی شدن یا تنبیه او واکنش نشان میدهند. همین رفتار نزدیکان باعث میشود او خشمگینتر و منفعلتر رفتار کند.
داشتن باورهای سازنده و امیدبخش دربارۀ خود، اعتماد به نفس را بالا میبرد و خودشیفتگی یا تکبری غیر واقعبینانه پدید نمیآورد. اعتماد به نفس کودک در اعتماد به نزدیکانش ریشه دارد. زمانی که او به نزدیکانش اعتماد میکند، که نیازهایش را برآورده میسازند، خود را ارزشمند میداند. پس اگر نوزادان و کودکان به نزدیکانشان اعتماد بیایند، میتوانند به خودشان نیز اعتماد داشته باشند.
اعتماد به خود واگیر دارد. دوستان و آشنایانتان را در نظر بگیرید. چرا وجود برخیها پیرامونتان مایۀ شادمانی و برخی دیگر، مایۀ هراس و نگرانیست؟ چه چیزی در آنان شما را افسرده میکند؟ چند بار شده، که کوشیدهاید از کسی که به نظرتان ناخوشآیند و نچسب است، دوری کنید؟
واژهها و عبارتهای بسیاری باور سازنده و نیروبخش را دربارۀ خود بیان میکنند، همچون عزت نفس، حرمت نفس، ارزشِ خود، غرور، نگرشِ من میتوانم. اما ما ترجیح دادهایم عبارتهای زیر را به کار ببریم: اعتماد به نفس، ارزشِ خود یا اعتقاد به خود.
کودکی با اعتماد سالم به خود، حالش خوب است. حس خوشبختی درونش را فرا گرفته و برای حفظ آن میکوشد. اگر چنین کودکی از راه زندگیاش به کج راهه بیفد - رویدادی که برای همۀ کودکان پیش میآید - ندای درونی به او میگوید: این راه درست نیست؛ آنگاه تا میتواند میکوشد، کهخود را اصلاح کند و دوباره از آن حس خوشبختی برخوردار شود.
اعتماد به خود، از کودکان در برابر کسانی که آنان را خوار و کوچک میشمرند؛ یا برای حس خوشبختی درونیشان تهدیدی به شمار میآیند، محافظت میکند. افزایش اعتماد کودک به خود راه کارآمدی برای پشتیبانی از او در رابطههای نادرست و بد و کسانیست، که احترام او را نگه نمیدارند.
نوجوانی با اعتماد به نفس سالم، میتواند در برابر همسالانی که او را به مصرف مواد مخدر و الکل برمیانگیزانند، از خود محافظت کند. او میتواند در برابر سوءاستفادههای گفتاری آموزگار یا مربی، نه بگوید، همچنین به احتمال بالاتری تعادلخود را در بحرانهای خانوادگی یا شخصی نگه میدارد.
اهمیت ایجاد اعتماد به نفس در کودکان
کودکی که به شکل سالمی به خود معتقد است، هیجانات و عواطفخود را میپذیرد و برایشان ارزش قائل است و میتواند با دیگران و عواطفشان ارتباط برقرار کند. کودکان با اعتماد به نفس میتوانند نیازهای دیگران را دریابند و میدانند به چه شیوهای باید به آن پاسخ دهند.
کودکی با باورهای سازنده و انرژی بخش دربارۀ خود، شاید همواره چهرۀ شادی نداشته باشد؛ اگرچه از آنچه هست خوشش میآید و از توانایی که دارد مشکلات زندگیاش را مدیریت کند و درست را از نادرست بازشناسد و از درست لذت ببرد. او خود را ارزشمند و ارزنده بهشمار میآورد.
کودکانی که در درونشان حس خوبی دارند، این حس را در رفتارشان آشکار میسازند، آسانتر از پس تصمیمگیریها برمیآیند و انتخابهای بهتری دارند و با احتمال بالاتری در برابر فشار همسالان بایستند.
این کودکان میتوانند نقاط قوت و ضعفخود را بهگونهای واقع بینانه ارزیابی کنند و با تواناییشان برای تقویت نقاط قوت خود، بهتر میتوانند از پس مشکلات نقاط ضعفشان برآیند.
کودکی که اغلب نسبت به خود در درونش حال خوبی ندارد، درست رفتار نمیکند. ارزش ضعیفی که برای خود قائل است، حسی را در او پدید میآورد که دیگر تواناییاش را برای گرفتن نیازهایش از نزدیکان از دست میدهد. پس برای هیچکس، حتی خودش ارزشی قائل نیست.
این حس او را به خشم، آشفتگی و مشکلات رفتاری میکشاند. چون این کودک بر این باور است که در هیچ کاری موفق نیست، به خودش اعتماد ندارد. پس برای بدست آوردن نیازهایش نق میزند و گریه میکند یا فریاد میزند و پرخاشگر است.
پدر و مادر و همسالان او این رفتارش را دوست ندارند و با نادیده گرفتن آن رفتار یا خود وی، دوری از او، عصبانی شدن یا تنبیه او واکنش نشان میدهند. همین رفتار نزدیکان باعث میشود او خشمگینتر و منفعلتر رفتار کند.
داشتن باورهای سازنده و امیدبخش دربارۀ خود، اعتماد به نفس را بالا میبرد و خودشیفتگی یا تکبری غیر واقعبینانه پدید نمیآورد. اعتماد به نفس کودک در اعتماد به نزدیکانش ریشه دارد. زمانی که او به نزدیکانش اعتماد میکند، که نیازهایش را برآورده میسازند، خود را ارزشمند میداند. پس اگر نوزادان و کودکان به نزدیکانشان اعتماد بیایند، میتوانند به خودشان نیز اعتماد داشته باشند.
اعتماد به خود واگیر دارد. دوستان و آشنایانتان را در نظر بگیرید. چرا وجود برخیها پیرامونتان مایۀ شادمانی و برخی دیگر، مایۀ هراس و نگرانیست؟ چه چیزی در آنان شما را افسرده میکند؟ چند بار شده، که کوشیدهاید از کسی که به نظرتان ناخوشآیند و نچسب است، دوری کنید؟
منبع:
کودک آنلاین
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼