قصه های شب بخیر کوچولو، نازنین مهربون/ پادکست
یکی بود نبود سال نو تازه شروع شده و دایی حسین با خانمش و پسرش که اسمش علی بود...
یکی بود نبود سال نو تازه شروع شده و دایی حسین با خانمش و پسرش که اسمش علی بود، از یه شهر دیگه به خونه نازنین اینا اومده بودن. نازنین خیلی دایی حسین و دوست داشت...
امشب هم یکی دیگه از قصه های شبانه و قشنگ رو با صدای زیبای خانم نشیبا با همدیگه گوش می دیم.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼