بهداشت روانی کودکان، والدین دقت کنید
از نظر سازمان بهداشت جهانی، بهداشت روانی عبارتست از «قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران، تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی، حل تضادها و تمایلات شخصی بهطور منطقی، عادلانه و مناسب».
ما معتقدیم اگر دانشآموزی، دارای مشکلات رفتاری است باید در همان مدرسه، از طریق رقابت صحیح، تقلید و با استفاده از جو مناسب کلاس او را معالجه کنیم. اگر او بد است باید او را بـا خوب ها همنشین کرد تا معالجه شود. این حرف ها را قبل از پیاژه، روسو و پستالوزی، خواجه نصیر و فارابی و دیگران گفتهاند. مسالهای که در هـزار سـال پیش روشن بوده، ما در زمـان حال هم آن را اشتباه عمل میکنیم مـثل این میماند که تـا کـسی گوشش سنگین است بگوییم خوب پس این مدرسه کر و لال ها برای چیست؟ این کودک را آنجا بنویسند، ولی ایـن کـودک تا سن ۱۸ سالگی زمینه رشد دارد و بـنابراین از هـمان ابتدا او را مـحکوم کـرده و مـارک روی او میزنیم در صورتیکه ممکن اسـت وضعیت او از لحاظ فیزیولوژیکی بهتر هم شود. حتی کسی که نابینا است باید سبز شدن و شکوفه دادن درخت ها را درک نماید.
رعایت بهداشت روانی به طور اعم و بهداشت روانی کودکان استثنائی به شکل اخص آن به ما کمک خواهد کرد تا در آینده، انسان های بـالغ و سالمی از نظر بدنی و روانی داشته باشیم. در رعایت اصول بهداشت، در درجه اول باید مسئله پیشگیری مورد نظر باشد. چون که اسکلت و استخوان بندی روانی و شخصیتی انسان در دوره کودکی شکل می گیرد و با توجه به اینکه شخصیت انسان بـه دوره کودکی و نوجوانی مربوط است، تقریبا تا حدود سن ۱۸ سالگی دیگر بازی ها تمام می شود. بنابراین باید تمامی آثار و تمدن، فرهنگ، آموزش و پرورش تا این سن در فرد تبلور یابد.
با توجه به اهمیت تـقلید و رقـابت بـاید جـو کـلاس را برای این طور افـراد، مـناسب ساخت و کاری کرد که کلاس برای او سازنده باشد، نه مخرب. مثلا اگر گوشش سنگین است بـاید تـرتیبی داد کـه نزدیکتر به معلم بنشیند و یا معلم بلندتر صـحبت کـند و در صـورت نیاز، مدتی از زنگ تفریح را هم برای او اختصاص داد تا مطالبی را که نشنیده و نفهمیده است تفهیم نمود؛ نه اینکه جو کلاس طوری باشد که او را مسخره نمایند.
البته بعضی از معلمان برای خلاص شدن از دست این گونه محصلین، آن ها را جهت رفتن به مدارس استثنائی تشویق می نمایند. یا اینکه می گویند این ها کودن هستند و چون از آن ها مایوس میشوند، نه درس میپرسند و نه چیزی و این اشتباه بزرگی اسـت؛ زیـرا این بچهها که فعلا جزء عقبافتاده های تحصیلی هستند، نه عقبمانده ذهنی، اگر از مدرسه طرد شوند و فکری به حال آن ها نشود، سرانجام تبدیل به عقبافتادۀ واقعی ذهنی میشوند، که ما بـا ایـن طریق سخت مخالفیم و باید این دانش آموزان را تا حد امکان در مدارس معمولی نگه داشت «البته دشواری این مسئله را قبول داریم» ولی باید پذیرفت کـه اسـاس کار تعلیم و تربیت مشکل اسـت.
بـاید توجه داشت که مدرسه، کارخانۀ انسان سازی است و انسانسازی مشکل است این کارخانه برخلاف کارخانجات دیگر نباید تولیدات زائدی داشته باشد؛ در مدرسه حتی یک نفر را هم نباید به عنوان کسی که خـوب تـربیت نشده به عنوان فضولات به جامعه فرستاد؛ تا آنجایی که ممکن است همه تربیت شوند. البته گاهی کودکی که مسئلهاش حاد است بر اساس نظر روانشناس (از طریق مصاحبه و تست) و نظر والدین بـاید بـه مدارس خاص استثنایی فرستاده شوند و مدارس استثنایی به همین منظور ساخته شدهاند.
از نظر سازمان بهداشت جهانی، بهداشت روانی عبارتست از «قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران، تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی، حل تضادها و تمایلات شخصی بهطور منطقی، عادلانه و مناسب». بهداشت روانی، یعنی سازش با خود و محیط اجتماعی و فشارهای مکرر زندگی. منظور از سازگاری، ایجاد تعادل و هماهنگی رفتار فرد با محیط است که باعث حفظ تعادل روانی او در ارتباط با تغییرات و دگرگونیهای محیط خود شود و نیز به تطابقی مؤثر و سازنده دست یابد.
منبع:
کودک پرس
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼