تاثیر رسانه بر کودک، سبک زندگی اش را تغییر می دهد؟
یکی از نگرانیهای عمده، در باب تأثیر رسانهها بر سبک زندگی، مخاطبان کودک و نوجوان هستند.
آنچه امروز یکی از مهمترین اهداف رسانه های ارتباط جمعی است القاء سبک زندگی ((Lifestyle مورد نظر خود به مخاطبینش می باشد و این رسانه ویژگی های رسانه ها را تبدیل به یک فرصت و همچنین تهدید برای جوامع بشری با فرهنگ های گوناگون کرده است.رسانهها مانند دریچهای به جهان خارج در دیدگاهها و رفتارهای افراد مؤثر هستند؛ یکی از نگرانیهای عمده، در باب تأثیر رسانه بر سبک زندگی، مخاطبان کودک و نوجوان هستند. در مورد مخاطبان کمسن و سال، رسانهها میتوانند شیوههای مصرف خاصی به وجود آورند. به خاطر کمبود مهارتهای شناختی، این گروه در برابر تبلیغات، شکنندهتر هستند.سبکهای زندگی، با توجه به محبوبیت و قدرت اجتماعی خویش، از رسانههای گوناگون برای اشاعهی خود استفاده میکنند و شکلدهندهی محتوا و فرم برنامهها هستند. سبک زندگی میتواند به مثابهی فرهنگ یا ارزشهای ارتباطگران رسانههای جمعی نمود پیدا کند. برای مثال، نویسندگان، کارگردانان و سایر عوامل تولید در سریالهای تلویزیونی بازتابدهندهی سبک زندگی خود، یعنی سبک زندگی طبقهی متوسط، هستند.غالباً سبک زندگی مبتنی بر ارتباطات تصویری است و از رسانهی تلویزیون بیشتر برای آن
استفاده میشود. از پرطرفدارترین برنامههای تلویزیونی که در مقولهی برنامههای سبک زندگی قرار میگیرند برنامههایی هستند که در آنها ترکیبی متنوع از آشپزی، اخبار چهرههای سرشناس، موسیقی و… به مخاطب عرضه میشود. شاید آشکارترین سطح تأثیرگذاری رسانهها بر سبک زندگی تبلیغات تجاری باشد. رسانهها با تبلیغ محصولات و خدمات میتوانند در ترویج، اشاعه و تداوم سبکهای زندگی مؤثر باشند. یکی از نگرانیهای عمده، در باب تأثیر رسانهها بر سبک زندگی، مخاطبان کودک و نوجوان هستند. در مورد مخاطبان کمسن و سال، رسانهها میتوانند سبکها و شیوههای مصرف خاصی به وجود آورند. به خاطر کمبود تواناییها و مهارتهای شناختی، این گروه در برابر تبلیغات، شکنندهتر هستند. معمولترین زمینه یا جذابیت (مانند استراتژی اقناعکننده) که در تبلیغات برای کودکان استفاده میشود پیوند دادن محصول با تفریح و شادی (استفاده از شعر، رنگهای متنوع، شخصیتهای کارتونی و…) است تا فراهم نمودن اطلاعات واقعی دربارهی کالا.پژوهشی در چین نشان داد که قرار گرفتن در معرض محتوای رسانههای غربی و همچنین رسانههای حاوی مطالب مصرفگرایانه موجب پذیرش دو ارزش مصرفگرایانه، یعنی
مصرف کیفیتی و مصرف نوآورانه و همچنین توسعهی نگرشهای مثبتتر نسبت به تبلیغات میشود و منجر به مصرف بیشتر میگردد (موحد و دیگران، ۱۳۸۹، صص ۱۴ و ۱۵).همچنین در مطالعهای طولی از تأثیرات تبلیغات تلویزیون در ایالات متحده، مشخص شد که در معرض تبلیغات قرار گرفتن، ارزشهای مادیگرایانه را ترویج میکند. این مطالعات مبتنی بر این فرضیهاند که تبلیغات، علاوه بر دریافت اطلاعاتی در باب محصولات و سرویسها، ارزشهای مصرفگرایانه را نیز بیان و القا میکنند.تأثیر تبلیغات تلویزیون بر بچهها را میتوان طبق دو دسته تأثیرات عمدی و غیرعمدی مقولهبندی کرد. برای مثال، تبلیغ تنقلات اثر عمدیِ تقاضای خرید محصول و افزایش مصرف را ایجاد میکند، اما ممکن است بر اثر نتایج غیرعمدی این تبلیغ، درک نادرستی در مورد عادتهای غذایی یا کشمکش فرزندانـوالدین به وجود آید و باعث شود بچهها والدین خود را به خرید محصولات نامطلوب مجبور کنند.آنچه در دنیای تجاری مهم است فروش محصول به مشتری است و امروزه القاء نیاز های کاذب به جامعه برای خرید بیشتر و تنوع طلبی در برنامه کاری شرکت های بزرگ تجاری و تبلیغاتی قرار دارد اما فراموش نکنید که آنچه مهم تر است تربیت
فرزندانی آینده ساز با آمادگی های لازم جهت حضور ماثر در جامعه است پس فرزندانمان راآنطور تربیت کنیم که می خواهیم بشوند نه آن طور که شرکت های تبلیغاتی می خواهند مصرفگرا و ...
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼