شیوه های فرزندپروری والدین، نحوه برقراری پیوند با نوزاد
آگاهى والدین از نیازهاى نوزاد و تفاهم بین آنها به عنوان اعضاى خانواده، عامل مهمى در برقرارى پیوند بین والدین و نوزاد است
آگاهى والدین از نیازهاى نوزاد و تفاهم بین آنها به عنوان اعضاى خانواده، عامل مهمى در برقرارى پیوند بین والدین و نوزاد است. تکامل این پیوند که به تطابق یا همبستگى مىانجامد، مستلزم تصمیمات و رفتارهاى صحیحى است که والدین براى فرزند خود اتخاذ مىکنند. این تصمیمات، شامل انتخاب نام فرزند، تغذیه مادر در دوره باردارى و نحوه برخورد و پاسخگویى به محرکهاى فرعى نوزاد است. جواب سریع و مناسب به این محرکها، به نوزاد مى آموزد تا براى اعلام نیازهاى خود روش ارتباطى بهترى پیدا کند. ادامه و تکامل این تعامل یا بده - بستان، بین والدین و نوزاد، رفته رفته عمیقتر شده و بالاخره به تطابق یا همبستگى و همدلى تبدیل مىشود.
انتخاب شیوه مناسب رفتارى براى رسیدن به این پیوند عاطفى، بستگى به عواملى مانند وضع اقتصادى خانواده، موقعیت اجتماعى و فرهنگى پدر و مادر و سطح توقع نوزاد دارد.
بهترین شیوه رفتارى که همبستگى خانواده را تضمین مىکند، رعایت نکاتى به شرح زیر است:
۱- به پیامها و محرکهاى فرعى نوزاد توجه کنید و طبق احساس درونى خود به آنها پاسخ دهید
یکى از عوامل مهم در تکامل پیوند و ایجاد همبستگى در هفته هاى اول، رسیدگى به پیامهاى نوزاد و دادن پاسخ مناسب به آنهاست. نوزاد با رفتارهاى مختلف به مادر و پدر پیام مىدهد و والدین با دریافت پیام، به او جواب مىدهند. این شبکه ارتباطى خصوصى، بین نوزاد و والدین، با این هماهنگى کار خود را شروع مىنماید.
۲- به گریه نوزاد به سرعت جواب دهید
گریه نوزاد براى انتقال پیام، جهت رفع نیاز و ادامه زندگى است و به رشد معنوى والدین نیز کمک مىکند. بى توجهى و بى اعتنایى نسبت به گریه نوزاد ، به همبستگى و پیوند والدین و نوزاد صدمه مىزند. اگر بهطور طبیعى به گریه نوزاد رسیدگى کنید و به جاى اینکه با اکراه و تحت فشار با آن برخورد کنید، با آرامش به آن جواب دهید؛ به نوزاد مى آموزید تا از این وسیله پیامرسانى بهتر استفاده کند. بعضى افراد ناوارد، گریه نوزاد را ورزش ریه ها مىدانند و عقیده دارند باید نسبت به آن بى توجه بود. هنگام شنیدن گریه نوزاد به این خرافات توجه نکنید. براى این افراد، بى توجهى نسبت به فرزند دیگران آسان است، زیرا در این مورد تعهد و مسئولیتى ندارند و گریه نوزاد دلشان را نمى لرزاند.
۳ - تغذیه و شیردادن به نوزاد را هنگام تقاضاى او انجام دهید
براى تغذیه نوزاد، به جاى برنامه منظم ساعتى، بهتر است از یک برنامه هماهنگ با نیاز وى استفاده کنید. زیرا شیردادن به نوزاد در برقرارى همبستگى، از سایر فعل و انفعالات بیولوژیکى مؤثرتر است. تغذیه نوزاد از شیر مادر علاوه بر سیرى، باعث تسکین و آرامش او نیز مىشود. شیردادن در هنگام نیاز، مادر را ترغیب مىکند تا به علائم گرسنگى که نوزاد از خود نشان مىدهد، بهتر توجه کند و با آنها بیشتر آشنا شود. این علائم که محرکهاى فرعى نام دارند، بهتر از برنامه ساعتى یا هر وسیله دیگرى نیاز نوزاد را به تغذیه نشان مىدهد.
۴- نوزاد را بغل کنید
یکى از تغییرات مهم در شیوه جدید رفتارى والدین، بغلکردن یا کولکردن نوزاد، به جاى نشاندن او در کالسکه است. بغلکردن یا به کمر بستن نوزاد، بر عقیده خشک و قدیمى که نوزاد را فردى جدا از مادر و پدر تلقى مىکند، غالب شده است و در واقع یک سنت شکنى خوب به حساب مى آید. مادر ممکن است نوزاد را از خود جدا بداند، ولى نوزاد در وضعى نیست که این فکر را بپسندد و با اینکه از رحم مادر به دنیاى تازهاى آمده است، هنوز خود را به شکلى پیوسته به مادر و در درون وجود او احساس مىکند. بعضى مادران، کودک خود را فقط مدت کوتاهى که معمولاً بین وعده هاى تغذیه است، بغل مىکنند و سپس او را روى تخت یا در کالسکه مى خوابانند و این مدت کوتاه را براى رضایت و آرام کردن نوزاد کافى مىدانند. بررسى ها نشان مىدهد که بغلکردن نوزاد یک پدیده زودگذر و مُد روز نیست، بلکه داراى آثار مثبتى در پرورش و تکامل کودک است. گریه کودکانى که با این شیوه نگهدارى مىشوند، پنجاه درصد کمتر و هوشیارى آنها از نظر بینایى بیشتر است. راز داشتن فرزند باهوش را بخوانید.
۵- برنامه خواب خود را با نوزاد هماهنگ کنید
اگر مادر در طول روز خواب خود را با نوزاد هماهنگ کند، در طول شب نیز مىتواند این برنامه را ادامه دهد و بیدارى و گریه نوزاد باعث بدخوابى یا بىخوابى والدین نخواهد شد. والدین باید شیوه هاى مختلف را براى خواباندن و خوب خوابیدن نوزاد امتحان کنند. نوزاد معمولاًدر انتخاب جاى مناسب خواب، والدین را یارى مىکند. برخى از نوزادان در تخت و اتاق جداگانه بهتر مىخوابند. برخى دیگر در تخت خود در اتاق والدین و بسیارى هم در کنار پدر و مادر خود بهتر به خواب مىروند. از بین این سه حالت، شیوهاى را باید انتخاب کرد که براى همه افراد خانواده، یعنى پدر، مادر و نوزاد مناسبتر باشد. حالت سوم، یعنى خوابیدن سه نفر در یک تخت، روشى قدیمى و متداول در کشورهاى شرقى است که اکنون در کشورهاى غربى نیز در حال رواج مى باشد.
رعایت این نکات براى برقرارى پیوند، نه تنها تأثیرات ثمربخشى براى هر دو طرف دارد، بلکه بیشتر از آن به روابط متقابل آنها در موارد زیر کمک مىنماید:
- شیوه همبستگى و برقرارى پیوند عاطفى بین نوزاد و والدین، حساسیت و پاسخگویى را تقویت مىکند. در وهله اول ممکن است تصور شود که همبستگى امرى یک طرفه است که به دنبال آن، والدین عشق و توجه خود را به نوزاد تقدیم مىکنند. این طرز فکر تا اندازهاى درست است، اما نباید فراموش کرد که این ارتباط یک تعامل یا یک معادله دو طرفه است. هر چه والدین بیشتر به نوزاد توجه کنند، نوزاد نیز این عشق را با شادابى و خنده هاى خود جواب مىگوید. در واقع این تعامل، یا به زبان دیگر عشق دو طرفه، نتیجه این همبستگى و پیوستگى است. مثلاً، وقتى مادر با شنیدن گریه نوزاد او را بلند مىکند و در آغوش مىگیرد و ضمن نوازش به او شیر مىدهد، باعث سیرى و آرام گرفتن وى مىشود. نوزاد در برابر این محبت، مادر خود را بىبهره نمىگذارد و با مکیدن سینه او هورمونى به نام پرولاکتین ترشح مىشود. این هورمون را که در اثر محرک هاى عاطفى بهوجود مى آید، مىتوان عامل بیولوژیکى براى بیدار کردن حس مادرى دانست. در واقع نوزاد عامل تولید هورمونى است که عشق و محبت مادرى را به خود جلب مىنماید.
این تعامل، هنگام شیردادن و خواباندن نوزاد نیز وجود دارد. اخیراً در شیر مادر ماده خواب آورى کشف کردهاند، که باعث خواب رفتن نوزاد مىشود. از سوى دیگر ترشح پرولاکتین، تأثیر آرامبخشى بر اعصاب مادر مىگذارد و ضمن این که مادر نوزاد را شیر مىدهد و مىخواباند، خود نیز آرامش مىیابد و به خواب مىرود. اثرات بیولوژى این ارتباط را مىتوان در کلمه حساسیت یا تأثیرپذیر شدن خلاصه کرد.
- به کار بردن شیوه همبستگى، باعث رشد و شادابى نوزاد و والدین مىشود. رشد نوزاد را نباید منحصر به رشد جسمى او دانست. رشد جسمى تقریباً در همه کودکان وجود دارد، ولى رشد معنوى و تکامل فکرى فراتر از رشد فیزیکى و عامل مهمى در پرورش استعدادهاى کودک است. بررسى روى حیوانات آزمایشگاهى نشان مىدهد که نوزادان وابسته و پیوسته به مادر، داراى هورمون رشد بیشترى هستند و آنزیمهایى را که براى رشد مغزشان لازم است، بیشتر ترشح مىکنند. علت رشد و پرورش بهتر این نوزادان را مىتوان تأثیر این پیوند عاطفى دانست. نوزادانى که بیشتر در بغل یا بر پشت والدین حمل مىشوند، کمتر گریه مىکنند و از نظر بینایى و شنوایى، هشیارى بیشترى از خود نشان مىدهند. این نوزادان، مدت بیشترى در حالت هشیارى آرام به سر مىبرند و در این حالت، بهترین ارتباط را با محیط اطراف خود برقرار مىکنند.
پیوند عاطفى و همبستگى، نظم و انضباط خوبى در رفتار نوزاد بهوجود مى آورد. نوزاد بهطور طبیعى داراى رفتارى بىنظم است و حرکات او نامرتب و ناهماهنگ مىباشند. بیشتر پیامهاى او بىهدف و بىمعنى به نظر مىرسند و درک آنها کار دشوارى است. دوره خواب و بیدارىاش خیلى نامنظم است، ولى نوزادانى که وقت بیشترى را با مادرانشان مىگذرانند؛ نسبت به نوزادان دور از مادر، برنامه خواب و بیدارى منظمترى دارند.
در اینجا ممکن است این سؤال مطرح شود که آیا این شیوه رفتارى والدین در نگهدارى فرزند باعث لوس شدن او نمىشود. بررسى هاى جدید به این سؤال پاسخ منفى مىدهد. توجه و محبت والدین در کودک احساس امنیت و اطمینان خاطر بهوجود مى آورد و او را لوس بار نمى آورد.
به جاست که نظریه یک روانشناس را به طور کلى در مورد نوزادان بیان کنیم. یکى از اساتید دانشگاه هاى آمریکا که استاد روانکارى و مسائل اجتماعى مىباشد مىگوید:
«در سه سال اول زندگی نوزاد، وظیفه پدر و مادر بسیار مشکل است چون از لحاظ روانى یک نوع علاقه امواجى میان کودک و مادر وجود دارد که کودک هنگام خوردن شیر از پستان مادر و یا هنگام خواب در آغوش مادر این تبادل موجى شروع به فعالیت میکند به طوری که حتى شنیدن ضربان قلب مادر براى کودک آرامبخشترین چیزها مىباشد، پس باید مادر با توجه به این حقایق نخست به هنگام تب شدید از پستانش به فرزندش شیر ندهد و او را در آغوش نگیرد، دوم اینکه هنگام عصبانیت و یا غم و اندوه شدید او را به آغوش نگیرد و به وى شیر ندهد، چون در این حالتها، هم آهنگ ضربان قلب مادر تغییر مىکند، و هم آن امواج ارتباطى ارتعاشش تندتر مىشود و کودک بر حسب آن ضمیر باطنى این تغییر حالت را ناخودآگاه احساس مىکند یک نوع اضطراب روانى و ناراحتى در وى بهوجود مى آید، و اگر این عمل تکرار شود نتیجه بسیار بدى دارد.
سوم اینکه از ۵ ماه به بعد وقتى که طفل براى خوردن شیر و یا استراحت در آغوش مادر باشد بیشتر به قیافه مادر خیره مىشود بهطوری که تجربه نشان داده این خیره شدن براى شناخت قیافه ظاهرى مادر است، چون قبلاً از نظر روانى در اثر همان امواج ارتباطى وجود مادر را احساس کرده است به همین دلیل است که اگر زن دیگرى طفل را در آغوش بگیرد و حتى طفل چشمش را باز نکند پس از چند لحظه ابراز ناراحتى مىکند چون از ضربان قلب و ارتعاش موجى مىشناسد که این مادرش نیست، پس هر وقت مادر کودک را در آغوش گرفت باید حالت نشاط و شادابى در وجودش باشد تا به طفل آرامش روحى بدهد. این دانشمند بعد هم مىگوید، گرچه پدر در این مرحله تماس زیادى با کودکش ندارد، با این حال باز هم باید او مراقب باشد که در حال خشم زیاد و یا غم و اندوه بسیار فرزندش را در آغوش نگیرد و به روى او خیره نشود.»
بیان همین مطالب حساس وظیفه مادر را در این مرحله از سن کودک کاملاً اثبات مىکند. پس مادران باید از اول متوجه این حقیقت باشند که تصور نکنند کودکشان حالت تغییر وضع روحى او را احساس نمىکند. بلکه باید مراقب باشند که در حال غیر عادى به فرزندشان نزدیک نشوند. حتى مادامى که کودک در آغوش اوست نسبت به کودک دیگرش خشونت و عصبانیت نشان ندهد و در نزدیکى او دادهاى بلند و جیغ ناگهانى نکشد. مادر باید متوجه این موضوع باشد که اگر کودک اظهار ناراحتى کرد، یا گرسنه است و یا اینکه جایش تَر است و یا دردى در بدن دارد.
پس در آن حال نخست به او شیر بدهد اگر شیر را نخورد متوجه جاى او باشد و اگر آن کار هم او را آرام نکرد، طبعاً دردى در بدنش دارد لذا کمى او را به آغوشش چسبانده راه ببرد و به بدنش نگاه کند که خراشیدگى و یا آثار دیگرى در پوستش هست یا خیر؟ اگر با این کارها هم راحت و آرام نشد باید به پزشک اطفال مراجعه کند اساساً مادر باید در آخر هر ماه کودک را به پزشک نشان بدهد تا پزشک از حیث رشد و وزن او را معاینه کند.
رعایت اصول ذکر شده مىتواند والدین را در آغاز راه رشد و پرورش نوزاد یارى نماید. از بین شیوه هاى رفتارى، بهتر است شیوهاى که با وضع اقتصادى، فرهنگى، خانوادگى و روحیات و خلقیات نوزاد تناسب دارد و عملىتر به نظر مىرسد انتخاب شود. با انتخاب شیوهاى مناسب، والدین محفلى گرم و بانشاط بهوجود مى آورند و از داشتن کودکى سالم لذت مىبرند.
منبع:
بی بی سنتر
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼