زلزله برای بچه ها، چه تاثیرات روانی دارد؟
استرسهایی که در جریان یا اتفاق طبیعی مثل زلزله رخ می دهد، در ذهن بچهها نهادینه میشود.
استرسهایی که در جریان یا اتفاق طبیعی مثل زلزله رخ می دهد، در ذهن بچهها نهادینه میشود و به نظر میرسد که برنامههای تلویزیونی به خصوص برنامه کودک میتواند مهارتهای لازم را به والدین و حتی بچهها بدهد. با اینکه همه میدانیم کشور ما زلزلهخیز است، اما آموزش خودمراقبتی در زمان زلزله هنوز در کشور ما جدی نشده است.
مدارس سالی یکبار مانور زلزله برگزار میکنند و برنامههای تلویزیونی و دیگر رسانهها خیلی کم به آن میپردازند. هر چند با همه این چالشهای آموزشی به نظرم زلزله اخیر تهران نشان داد که بچهها بیشتر از والدین به نکات ایمنی آشنا هستند و مثلا میدانند باید در زمان زلزله زیر میز پناه بگیرند یا زیر پنجره نباشند، اما والدین به آن ها اجازه نمیدهند!
در خانه به آن ها یاد داده میشود که در زمان بحران به پدر و مادر پناه ببرند و در این شرایط والدین تبدیل میشوند به بمب استرس افزایی! زلزله که موضوع بزرگی است و باید منتظر واکنشهای متفاوت بود، راستش را بخواهید مادر و پدرهای ایرانی اصلا بلد نیستند خونسردی خود را حفظ کنند؛ مثلا بچه میافتد و پایش میشکند، والدینشان آنقدر داد و بیداد میکنند و هول میشوند که بچه را تا مرز سکته پیش میبرند.
تجربه کار با بچهها به من ثابت کرده کودکان مثل طوطی هستند و هر کاری را که بزرگترها به خصوص پدر و مادرها انجام می دهند، تقلید میکنند. والدین اولین الگوی فرزندان هستند. بچهها بهدلیل علاقه زیادی که به پدر و مادر دارند، ترجیح میدهند تمام کارهای آن ها را تقلید کنند و چنین است که شخصیت آن ها کاملا شبیه پدر و مادر میشود.
برای این کودکان ترس از دست دادن عزیزان خیلی شدیدتر است و مشکلات تحصیلی و برهم خوردن تمرکز در آن ها شیوع بیشتری دارد. همچنین امکان دارد کودک دچار علائم بیش فعالی شود و به او داروهایی داده شود که نباید استفاده کنند. شکم درد، سرگیجه، اسهال، استفراغ یا یبوست، رفتارهای خشن مثل کوبیدن سر به دیوار و پرخاشگری در کودکان افزایش می یابد.
ناآرامی کودکان و بزرگسالان را باید پذیرفت. آن ها حتی گاهی دچار دردهای عضلانی می شوند به همین دلیل باید از آن ها بخواهیم نفس های عمیق بکشند. در این شرایط معمولا بیشتر از روان پزشکی کمک گرفته می شود و برای آسیبدیدگان دارو تجویز می شود. این حیطه اگرچه به شکل مقطعی می تواند کمک کند اما روان شناسی با گفتگو، هنردرمانی، بازی درمانی و… به بهبود رفتارها و شناخت افراد کمک می کند تا فرد دیگر تنها با دارو به دنبال حل مشکلاتش نباشد. با دارودرمانی فرد مجبور می شود در سال های بعد تنها دوز داروهایش را بدون حل مشکل افزایش دهد. دارو گرچه روی وضعیت خواب افراد تاثیر می گذارد اما آن ها را به وضعیت انکار می برد و باعث می شود برای مثال کودک دیگر درباره هیجانش صحبت نکند. بنابراین حضور یک روان پزشک در کنار روانشناسان کمک کنندهتر خواهد بود.
منبع:
فرزند پرتال
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼