تقلید کودکان از والدین، علی الخصوص تک فرزندها
ارزش ها ، ویژگی های شخصیتی و رفتار والدین تاثیری شگرف در شکل گیری شخصیت کودکان به ویژه در سنین پایین تر دارد.
ارزش ها ، ویژگی های شخصیتی و رفتار والدین تاثیری شگرف در شکل گیری شخصیت کودکان به ویژه در سنین پایین تر دارد. افزون بر شباهت های میان والدین و فرزندان سه عامل مهم در تشویق کودکان برای شبیه شدن به والدین وجود دارد:
1-کودکان کم سن و سال ناخودآگاه از والدین خود تقلید میکنند. نحوه ی ارزیابی والدین از خودشان ( رضایت یا نارضایتی از خود) نحوه ی برخورد والدین با دیگران ( تحمل یا تحمل نکردن دیگران) و نحوه ی برخورد آنها با جهان پیرامون ( خوش بینی یا بدبینی) ناخودآگاه بر فرزندان تاثیر می گذارد.
کودکان دوست دارند باورها رفتارها و طرز تلقی های خود را با والدین خود تطبیق دهند. برخی از والدین نسبت به کوچک ترین اتفاقی که برای فرزندشان روی می دهد حساس هستند و نگران می شوند. فرزندان آنها نیز به طور طبیعی به هنگام اتخاذ هر گونه تصمیمی دچار تشویش و اضطراب می شوند زیرا کودکان به شدت از رفتار و شخصیت والدین خود تاثیر می پذیرند.
2-کودکان بزرگ تر آگاهانه از والدین خود تقلید می کنند. تحسین کردن بروز چنین رفتاری را در کودکان شدت می بخشد. مثلا کودکی خردسال سخنان والدین خود را طوطی وار تکرار می کند تا احساس خوشایندی را در خود و خانواده اش به وجود آورد.
کودک ممکن است از والدین خود درخواست کند تا در انجام کاری یا تعمیر چیزی به او کمک کنند و از این طریق احساس می کند که با والدین خود برابر است : (( من هم میتوانم کارهایی را که والدینم انجام می دهند انجام دهم.)) بدیهی است کودکان بزرگ تر بیشتر دوست دارند مانند والدین خود باشند.
3-کودکان اغلب با ضوابطی که والدین آنها تعیین می کنند موافق هستند. نظام خانواده نظامی ارزشی و بازتابی از باورها و افکار و فرهنگ والدین است. والدین چون یک مدیر مسئولیت وضع قوانین ، محدودیت ها وتعیین نیازها را بر عهده دارند تا بدین ترتیب محیطی امن برای رشد فرزندان خود آماده کنند.
اطاعت کردن به معنای شبیه شدن به والدین است و تحسین خانواده را نیز در پی دارد. کودکان تصور میکنند که به والدین خود بسیار نزدیک هستند و برآورده کردن انتظارات والدین پیروی از خواسته های والدین و همکاری با آنها در نهایت به نفع خودشان است آنان دوست دارند والدین خود را راضی و خشنود کنند.
عواملی که بر شمردیم کودکان را تشویق میکند تا مانند والدین خود شوند. این عوامل بر کودکان خانواده های تک فرزند بسیار قوی تر عمل میکند. این قبیل کودکان معمولا نسبت به کودکان خانواده های چند فرزند کمتر احساس آزادی میکنند و به معنای دیگر بیشتر از والدین خود تقلید میکنند زیرا فرزند دیگری در خانواده وجود ندارد که :
-رفتاری متفاوت داشته باشد و تحمل والدین را برای درک تنوع رفتار کودکان افزایش دهد.
-نحوه ی ارتباط او با والدین متفاوت باشد و بدین طریق گزینه های بیشتری را در زمینه ی روابط والدین - فرزندان ایجاد کند.
-شخصیتی متفاوت از والدین داشته باشد و الگوی دیگری ارائه دهد.
کودکان خانواده های تک فرزند اغلب در دنیای بزرگسالان متولد می شوند و رشد میکنند. آنها خواستار خواهر یا برادر دیگری هستند تا بدین طریق فشار والدین بر خود را کاهش دهند زیرا در خانواده های تک فرزند والدین اغلب چون یک بزرگسال با کودک خود برخورد میکنند و فرزند آنها نیز احساس میکند که باید مانند بزرگسالان رفتار کند.
اما در خانواده های دارای چند فرزند کودک بودن فرزندان بر والدین تحمیل می شود و کودکان این گونه خانواده ها احساس می کنند که کودک هستند و نه بزرگسال.
برای والدین بسیار آسان است که فرزندان خود را - در حالی که هنوز کودکی بیش نیستند - تشویق کنند تا مانند بزرگسالان رفتار کنند. کودکانی که پیش از گذراندن دوران کودکی به چنین رفتاری تشویق میشوند به احساس بلوغ کاذب گرفتار می آیند اما این کمبودها و نقایص میتوند در آنها نهفته بماند و در نهایت فرصت گرانبهای کودک بودن و ناپخته رفتار کردن از این افراد سلب می شود.
افزون بر این ممکن است والدین اطلاعاتی را در اختیار این کودکان قرار دهند که در دنیای آنان جایی ندارد و ویژه ی بزرگسالان است. از این رو کودکان نمیتوانند چنین اطلاعاتی را درک کنند و تنها آنها را تکرار میکنند.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼