تقویت اعتماد به نفس کودکان، ده راهکار ساده
احساس ارزش فردی پایههای زندگی آینده فرزندتان را بنا میکند، پس باید اعتماد به نفس او را از دوران کودکی ایجاد و تقویت کنید.
احساس ارزش فردی پایههای زندگی آینده فرزندتان را بنا میکند، پس باید اعتماد به نفس او را از دوران کودکی ایجاد و تقویت کنید.
ایجاد اعتماد به نفس در کودک ممکن است دشوار به نظر برسد. اما احساس ارزش فردی، پایههای زندگی آینده فرزندتان را بنا میکند، یعنی زمانی که باید چیزهای تازه را به تنهایی تجربه کند. جین نلسون، درمانگر خانواده در کالیفرنیا و یکی از نویسندگان سری کتابهای انضباط مثبت میگوید «اعتماد به نفس نتیجه احساس تعلق است، باور به اینکه میتوانیم و دانستن اینکه همکاریهایمان را ارزش مینهند و قدر میدانند».
نلسون میگوید: «همانطور که هر پدر یا مادری میداند، اعتماد به نفس تجربهای گذرا است.گاه احساس خوبی درباره خودمان داریم و گاهی نداریم. چیزی که واقعاً میخواهیم به کودکانمان یاد بدهیم مهارتهای زندگی است». هدف شما در مقام پدر یا مادر، اطمینان خاطر از این است که فرزندتان غرور و احترام به خود را، در درون خود و همین طور ایمان به توانایی خود را در مقابله با چالشهای زندگی رشد داده است. در اینجا ۱۰ راهکارِ ساده را برای تقویتِ اعتماد به نفسِ کودکتان به شما ارائه میکنیم.
بیقید و شرط عشق بورزید
اعتماد به نفس کودک وقتی شکوفا میشود که نوعی علاقه بیقید و شرط را مشاهده کند، عشقی که میگوید «هرکه باشی و هرچه انجام بدهی دوستت دارم.». وقتی کودکتان را صرفنظر از تواناییهایش، مشکلاتش، اخلاقش، یا قدرتش میپذیرید، به او بیشترین کمک را میکنید. بنابراین، او را در عشقِ خود غرق کنید. تا میتوانید او را بغل کنید، ببوسید و به پشتش بزنید و فراموش نکنید به او بگویید که چقدر دوستش دارید. وقتی مجبورید در موردی به او تذکر بدهید، به او بفهمانید تذکر شما در موردِ رفتارش است و نه خودش؛ مثلاً به جای اینکه بگویید: «خیلی پسر بدی هستی. چرا درست نمیشوی؟» به او بگویید: «لطفاً در خانه فوتبال بازی نکن. فوتبال، بازیِ بیرون از خانه است».
به کودکتان توجه کنید
وقتی را برای توجه کامل به کودک خود کنار بگذارید. این بسیار به احساس اعتماد به نفس کودک شما کمک میکند، چون این پیغام را میرساند که شما فکر میکنید او مهم و ارزشمند است. حتماً نباید وقت زیادی باشد؛ فقط وقتی میخواهد با شما حرف بزند، دست از سرکشی به صندوق پست بکشید یا تلویزیون را خاموش کنید تا جواب سؤالش را بدهید. با او ارتباط چشمی برقرار کنید تا بداند که واقعاً دارید به چیزی که میگوید گوش میدهید. اگر وقتتان کم است، بدون نادیده گرفتنِ نیازهایش این نکته را به او بگویید. بگویید «خب همه اتفاقهایِ تمرین فوتبال را برایم تعریف کن، وقتی که تمام شد باید بروم شام را آماده کنم».
محدودیتها را به او بیاموزید
چند قانون منطقی برای کودک خود وضع کنید. مثلاً اگر به او میگویید که موقع دوچرخهسواری در خیابان باید کلاهِ ایمنی سرش بگذارد، اجازه ندهید بدون کلاه به خانه دوستش برود. اگر بداند که بعضی قوانینِ خانوادگی نقشِ روی سنگ شدهاند، احساس امنیت بیشتری میکند و به زودی بر طبق انتظارات شما زندگی خواهد کرد. فقط بکوشید واضح و باثبات باشید و نشان دهید که به او اعتماد دارید و از او انتظار دارید که کار درست را انجام دهد.
از ریسک کردنهای سالم استقبال کنید
کودکتان را به کشف چیزی تازه، مثل خوردن غذایی متفاوت، یافتن دوستان تازه یا اسکیت سواری تشویق کنید. با اینکه همیشه احتمالِ شکست وجود دارد اما بدونِ ریسک کردن موفقیت هم به دست نمیآید. پس به کودک خود اجازه تجربههای کم خطر را بدهید و در مقابل تقاضاهای او از دخالت خودداری کنید. مثلاً سعی نکنید به محض اینکه از خواندن کلمهای دشوار احساس یأس کرد، او را «نجات» دهید. پریدن در وسط کارِ او و گفتنِ اینکه «خودم میکنم»، او را وابسته بار میآورد و اعتماد به نفسِ او را کم میکند. شما با برقراری تعادل در نیاز به حمایت از او و نیاز او به تجربه کردن کارهای تازه، اعتماد به نفسش را شکل خواهید داد.
اجازه بدهید اشتباه کند
البته یک جنبه حق انتخاب دادن و خطر پذیری این است که کودکتان در معرض اشتباه قرار میگیرد. اینها درسهای با ارزشی برای اعتماد به نفس کودکتان هستند. بنابراین اگر کودکتان با تلف کردنِ وقت در اتاق خوابش از اتوبوس مدرسه جا مانده است، او را تشویق کنید که بیاندیشد گه دفعه بعد بهتر است چطور رفتار کند. به این ترتیب اعتماد به نفسش صدمه نمیبیند و میفهمد که گاهی میشود اشتباه کرد. دانیل میر، استادیار آموزش دبستانی در دانشگاه ایالت سان فرانسیسکو میگوید: "اگر خودتان اشتباه کردید، به آن اعتراف کنید. پذیرش و اصطلاح اشتباهات، پیغام قدرتمندی به فرزندتان میرساند و پذیرش مشکلات را برای کودک آسانتر میکند."
از اتفاقات مثبت تقدیر کنید
همه تشویق پذیر هستند، بنابراین سعی کنید چیزهای خوبی را که کودکتان در روز انجام میدهد با صدای بلند اعلام کنید. مثلاً به پدرش بگویید: «امروز دخترمان همه تکالیفش را سریع انجام داد». با این کار او را در معرض تحسین خود و پاسخ دلگرم کننده پدرش قرار میدهید. واضح و مشخص بیان کنید؛ به جای اینکه بگویید «خوب بود» بگویید «ممنون که میز شام را چیدی». این درک انجام کار و ارزش فردی را در او بالا برده و به او اجازه میدهد دقیقاً بداند چه کاری را درست انجام داده است.
خوب گوش کنید
اگر کودکتان نیاز به حرف زدن دارد، بایستید و به چیزی که برای گفتن دارد خوب گوش دهید. او نیاز دارد احساس کند که افکارش، احساساتش، خواستهها و نظراتش مهم هستند. به او کمک کنید تا با نام گذاشتن روی احساساتش با آنها راحت کنار بیاید. بگویید «میفهمم که ناراحتی چون نمیتوانی به آن مهمانی بروی». با پذیرفتن احساساتش بدون قضاوت درباره آنها، به احساساتِ او اعتبار میبخشید و نشان میدهید که برای چیزی که میخواهد بگوید ارزش قایلید. اگر احساسات خودتان را با او سهیم کنید مثلا اگر بگویید: «من نگران مامان بزرگم. خیلی مریضه»، او هم در بیان احساسات خودش اعتماد به نفس پیدا میکند.
از مقایسه اجتناب کنید
نظراتی مثل «چرا سعی نمیکنی مثل برادرت باشی؟» یا «چرا مثل دوستت مؤدب نیستی؟» فقط کودکتان را به یاد مشکلاتش میاندازد و احساسِ خجالت، حسادت و رقابت را در او تشدید میکند. حتی مقایسههای مثبت مثل «تو بهترین بازیکنی» هم به طور بالقوه مخرباند، چون کودک به سختی میتواند همیشه بر طبق این تصویر خود را بسازد. اگر بگذارید کودکتان بداند که او را به خاطر منحصر به فرد بودنش تحسین میکنید، او هم ارزش بیشتری برای خودش قایل میشود.
با او همدلی کنید
اگر کودکتان خودش را به شکلی ناخوشایند با خواهر برادرها یا همسالانش مقایسه میکند، مثلا میگوید: «چرا نمیتوانم مثل دوستم توپ پرت کنم»، با او همدردی کنید و بعد روی یکی از تواناییهایش تأکید کنید، مثلاً بگویید: «آره راست میگی. دوستت توپ پرت کنِ خوبیه. تو هم خیلی تند میدوی». این به کودکتان کمک میکند متوجه شود که ما همه نقاط قوت و ضعفی داریم و لازم نیست که حتماً بیعیب باشد تا احساس خوبی درباره خودش داشته باشد.
تشویق کنید
هر کودکی نیاز به شکلی از حمایت از جانب عزیزانش دارد که پیغام میدهند «ما به تو ایمان داریم. ما تلاشهایت را میبینیم. ادامه بده!» تشویق یعنی تشخیص دادن پیشرفت و نه فقط پاداش دادن به نتیجه. پس اگر کودکتان با مسئله ریاضی دست و پنجه نرم میکند، به جای اینکه بگویید: «نه اینطوری نیست. بگذار برات حلش کنم»، بگویید: «خیلی داری تلاش میکنی. تقریبا به جواب رسیدی»
تفاوتی بین تحسین و تشویق هست. تحسین پاداش به انجام کار است، در حالی که تشویق پاداش به فرد است («تو تونستی» به جای «من به تو افتخار میکنم»). تحسین ممکن است به کودک بفهماند که تنها وقتی «خوب» است که کاری را درست انجام داده باشد. از سوی دیگر، تشویق به رسمیت شناختن تلاش است. گفتنِ «خب بهم بگو بازی چطور بود. دیدمت چطور حمله میکردی» مفیدتر از گفتن «تو بهترین بازیکن تیمی» عمل میکند. تحسین بیش از اندازه اعتماد به نفس را خدشه دار میکند، چون فشاری برای انجام کار و نیاز مداومی به تأیید دیگران ایجاد میکند. بنابراین تحسین را کناری بگذارید و آزادانه او را تشویق کنید؛ این به کودکتان کمک میکند تا با احساس خوبی نسبت به خود رشد پیدا کند.
منبع:
پارسه گرد
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼