بهترین الگو کودکان، مادر است؟
کودکانی که سال های اول زندگی خود را در مهد کودک سپری می کنند از سنین بزرگسالی اغلب افرادی وابسته به دیگران و دچار کمبود محبت شدید میشوند.
در خانه باید با اهل خانه و با همسر و فرزند، شاد برخورد نمود و باید با کودکان بازی کرد. پدری که همواره به کار، بحث و درس میپردازد و به داخل خانه کاری ندارد و به فرزندان خود کمتوجه است، فرزندان وی در بزرگسالی نام او را به بدی زنده میکنند و از بدی خود، پدر را نیز مشهور میگردانند. رفتار پدر، لایههایی پنهان را در وجود فرزند میگذارد که این لایهها در بزرگسالی آشکار میشود؛ لایههایی که از سرخوردگی و بیرون ننمودن انرژی و نیز بر اثر عدم ناز و نوازش و بازی ننمودن با پدر به وجود آمده است.
در جامعه کنونی که بانوان هم، هم پای مردان در بیرون از خانه کار میکنند قطعا در رسیدگی و تربیت کودکان خود به چار مشکل میشوند و کودکان آن ها مورد بیمهری قرار میگیرند. کودکان زیر سه سال به توجه والدین مخصوصا مادر خود نیاز فراوان دارد، والدین میتوانند این احساس نیاز را با دقایقی بازی کردن با کودک، گردش و تفریح بردن کودک و از همه مهمتر دور هم بودن همه اعضاء خانواده بر طرف کنند.
کودکانی که سال های اول زندگی خود را در مهد کودک سپری می کنند از سنین بزرگسالی اغلب افرادی وابسته به دیگران و دچار کمبود محبت شدید دیگران و دچار کمبود صحبت شدید و در بعضی موارد بیاعتماد نسبت به اطرافیان میشوند. هیچ چیز برای کودک جای آغوش و محبت و توجه والدینم را پر نمیکند بعضی والدین با بیحوصلگی و خشونت با کودک خود رفتار میکنند که این والدین ناخواسته کودکانی تربیت می کنند که یا ترسو و یا افرادی خشن و انتقام جو بار میآیند که هر دو دارای آیندهای نامطلوب هستند.
لازم است والدین به کودکان خود اجازه ابراز نظر و احساسات خود را بدهند و اولین و بهترین الگوی یک کودک، مادر اوست. این در حالیست که اکنون والدین به علت مشغله کاری یا جهل، یا هر دو توجه لازم را به کودکان خود نمیکنند. بیتوجهی آنان به فرزندانشان فاجعه نیست ولی زمینهساز بروز فاجعه میشود.
در حال حاضر شرایط به گونهای است که خانوادهها برای بردن فرزندشان به پارک و مدرسه از کسی دیگر کمک میگیرند و همین امر موجب فراهم شدن زمینههای آسیبهایی مانند آزار جنسی کودکان میشود و ما بسیار زیاد شاهد چنین آسیبهایی هستیم؛ به گونهای که برخی دختربچهها از طرف محارم و نزدیکان مورد تجاوز جنسی قرار میگیرند، اما سکوت میکنند.
بیمیلی به ازدواج، نفرت از مرد، احساس انتقام و افسردگی مزمن از تبعات مورد تجاوز قرار گرفتن در دوران کودکی است؛ البته پسربچههایی نیز که مورد سوءاستفاده جنسی قرار میگیرند، کم نیستند. متاسفانه شواهد بسیار زیادی وجود دارد که نشاندهنده وجود این عمل زیر پوست جامعه هستند.
احساس بیپناهی، استیصال و درماندگی از تبعات روانی مورد تجاوز جنسی قرار گرفتن در دوران کودکی است و کودک حس میکند که او دچارعمل بدی شده که نتیجهاش تجاوز جنسی بوده است و کسی نیز او را باور نمیکند. اگر تجاوز از سوی محارم انجام شده باشد، کودک به هیچ عنوان جرأت بیان آن را ندارد. نقش پدر بسیار مهم است. او اولین و مهمترین الگوی جنس مخالف برای دختر خود است و اولین و مهمترین همجنس برای پسر خود است. پسرهایی که با پدر خود رابطه مطلوبی ندارند، شخصیتهای آنان ضعیف و ناسازگار است.
منبع:
کودک پرس
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼