چگونه مادر شادی باشم؟
من بچههایم را دوست دارم، عاشق مادر بودن هستم، اما گاهی وقتها آرزو میکنم که وظیفهٔ پدر و مادری اینقدر سخت نبود.
تقریباً هر روز بعد از ظهر باید با عجله به کارهایم برسم. باید دختر ۹ سالهام، آلیسون را به سرعت جت به کلاس پیانو برسانم، به پسر ۱۴ سالهام اندی، در کارهای مدرسهاش کمک کنم، شام را روی میز بگذارم، یک یا دو سری رخت بشویم و دقایق آخر را هم به سمت مغازه و کتابخانه بدوم. ساعت به ۹ که میرسد، دیگر حسابی خسته و زود رنج میشوم و انرژیای برای همسر یا خودم باقی نمیماند. من بچههایم را دوست دارم، عاشق مادر بودن هستم، اما گاهی وقتها آرزو میکنم که وظیفهٔ پدر و مادری اینقدر سخت نبود. کی ویلیس مادر ده فرزند که در راثرفورد بزرگ شدهاند و کمک نویسندهٔ کتاب «آیا باز هم لذت میبریم؟» میگوید: «لذت بردن از همراهی کودکتان لازمهٔ ایفای خوبِ نقش خود به عنوان مادر است.» پاملاکارمر، مادر دو فرزند، دربارهٔ روانشناسی و تربیت کودک مینویسد:
فعالیت هایی را انتخاب کنید که همه از آن لذت می برند.
اگر فکر خرید اسکیت یا تماشای یک فیلم وحشتناک، شما را میترساند، این کار را انجام ندهید. به سر و صدایی که کودکتان سر این قضیه راه میاندازند، اهمیت ندهید. در عوض تفریحات خانوادگی را که خوشایند شما است، پیشنهاد کنید؛ مثل رفتن به پیاده روی، دوچرخه سواری، و باغبانی. وید وال استاد روانشناسی میگوید: «خیلی سخت است که چهرهای خندان به خود بگیرید و کارهایی را که واقعاً دوست ندارید، انجام بدهید. بالاخره بچهها میفهمند که خسته شدهاید و دوست ندارید به این کار ادامه بدهید.»
بازیهای مورد علاقهتان
وال و همسرش وقتی کودکانشان ۸ و ۱۲ ساله بودند، بازی دوز را به آنها یاد دادند. «خیلیها فکر میکنند که دوز خیلی سخت است، اما بچهها یک روزه آن را یاد گرفتند.» حالا بعد از گذشت سه سال، خانواده وال و کودکانشان به صورت حرفهای دوز بازی میکنند. با آموختن بازیهایی که بزرگترها هم از آن لذت میبرند، پیامهای مثبتی را به کودکتان انتقال دهید.
با کودکانتان قرار بگذارید
آخر هر هفته فعالیتهای هفتهٔ آینده را مرور کنید. سپس هر روز عصر نیم ساعت، برای پازل یا خواندن کتابی مثل کتاب هری پاتر یا تفریحاتی از این قبیل وقت بگذارید. تلویزیونتان را روی کانالهای علمی و مسابقههای ورزشی و سریال کمدی که دوست دارید با هم تماشا کنید، تنظیم کنید (زمان و تاریخ آنها را روی یخچال بچسبانید). خانواده وال، نوبتی به همدیگر اختیار انتخاب فعالیتها را میدهند. چون میدانید به زودی میتوانید فعالیت مورد علاقهتان را انجام دهید، اشتیاق بیشتری هم برای کارهای دیگر دارید.
از هفت خوانِ مشق شب بچهها عبور کنید.
جان روزماند، نویسندهٔ کتاب «چون من گفتم!»، ۳۶۶ اندیشهٔ جالب را در خصوص تربیت کودک و زندگی خانوادگی عنوان میکند: «برای تکالیف خانه مکانی آرام و زمانی منظم تعیین کنید. بعد خود را کنار بکشید، مگر اینکه فرزندتان واقعاً با فهم یکی از تکالیفش مشکل داشته باشد.»
اگر بالای سر کودکتان بایستید تا تکالیفش را انجام دهد، اعتماد به نفس او را کم میکنید و آنها را به خودتان متکی مینمائید. وقتی کودکتان از انجام تکالیفش سرباز میزند یا نمیتواند آن را به پایان برساند، به او بگویید: «انجام تکالیف وظیفه توست. اگر تمامش نکنی آخر هفته نمیتوانی زیاد بخوابی.»
جارو را کنار بگذارید!
فکر میکنید که اگر خودتان ماشین ظرف شویی را خالی کنید، راحتتر از این است که از کودکتان کمک بخواهید؟ میخواهید مثل یک خدمتکار باشید. با این کار آنها را از فرصت یادگیری و کسب مهارتهایی که بالاخره باید در آن خود کفا شوند، محروم میسازید. کار و بارهای خانه را فهرست کنید، یک جلسه تشکیل بدهید و تعیین کنید که چه کسی چه کاری انجام دهد یا کارها را روی کارت بنویسید و هر هفته با هم رد و بدل کنید.
روال عادی را بر هم بزنید.
از اینکه کودکتان را به مدرسه برسانید، خسته شدهاید؟ با مادر دیگری صحبت کنید و نوبتی پشت فرمان بنشینید. موقع رانندگی ایستگاه رادیویی جدیدی را بگیرید. موقعی که منتظر کودکتان هستید، یک کاری انجام دهید، مثل سوزن دوزی، خواندن رمانهای اسرار آمیز و...
داد و قال بین فرزندانتان را تمام کنید.
دعوا میتواند عادت بدی شود. همانطور که به فرزندتان سایر مهارتهای زندگی را میآموزید، نحوهٔ مذاکره کردن و مهربان بودن را به آنها بیاموزید. وال وقتی که دیگر به دعوای فرزندانش به چشم تجاوز به حریم یکدیگر نگاه نکرد و سعی کرد از آنها به عنوان لحظات آموزش پذیر استفاده کند، زندگی شاد تری داشت. «حتی موقع رانندگی اگر لازم باشد میزنم کنار و به آنها میگویم: چطوری میخواهید این مشکل را حل کنید؟» راه حلهایی که برای حل مشکلشان ارائه میدهند، واقعاً جالب است.
خواستههای خود را برآورده سازید.
حداقل روزی ۲۰ دقیقه به خود اختصاص بدهید. بروید پیاده روی، در دفتر خاطراتتان بنویسید، یک مجلهٔ مسافرتی بخوانید. ترسی بارتا مادر ۳ پسر ۴، ۶ و ۸ ساله برای رهایی از استرس تکه دوزی میکند. «وقتی میبینم که الگوها همه با هم جور در میآیند، خیلی خوشحال میشوم.»
روابط زناشوییتان را تقویت کنید.
ویلیس میگوید: «خوشبختترین پدر و مادرها کسانی هستند که زندگی رمانتیک خود را حفظ میکنند.» دست همدیگر را بگیرید و به هم ابراز عشق کنید. هر روز ساعاتی را با هم بگذرانید.
دیوید گود اسمیت و ماری موتروتی از اهالی سانتافه با یک پرستار برای یک شنبهها قرار گذاشتهاند تا از کودکانشان مراقبت کند. «ما با هم میرویم بیرون شام میخوریم و فیلم میبینیم. ۱۵ سال است که ازدواج کردهایم و مثل همیشه روابط محکمی داریم.»
دوستانی که مثل خودتان پدر و مادر هستند، بیابید.
با سایر پدر و مادرها دوست شوید و از آنهایی که تجربهٔ خانوادگی مشابهی دارند، کمک بگیرید.
منبع:
پارسه گرد
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼