اشتباهات تربیتی والدین، مخصوص فرزندان طلاق
در یک دنیای بی نقص، والدین طلاق گرفته می توانند به طور یکنواخت فرزندان را تربیت کنند. قوانین ممکن است ثابت بمانند.
در یک دنیای بی نقص، والدین طلاق گرفته می توانند به طور یکنواخت فرزندان را تربیت کنند. قوانین ممکن است ثابت بمانند. عواقب ممکن است از خانهای به خانه دیگر متفاوت باشند. پدر و مادر هر دو میتوانند با هم تلاش کنند تا از مشکلات رفتاری قبل از شروع جلوگیری کنند. البته، بسیاری افراد طلاق میگیرند چون نمیتوانند حتی در چشم هم نگاه کنند. تفاوت ها در شیوه فرزند پروری، همواره موضوع اختلاف نظر بوده است. حتی اگر با همه روش های فرزند پروری موافق نباشید، همچنان میتوانید برای آموزش مهارت های رفتاری به فرزندتان اقدام کنید. متاسفانه، بسیاری والدین دید درستی ندارند که وقتی تصمیم به طلاق میگیرند بهترین روش تربیت فرزند چیست. اغلب موارد، والدین با حس نیت هم این اشتباهات را مرتکب میشوند:
۱- رقابت برای والد محبوب بودن
بعد از جدایی یا طلاق، محبوب بودن واقعا وسوسه کننده است. پس وقتی فرزندتان میگوید: «اما مامان به من اجازه میدهد هر شب دسر بخورم. » یا «بابا مجبورم نمیکند دیکته تمرین کنم!» ممکن است به تغییر دادن قوانین تان فکر کنید. اما این کار شما را به سمت شکست سوق میدهد. فرزندتان ممکن است تظاهر کند که چقدر در خانه دیگر حالش خوب است یا سعی کند شما را با والد دیگر به رقابت وا دارد. فرزند شما به کسی که کمترین قوانین را دارد یا کسی که او را بیشتر لوس میکند، رای خواهد داد. این کارها به نفع فرزندتان نیستند.
۲- نداشتن صداقت درمورد رفتار کودک
گاهی یکی از والدین اصرار دارد که «او در خانه من خیلی خوب رفتار میکند. نمیدانم چرا در خانه تو بدرفتاری میکند. » اینکه اصرار داشته باشید فرزندتان وقتی با شما است مثل یک فرشته رفتار میکند، به کسی کمکی نمیکند. با فرزندتان برای اینکه تصویر بهتری از او ارائه دهید، تبانی نکنید. گاهی ممکن است والدین بگویند، «به مامان نمیگوییم که در مدرسه مشکل داشتی، باشه؟ » توافق برای نگهداشتن رازها درباره رفتار او پیام نادرستی به او میفرستد.
با همسر سابقتان به راحتی درباره رفتاری که میبینید و روش هایی که برای حل آن اتخاذ کردهاید صحبت کنید. در حالی که قوانین و عواقب قرار نیست در دو خانه دقیقا شبیه هم باشند، ارتباط مستقیم میتواند اولین قدم در حل مشکلات باشد. باید بدانید یک رفتار هر چند وقت یک بار و در چه محیطی اتفاق میافتد، در این صورت میتوانید به نحوی موثر آن را حل کنید. بنابراین صحبت کنید و درباره آنچه اتفاق میافتد صادق باشید ، در این صورت میتوانید بفهمید یک رفتار اتفاقی بوده یا یک مشکل مداوم است.
۳- بدگویی درمورد روش تربیت والد دیگر
وقتی فرزندتان مثلا میگوید، «مامان گذاشت این آخر هفته دو فیلم مخصوص بزرگسالان نگاه کنم» ممکن است احساس کنید مجبورید درباره انتخاب های نادرست مادرش او را آگاه کنید اما بدگویی درباره تصمیمات والد دیگر به روابط شما با فرزندتان در طولانی مدت آسیب می زند. اینکه شما والد دیگر را دوست ندارید، به این معنی نیست که فرزندتان هم او را دوست ندارد. بنابراین حتی اگر با روش تربیتی همسر سابقتان مخالف هستید، بیان آن برای فرزندتان کار نادرستی است.
تنها به فرزندتان یادآوری کنید، «در خانه من، بچهها فیلم مخصوص بزرگترها را نمیبینند» یا «قوانین خانه من با قوانین مادرت فرق دارند. » اگر فرزندتان درباره آنچه مجاز به انجام آن در خانه دیگر است، ادعاهای غیر معقولی مطرح میکند، میتوانید بگویید، «باید دربارهاش با پدرت صحبت کنم. » وقتی فرزندتان می خواهد شما را به واکنش وا دارد، این بهترین پاسخی است که میتوانید بدهید.
۴- احساس تاسف کردن برای فرزندتان
گاهی والدین به فرزندشان به عنوان قربانی طلاق فکر میکنند. در نتیجه در تربیت خود ملایمت بیشتری نشان میدهند گفتن چیزهایی مثل، «به اندازه کافی اذیت شده. نمیخواهم بازی کامپیوتریاش را بگیرم» یا «او بدرفتاری میکند چون به خاطر طلاق ناراحت است. نمیخواهم بیشتر از این او را ناراحت کنم. » روش خوبی نیست. اینکه به فرزندتان بیاموزید که او «محصول طلاق است» به او ذهنیت قربانی بودن میدهد. بدانید که او ممکن است با بسیاری احساسات مختلف مواجه شود و احساسات او را به رسمیت بشناسید. درباره مشکلاتی که ممکن است تجربه کند با او صحبت کنید اما به او بیاموزید که دوران سخت نمیتواند بهانه ای برای بد رفتاری باشد.
رفتار فرزندتان را اصلاح کنید، نه احساسش را. بگذارید بداند اشکالی ندارد که عصبانی، نگران یا ناراحت باشد. برای غمگین بودن به او زمان دهید و به او کمک کنید یاد بگیرد چطور با احساسات ناراحت کننده به شکلی مثبت مواجه شود. اگر او واقعا برای تطبیق خود تلاش میکند، ممکن است نیاز به کمک حرفهای داشته باشد. اگر تغییر جدی در رفتار یا حالات او میبینید که بیشتر از چند هفته طول کشیده، با پزشک کودک خود مشورت کنید. به خاطر داشته باشید که طلاق لزوما به کودکان آسیب نمیرساند. اگر رابطه بسیار ناسازگاری دارید، طلاق حتی میتواند تسکین دهنده باشد. گاهی رفتار یک کودک بعد طلاق بهبود نیز پیدا می کند.
۵- قوانین و عواقب متناقض
کودکان نیاز دارند بدانند که شما همچنان قوانین و عواقب آن را اجرا میکنید. در حقیقت، انضباط مداوم و ثابت به کودکتان کمک میکند هنگامی که خود را با شرایط پر استرس انطباق میدهد، احساس امنیت داشته باشد. اما حفظ تداوم پس از طلاق سخت میشود. باید به خاطر داشته باشید که آیا امتیاز بازی کامپیوتری را پنج دقیقه پیش از اینکه به خانه والد دیگر برود از او گرفتهاید؟ اگر چنین است، آیا باید عواقب آن را وقتی برگشت اجرا کنید؟ آشکار است که استرس طلاق بر روی شما هم سنگینی میکند. به عنوان یک والد تنها، احتمالا مسوولیت های بیشتری دارید که ادامه حفظ برنامه ثابت و اجرای پیامدها را پیچیدهتر میکند.
۶- تاکید بر انضباط در خانه والد دیگر
گاهی اوقات والدین تاثیرشان روی کودک را دست کم میگیرند. یک والد ممکن است بگوید، «لازم نیست وقتی در خانه من است درباره دستشویی رفتن به او آموزش بدهم چون پدرش در خانه خودش این کار را نمیکند» یا «نمیتوانم در مورد فحش دادن او کاری کنم چون مادرش در خانه خودش اجازه این کار را به او میدهد. » هرچند نمیتوانید آنچه در خانه دیگر روی میدهد را کنترل کنید، اما میتوانید روی اینکه فرزندتان را وقتی در خانه شماست چگونه تربیت کنید، تمرکز کنید. توان خود را روی این بگذارید که الگوی خوبی باشید و در زمانی که دارید به کودکتان ارزش هایتان را آموزش دهید.
حتی اگر هر روز با فرزندتان نیستید، همچنان تاثیر زیادی روی او دارید. شما امکان این را دارید که مهارت های جدید به او بیاموزید و هر زمان با هم هستید، در یادگیری چیزهای جدید به او کمک کنید. پس به جای اینکه والد دیگر را به خاطر اینکه به اندازه کافی تلاش نمیکند، سرزنش کنید یا او را به تضعیف پیشرفت هایتان متهم کنید، توان خود را روی بهترین تربیت فرزند در زمانی که دارید متمرکز کنید.
۷- جبران مضاعف والد دیگر
اگر فکر میکنید والد دیگر خیلی سختگیر است، ممکن است تلاش کنید کمی ملایم تر باشید. اما با جبران رفتار والد دیگر نمیتوانید وضعیت را متعادل کنید. این روش بی فایده است. اینکه همسر سابق شما سختگیر باشد یا ملایم، باید تاثیر کمی روی روش تربیتی شما بگذارد. مهم است که وقتی فرزندتان در خانه شما است به بهترین شیوه او را تربیت کنید. تلاش برای جبران رفتار والد دیگر مسایل را برای کودک گیج کنندهتر میکند. رفت و آمد بین دو خانه که در آن افراط و تفریط است مسایل را دشوارتر میکند.
۸- استفاده از فرزندتان برای انتقال پیام
گفتن اینکه «به پدرت بگو نگذارد برادر کوچکت با تبلت تو بازی کند» یا «به مامانت بگو نمیتوانی خیلی شیرینی بخوری چون برای دندان هایت ضرر دارد» کودکتان را میان شما قرار میدهد، که جای وحشتناکی برای کودک است. اگر میخواهید پیامی را به والد دیگر منتقل کنید، خودتان این کار را انجام دهید. و این کار را به طور مستقیم انجام دهید. هرگز از فرزندتان نخواهید پیغام ببرد و بیاورد. به کودکتان مسئولیت ندهید به والد دیگر بگوید چطور کاری را انجام دهد. فرزندتان نیاز دارد بداند که وظیفه او این است که کودک باشد و مسئولیت با والدین است.
۹- امتناع از کار تیمی
گاهی، والدین وقتی قرار است برای حل مشکلی با هم کار گروهی انجام دهند، ستیزه جو میشوند. اما امتناع از صحبت با درمانگر، چون شما آن فرد را انتخاب نکردهاید، یا عدم شرکت در جلسه مدرسه چون فکر میکنید همسر سابقتان شما را سرزنش میکند، مفید نیست. در همکاری با همسر سابقتان و دیگر متخصصان درگیر در حل مشکل، راحت باشید. حداقل، در شنیدن نگرانیها مشتاق باشید و پیشنهادات را بپذیرید. حتی اگر آن مشکلات جزئی رفتاری را نمیبینید، یا فکر میکنید والد دیگر مقصر است، گوش کردن نقطه خوبی برای شروع است. وقتی نشان میدهید پذیرای شنیدن مسایل هستید، میتوانید حل کردن مشکلات را شروع کنید.
لازم نیست بهترین دوست همسر سابقتان باشید تا به کودکتان در مواجهه با طلاق کمک کنید. در حقیقت، برخی مطالعات نشان میدهند دوست بودن با همسر سابق حتی ممکن است برای کودک گیج کننده باشد. ممکن است فهمیدن اینکه چطور والدینی که بعد از جدایی میتوانند این قدر خوب در کنار هم باشند، نتوانستند رابطهشان را حفظ کنند، برای کودک دشوار باشد. مساله مهم که باید به خاطر داشت این است که فرزند شما نیاز به داشتن رابطهای سالم با شما دارد. تربیت صحیح کودک بعد از طلاق، به شما در حفظ این رابطه کمک میکند.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼