شیوه های تشویق کودکان، آیا میدانید؟
برای تحسین کردن فرزندتان بر رفتار های خاصی که مورد قبولتان است تاکید کنید.
(( هرکاری بگی براش کردم اونقدر تشویق و تنبیهش کردم که حد نداره ! همه چیز داره یه اسباب بازی ماشین داره که از آمریکا براش آوردن و دومیلیون قیمتشه برای تنبیهشم کتک خورده تو دستشویی زندونی بوده ، یه هفته باهاش قهر کردم ، حتی باباش یک هفته از خونه رفته بیرون ، شاید بترسه درست بشه ، نشد که نشد!))
می بینید چقدر این پاداش ها و تنبیه های اشتباه شگفت انگیز است از منظر بسیاری از والدین تربیت صحیح چیزی نیست جز تنبیه . حالا اگر بخواهیم تعریف درستی از تربیت داشته باشیم بهتر است بگوییم ((واژه تربیت در اصل به معنای تعلیم یا پرورش دادن بوده و شامل مجموعه ای از روش های مثبت و منفی است.))
زمانی میگوییم تربیت فرزندتان موثر است که وقتی او نیم نگاهی به والدینش می اندازد تا مطمئن شود عملی که انجام می دهد درست است یا خیر آنها بگویند : (( درسته ، خوبه!)) . والدین گرامی ! توصیه دوستانه من به شما این است که قبل از فکر کردن به راهکارهای مناسب تربیتی ابتدا خودتان را آرام کنید چرا که زیربنای اصلی تربیت در گروی آرامش والدین است.
وقتی به آرامش رسیدید برای دستیابی به اهدافتان عزمتان را جزم کنید و ثابت قدم باشید ، سعی کنید با کودکتان هدفمند صحبت کنید آنچه را که می گویید جدی بگیرید و با دیدی مثبت برای تربیت فرزندتان اقدام کنید. ما پدرها و مادرها گاهی آن چنان در تعلیم و تربیت فرزندمان غرق می شویم که وقتی عمل خوبی از آنها سر میزند آن را بدیهی تلقی میکنیم در حالی که اگر اشکالی را در رفتارشان مشاهده کنیم تمامش را به رخ آنها می کشیم و کودکانمان را در دام انتقاد می اندازیم.
شایسته تر آن است که رفتار کودک را تحسین کنیم نه شخصیتش را. در حقیقت به زبان آوردن عبارت ((چه دختر خوبی)) صحیح نیست ؛ چون این جمله معنا را این گونه القا میکند که هدفمان خوب بودن در تمام اوقات است. به جای این جمله کلی بهتر است رفتار خوب کودک را جزء جزء کنیم : (( مثلا از نحوه برخوردت با سحر خوشم اومد)).
برای تحسین کردن فرزندتان بر رفتار های خاصی که مورد قبولتان است تاکید کنید. هرچه تحسین اختصاصی تر باشد نتیجه مطلوب تری خواهد داشت؛ مثلا اگر کودکتان صبح تختش را مرتب کرده است باید به او بگویید : (( از اینکه امروز تختت رو مرتب کردی خوشحالم.)) اما در مورد کودکان بزرگ تر بهتر است با پیام های سر مثل چشمک زدن یا اشاره دست آن ها را تحسین کنیم.
در حقیقت تحسین کردن به خصوص در مورد خردسالان وقتی موثر است که بدون معطلی و درست در لحظه انجام رفتار صورت گیرد. برخی والدین نگرانند که ممکن است کودکشان به تحسین و تمجید شرطی شود. برای رفع این نگرانی بهتر است پس از جا افتادن یک رفتار جدید رفته رفته از میزان تعریف و تمجید بکاهیم و آن را موردی انجام دهیم.
یکی از بهترین روش های تربیتی (( نادیده گرفتن)) است. نادیده گرفتن سنجیده یعنی چشم پوشی از رفتارهایی که دوستشان ندارید و در عوض تعریف کردن از مواردی که دوستشان دارید.اگر برای اولین بار باشد که رفتارهایش را نادیدهه میگیرید بدانید او برای جلب توجه شما بر شدت رفتارهایش می افزاید. درست است که باید انتظار این مورد را داشته باشید اما هرگز تسلیم خواسته هایش نشوید. والدین عزیز ، حالا به این پرسش پاسخ دهید: (( آیا تا کنون اصطلاح سوزن گرامافون گیر کرده را در مورد نحوه تربیت شنیده اید؟))
اگر روش نادیده گرفتن را دوست ندارید یا به علت شدت فشار روانی نمیتوانید نادیده بگیرید از روش سوزن گرامافون استفاده کنید؛ یعنی کودک شما آموخته است با سماجت به نتیجه دلخواهش برسد اساس این روش در این است که در برابر خواست کودک رفتاری مانند خودش ولی از نوع بزرگ سال انجام دهید.
برای مثال سارا دخترتان قبل از شام میخواهد خوراکی بخورد ؛ اول برایش توضیح دهید که نمیشود در صورتی که مدام تکرار کرد شما هم حرفتان را مدام تکرار کنید. در این تکرار ممکن است کودک ابتدا عصبانی شود جیغ بکشد یا شکایت کند ولی در نهایت بهانه هایش کم رنگ تر خواهد شد.
حالا میخواهم شما را با ترکیبی آشنا به نام (( اطمینان خاطر دادن)) آشنا کنم. بسیاری از والدین تصور میکنند که به کودک خود اطمینان خاطر می دهند؛ در حالی که فقط آنها را تحسین و تشویق میکنند گاهی ممکن است برای برخی کودکان تحسین و تشویق دلسرد کننده باشد یعنی تاثیری متضاد با اطمینان داشته باشد. می دانیم که تحسین نوعی جایزه است.
کودکان ممکن است از راه رقابت مسابقه یا مقایسه شدن با دیگری جایزه به دست بیاورند. تحسین کودک از جانب والدین همان ارزشمند قلمداد شدن از جانب والدین است. کودک یاد میگیرد که با تحسین شدن می تواند دیگران را خوشحال کند اما تکرار و شدت این تحسین ها باعث میشود کودک تصور کند که وظیفه دارد دیگران را خوشحال کند و این تنها راه برای احساس ارزشمند بودن است و همین امر باعث میشود که وی تحسین بیشتری بخواهد و وقتی تحسین دریافت نکند ممکن است سرخورده شود و در میزان ارزشمندی خود به شک بیفتد و حتی ممکن است تا جایی پیش رود که تحسین نشدن را با انتقاد شدن یکی بداند.
اطمینان خاطر دادن نوعی هدیه به کودک است. اطمینان خاطر این حس را به کودک القا میکند که او به خاطر هر آنچه که هست احساس ارزشمند بودن میکند این کار باعث میشود که دل و جرأت پیدا کرده خودش را بپذیرد و احساس لیاقت کند در نتیجه عزت نفس کودک افزایش می یابد.
می بینید چقدر این پاداش ها و تنبیه های اشتباه شگفت انگیز است از منظر بسیاری از والدین تربیت صحیح چیزی نیست جز تنبیه . حالا اگر بخواهیم تعریف درستی از تربیت داشته باشیم بهتر است بگوییم ((واژه تربیت در اصل به معنای تعلیم یا پرورش دادن بوده و شامل مجموعه ای از روش های مثبت و منفی است.))
زمانی میگوییم تربیت فرزندتان موثر است که وقتی او نیم نگاهی به والدینش می اندازد تا مطمئن شود عملی که انجام می دهد درست است یا خیر آنها بگویند : (( درسته ، خوبه!)) . والدین گرامی ! توصیه دوستانه من به شما این است که قبل از فکر کردن به راهکارهای مناسب تربیتی ابتدا خودتان را آرام کنید چرا که زیربنای اصلی تربیت در گروی آرامش والدین است.
وقتی به آرامش رسیدید برای دستیابی به اهدافتان عزمتان را جزم کنید و ثابت قدم باشید ، سعی کنید با کودکتان هدفمند صحبت کنید آنچه را که می گویید جدی بگیرید و با دیدی مثبت برای تربیت فرزندتان اقدام کنید. ما پدرها و مادرها گاهی آن چنان در تعلیم و تربیت فرزندمان غرق می شویم که وقتی عمل خوبی از آنها سر میزند آن را بدیهی تلقی میکنیم در حالی که اگر اشکالی را در رفتارشان مشاهده کنیم تمامش را به رخ آنها می کشیم و کودکانمان را در دام انتقاد می اندازیم.
شایسته تر آن است که رفتار کودک را تحسین کنیم نه شخصیتش را. در حقیقت به زبان آوردن عبارت ((چه دختر خوبی)) صحیح نیست ؛ چون این جمله معنا را این گونه القا میکند که هدفمان خوب بودن در تمام اوقات است. به جای این جمله کلی بهتر است رفتار خوب کودک را جزء جزء کنیم : (( مثلا از نحوه برخوردت با سحر خوشم اومد)).
برای تحسین کردن فرزندتان بر رفتار های خاصی که مورد قبولتان است تاکید کنید. هرچه تحسین اختصاصی تر باشد نتیجه مطلوب تری خواهد داشت؛ مثلا اگر کودکتان صبح تختش را مرتب کرده است باید به او بگویید : (( از اینکه امروز تختت رو مرتب کردی خوشحالم.)) اما در مورد کودکان بزرگ تر بهتر است با پیام های سر مثل چشمک زدن یا اشاره دست آن ها را تحسین کنیم.
در حقیقت تحسین کردن به خصوص در مورد خردسالان وقتی موثر است که بدون معطلی و درست در لحظه انجام رفتار صورت گیرد. برخی والدین نگرانند که ممکن است کودکشان به تحسین و تمجید شرطی شود. برای رفع این نگرانی بهتر است پس از جا افتادن یک رفتار جدید رفته رفته از میزان تعریف و تمجید بکاهیم و آن را موردی انجام دهیم.
یکی از بهترین روش های تربیتی (( نادیده گرفتن)) است. نادیده گرفتن سنجیده یعنی چشم پوشی از رفتارهایی که دوستشان ندارید و در عوض تعریف کردن از مواردی که دوستشان دارید.اگر برای اولین بار باشد که رفتارهایش را نادیدهه میگیرید بدانید او برای جلب توجه شما بر شدت رفتارهایش می افزاید. درست است که باید انتظار این مورد را داشته باشید اما هرگز تسلیم خواسته هایش نشوید. والدین عزیز ، حالا به این پرسش پاسخ دهید: (( آیا تا کنون اصطلاح سوزن گرامافون گیر کرده را در مورد نحوه تربیت شنیده اید؟))
اگر روش نادیده گرفتن را دوست ندارید یا به علت شدت فشار روانی نمیتوانید نادیده بگیرید از روش سوزن گرامافون استفاده کنید؛ یعنی کودک شما آموخته است با سماجت به نتیجه دلخواهش برسد اساس این روش در این است که در برابر خواست کودک رفتاری مانند خودش ولی از نوع بزرگ سال انجام دهید.
برای مثال سارا دخترتان قبل از شام میخواهد خوراکی بخورد ؛ اول برایش توضیح دهید که نمیشود در صورتی که مدام تکرار کرد شما هم حرفتان را مدام تکرار کنید. در این تکرار ممکن است کودک ابتدا عصبانی شود جیغ بکشد یا شکایت کند ولی در نهایت بهانه هایش کم رنگ تر خواهد شد.
حالا میخواهم شما را با ترکیبی آشنا به نام (( اطمینان خاطر دادن)) آشنا کنم. بسیاری از والدین تصور میکنند که به کودک خود اطمینان خاطر می دهند؛ در حالی که فقط آنها را تحسین و تشویق میکنند گاهی ممکن است برای برخی کودکان تحسین و تشویق دلسرد کننده باشد یعنی تاثیری متضاد با اطمینان داشته باشد. می دانیم که تحسین نوعی جایزه است.
کودکان ممکن است از راه رقابت مسابقه یا مقایسه شدن با دیگری جایزه به دست بیاورند. تحسین کودک از جانب والدین همان ارزشمند قلمداد شدن از جانب والدین است. کودک یاد میگیرد که با تحسین شدن می تواند دیگران را خوشحال کند اما تکرار و شدت این تحسین ها باعث میشود کودک تصور کند که وظیفه دارد دیگران را خوشحال کند و این تنها راه برای احساس ارزشمند بودن است و همین امر باعث میشود که وی تحسین بیشتری بخواهد و وقتی تحسین دریافت نکند ممکن است سرخورده شود و در میزان ارزشمندی خود به شک بیفتد و حتی ممکن است تا جایی پیش رود که تحسین نشدن را با انتقاد شدن یکی بداند.
اطمینان خاطر دادن نوعی هدیه به کودک است. اطمینان خاطر این حس را به کودک القا میکند که او به خاطر هر آنچه که هست احساس ارزشمند بودن میکند این کار باعث میشود که دل و جرأت پیدا کرده خودش را بپذیرد و احساس لیاقت کند در نتیجه عزت نفس کودک افزایش می یابد.
مراقب باشیم !
در بالا هم اشاره کوتاهی به این موضوع کردیم که گاهی ما در تحسین عباراتی به کار می بریم که حاکی از قضاوت و داوری هستند؛ مثلا میگوییم: (( تو چه بچه خوبی هستی!)) این عبارت چه معنایی را به کودک القا می کند؟ آیا باید همیشه خوب باشم؟ اگر خوب نبودم چه؟ آن وقت بد هستم ؟ آیا وقتی کاری را که پدرم میخواهد انجام نمی دهم باز هم میتوانم ارزشمند باشم؟
زبان اطمینان خاطر بخشیدن:
اطمینان خاطر دادن زبان خاص خود را دارد: (( متشکرم کمک بزرگی کردی!)) ، (( من به قضاوت تو اطمینان دارم. کار دشواری است اما اطمینان دارم که تو از عهده اش بر می آیی. در املای کلمات روز به روز بهتر میشوی.)) بدیهی است اگر بخواهیم با اطرافیانمان رابطه ای رضایتمند داشته باشیم ، باید در کوششی آگاهاه بیانمان تقدیرآمیز ، تاییدگر و جرأت دهنده باشد.
قدردانی کردن دارای دو بعد است:
یک بعد آن بیانی و بعد دیگر آن گرایش درونی است. بیان تقدیر خود نتیجه یک گرایش عمیق است؛ یعنی شیوه ای که ما به زندگیمان می نگریم و براساس آن حوادث زندگی مان را به داستان های معنادار تبدیل میکنیم. والدین به کودکشان آموزش می دهند که عبارتی مثل متشکرم را به کار برند ( که این بخش تقدیر عملی است) ولی امید دارند که فرزندشان در بخش گرایشی نیز رشد کند.
در جمله (( شما خیلی زیبا هستید.)) حضور شخص تقدیر کننده دیده نمیشود در صورتی که اگر در جمله گفته می شد : (( شما خیلی زیبا هستید برای من.)) حضور من در این جمله باعث می شد که احساسات مطرح شده به صورت ویژه به تقدیر کننده متصل شده و جمله شخصی تر شود.
در بالا هم اشاره کوتاهی به این موضوع کردیم که گاهی ما در تحسین عباراتی به کار می بریم که حاکی از قضاوت و داوری هستند؛ مثلا میگوییم: (( تو چه بچه خوبی هستی!)) این عبارت چه معنایی را به کودک القا می کند؟ آیا باید همیشه خوب باشم؟ اگر خوب نبودم چه؟ آن وقت بد هستم ؟ آیا وقتی کاری را که پدرم میخواهد انجام نمی دهم باز هم میتوانم ارزشمند باشم؟
زبان اطمینان خاطر بخشیدن:
اطمینان خاطر دادن زبان خاص خود را دارد: (( متشکرم کمک بزرگی کردی!)) ، (( من به قضاوت تو اطمینان دارم. کار دشواری است اما اطمینان دارم که تو از عهده اش بر می آیی. در املای کلمات روز به روز بهتر میشوی.)) بدیهی است اگر بخواهیم با اطرافیانمان رابطه ای رضایتمند داشته باشیم ، باید در کوششی آگاهاه بیانمان تقدیرآمیز ، تاییدگر و جرأت دهنده باشد.
قدردانی کردن دارای دو بعد است:
یک بعد آن بیانی و بعد دیگر آن گرایش درونی است. بیان تقدیر خود نتیجه یک گرایش عمیق است؛ یعنی شیوه ای که ما به زندگیمان می نگریم و براساس آن حوادث زندگی مان را به داستان های معنادار تبدیل میکنیم. والدین به کودکشان آموزش می دهند که عبارتی مثل متشکرم را به کار برند ( که این بخش تقدیر عملی است) ولی امید دارند که فرزندشان در بخش گرایشی نیز رشد کند.
در جمله (( شما خیلی زیبا هستید.)) حضور شخص تقدیر کننده دیده نمیشود در صورتی که اگر در جمله گفته می شد : (( شما خیلی زیبا هستید برای من.)) حضور من در این جمله باعث می شد که احساسات مطرح شده به صورت ویژه به تقدیر کننده متصل شده و جمله شخصی تر شود.
منبع:
کودک آنلاین
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼