۱۷۳۸۱۲
۳۰۳۰
۳۰۳۰

آموزش قوانین رانندگی به کودکان، چگونه؟

درست است که ما قوانین راهنمایی و رانندگی داریم،‌ اما قوانین همیشه به تنهایی برای تعیین این که در خیابان‌ها چه باید کرد، کافی نیستند.

سهیل تازگی‌ها حسابی به رانندگی پدرش علاقمند شده است. یک کتاب از نمایشگاه کتاب خریده که تابلوها و انواع قوانین راهنمایی و رانندگی را با شکل و توضیح برای بچه‌ها شرح داده و از روی این کتاب، شروع به غلط گرفتن از پدرش کرده است: «بابا این خیابون یه طرفه بود که پیچیدی! بابا مگه چراغ زرد معنیش احتیاط نیس؟ پس چرا تا زرد می‌شه بیشتر گاز می‌دی؟ بابا تو کتاب نوشته حق تقدم اینجا با عابر پیاده است، ولی ما روی خط اون‌ها ایستادیم که!» غلط‌گیری‌های سهیل به مذاق پدرش خیلی خوش نیامده و کم‌کم دارد شاکی می‌شود،‌ تا جایی که مادر نگران دعوا و مشاجره است. از یک طرف،‌ می‌دانند که حق با سهیل است و از طرف دیگر، ‌پدرش دوست ندارد یک افسر راهنمایی و رانندگی در ماشین خود داشته باشد! آخرین بار پدرش با کلافگی گفت: «بچه جون این چیزها فقط مال توی کتابه، توی خیابون رانندگی اینجوری نیست، قوانینش فرق داره!» مادر نگران است که واقعا سهیل چه چیزی را یاد خواهد گرفت.

این خیابان‌های اعصاب‌خردکن...
شاید بیشترین جایی که با مقوله فرهنگ و شهروندی در طول روز درگیر می‌شویم، در خیابان‌ها است. چه در موضع راننده باشیم، ‌چه کسی که در خودرو نشسته و چه یک عابر پیاده، به هر حال به نحوی یا این موضوع مواجه می‌شویم. تا به حال به این نکته دقت کرده‌اید که وقتی پشت فرمان نشسته‌ایم، عابرین پیاده خیلی دور از فرهنگ و شهروندی به نظر می‌رسند و وقتی خودمان پیاده‌ایم، فکر می‌کنیم این راننده‌ها چه‌قدر از شهروندی و اصلا از تمدن دور هستند! مشکل اصلی از کجا است؟ کی چه چیزی را رعایت نمی‌کند و چه‌طور باید باشد که نیست؟
درست است که ما قوانین راهنمایی و رانندگی داریم،‌ اما قوانین همیشه به تنهایی برای تعیین این که در خیابان‌ها چه باید کرد، کافی نیستند، بلکه درست رانندگی کردن و در خیابان‌ها دیگران را به دردسر و ناراحتی نیانداختن، مستلزم درکی از حق و حقوق دیگران، مسئولیت‌های خودمان و خلاصه حد و چارچوب‌هایی است که همه باید رعایت کنند. مسئولیت، رعایت حق و حقوق دیگران است. بنابراین این دو،‌ دو روی یک سکه هستند، حقی که ما داریم،‌ مسئولیت بقیه را می‌سازند و مسئولیت ما،‌رعایت همین حق برای دیگران است. یکی از اصول مهم قوانین شهروندی این است که برای همه برابر و یکسان است،‌هیچ کس خاص نیست که بتواند این قوانین را بشکند، مگر موارد ضروری از پیش تعریف‌شده، مثل وقتی که یک آمبولانس، بیماری را به بیمارستان می‌رساند.

خودت را جای آن‌ها بگذار
یکی از نقص‌هایی که در رعایت قوانین و حقوق در رانندگی به چشم می‌خورد، این است که انگار برخی آدم‌ها نمی‌توانند خودشان را جای یکدیگر بگذارند. آن‌ها تصوری از این که با رفتارشان برای دیگری چه وضعی به وجود می‌آورند ندارند یا این که اصلا زحمتش را به خودشان نمی‌دهند تا آن را بفهمند. نتیجه این که به خودشان اجازه می‌دهند رفتاری نشان دهند که اگر دیگری با خودشان داشته باشد، زمین و زمان را به هم می‌دوزند.
توانایی این که خود را به جای دیگری بگذاریم، یکی از مراحل رشد اخلاقی به حساب می‌آید که اگر آموزش خوبی در کار باشد،‌ در سنین دبستان به وجود می‌آید. اما اگر فرد در این زمینه آموزش درستی نبیند، شاید تا آخر عمر هم به این حد از اخلاق دست پیدا نکند که بتواند موقعیت را از دید دیگران ببیند یا به اصطلاح با کفش دیگری راه برود. اگر افرادی دور و برتان هستند که از سن دبستان گذشته‌اند و هنوز هم این توانایی را ندارند، ناراحت و نگران نشوید، محدودیت سنی ندارد و می‌توانید همین حالا به او کمک کنید که این توانایی را در خود به وجود بیاورد.

راهکار:
احتمالا این جمله خیلی تکراری است،‌ اما خیلی مهم است و چیزی جای آن را نمی‌گیرد: الگوی خوبی باشید! خودتان مسئولیت خود و حقوق دیگران را رعایت کنید تا فرزندتان هم یاد بگیرد.
وقتی فرزندتان به نکته درستی اشاره می‌کند، فکر نکنید مچتان را گرفته و باید خودی نشان بدهید، حرف او را بپذیرید و از او تشکر کنید که به شما گوشزد کرده است.
وقتی از راننده‌ای یا عابر پیاده‌ای یا موتورسواری، رفتار نادرستی می‌بینید، به اعصابتان مسلط باشید و به جای بد و بیراه گفتن، از این موقعیت برای آموزش فرزندتان استفاده کنید،‌ مثلا توصیف کنید که چرا رفتارش اشتباه است، رفتارش چه احساسی به بقیه می‌دهد و رفتار درست در این موقعیت چه می‌توانست باشد.
برای فرزندتان کتاب‌ها و بازی‌هایی که در این زمینه وجود دارند تهیه کنید و آن‌ها را تشویق کنید از همین حالا، قوانین را بشناسند.
به فرزندتان قوانین شهروندی را آموزش دهید

لیست:
- یک شهروند خوب وقتی به سر چهارراه می‌رسد، چه عابرپیاده باشد، چه راننده خودرو و چه سوار موتور یا دوچرخه، به چراغ راهنمایی اهمیت می‌دهد. اگر قرمز باشد رد نمی‌شود، اگر زرد باشد سرعت خود را کم می‌کند و آماده ایستادن می‌شود و اگر فقط سبز باشد حرکت می‌کند.
- یک شهروند خوب وقتی پشت فرمان است و می‌خواهد جایی توقف کند، حواسش هست که راه بقیه را بند نیاورده باشد، سر کوچه نباشد، در مسیر عابر پیاده نباشد و ..
- یک شهروند خوب وقتی در ترافیک است، آرامش خود را حفظ می‌کند، نوبت و حق تقدم را رعایت می‌کند، با پیچیدن جلوی بقیه ترافیک را بدتر نمی‌کند و کمک می‌کند تا ترافیک سریع‌تر و منظم‌تر جلو برود.
- یک شهروند خوب وقتی برای راننده جلویی مشکلی پیش بیاید، سعی می‌کند کمک کند تا راه سریع‌تر باز شود.
- یک شهروند خوب وقتی پیاده است، هر جایی وسط خیابان نمی‌پرد، از جاهایی که با نرده بسته شده عبور نمی‌کند،‌ تا بتواند از محل عبور عابرپیاده رد می‌شود و سعی می‌کند در تاریکی شب، با لباس تیره، ناگهان در خیابان ظاهر نشود.
- یک شهروند خوب .......

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

  • اخبار داغ
  • جدیدترین
  • پربیننده ترین
  • گوناگون
  • مطالب مرتبط

برای ارسال نظر کلیک کنید

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «نی نی بان» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.