خجالتی بودن کودک، رفتار صحیح والدین
کودکان خجالتی همواره نشانههایی از اضطراب، دستپاچگی، تپش قلب، لرزیدن صدا و ناتوانی در انجام کار دارند.
کودکان خجالتی همواره نشانههایی از اضطراب، دستپاچگی، تپش قلب، لرزیدن صدا و ناتوانی در انجام کار دارند. خجالت نوعی از اضطراب به شمار میرود که منشا آن اعتماد به نفس ضعیف است. فرد خود را در مقایسه با دیگران دست کم میگیرد و همیشه تصور میکند کارهای او مورد نظر و توجه اطرافیان است.
کودکان خجالتی نمیتوانند به صورت عادی صحبت کنند. آنها از ابتدا از اطرافیان و همسالان خود کنارهگیری میکنند و مدام به والدین و آشنایان خود میچسبند.
گاهی اوقات خجالتی بودن در ذات و سرشت کودک نهفته است، یعنی منشا آن زیستی بوده و به صورت ژنتیکی منتقل شده است، اما در همه موارد خجالتی بودن زمینه ارثی ندارد و گاهی زمینههای ارثی با عوامل محیطی تقویت میشود که از جمله این عوامل میتوان به تجربههای کودک، یادگیری از محیط و سرکوب اعتماد به نفس توسط بزرگترها اشاره کرد.
والدین باید محیط آرام ایجاد کرده و به کودک فرصت شناخت استعدادهای خود را بدهند. کودک باید کارهای مورد علاقهاش را حتی درصورت اشتباه بودن، تحت نظارت والدین انجام دهد و به آهستگی اشتباهاتش را اصلاح شود. سرکوب هیجانها، ایراد گرفتن و نکته سنجی زیاد، سبب بروز، افزایش و تداوم خجالت در کودک میشود.
کودکانی که از بچگی به مجالس عمومی برده نمیشوند، وقتی بزرگ میشوند افراد خجول و کمرویی هستند. بعضی از والدین به قدری به کارهای خود مشغولند که همواره کودک را از انجام کارهای مورد علاقهاش باز میدارند تا بتوانند با خیال راحت به کار خود بپردازند. کودک پس از مدتی به این شیوه عادت می کند و در نتیجه کمرو میشود.
اگر خجالت در کودکی درمان نشود، اثرات آن به شکل ناتوانی در استفاده از توانمندیهای ذهنی و عملی، مخفی کردن استعدادها و شرم از حضور در اجتماع در سنین بزرگسالی بروز میکند.
والدین باید کودک را به خاطر هربار تلاش مثبت، تشویق کنند تا او پیشرفت کند. مسئولیت را متناسب سن به آنها محول کنند و بابت تلاششان و نه نتیجه حاصل شده، کودک را مورد حمایت قرار دهند.
گاهی اوقات خجالتی بودن در ذات و سرشت کودک نهفته است، یعنی منشا آن زیستی بوده و به صورت ژنتیکی منتقل شده است، اما در همه موارد خجالتی بودن زمینه ارثی ندارد و گاهی زمینههای ارثی با عوامل محیطی تقویت میشود که از جمله این عوامل میتوان به تجربههای کودک، یادگیری از محیط و سرکوب اعتماد به نفس توسط بزرگترها اشاره کرد.
والدین باید محیط آرام ایجاد کرده و به کودک فرصت شناخت استعدادهای خود را بدهند. کودک باید کارهای مورد علاقهاش را حتی درصورت اشتباه بودن، تحت نظارت والدین انجام دهد و به آهستگی اشتباهاتش را اصلاح شود. سرکوب هیجانها، ایراد گرفتن و نکته سنجی زیاد، سبب بروز، افزایش و تداوم خجالت در کودک میشود.
کودکانی که از بچگی به مجالس عمومی برده نمیشوند، وقتی بزرگ میشوند افراد خجول و کمرویی هستند. بعضی از والدین به قدری به کارهای خود مشغولند که همواره کودک را از انجام کارهای مورد علاقهاش باز میدارند تا بتوانند با خیال راحت به کار خود بپردازند. کودک پس از مدتی به این شیوه عادت می کند و در نتیجه کمرو میشود.
اگر خجالت در کودکی درمان نشود، اثرات آن به شکل ناتوانی در استفاده از توانمندیهای ذهنی و عملی، مخفی کردن استعدادها و شرم از حضور در اجتماع در سنین بزرگسالی بروز میکند.
والدین باید کودک را به خاطر هربار تلاش مثبت، تشویق کنند تا او پیشرفت کند. مسئولیت را متناسب سن به آنها محول کنند و بابت تلاششان و نه نتیجه حاصل شده، کودک را مورد حمایت قرار دهند.
منبع:
پزشکان بدون مرز
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼