روانشناسی شخصیت کودکان، شباهتشان با بزرگسالان عاشق!
جالب است بدانید بزرگسالان عاشق مراحل رشد مشابهی را با کودکان نوپا می گذرانند!
جالب است بدانید بزرگسالان عاشق مراحل رشد مشابهی را با کودکان نوپا می گذرانند!
بزرگسالانی که در میانه ی یک عشق عمیق هستند، جنبه های مشترک زیادی، بیش از آنچه فکر کنید، با نوزادان و کودکان نوپا دارند. علاوه بر شادی و لذت معمولی که در سال اول یک رابطه رومانتیک شکل می گیرد، یک رابطه جدید، می تواند علاوه بر موارد ذکر شده، نا امیدی را نیز به ارمغان بیاورد.
در حقیقت، این تجربه از مشاوره زوجین به دست آمده است، وقتی همزمان، فرزندان خود را تربیت می کنم، رفتار آنها نیز، این واقعیت را تایید می کند.
آزمایشات بیشتر نشان می دهد که طرف تاریک و بد رابطه بزرگسالان، اغلب پر از حسادت، وابستگی بیش از حد و نیاز به رسیدن خشنودی سریع است که همه این موارد نشانه هایی از این است که این بزرگسالان دوران کودکی خوبی نداشته اند.
اولا، قوانین و مقررات عاطفی ضعیف، یا عدم توانایی در مدیریت اندیشه و احساسات خود بصورت سازگار را در نظر بگیرید. در اولین مراحل یک رابطه، فرد A اغلب احساس اضطراب میکند، در این فکر است که آیا عشق جدیدش، امروز تماس خواهد گرفت یا نه و ساعتها صرف گفتگو با دوستانی میشود که نهایت تلاش خود را میکنند تا در مورد عشق جدید، به او اطمینان دهند.
این مرحله از رابطه، مرحله دشواری است و به دلیل عدم قطعیت و طغیان عاطفی ناشی از عشق و شهوت، به شخص اجازه نمی دهد بر اساس قدرت عقلانیت خود تصمیم بگیرد. اگر چه فرد A ممکن است در زندگی حرفهای خود و ارتباطاتش، احساسات محکمی داشته باشد، اما ماهیت عاشقانه رابطه جدید همه چیز را برعکس می کند. عدم اطمینان سبب میشود که مردان و زنان احساس نگرانی داشته باشند و حتی گاهی اوقات، احساس افسردگی کنند.
شاید بهترین نمونه از مشکلات بزرگسالان با قوانین عاطفی حسادت است. در حالی که یک زوج اغلب، در مراحل بعدی رابطه یاد میگیرند که چطور این احساسات را به شکلی موثرتر هدایت کنند، در شروع یک رابطه، همه را به چشم دیگری می بیند. به شکل افرادی که میتوانند عشق جدید او را از او بگیرند.
البته , زمانی که حسادت به سراغ شما می آید، اغلب آن چیزی را میآورد که من آن را عصبانیت و کج خلقی مینامم. در چنین لحظاتی اغلب، صدای جیغ و توهین اغلب به گوش میرسد، کلمات و الفاظی که در این لحظه استفاده می شوند، فردا صبح که عصبانیت آنها فروکش کرده است، پس گرفته می شوند. یعنی فرد از گفتن این حرف ها پشیمان می شوند.
اگر دارای یک کودک نوپا هستید، یا یک کودک نوپا را میشناسید و یا شاهد حرکات عجیب یک کودک ۳ یا چهار ساله هستید، میدانید که کنترل احساسات، چقدر میتواند برای کودکان کوچک، دشوار باشد. هر چند که یک کودک نوپا ممکن است یک لحظه احساس خوشحالی و آرامش کند، و در لحظه بعد میتواند گریه و ناله را به همراه داشته باشد.
بروز این رفتارها در کودکان، بطور قابل درکی، والدینی را که در تلاشند علت عدم شادمانی کودک را بفهمند، نا امید می کندو آنها زمان بیشتری را صرف می کنند تا عوامل تحریک کننده کودک را تحلیل کنند. آیا علت نق زدنش این است که نیاز به خواب دارد؟ یا اینکه گرسنه است؟ متاسفانه، شباهت های بین بزرگسالان عاشق و کودکان همتایشان، به اینجا ختم نمی شود.
علاوه بر این، بزرگسالان عاشق در یک رابطه جدید و کودکان نوپا، اغلب نوع مشابهی از وابستگی بیش از حد را نشان می دهند. در مورد بزرگسالان، فشار برای هم وابستگی اغلب قوی است، باعث می شود زن و شوهر جدید همه ی کارها را با هم انجام دهند و در نتیجه، انتظار داشته باشند که همسر دیگر بتواند نیازهای اولیه فرد مقابل را برآورده کند و همین امر برای خوش حال شدن آنها کافی باد. بر این اساس، مردان و زنان اغلب دوستان دیگرشان را دیگر نمی بینند و دیگر به باشگاه نیز نمی روند و خود مراقبتی را نیز متوقف می کنند زیرا که تمام تمرکز و حواس شخص، بر روی شخص تازه وارد است.
نا معقول بودن این احساسات در کودکان نوپا بیشتر قابل درک است. پس از همه موارد گفته شده، مغز کودک، هنوز به طور کامل رشد نکرده است. وقتی یک کودک سهساله به پدرش نگاه میکند و زمانیکه باد سردی به او میخورد میگوید: "سرد! سرما!" انگار پدر او به اندازه کافی قوی است که آب و هوا را تغییر دهد. علیرغم این حقیقت که پدرش نمیتواند تمام مشکلاتش را حل کند، کودک نوپای او به طریقی به او وابسته شدهاست که او را قدرتمندتر از چیزی که واقعا هست، می بیند. به عبارت دیگر، او یک بهانه دارد ولی بزرگسالانی که در یک رابطه جدید هستند این بهانه را ندارند.
شباهت نهایی که بین بزرگسالان عاشق در مراحل اولیه یک رابطه و کودک نوپا مشاهده می شود، مربوط به رضایت آنی است. به عنوان مثال، از نظر رابطه جنسی، زوجهای معمولا به سرعت به رختخواب میروند. تجربه من با زوجها به من نشان دادهاست که احساسات جنسی قوی در اتاق خواب، اغلب نتیجه معکوس می دهد زیرا احساس جنسی خیلی زیاد، افراد را در فرایند شناخت شریک زندگی، درمعرض قضاوت و اتهام قرار می دهد.
نیاز واقعی در این مرحله از بازی، توجه به ویژگیهای عاطفی شریک زندگی شماست و مشخص کردن این موضوع است که آیا این فرد قصد دارد چیزی را به شما بدهد که به لحاظ احساسی، در طولانی مدت به آن نیاز دارید و نه فقط برطرف کردن نیازهای فوری است. با این وجود، معمولا شهوت و نیاز به خشنودی آنی در زمینه حضور روابط جنسی، رویکردی آنی و بدون تفکر قبلی است که به رابطه جنسی محدود نمیشود. این امر با وقت گذرانی با یک دیگر نیز اتفاق می افتد. زوجی که تصمیم گرفته اند تا هر شب را با یک دیگر بگذرانند، هر دو طرف به واقعیت رسیده اند که قرار است بقیه عمر خود را صرف یک دیگر کنند.
در مقایسه، کودکان نوپا دارای رضایت فوری در نوازش کردن هستند. کافی است یک ساعت وقت با یکی از این کودکان بگذارنید و خواهید دید که چگونه آنها هر نیازی که دارند را در همان لحظه می خواهند. و یک تفکر کوچک نیز در زمینه این واقعیت وجود دارد و آن اینکه، فردا هم می تواند رضایت بخش باشد. در زندگی یک کودک نوپا، شرط ها همیشه اهمیت زیادی دارند. کودک نوپا، به موضوعی فکر می کنند و باید آن را انجام دهند، در حالی که بزرگسالان باید انعطاف پذیری ذهنی خوبی برای کنار امدن با افکار و احساسات خود داشته باشند.
به طور کلی، شباهت بین بزرگسالانی که به تازگی یک رابطه جدید را شروع کرده اند، و کودکان نوپا، به یک موضوع جالب توجه اشاره می کند و آن "درام" است و یا آنچه ما معمولا به آن، بالا پایین می گوییم. خبر خوب برای جامعه این است هم بزرگسالان و هم کودکان نوپا، از این مرحله عبور می کنند و یاد می گیرند بر احساسات خود، مسلط باشند و به مرحله بالاتری از بلوغ عاطفی، برسند.
بزرگسالانی که در میانه ی یک عشق عمیق هستند، جنبه های مشترک زیادی، بیش از آنچه فکر کنید، با نوزادان و کودکان نوپا دارند. علاوه بر شادی و لذت معمولی که در سال اول یک رابطه رومانتیک شکل می گیرد، یک رابطه جدید، می تواند علاوه بر موارد ذکر شده، نا امیدی را نیز به ارمغان بیاورد.
در حقیقت، این تجربه از مشاوره زوجین به دست آمده است، وقتی همزمان، فرزندان خود را تربیت می کنم، رفتار آنها نیز، این واقعیت را تایید می کند.
آزمایشات بیشتر نشان می دهد که طرف تاریک و بد رابطه بزرگسالان، اغلب پر از حسادت، وابستگی بیش از حد و نیاز به رسیدن خشنودی سریع است که همه این موارد نشانه هایی از این است که این بزرگسالان دوران کودکی خوبی نداشته اند.
اولا، قوانین و مقررات عاطفی ضعیف، یا عدم توانایی در مدیریت اندیشه و احساسات خود بصورت سازگار را در نظر بگیرید. در اولین مراحل یک رابطه، فرد A اغلب احساس اضطراب میکند، در این فکر است که آیا عشق جدیدش، امروز تماس خواهد گرفت یا نه و ساعتها صرف گفتگو با دوستانی میشود که نهایت تلاش خود را میکنند تا در مورد عشق جدید، به او اطمینان دهند.
این مرحله از رابطه، مرحله دشواری است و به دلیل عدم قطعیت و طغیان عاطفی ناشی از عشق و شهوت، به شخص اجازه نمی دهد بر اساس قدرت عقلانیت خود تصمیم بگیرد. اگر چه فرد A ممکن است در زندگی حرفهای خود و ارتباطاتش، احساسات محکمی داشته باشد، اما ماهیت عاشقانه رابطه جدید همه چیز را برعکس می کند. عدم اطمینان سبب میشود که مردان و زنان احساس نگرانی داشته باشند و حتی گاهی اوقات، احساس افسردگی کنند.
شاید بهترین نمونه از مشکلات بزرگسالان با قوانین عاطفی حسادت است. در حالی که یک زوج اغلب، در مراحل بعدی رابطه یاد میگیرند که چطور این احساسات را به شکلی موثرتر هدایت کنند، در شروع یک رابطه، همه را به چشم دیگری می بیند. به شکل افرادی که میتوانند عشق جدید او را از او بگیرند.
البته , زمانی که حسادت به سراغ شما می آید، اغلب آن چیزی را میآورد که من آن را عصبانیت و کج خلقی مینامم. در چنین لحظاتی اغلب، صدای جیغ و توهین اغلب به گوش میرسد، کلمات و الفاظی که در این لحظه استفاده می شوند، فردا صبح که عصبانیت آنها فروکش کرده است، پس گرفته می شوند. یعنی فرد از گفتن این حرف ها پشیمان می شوند.
اگر دارای یک کودک نوپا هستید، یا یک کودک نوپا را میشناسید و یا شاهد حرکات عجیب یک کودک ۳ یا چهار ساله هستید، میدانید که کنترل احساسات، چقدر میتواند برای کودکان کوچک، دشوار باشد. هر چند که یک کودک نوپا ممکن است یک لحظه احساس خوشحالی و آرامش کند، و در لحظه بعد میتواند گریه و ناله را به همراه داشته باشد.
بروز این رفتارها در کودکان، بطور قابل درکی، والدینی را که در تلاشند علت عدم شادمانی کودک را بفهمند، نا امید می کندو آنها زمان بیشتری را صرف می کنند تا عوامل تحریک کننده کودک را تحلیل کنند. آیا علت نق زدنش این است که نیاز به خواب دارد؟ یا اینکه گرسنه است؟ متاسفانه، شباهت های بین بزرگسالان عاشق و کودکان همتایشان، به اینجا ختم نمی شود.
علاوه بر این، بزرگسالان عاشق در یک رابطه جدید و کودکان نوپا، اغلب نوع مشابهی از وابستگی بیش از حد را نشان می دهند. در مورد بزرگسالان، فشار برای هم وابستگی اغلب قوی است، باعث می شود زن و شوهر جدید همه ی کارها را با هم انجام دهند و در نتیجه، انتظار داشته باشند که همسر دیگر بتواند نیازهای اولیه فرد مقابل را برآورده کند و همین امر برای خوش حال شدن آنها کافی باد. بر این اساس، مردان و زنان اغلب دوستان دیگرشان را دیگر نمی بینند و دیگر به باشگاه نیز نمی روند و خود مراقبتی را نیز متوقف می کنند زیرا که تمام تمرکز و حواس شخص، بر روی شخص تازه وارد است.
نا معقول بودن این احساسات در کودکان نوپا بیشتر قابل درک است. پس از همه موارد گفته شده، مغز کودک، هنوز به طور کامل رشد نکرده است. وقتی یک کودک سهساله به پدرش نگاه میکند و زمانیکه باد سردی به او میخورد میگوید: "سرد! سرما!" انگار پدر او به اندازه کافی قوی است که آب و هوا را تغییر دهد. علیرغم این حقیقت که پدرش نمیتواند تمام مشکلاتش را حل کند، کودک نوپای او به طریقی به او وابسته شدهاست که او را قدرتمندتر از چیزی که واقعا هست، می بیند. به عبارت دیگر، او یک بهانه دارد ولی بزرگسالانی که در یک رابطه جدید هستند این بهانه را ندارند.
شباهت نهایی که بین بزرگسالان عاشق در مراحل اولیه یک رابطه و کودک نوپا مشاهده می شود، مربوط به رضایت آنی است. به عنوان مثال، از نظر رابطه جنسی، زوجهای معمولا به سرعت به رختخواب میروند. تجربه من با زوجها به من نشان دادهاست که احساسات جنسی قوی در اتاق خواب، اغلب نتیجه معکوس می دهد زیرا احساس جنسی خیلی زیاد، افراد را در فرایند شناخت شریک زندگی، درمعرض قضاوت و اتهام قرار می دهد.
نیاز واقعی در این مرحله از بازی، توجه به ویژگیهای عاطفی شریک زندگی شماست و مشخص کردن این موضوع است که آیا این فرد قصد دارد چیزی را به شما بدهد که به لحاظ احساسی، در طولانی مدت به آن نیاز دارید و نه فقط برطرف کردن نیازهای فوری است. با این وجود، معمولا شهوت و نیاز به خشنودی آنی در زمینه حضور روابط جنسی، رویکردی آنی و بدون تفکر قبلی است که به رابطه جنسی محدود نمیشود. این امر با وقت گذرانی با یک دیگر نیز اتفاق می افتد. زوجی که تصمیم گرفته اند تا هر شب را با یک دیگر بگذرانند، هر دو طرف به واقعیت رسیده اند که قرار است بقیه عمر خود را صرف یک دیگر کنند.
در مقایسه، کودکان نوپا دارای رضایت فوری در نوازش کردن هستند. کافی است یک ساعت وقت با یکی از این کودکان بگذارنید و خواهید دید که چگونه آنها هر نیازی که دارند را در همان لحظه می خواهند. و یک تفکر کوچک نیز در زمینه این واقعیت وجود دارد و آن اینکه، فردا هم می تواند رضایت بخش باشد. در زندگی یک کودک نوپا، شرط ها همیشه اهمیت زیادی دارند. کودک نوپا، به موضوعی فکر می کنند و باید آن را انجام دهند، در حالی که بزرگسالان باید انعطاف پذیری ذهنی خوبی برای کنار امدن با افکار و احساسات خود داشته باشند.
به طور کلی، شباهت بین بزرگسالانی که به تازگی یک رابطه جدید را شروع کرده اند، و کودکان نوپا، به یک موضوع جالب توجه اشاره می کند و آن "درام" است و یا آنچه ما معمولا به آن، بالا پایین می گوییم. خبر خوب برای جامعه این است هم بزرگسالان و هم کودکان نوپا، از این مرحله عبور می کنند و یاد می گیرند بر احساسات خود، مسلط باشند و به مرحله بالاتری از بلوغ عاطفی، برسند.
منبع:
سرسره
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼