رفتار با کودکان بیش فعال، والدین بخوانند
اگر کودک بعد از کاری ناگهان تحریک شود و بدخلقی کند و گریه سر دهد،او را برای مدتی آزاد و تنها بگذارید تا گریه کند و شدت گریۀ او به انتها برسد.
رفتار والدین با کودکان بیش فعال در سنین مختلف چگونه باید باشد؟ با ما همراه باشید.
دوران شیرخواری
مادر باید چنین کودکی را در دوران شیرخواری به پستانک عادت دهد (اگر کودک قبول کند) و او را در گهواره بگذارد و تکان دهد و همیشه دور پاهای او را بپیچد تا دست و پاهایش نه فقط گرم گردد، بلکه کودک کمتر بتواند دست و پای خود را حرکت دهد و آرام بگیرد و بیشتر بهخواب برود.
دوران قبل از مدرسه
اگر پدر و مادر در این سنین بخواهند مانع جنب و جوش و تحرک کودک شوند و با زور و فشار و نزاع و دعوا او را درگوشهای بنشانند، نه فقط موفق نمیشوند بلکه ممکن است عکس العمل و رفتار کودک بدتر گردد.
اگر کودک بعد از کاری ناگهان تحریک شود و بدخلقی کند و گریه سر دهد،او را برای مدتی آزاد و تنها بگذارید تا گریه کند و شدت گریۀ او به انتها برسد، سپس او را بغل کنید و تکان دهید تا آرام گیرد.
اگر مادر در چنین شرایطی خود بیطاقت شود و او هم مانند کودک دچار بدخلقی گردد یا حتی مانند کودک گریه کند، بهطور قطع کمکی نخواهد کرد و مانند این است که نفت و بنزین روی آتش بریزند، زیرا خشم و بدخلقی کودک را تشدید خواهد کرد.
چنین کودکانی ممکناست هر کاری را که میخواهند انجام دهند با خشونت و تحریک شدید باشد، مثلاً هنگامی که میخواهند غذا بخورند چند تکه بهدهان خود بگذارند و بقیه را روی زمین بریزند. مادر باید غذا را کمکم در بشقاب کودک بریزد، در این صورت کودک در غذا خوردن احساس موفقیت میکند و بهتر غذا میخورد.
پدر و مادر باید به چنین کودکانی کارهایی را واگذار کنند که برای آنها مشکل نباشد و در انجام آن کار موفق گردند و پس از موفقیت در آن کار، آنها را با زبان، تشویق و ترغیب کنند و حتی گاهی بهآنها جایزه بدهند.
بعضی از اعمالی که کودک باید یاد گیرد مانند آموزش دفع ادرار و مدفوع، باید کمی دیرتر شروع شود (معمولاً کودکان در سن ۲ تا ۲.۵ سالگی برای این آموزشها آمادگی پیدا خواهند کرد) و موقعی که کودک آمادگی لازم را بهدست آورد، باید این آموزشها آغاز گردد.
بهچنین کودکانی باید امکان فعالیت و صرف انرژی داد، مثلاً بهاندازۀ کلفی اسباب بازی در اختیار آنها قرار داد، مخصوصاً اسباب بازیهایی که فعالیت و تحرک لازم دارد. بههمین دلیل، بردن این کودکان به پارکها مؤثر و مفید است، زیرا فعالیت زیاد آنها کمتر مورد اعتراض و انتقاد قرار میگیرد.
مهد کودک و یا کودکستانهایی که در آنجا آرامش زیادی وجود ندارد و انضباط شدید حکمفرما نیست، برای چنین کودکانی مفید است و کودک میتواند خودش را با کودکان دیگر تطبیق دهد و با آنها سازگار گردد.
مادر باید روزهای اول را با کودک در کودکستان بماند و همچنین معلم و مربی کودک را با خصوصیات کودکش آشنا سازد. ناگفته نماند کنترل کردن چنین کودکی برای خودش هم بسیار سخت است و کودک نیز تحت فشار قرار میگیرد، ولی مادر باید قبل و بعد از کودکستاناو را آزاد بگذارد.
اگر والدین چنین کودکی دو موضوع زیر را درنظر بگیرند و عمل کنند بهکودشان کمک کردهاند. اول باید که قبول کنند که کودکی با چنین خصوصیاتی دارند. دوم اینکه سعی نمایند بهاو کمک کنند تا خودش بهسنی برسد که بتواند مسائل را درک کند و آنها را حل نماید.
مادر باید بهکودک کمک کند تا خودش برای خودش دوستی پیدا کند. مخصوصاً بعد از آمدن از کودکستان و در خانه دوستی داشته باشد؛ همچنین بهاو کمک کند تا آن دوست را برای خودش نگه دارد. مادر میتواند آن یک دوست را با کودک خود بهبیرون از خانه بهگردش ببرد. هرقدمی که والدین برای کودکشان برمیدارند، در آیندۀ او مؤثر خواهد بود و بهطرف سیر طبیعی کشانده میشود.
پدربزرگها و مادربزرگها نیز میتوانند در بهوجود آوردن شرایط ذکر شده بهپدر و مادر کودک کمک کنند. مادر باید بداند بزرگ کردن چنین کودکی بسیار مشکل و مایوس کننده، اما امکانپذیر است. مادر باید بسیار صبور باشد. حقیقتاً باید به پدر و مادر چنین کودکانی آفرین گفت.
دوران مدرسه
رفتن به مدرسه از نظر این کودکان ممکن استبه دو صورت جلوه کند. کودک ممکناست احساس کند که مدرسه محلی است که میتواند تحرک و جنب و جوش خود را در آنجا بهطور آزاد انجام دهد، یا اینکه بهعلت نظم و انضباط و محدودیت مدرسه، کودک دچار عجز و ناتوانی گردد و احساس کند کهاو را درقفس نگه داشتهاند.
هوش اکثر این کودکان معمولاً کم نیست ولی اشکال دائم در تمرکز حواس آنها اجازه نمیدهد که از همۀ هوش خود استفاده کنند. بنابراین آموزش این کودکان و نگهداری آنها در کلاس باید بهصورتی باشد که میزان تحرکات نه کم و نه زیاد باشد.
در حقیقت چنین کودکانی باید بهمدارس بهخصوص و بهمعلمین آگاه به مسائل این کودکان سپرده شوند، ولی در هیچ کشوری چنین مدارسی وجود ندارد.
بههر حال آموزگاران و مدیران دبستانها باید بهخصوصیات این کودکان آگاه باشند و بهاین کودکان کمک کنند تا اینکه به2تدریج وضع طبیعی خود را بهدست آورند.
ادامه تحصیل اینگونه کودکان بستگی بهمیزان زیاد فعالی آنها دارد. هرچه بیشفعالی این کودکان شدیدتر باشد، امکان ادامۀ تحصیل آنها کمتر است و منجر بهترک تحصیل آنها خواهد شد.
منبع:
کودک آنلاین
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼