دو سالگی مرحله ای از زندگی است که اسمش بد در رفته، شاید به این خاطر که یک کودک سالم اولین تلاش ها را برای کسب استقلال و قدرت در این سن شروع می کند.
به جای دعوا کردن با کودک دو ساله تان و تحت سلطه درآوردنش سعی کنید نیاز او به قدرت را به شکل صحیح طوری که برایش خطرساز نباشد، برآورده کنید.
به همکاری تشویقش کنید و ظرفیت تصمیم گیری را در او ایجاد کنید، بعد هم بنشینید و از زیبایی حیرت آور این مرحله از زندگی کودک تان لذت ببرید.
- آنها می توانند بگویند چه چیزی اذیت شان می کند و چرا گریه می کنند.
- کنجکاو، با نمک، حساس، انعطاف پذیر، مهربان، بازیگوش، قوی، پر توقع، خلاق و با گذشت، تیزبین و حاضر به کمک و همکاری هستند و از کارهایتان تقلید می کنند.
- وجودشان بهترین فرصت برای سنجش میزان صبر و انعطاف پذیری شما توسط خودتان است.
- هر روز و هر دقیقه می توانید شاهد رشد شخصیت و استقلال شان باشید. اگر دقت کنید می بینید که توانایی های زبانی و شناختی شان سرعت خیره کننده ای دارد.
- آنها بلد هستند نهایت لذت را تجربه کنند، از ته دل می خندند و قهقهه می زنند.
- لازم نیست برایشان اسباب بازی های گران قیمت بخرید. با لوازمی از قبیل لگن، تشت، قابلمه، قوطی و جعبه های خالی (که شکستنی و تیز نباشند) هم سرگرم می شوند و بازی می کنند.
- موقعی که سرگرم کشف و وارسی چیزی هستند نگاه کردن به صورت شان لذت بخش است.
- به درختان، هواپیما، پرنده ها، حشرات، اب و هر چیز دیگری با تعجب و هیجان نگاه می کنند. همه چیز برایشان جدید و جذاب است، ضمناً هیجانشان مسری است و شما را هم به وجد می آورد.
- باعث می شوند به تمام چیزهای اطراف تان طوری نگاه کنید که انگار دفعۀ اول است آنها را می بینید. وقتی با کنجکاوی به هر چیزی اشاره می کنند و می پرسند: این چیه؟ متوجه می شوید فرآیند یادگیری چقدر می تواند هیجان انگیز باشد.
- خودشان را خیلی دوست دارند. واقعاً می دانند چگونه خود را ستایش کنند، کاری را که خوب انجام می دهند و علاقه ای که به خودشان دارند را خیلی راحت به زبان می آورند.
- نگاه کردن به آنها موقعی که غذا می خورند، در حال یادگیری توالت رفتن هستند، نیمه های شب که از خواب بیدار می شوند و هزار و یک جور بهانه می آورند تا دوباره نخوابند لذت بخش است.
- بدون مخفی کاری و مقاومت، احساس شان را بیان می کنند. می توانید چگونگی ابراز احساسات و خلاص شدن از شر افکار و نگرش منفی را از آنها یاد بگیرید.
- به خاطر وجودشان فرصت بازی با اسباب بازی هایی را پیدا می کنید که در دوران کودکی تان وجود نداشته اند.
- در بازار، مسجد و جلوی پدر بزرگ و مادربزرگ شان حرف هایی می زنند که شما هرگز پیش دیگران آنها را به زبان نمی آورید.
- بعد از اینکه از یک مسافرت طولانی یا حتی از سر کارتان برمی گردید، کلی ذوق زده می شوند.
- یک بعدازظهر خنک هرجور بهانه ای می آورند تا مجبور نشوند به تخت شان بروند و کمی بخوابند.
- اعتماد به نفس شان فوق العاده است. بین خودشان و والدین شان تفاوتی از نظر سن و سال و هوش نمی بینند. فکر می کنند مثل بزرگترها هستند فقط در ابعاد کوچکتر. به همین خاطر خودشان را بین آنچه قادر به انجامش هستند و آنچه که فکر می کنند می توانند انجام دهند خسته می کنند.
- برای کنار آمدن با آنها به کتک متوسل نشوید، از خلاقیت تان استفاده کنید. مادری می گفت هر وقت دخترش را صدا می کند و از او می خواهد که پیشش برود، بچه برعکس عمل کرده و عقب تر می رود. بعداً مادر ابتکار به خرج داده و موقع صدا زدن او عقب عقب می رود و کودک با خنده می پرید توی بغلش.
- به والدین شان شانس استفاده از وسایل و سرگرمی هایی را می دهند که همیشه آرزویش را داشته اند.
- معمولاً دوست دارند به خانۀ پدربزرگ و مادربزرگ شان بروند.
- وقتی زیادی ساکت و بی سر و صدا هستند و از اتاق بیرون نمی آیند، می توانید مطمئن باشید که خرابکاری می کنند.
- اگر توی ماشین خوابشان برد با خیال راحت بغل شان کنید و آنها را روی تخت بگذارید. مطمئن باشید بیدار نمی شوند.
- در خرابکاری و بهم ریختگی خلاقیت عجیبی دارند.
- مامان دوستت دارم و بابا دوستت دارم را راحت به زبان می آورند.
- فوق العاده شیرین و دوست داشتنی هستند.
منبع:
کودک آنلاین