دنیای کودکان زیباست، بهش احترام بگذارید
سعی کنید احساسات و عقاید فرزندتان را به راحتی بپذیرید بدون اینکه با آنها موافق باشید یا از او بخواهید برایشان دلیل بیاورد.
هر کدام از ما می توانیم یک موضوع خاص را به شکل های مختلف تجربه کنیم. یک حادثه می تواند تاثیرات متفاوتی روی هر یک از ما داشته باشد و قرار نیست برداشت همه ما از آن یکسان باشد. بنابراین این حق را به فرزندتان بدهید که مسائل را متفاوت از شما ببیند یا تجربه کند.
- سعی کنید احساسات و عقاید فرزندتان را به راحتی بپذیرید بدون اینکه با آنها موافق باشید یا از او بخواهید برایشان دلیل بیاورد: خوب، پس تو فکر می کنی خانم وایت بدجنس است. یا نظرت این است که برخورد والدینش با او بد و غیرمنصفانه است. یا تو واقعاً این برنامۀ تلویزیونی را دوست داری.
- از جملاتی که احساسات فرزندتان را بی ارزش و بی معنا جلوه می دهند استفاده نکنید، مثلاً نگویید: تو که واقعاً همچین احساسی نداری. یا دخترهای هم سن و سال تو از رعد و برق نمی ترسند. یا مسخره است، معلمت از تو متنفر نیست. یا زیادی نازک نارنجی هستی.
- آرزوهای کودک تان را بپذیرید و تاییدشان کنید: می دانم که دوست داری به جای صبحانه، آب نبات بخوری. یا می دانم که دوست داری امشب توی تخت مامان بخوابی.
البته این به معنای نادیده گرفتن چارچوب ها نیست، در واقع تایید احساسات و آرزوهای کودک این اجازه را به او نمی دهد که هر کاری دوست دارد انجام دهد. برای مثال گفتن: تو واقعاً دوست داری به مدرسه نروی، اجازه ترک تحصیل را به کودک نمی دهد بلکه به او این حق را می دهد که عصبانی و ناامید باشد.
- اعتقادات و نظرات کودک تان را به رسمیت بشناسید حتی اگر از نظر شما واقعیت ندارند (مثل فرشته ها، دوستان خیالی اش یا هیولای داخل کمد دیواری).
- به دیدگاه های فرزندتان احترام بگذارید و هرگز به عقایدش نخندید مگر اینکه خودش قصد خنداندن شما را داشته باشد. احساسات فرزندتان را خصوصاً زمانی که ناراحت است جدی بگیرید حتی مواقعی که مطمئن هستید مسئلۀ مهمی نیست، چون تحمل ضربه روحی بسیار سخت است و می تواند از چند دقیقه تا چند سال دوام داشته باشد.
- به فرزندتان حق بدهید احساسات خودش را داشته باشد حتی اگر فکر می کنید در ابراز آنها اغراق می کند.
- وقتی می خواهید مسئله ای برایش روشن شود برای توضیح بهتر، از تجربیات خودش استفاده کنید: یادت هست وقتی سارا کامیونت را شکست چقدر عصبانی بودی؟ من هم الآن همان احساس را دارم.
- فرزندتان را تشویق کنید که به استعدادهای خود اعتماد کرده، آنها را بپذیرد و به هدایت درونی، حساسیت ها و خواسته هایش احترام بگذارد. البته به این معنا نیست که خودش را مجبور کند شخص خاصی را دوست داشته باشد یا مثلاً گیاهخواری را انتخاب کند.
- قبول کنید ممکن است نظر فرزندتان در مورد گرما و سرما با نظر شما یکی نباشد، همین طور خواب و غذایش کمتر یا بیشتر از آنچه مدنظر شماست باشد یا به اندازه شما سحرخیز نباشد، او را به خاطر چنین تفاوت هایی سرزنش نکنید و سعی نکنید این ویژگی ها را تغییر دهید.
- فرزندتان را از اهداف و آرزوهایش نا امید نکنید حتی اگر نیت تان حمایت از او در برابر شکست احتمالی یا تمسخر دیگران باشد.
- به جای اینکه کودک تان را مجبور کنید برای اتفاقی که افتاده یک داستان سر هم کند، دنبال سپر بلا بگردد یا مشخص کند که اول چه کسی شروع کرده سعی کنید روی راه حل تمرکز کرده و کمکش کنید برای جبران اشتباهش تلاش کند تا دفعۀ بعد چنین اشتباهی را تکرار نکند.
- اجازه دهید اعتماد فرزندتان به احساسات و تجربیاتش روز به روز بیشتر شود. فقط به این خاطر که خودتان احساس بهتری داشته باشید مجبورش نکنید قضایا را مثل شما ببیند و درک کند. او را به خاطر متفاوت بودن احساساتش سرزنش نکنید.
اگر بتوانید تفاوت بین عقاید خودتان و فرزندتان را نوعی تهدید تلقی نکنید و آن را راحت بپذیرید در واقع از مشاجره و جنگ بر سر واقعیات پیشگیری کرده اید.
منبع:
کودک آنلاین
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼