۱۸۲۵۱۸
۲۵۰۹
۲۵۰۹

آموزش مفهوم عدالت به کودکان، پنج تا هفت سالگی

بزرگترین مشکلی که کودک بین ۵ تا ۷ سالگی دارد این است که متاسفانه قدرت را با عدالت و عدالت را با مجازات یکی می بیند.

بزرگترین مشکلی که کودک بین ۵ تا ۷ سالگی دارد این است که متاسفانه قدرت را با عدالت و عدالت را با مجازات یکی می بیند.
به نظر می رسد که کودک بین ۵ تا ۷ سالگی به دنبال عدالت و انصاف است و از ظلم بیزار می باشد. اما مفهوم عدالت را با قدرت یکی می گیرند و باور آنها این است که صاحبان و دارندگان قدرت، مردمان عادی و منصفی هستند.
تصور می کند که مفهوم توانایی با مفهوم عدالت یکی است. قدرت که در تحلیل نهایی تبدیل به مجازات و تنبیه می شود و همه با هم یکی هستند.
وقتی که کودک بین ۵ تا ۷ سالگی با مفهوم عدالت خودش را در ارتباط می بیند آن را به معنی مجازات می گیرد و باورش این است که در جامعه ای عدالت برقرار است که مجرم مجازات می شود.
از نظر کودک ۵ تا ۷ ساله، همچنان انسان موجودی است که می تواند خوب و یا بد باشد بنابراین رفتار فرد را با هویت و شخصیت او یکی می گیرد و کسی که یک بار دروغ گفته است، دروغگو است و برای چنین آدم بدی مجازات تنها راه است و وجود مجازات در یک جامعه دقیقاً نشان دهندۀ حضور و وجود عدالت است.
به همین دلیل مفهوم عدالت و قدرت و مجازات برای او زمینه ای را به جهت دو باوری که در طول تاریخ کاملاً غلبه داشته و توجیهی به جهت قدرت، عدالت و مجازات بوده را فراهم می کند و آن احترام و اطاعت است.
یعنی از نظر او همه باید بی چون و چرا آنچه را که گفته شده بپذیرند و حتی پرسشی در ذهن خودشان راه ندهند و کمال این احساس خوب و اخلاقی بودن در این است که سؤالی را به ذهن خود نیاورند و اعتراضی نداشته باشند.
بنابراین با رعایت احترام اصل عدالت را که در هاله ای از قدرت و اطاعت درآمیخته و به او ارائه شده به صورت یک مجموعه می فهمد و می پذیرد. بنابراین تعجب آور نیست که اگر در سن و در بُعد اصلی که از نظر رشد اخلاقی سن ۵ تا ۷ سساله می باشد مفهوم اصلی و اساسی قدرت، عدالت، مجازات، احترام و اطاعت به عنوان اصل و اساس انسان و رفتار خوب تلقی بشود.
در این زمینه است که کودک بیش از همه حاضر است که آزادی اش را از دست بدهد تا بتواند امنیت نسبی را پیدا کند و از همین جاست که مفهوم امنیت و ایمان نقشی را در جوامع بازی کرده و همچنان از نظر بسیاری این مفاهیم مهم ترین مفاهیمی است که باید در یک جا وجود داشته باشد.
مطالعات نشان می دهد که این نحوۀ تفکر از آن کسی است که از نظر رشد ادراکی و شناختی همچنان در مرحلۀ حسی، هوشی و تخیل است و عقل را در آن راهی نیست و در حدود سن ۷ سالگی باقی مانده.
خوشبختانه از حدود ۷ و ۹ سالگی به بعد کودک با این موضوع روبه رو می شود که مسئله بایدهای قانونی و یا آنچه که گفته شده با امور اخلاقی می تواند متفاوت باشد. زیرا بایدها و یا قوانین را با مذاکره و یا با گفتگو می توان تغییر داد و آهسته آهسته توان این را پیدا کند که بین قانون و اخلاق یا قدرت و امور اخلاقی فاصله و تفاوتی را قائل شود.
کودک در اینجا متوجه می شود که هر دردی تنبیه نیست و هر درد و مجازاتی قابل توجیه نیست و از طرف دیگر با این مسئله روبه رو می شود که در بسیاری از موارد با این که باید آسیب و درد را قبول کند اما حقیقت را بگوید و این تضاد بین ۸ تا ۹ سالگی ذهن او را به مقدار زیادی به خودش مشغول می کند.
کودکی که به خوبی رشد کرده و از رشد عقلی برخوردار باشد بین ۸ و ۹ سالگی آمادگی این را دارد که قوانین و قواعد بیرونی را درونی کند و گرچه در آغاز قاضی و محیطی که پر از وحشت است را در درون خودش برای دادگاهی که تشکیل می دهد به وجود می آورد و به مسئله و به موضوع مجرم شناختن و گناهکار بودن و تنبیه شدن می اندیشد ولی آهسته آهسته انعطاف پذیری را در خودش پیدا می کند و رشد می دهد.
بدین معنا که گرچه رعایت سنت ، آداب، رسوم، فرهنگ را با اهمیت می داند ولی آن را به صورت باید و قطعی تلقی نمی کند و در ذهن خودش پرسش هایی را مطرح می کند و متوجه دوگانگی و یا دوگانه گویی بزرگسالان نیز می شود و می بیند.
همچنین آمادگی این را پیدا می کند که تفاوت و تنوع را در انسان بپذیرد و بر مبنای آن به آزادی و آزادگی می رسد و ظرفیت این را پیدا می کند که ببخشد و بعد از معذرت خواهی آشتی کند و با فردی که با او بدی کرده است از این به بعد دوست باشد.
بنابراین به نوعی در مسیر راستی، درست کاری حرکت می کند و آمادگی همکاری را دارد. اما همچنان نظر و قضاوت دیگران برایش مهم است، آن زمان که مثلاً می خواهد در امتحان از دیگران تقلب کند و یا به دوستش تقلب برساند دچار دوگانگی می شود.
از یک طرف باید حقیقت را بگوید، راستگو باشد و تقلب نکند و دست به فریبکاری نزند ولی از جانب دیگر دوستش انتظار کمک از جانب او را دارد.
به خاطر این نوع فعالیت های ذهنی است که برخی از اوقاتدچار تضادهایی می شود. غالب اوقات شب ها که دچار بی خوابی می شود و یا با وحشت از خواب می پرد و بیدار می شود به خاطر این نوع گرفتاری های ذهنی است که دچار آن شده است.

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

  • اخبار داغ
  • جدیدترین
  • پربیننده ترین
  • گوناگون
  • مطالب مرتبط

برای ارسال نظر کلیک کنید

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «نی نی بان» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.