علت گریه کودکان در شب، چهار اشتباه والدین
بعضی از رفتارهای آنها باعث میشود تا فرزندان شان شبها را با ناراحتی و گریه به صبح برسانند.
گاهی اوقات والدین متوجه آثار کارها و رفتارهای خود بر روی فرزندان شان نمیشوند. والدینی که عاشق فرزندان خود هستند به هیچ وجه نمیخواهند به آنها آسیب برسانند. اما بعضی از رفتارهای آنها باعث میشود تا فرزندان شان شبها را با ناراحتی و گریه به صبح برسانند. این در حالی است که آنها به هیچ وجه نسبت به این موضوع آگاهی نداشته و نمیدانند چه کار اشتباهی انجام داده اند. ما در این مقاله قصد داریم تعدادی از این رفتارهای اشتباه را برای شما بیان کنیم:
شما به فرزندتان اجازه میدهید که اخبار ناراحت کننده را ببیند و یا بشنود
کودکان توانایی هضم اتفاقات ناگوار را ندارند. در واقع آنها احساس میکنند که این رخداد ناگوار جلوه طبیعی به خود گرفته و در محله و یا خانه خودشان رخ داده است. باید بدانید که حتی اگر این طور هم باشد نباید کودکان از آن مطلع شوند. چرا که این موضوع میتواند باعث ایجاد ترس در آنها شود.
خانمییکی از تجربیات خود در دوران کودکی را با ما در میان گذاشت. زمانی که او ۵ سال بیش تر نداشت، تنها فرزند یک خانواده مشهور ربوده شد. خبر مربوط به این ماجرا به تیتر اصلی همه بحثها تبدیل شده بود. این کودک را در شب و هنگامیکه در تختخوابش خوابیده بود، ربود بودند. این خانم که در آن زمان کودکی بیش نبود، بعد از شنیدن این خبر هر شب با ترس به اتاق خود میرفت و گریه میکرد. این در حالی بود که والدینش نسبت به میزان اضطراب او هیچ آگاهی نداشتند و کاملا از این موضوع بی خبر بودند.
کودکان معمولا نمیدانند که چگونه باید در این باره صحبت کنند؛ پس این وظیفه شما است که آنها را تشویق کنید تا بگویند که از چه چیزهایی میترسند. همه والدین وظیفه دارند که نسبت به این موضوعات آگاه بوده و کودکان خود را از دیدن صحنههای ناگوار بازدارند.
روان شناسی که به یک برنامه تلویزیونی دعوت شده بود درباره این که چه تعداد کودک بعد از حمله تروریستی «World Trade Center» در سال ۲۰۰۱ از این وضعیت رنج میبرند، صحبت میکرد. خبر این موضوع هر روز و هر روز و برای هفتهها پخش میشد. در واقع وقتی کودکان این اخبار را میشنیدند، تصور میکردند که این حملات بارها و بارها در حال رخ دادن است. آنها متوجه نمیشوند که این اخبار تنها مربوط به یک حادثه است و فقط تکرار میشود. به همین دلیل خیلی بیش تر از آن چیزی که شما تصور میکنید، ترسیده بودند. او در نهایت به تمام والدین اخطار داد که اجازه ندهند فرزندان شان از این گونه اخبارها آگاهی پیدا کنند.
شما با همسرتان دعوا میکنید
چه چیزی باعث میشود که شما تصور کنید فرزندتان نمیتواند از لای دیوارهای نازک خانه، صدای شما را بشنود؟ آنها به خوبی صدای شما را میشوند و از این صداها به هنگام دعوا تنفر دارند. اگر آنها صدای دعواهای شما را بشنوند تصور میکنند که اتفاق بدی در حال رخ دادن برای خانواده است. شما هرگز نباید باعث ایجاد این تصور در آنها بشوید.
شما چه با صدای بلند دعوا کنید و چه با صدای آرام، فرزندان تان توانایی این را ندارند که آنها را فراموش کنند. در واقع این فقط لحن صدای شماست که برای آنها مهم است. پس آرام باشید و اگر مشکلی بین شما و همسرتان وجود دارد به آرامیبا او صحبت کنید. همچنین میتوانید با هم به یک پیاده روی بروید، جایی که فرزندان تان صدای دعواهای شما را نشنوند. این موضوع که والدین نظرات متفاوتی از هم دارند به آنها آسیب نمیزند؛ در واقع این دعواها، صداهای بلند و فریاد زدنها است که آنها را اذیت میکند و باعث میشود که سر خود را درون بالشت فرو برده و گریه کنند.
طلاق از همسرتان
این موضوع غم بسیاری را در فرزندان ایجاد میکند و به سختی میتوان راهی پیدا کرد که از این غم و اندوه کاسته شود. گاهی اوقات طلاق لازمه کار است، اما مطمئن باشید که موضوعات دیگری نیز در این بین وجود دارد. اگر شما فکر میکنید که طلاق نمیتواند به فرزند شما آسیبی وارد کند، بدانید که کاملا در اشتباه هستید. شاید بعضی از شماها بگویید «ما دیگر نمیتوانیم با هم زندگی کنیم؛ طلاق برای فرزند مان نیز بهتر است». اما باید بدانید که این تفکر کاملا اشتباه میباشد.
در پر فروش ترین مقاله نیویورک تایمز که نام آن میراث غیرمنتظره طلاق است، نویسنده بیان میکند: «برای فرزندان، طلاق مانند یک آبشار است که به طور دائم زندگی آنها را تغییر میدهد. برای آنها دنیا تبدیل به جایی غیر قابل اعتماد و بسیار خطرناک میشود. چرا که میبینند نزدیک ترین روابطی که در اطراف آنها وجود دارد از هم پاشیده است.
از همه مهم تر این که طلاق باعث میشود آنها به کلی دوران کودکی خود را از دست بدهند و این دوران دیگر برای آنها معنایی نداشته باشد».
زمانی که یکی از دوستانم قصد داشت از همسر خود طلاق بگیرد، میگفت: «این موضوع به فرزندانم آسیبی نمیرساند. چرا که آنها قوی هستند و با این موضوع کنار میآیند». سه سال بعد از طلاق او، بزرگ ترین فرزند خانواده میگفت: «مادر ما اصلا نمیدانست که چه کار میکند و هنوز هم نمیداند. من شبهایی را به یاد دارم که همه ما یکدیگر را در آغوش میگرفتیم و فقط گریه میکردیم. من هنوز هم رنج این طلاق را به دوش میکشم. گمان میکنم زمانی که والدینم تصمیم به طلاق گرفتند اصلا به این فکر نکردند که چه بلایی ممکن است سر ما بیاید. من همیشه یک سوال در ذهنم دارم؛ چرا آنها فقط به خاطر ما این مشکل را حل نکردند؟»
اگر قصد طلاق دارید به شما توصیه میکنیم که هر کاری میتوانید برای بهبود رابطه زناشویی تان انجام دهید تا این رابطه منجر به طلاق نشود و بدین طریق به فرزندان خود آسیب نزنید. اگر به زبان ساده بگوییم، دلیل گریههای فرزندان خود در شب و در تخت خواب شان نباشید.
شما به آنها حرفهای رکیک زده و حتی کتک شان میزنید
ضرب المثلی قدیمیمیگوید: «سنگ و چوب میتواند استخوانهای مرا بشکند، اما سخنان هیچ آسیبی به من وارد نمیکنند.» این جمله به هیچ وجه درست نیست! گفتن کلماتی مانند: بی ارزش، بی مصرف و غیره به فرزندان تان میتواند باعث ناراحتی آنها شود. خودتان را بسنجید و ببینید زمانی که فرزندان خود را دعوا میکنید، آیا از کلمات رکیک نسبت به آنها استفاده میکنید؟ اگر این طور است پس این رفتار خود را کنار بگذارید. چرا که این موضوع بیش تر از آن چه که فکرش را میکنید باعث ناراحتی فرزندان تان میشود. این کار باعث نمیشود که آنها تبدیل به بچههای بهتری شوند، حتی گاهی نتیجه عکس نیز دارد.
اگر شما فرزند خود را کتک میزنید، این را در نظر بگیرید که با این کار به آنها میگویید کتک زدن رفتار کاملا درستی است. اما همان طور که هر انسان عاقلی میداند این عمل اصلا کار درستی نیست. شما میتوانید بدون کتک زدن نیز به خوبی آنها را تربیت کنید. بین خودتان و فرزندان تان مرزهایی را با مهربانی، محترم بودن، نجیب بودن و مستحکم بودن ایجاد کنید.
به فرزندان خود همان طور که لایقش هستند عشق بورزید. با کلمات و با رفتارهای خود به آنها ثابت کنید که دوست شان دارید و مطمئن شوید آنها نیز برای همیشه شما را دوست خواهند داشت.
منبع:
مجله کیوی
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼